به گزارش خبرگزاری مهر، محمد قوچانی عضو شورای مرکزی کارگزاران در سرمقاله امروز روزنامه سازندگی با مرور تاریخچه طیف «چپ» اصلاح طلبان به ریاست سید محمد موسوی خویینی ها به بهانه نامه چند روز پیش وی به مقام معظم رهبری، خطر احیای «رادیکالیسم» در جبهه اصلاح طلبان را گوشزد کرد و آن را پروژهای دانست که از دو سال پیش توسط علیرضا علوی تبار، کارشناس سابق مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری آغاز شد و امروز به نامه انتقادی موسوی خویینی ها رسید.
قوچانی در بخشی از این یادداشت مفصل نوشت: اختلاف میان چپ رادیکال و راست رادیکال مدرن در جبهه اصلاحات، اختلاف تاکتیکی و حتی راهبردی نیست؛ اختلاف گفتمانی است که در بیرون از لایه تشکیلاتی و سیاسی این جبهه قابل ردیابی است.
وی افزود: حلقه چپ مدرن رادیکال [=موسوی خویینی ها، سعید حجاریان، علیرضا علوی تبار، مصطفی تاج زاده و…] نه تنها با کارگزاران سازندگی که با حزب اتحاد ملت هم در حال مرزبندی است، چون آن را جانشین شایسته ای برای حزب مشارکت نمیداند.
قوچانی در ادامه تاکید کرد: تلاش برای گردش دوباره حزب اتحاد به چپ با بیانیه سوسیالیستی و ریزش اخیر در بدنه سابقا دانشجویی این جریان در نهایت یک نزاع درون گفتمانی در میان دو جناح میانه روی چپ (حزب اتحاد) و رادیکال چپ مدرن (حزب مشارکت) را نشان میدهد که عدم مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، عبور از سیاست محوری به جامعه محوری در جبهه اصلاحات و تاکید بر مفاهیم آنتاگونیستی در جبهه اصلاحات مانند «اصلاح طلبان پیشرو»، «هسته سخت اصلاحات»، «جریان اصلی اصلاحات» و «اصلاح طلبی اصیل» از سوی نظریه پردازانی مانند سعید حجاریان، علیرضا علوی تبار (و حتی حمیدرضا جلایی پور) نماد این دوگانه سازی در جبهه اصلاحات از سوی اصلاح طلبان رادیکال است.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران اظهار داشت: انتقاد سعید حجاریان از سید محمد خاتمی که «چرا تندروی در جبهه اصلاحات را نقد میکنی» و تحریک بهزاد نبوی به سبب گرایش به کارگزاران سازندگی (به سبب آنکه از روحانی انتقاد نمیکند و در انتخابات شرکت میکند) بخشی از این تسویه حساب ایدئولوژیک است که در مصاحبه علیرضا علوی تبار با روزنامه همشهری به صراحت آمده است: «اصلاح طلبانی که رادیکال نیستند از جبهه اصلاحات بیرون بروند.» جملهای که یادآور شهروندی در کشور در سال ۱۳۵۳ است که موکول به عضویت در حزب رستاخیز بود!
قوچانی با اشاره به اینکه در چهار سال اول دولت روحانی از طرف جهانگیری شرایط گفتگوی موسوی خوئینیها با حاکمیت داده شده بود اما او قبول نکرد، نوشت: در نیمه عصر اعتدال در حالی که راه گفتگو برای سران اصلاحات مانند سید محمد خاتمی و عبدالله نوری به هر علت گشوده نبود، چراغ سبزی به سید محمد موسوی خویینی ها داده شد که اسحاق جهانگیری آن را گشوده بود.
وی در ادامه نوشت: متأسفانه موسوی خویینی ها به نمایندگی از جبهه اصلاحات حاضر به انجام این مأموریت تاریخی در گفتگو با حاکمیت نشد.
سردبیر سازندگی ضمن انتقاد از نامه موسوی خویینی ها به رهبر انقلاب تاکید کرد: گفتگوی انتقادی علنی بیش از آنکه برای دستیابی به یک نتیجه ملی باشد در خوشبینانه ترین صورت یک اقدام شخصی و در رادیکالترین صورت یک اقدام تشکیلاتی برای مرزبندی است، مرزبندی درون جبههای با دیگر اصلاح طلبان و مرزبندی بیرون جبههای با حاکمیت در شرایطی که اصلاحات در بدترین شرایط تاریخی خود به سر میبرد.
فعال اصلاح طلب همچنین نوشت: چرا آقای خویینی ها آن زمان که امکان گفتگو فراهم شد گفتگو نکرد و چرا اکنون گفتگویعمومی و پر از کنایه و بدون انتظار پاسخ را انجام میدهد؟
قوچانی تصریح کرد: عبور از اصلاحات به نام اصلاحات بدترین اتفاقی است که ممکن است در جبهه اصلاحات رخ دهد.
به گزارش خبرگزاری مهر، محمد قوچانی عضو شورای مرکزی کارگزاران در سرمقاله امروز روزنامه سازندگی با مرور تاریخچه طیف «چپ» اصلاح طلبان به ریاست سید محمد موسوی خویینی ها به بهانه نامه چند روز پیش وی به مقام معظم رهبری، خطر احیای «رادیکالیسم» در جبهه اصلاح طلبان را گوشزد کرد و آن را پروژهای دانست که از دو سال پیش توسط علیرضا علوی تبار، کارشناس سابق مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری آغاز شد و امروز به نامه انتقادی موسوی خویینی ها رسید.
قوچانی در بخشی از این یادداشت مفصل نوشت: اختلاف میان چپ رادیکال و راست رادیکال مدرن در جبهه اصلاحات، اختلاف تاکتیکی و حتی راهبردی نیست؛ اختلاف گفتمانی است که در بیرون از لایه تشکیلاتی و سیاسی این جبهه قابل ردیابی است.
وی افزود: حلقه چپ مدرن رادیکال [=موسوی خویینی ها، سعید حجاریان، علیرضا علوی تبار، مصطفی تاج زاده و…] نه تنها با کارگزاران سازندگی که با حزب اتحاد ملت هم در حال مرزبندی است، چون آن را جانشین شایسته ای برای حزب مشارکت نمیداند.
قوچانی در ادامه تاکید کرد: تلاش برای گردش دوباره حزب اتحاد به چپ با بیانیه سوسیالیستی و ریزش اخیر در بدنه سابقا دانشجویی این جریان در نهایت یک نزاع درون گفتمانی در میان دو جناح میانه روی چپ (حزب اتحاد) و رادیکال چپ مدرن (حزب مشارکت) را نشان میدهد که عدم مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم، عبور از سیاست محوری به جامعه محوری در جبهه اصلاحات و تاکید بر مفاهیم آنتاگونیستی در جبهه اصلاحات مانند «اصلاح طلبان پیشرو»، «هسته سخت اصلاحات»، «جریان اصلی اصلاحات» و «اصلاح طلبی اصیل» از سوی نظریه پردازانی مانند سعید حجاریان، علیرضا علوی تبار (و حتی حمیدرضا جلایی پور) نماد این دوگانه سازی در جبهه اصلاحات از سوی اصلاح طلبان رادیکال است.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران اظهار داشت: انتقاد سعید حجاریان از سید محمد خاتمی که «چرا تندروی در جبهه اصلاحات را نقد میکنی» و تحریک بهزاد نبوی به سبب گرایش به کارگزاران سازندگی (به سبب آنکه از روحانی انتقاد نمیکند و در انتخابات شرکت میکند) بخشی از این تسویه حساب ایدئولوژیک است که در مصاحبه علیرضا علوی تبار با روزنامه همشهری به صراحت آمده است: «اصلاح طلبانی که رادیکال نیستند از جبهه اصلاحات بیرون بروند.» جملهای که یادآور شهروندی در کشور در سال ۱۳۵۳ است که موکول به عضویت در حزب رستاخیز بود!
قوچانی با اشاره به اینکه در چهار سال اول دولت روحانی از طرف جهانگیری شرایط گفتگوی موسوی خوئینیها با حاکمیت داده شده بود اما او قبول نکرد، نوشت: در نیمه عصر اعتدال در حالی که راه گفتگو برای سران اصلاحات مانند سید محمد خاتمی و عبدالله نوری به هر علت گشوده نبود، چراغ سبزی به سید محمد موسوی خویینی ها داده شد که اسحاق جهانگیری آن را گشوده بود.
وی در ادامه نوشت: متأسفانه موسوی خویینی ها به نمایندگی از جبهه اصلاحات حاضر به انجام این مأموریت تاریخی در گفتگو با حاکمیت نشد.
سردبیر سازندگی ضمن انتقاد از نامه موسوی خویینی ها به رهبر انقلاب تاکید کرد: گفتگوی انتقادی علنی بیش از آنکه برای دستیابی به یک نتیجه ملی باشد در خوشبینانه ترین صورت یک اقدام شخصی و در رادیکالترین صورت یک اقدام تشکیلاتی برای مرزبندی است، مرزبندی درون جبههای با دیگر اصلاح طلبان و مرزبندی بیرون جبههای با حاکمیت در شرایطی که اصلاحات در بدترین شرایط تاریخی خود به سر میبرد.
فعال اصلاح طلب همچنین نوشت: چرا آقای خویینی ها آن زمان که امکان گفتگو فراهم شد گفتگو نکرد و چرا اکنون گفتگویعمومی و پر از کنایه و بدون انتظار پاسخ را انجام میدهد؟
قوچانی تصریح کرد: عبور از اصلاحات به نام اصلاحات بدترین اتفاقی است که ممکن است در جبهه اصلاحات رخ دهد.