همشهری آنلاین_ سمیرا باباجانپور: گویی «گردآفرید»، دختر نیکوی «شاهنامه»، حماسهای دیگر میآفریند. عصا دور سر میچرخاند و همچون شمشیری بُران، کلمات و جملات شورانگیز شاهنامه را بر جان و روحت مینشاند. همچون گردآفرید، دلربا و چالاک سخنوری میکند و کسی را یارای این نیست پای در گود رزم بگذارد. تا گرد آفرید جان در بدن دارد، نجوای حماسه ایران برفراز «البرز» شنیده میشود.
«آوا»، ۸ ساله، شاگرد ممتاز مقطع پنجم دبستان، ساکن منطقه ۵، از ۴ سالگی لباس «نقالی» بر تن کرده است و عصا به دست و شاهنامه در بغل، قدرت نبوغ دختران ایرانی را به رخ میکشد. هم صحبتی با دخترک شیرین زبان، لحظاتی به یاد ماندنی برای مخاطب میآفریند. برای آوا، موفقیت خیلی زود معنا پیدا کرده است. مادر و پدرش آگاهانه درهای این موفقیت را یکی پس از دیگری گشودهاند تا آوا یک دانشآموز عادی ۸ ساله نباشد.
داستان «آوا فیاضی»، روایت زندگی دختران موفقی است که ردپای آنها را درکهنترین کتاب پارسی زبانان یعنی شاهنامه میشود دید. او با همان صدای رسا و شیرین کودکان از بزرگترین نبردهای ایرانیان میگوید. نبرد «دیو» با مردان «ایران» و «توران» را به تصویر میکشد. از عشق «سودابه» و «سیاوش» حرف میزند و داستان سراسر پند «زال» و «سیمرغ» را نقل میکند. «یونسکو» لقب «شاهدخت مهر ایران» را به او داده است.
گواهینامه حرفهای استادان دانشگاه «آمریکن لیبرتی» بر روی دیوار اتاق آوای شیرین زبان 8 ساله خودنمایی میکند. این دانشگاه، آوا را بورسیه کرده است و او قصد دارد پس از دریافت دیپلم به این دانشگاه برود. آوا، یکی از استعدادهای مجموعه جلوه مهر ایرانی است که نقالی شاهنامه را بهصورت حفظ اجرا میکند. این استعداد نتیجه تلاش و صبوری مادر و استمرار و علاقه آوا است. «شیما فطروس»، مادر آوا فیاضی، کارشناسی ارشد حقوق جزا و جرمشناسی است و در مقطع دبیرستان، ادبیات و عربی را تدریس میکند. او مربی آموزش نقالی و شاهنامهخوانی است و علاقه ویژهای به شاهنامه دارد.
البته این علاقه موجب نشد تا او آوا را به سوی شاهنامهخوانی بکشاند، بلکه آوا خود مسیر و هدف زندگیاش را انتخاب کرده است. مادر میگوید: «از زمانی که به یاد دارم عشق به ادبیات و شاهنامه در من بوده است. بخشی از اصالت خانوادگی من از «لرستان» است و همه میدانند که «لر» با شاهنامه زنده است. کوچکتر که بودم شرایط سخت بود. خانوادهها براین باور بودند که اگر بچهای درسش خوب است، باید دکتر یا مهندس شود. از این رو، من هم مجبور شدم رشته دیگری انتخاب کنم ولی از ۱۰ و ۱۱ سالگی شعر میگفتم و ادبیات در زندگی من جاری بوده و هست. اما هیچوقت فکر نمیکردم آوا هم به ادبیات علاقه داشته باشد. کوچک که بود حدود ۳یا ۴ سال، در شب «یلدا» شعری از «حافظ» حفظ میکرد و میخواند. تا اینکه سال ۱۳۹۴ در جشن «۲۲ بهمن»، آوا را با خود به مدرسه بردم. حتی فکر نمیکردم دختر ۴سالهام ابیات شاهنامه را بفهمد. برای همین هرگز با آوا تمرین نمیکردم. شاگردانم در جشنی که در مدرسه داشتیم، نقالی شاهنامه انجام دادند. فیلم کوتاهی از اجرایشان گرفتم. آوا جذب این نقالی شد. بارها این فیلم را نگاه کرد. در کمال ناباوری، متوجه شدم آوا همه آن نقالیها را حفظ کرده است.»
تمرین مادر با آوا زمانی آغاز شد که آوا علاقهمندیاش را به شاهنامه و نقالی نشان داد. روزی ۶ تا ۷ ساعت تمرین در روز نه تنها برای آوا خستهکننده نبود بلکه برایش مانند یک سرگرمی جذاب کودکانه جلوه میکرد و همین مادر را سر ذوق آورده بود. مادر آوا میگوید: «کمکم با بنیاد فردوسی آشنا شدیم. آوا چون کوچک بود، درکی از استرس نداشت. برای همین راحت در بین جمع نقالی میکرد. حتی این موضع به اعتماد به نفس او کمک کرد. کودکان بیشتر دوست دارند جلب توجه کنند و این نقالی حس خوبی به دخترم میداد.»
نخستین بار در مهدکودک، داستان «ضحاک» را خواند. سپس در آموزش و پرورش منطقه ۵ برنامه اجرا کرد. نخستین اجرای رسمیاش را روز بزرگداشت فردوسی، ۲۵ اردیبهشتماه سال ۱۳۹۴ به نمایش گذاشت.
شنیدن حرفهای آوا جذاب است. از انتظار ما فراتر میرود و با حرفهایش تحسین مخاطب را بر میانگیزد. حرفهای او درباره شاهنامه و نقالی، ما را به یقین میرساند که آوا خودساخته و با تلاش شبانهروزی مسیر زندگیاش را آگاهانه انتخاب کرده است. خود با همان نقل شیرین و با نمک کودکانهاش میگوید: «همیشه از شاهنامه چیزهای جدیدی یاد میگیرم. احساس خوبی دارم هنگامی که متوجه میشوم حرف تازه و نیکویی به شنونده انتقال میدهم. کتاب زیاد میخوانم و همیشه دوست دارم در پایان نقالیام یک پیام اخلاقی به مخاطب بدهم. من هم مانند همه بچههای همسن و سالم، بازی میکنم. خیلی اهل «گوشی همراه» و «تبلت» نیستم ولی به سبب «کرونا» و آموزش آنلاین مدارس، چند ماهی است تبلت خریدهام. گاهی اوقات آنقدر درگیر نمایش و شاهنامه میشوم که مامان صدایم میکند و میگوید: «آوا برو بازی کن، خسته شدهای.» ولی واقعیت این است که من هرگز از نمایش و نقالی خسته نمیشوم.»
تصویر نقالی را خراب نکنیم«شیما فطروس»، مادر آوا فیاضی که نزدیک به ۲۵ سال است در زمینه ادبیات، آموزش شاهنامه و نقالی فعالیت میکند، از نگرانی استادان شاهنامه و نقالی ایران درباره آموزش دم دستی و ناآگاهانه شاهنامه به کودکان میگوید: «متأسفانه چند سالی است موضوع آموزش شاهنامه به کودکان، عمومیت زیادی پیدا کرده است. این خوب است که خانوادهها به ادبیات علاقهمند شدهاند اما نباید به هر آموزشگاه و فردی اعتماد کنند. شعرخوانی پر از غلط برای یک کودک درست نیست. نقالی، روش خاص و الگوی مشخص دارد. صرف اینکه کودک، شاهنامه را پر غلط بخواند و لباس سنتی بپوشد، نقال نیست.»
نقالی، هنری که ثبت جهانی شده استنقالی، یک نوع هنر نمایشی و دراماتیک و از اصیلترین هنرهای نمایشی ایرانی است. هنرهای نمایشی، هنرهایی هستند که هنرمند باید از بدن خود استفاده کند و از انواع آن تئاتر، سیرک، رقص، اپرا، تعزیهخوانی، هنرنمایشی سایه بازی با دست و... هستند. هنر نقالی در فرهنگ ایرانی ریشه دارد و قدیمیترین شکل بازگو کردن قصهها و داستانهای حماسی و یا مذهبی است. هنر نقالی با همکاری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بنیاد فردوسی، خانه تئاتر و مرکز هنرهای نمایشی کشور ایران، ۲۷ نوامبر ۲۰۱۱ در ششمین اجلاس «میراث معنوی ناملموس» یونسکو به ثبت جهانی رسید. نقال بودن ساده نیست. نقال، داستان را تعریف میکند و به تواناییهای ویژهایی نیاز دارد. او باید بتواند متنها و شعرهای طولانی را حفظ کند و به یاد بسپارد. مهارت سخنرانی و بیوقفه سخن گفتن داشته باشد. با دستگاههای موسیقی آشنا باشد و فیالبداهه با آهنگ خاص سخن بگوید و به صدای خود فراز و فرود بدهد. باید مخاطب را به شوق و هیجان وادارد و شنیدن نقالی را برای او جذاب کند. لباس سنتی و چوب دستی بر زیبایی نقالی میافزاید.
افتخارات فرهنگی دختر نقال ایرانیـ رتبه نخست جشنواره نقالی شاهنامهخوانی ایرانیان سراسر دنیا در دوبی.
ـ نفر برتر ۲ دوره جشنواره بامداد، جشنوار ه «شاهنامهخوانی و نقالی».
ـ کوچکترین داور جشنواره بامداد، جشنوار ه «شاهنامهخوانی و نقالی»، در سال ۱۳۹۸.
ـ کسب گواهینامه معتبر از پروفسور «کوین سلطانی»، رئیس دانشگاه لیبرتی آمریکا.
ـ نفر دوم جشنواره «آئینی و سنتی حوزه هنری» در سال ۱۳۹۷و رتبه برتر نقال علوی، نقال پیامبران و امامان.
ـ صعود تا مرحله نیمه نهایی برنامه «بهترین شو».