سلیمان لایق، لایق این همه ثنا بود؟
آنهایی که از نگاه تعلق آیدیولوژیک، وابستگی گروهی یا قومی در باره سلیمان لایق گفتند و نوشتند و از وی شخصیت برتر تاریخ معاصر ساختند، برای من حرفی نیست. اینکه مرگ کسی برای دوستان و خانواده او حادثه دردناکی است حتا اگر در ۹۰ سالگی رخ دهد، هم...
آنهایی که از نگاه تعلق آیدیولوژیک، وابستگی گروهی یا قومی در باره سلیمان لایق گفتند و نوشتند و از وی شخصیت برتر تاریخ معاصر ساختند، برای من حرفی نیست. اینکه مرگ کسی برای دوستان و خانواده او حادثه دردناکی است حتا اگر در ۹۰ سالگی رخ دهد، هم حرفی ندارم. سلیمان لایق شاعر برجسته بود و هم به فارسی شعر میسراید و هم به پشتو، برای خانواده شعر و ادب مرگ او یک ضایعه است، این را هم میفهمم. ولی برخی جوانان آگاه، رهبران نسل فردا یا استادان بزرگ شعر و ادب و عده کثیری از جوانانی که از تاریخ نیم قرن اخیر کشور خود بیخبر اند، تحت تاثیر همین بزرگان به سلیمان لایق نگاهی دارند که تا حدی درد آلود است. چرا؟
هیچ کسی را، هرکی باشد، شاعر، نویسنده، سیاستمدار... را نمیتوان جدا از مجموعه زندگی وی دید. حتی "قهرمانان" ما جایی خطایی کرده اند. زنده اعتراف به خطا به آنها قدر و عزت میبخشد نه نا توانی. مرده، نگاه به مجموعه زندگی پیچیده آنها، روشی بخشیدن به کم و کاستی های آنها، کمک میکند که شناخت از آنها عاری از پییشداوری و ذهنی گری باشد. من برخی از اشعار سلیمان لایق و بارق شفیعی، رفیق و همرزم او را دوست دارم. ولی آنها تنها شاعر نبودند. فعالین سیاسی و اجتماعی بودند، سلیمان لایق یکی از بنیان گزاران "حزب دموکراتیک خلق"، این گروه سیاسی که غولهای وحشناکی چون امین و نجیب را بار آورد بود. هنگامی که تیغ بران جنایتکاران خلق و پرچم گلوی بهترین فرزندان مردم را میبرید، سلیمان لایق وزیرهمان نظام منفور بود. هیچ مسئولیتی در جنایات این حزب ندارد ؟ آنهایی که در سلیمان لایق یک شاعر بزرگ میبینند، اطلاع دارند که این رژیم جوانانی را کشتند که اگر زنده میبودند مانند واصف باختری از بهترین شعرای ما میبودند.
در روز اول مرگ سلیمان لایق کمنت ذیل را زیر نوشته یکی از دوستان گرامی و صادق که شیفته شعر و ادب و زبان فارسی است گذاشتم:
"خوب هر کس سرانجام میمیرد. در برابر مرگ همه یکسان اند. مهم این است که یک انسان و آنهم هنرمند و شاعر چگونه زندگی کرد. وزیر حکومات جنایتکار خلق و پرچم برای برخی شاید لیاقت "لایق" باشد ولی برای مخالفین، برای قربانیان این رژیم، همه رهبران آن بشمول لایق، بارق شفیعی ( شاعر دیگر)، کشتمند... همه کمترین جرم شان همراهی این رژیم جنایتکار در زمان وزارت و صدرات شان بود. گاهی خاموش بودن در برابر یک جنایت همراهی با آن است.
راستی میدانید که شاه شجاع شاعر زبردست بزبان فارسی بود. دیوانی از او باقیمانده و یکی از بهترین کمپوز ظاهر هویدا، هنرمند برخاسته از مردم و تا آخر وفادر به مردم، و آهنگ دلخواه من روی شعر شاه شجاع است:
صبح دمید و روز شد یار شبینه خانه رفت
مرغ سحر تو گم شوی یار بدین بهانه رفت".
بیآید حداقل ما حافظه کوتاه از تاریخ خونین نیم قرن اخیر نداشته باشیم.
کریم پاکزاد