نگاه انجمن حجتیه نسبت به قیام کربلا و مسأله عزاداری
حجتالاسلام اکبری گفت: وقتی از انجمنیها میپرسیم وظیفۀ شیعه را در عصر غیبت چه تعریف میکنید، میگویند تقیه و اکتفا به تربیت نیرو برای زمان ظهور؛ قیام را قبول ندارند.
اشاره: انجمن خیریه حجتیه مهدویه مقارن با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ توسط شیخ محمود ذاکرزاده تولائی یا همان شیخ محمود حلبی، با اجازه از رژیم شاه تأسیس شد. او خطر بهائیت را بزرگ میشمارد و شروع به تبلیغ علیه بهائیت و فعالیت در مقابل آنان کرد؛ اما مشکل آنجاست که انجمن به خاطر اعتقادی که به نفی سیاست داشت با بهائیهایی فعال در حکومت مانند هویدا یا هژبر یزدانی برخوردی نداشت.
برای بررسی نقش انجمن حجتیه در زمان فعلی و واکاوی در نگرش آنها نسبت به عزاداری و ماه محرم، خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا با حجت الاسلام رضا اکبری آهنگر به گفتوگو پرداخته است.
رسا ـ برای کار معصومین نمیتوان دنبال دلیل گشت، چنین انگارهای بین مذهبیها درست است؟
نگاه انجمن حجتیه این است که نمیتوانیم بفهمیم که چرا حضرت چنین کاری کردند؛ این رفتار حضرت برای ما قابل فهم نیست، اعم از ظاهر و باطنش فرقی نمیکند. دلیلشان این است علیرغم اینکه حضرت میدانستند انتهای این کار شهادت هست، این کار را کردند و وقتی کسی میداند که آخرش به این مسأله ختم میشود و این کار را انجام میدهد، در ظاهر برای بشر قابل فهم و درک نیست! شما که میدانید آخرش شکست میخورید پس برای چه این کار را میکنید؟ و لذا ما هم در نتیجه نمیتوانیم الگوگیری کنیم.
از دیدگاه این جریان، کار امام حسین(ع) دستور خاص خداست و مخصوص شخص حضرت بوده؛ مثل اینکه خداوند دستور داد به حضرت ابراهیم(ع) که فرزندت را قربانی کن. این یک دستور خاص بود مخصوص و حضرت هم بود که به عوام جامعه هم هیچ ربطی نداشت؛ برای مردم هم نبود و قرار نبود آنها الگوگیری کنند، حکم دین و آیینی هم نبود بلکه یک دستور خاص بود. نگاهشان به این حرکت امام حسین(ع) اینچنین نگاهی است و این مسأله را یک استثنا میدانند.
رسا ـ نتیجۀ این دیدگاه به کجا میانجامد؟
نتیجهاش این میشود که از این رفتار حضرت نمیتوان الگوگیری کرد. وقتی کسی نتواند از امام حسین(ع) الگوگیری کند، طبیعتا خیلی از مسائل زیر سؤال میرود. یکی از مصادیق آن سکوت در مقابل حاکم جور است. مبانی نهضت امام خمینی(ره) دقیقا برعکس نظر اینها بود و یکی از مهمترین شعارهای این نهضت، «نهضت ما حسینی است رهبر ما خمینی است» بود. از طرفی سخنان امام مبنی بر اینکه «این محرم و صفر هست که اسلام و انقلاب را زنده نگه داشته است» و رد احادیثی همچون «مَنْ رَأى سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاًّ لِحُرُمِ اللهِ»، تفکرات انجمن حجتیه را زیر سؤال میبرد.
رسا ـ آیا در اصل مبانی تشیع، ظاهر رفتار سیدالشهدا(ع) قابل فهم هست و در جواب به تفکرات انجمن حجتیه چه چیزی باید گفت؟
کسی چنین ادعایی ندارد که همه چیز را میتواند بفهمد؛ اما ما معتقدیم یک برداشت حداقلی از ظاهر رفتار حضرت میتوانیم داشته باشیم و ظاهر را میتوانیم تحلیل کنیم اما باطن را نه. اگر دستور خاص و مخصوص حضرت باشد، حتی اگر هم ظاهر آن قابل فهم نباشد، پس چرا ما باید توقع داشته باشیم مردم آن زمان حرکت حضرت را بفهمند و از ایشان تبعیت کنند؟
شیعیان آن زمان از لحاظ فکری هم با تعریفی که امروز از یک شیعه داریم فرق داشتند و در واقع مانند امروز ما شیعیان که به عصمت امام ایمان داریم، ایمان نداشتند. وقتی مردم عادی نگاهشان به امام اینطور نیست و حضرت را معصوم نمیدانند، پس حق داشتند که از ایشان تبعیت نکنند! پس حجتی برایشان تمام نمیشود.
رفتار قابل درک ائمه
میگفتند این رفتار معقول نیست؛ برای چه برویم خودمان را به کشتن بدهیم و براساس نظر آقایان انجمنی و شبه انجمنی که معتقدند حتی ظاهر این رفتار هم قابل فهم نیست، اصلا حق نداریم مردم آن زمان را زیر سؤال ببریم و در قیامت هم نباید پاسخگو باشند. این یکی از دلایل رد این نگاه هست. یا مثلا اگر دستور خاص بود پس مسأله بیعت با مردم و دعوت کوفیان چه میشود؟
بعضیها فکر میکنند حرکت حضرت و این قیام حضرت ـ که البته انجمنیها اصلا به کار بردن لفظ قیام را صحیح نمیدانند ـ از زمانی بود که یزید شروع به دعوت و اجبار بر بیعت نمود و حضرت هم برای اینکه بیعت نکند از مدینه خارج شد. ابتدای کار را از آنجا میدانند؛ ولی ابتدای کار آنجا نیست و اگر بررسی کنند، ابتدای کار قبل از سر کار آمدن یزید است.
رسا ـ پس یعنی انجمن چون نمیتواند جواب دهد، کلا جلوی سؤال پرسیدن را میگیرند؟
بله همینطور است، یکسری سؤالها در واقعۀ عاشورا مطرح میشود که جواب دادن به آنها سخت است. انجمنیها نمیتوانند پاسخ بدهند و میگویند چون ما نمیتوانیم پاسخ بدهیم، هیچکس هم نمیتواند پاسخ بدهد و قابل فهم نیست. کتابی به اسم «رمز عاشورا، درس بندگی از سیرت حسینی» وجود دارد که نویسندهاش آقای دکتر بنیهاشمی، از نویسندگان، اساتید و سخنرانان فعلی انجمن حجتیه است.
ما یک جلسهای در منزل دکتر فضلی داشتیم. ایشان یکی از مسؤولان انجمن حجتیه هستند؛ آنجا بحثی مطرح شد و افرادی را نام بردیم و از ایشان پرسیدیم که آقای فلانی انجمنی هست یا نه؟ خب ایشان بعضی از افراد را میپذیرفتند بعضی را منکر میشدند. بعد نوبت رسید به آقای بنیهاشمی که آیا ایشان انجمنی هستند؟ اول گفتند نه ایشان انجمنی نیستند بعد یک مکثی کردند و گفتند: «البته ایشان محصول انجمن حجتیه است.»
منیر، انتشاراتی برای انجمنیها!
ناشر این کتاب، مؤسسۀ فرهنگی انتشاراتی منیر است. انجمن حجتیه چند ناشر دارد که غالب کتابهایی که منتشر میکنند، مربوط به اساتید و نویسندگان انجمن است و یکی از اصلیترین ناشرها همین منیر است که آزادانه فعالیت میکند و آثارشان را منتشر میکند که در نمایشگاههای کتاب هم غرفه دارند. بعد مظلومنمایی میکنند که ما محدود هستیم و امکانات نداریم.
رسا ـ آقای بنیهاشمی در این کتاب چگونه به قیام امام حسین(ع) میپردازد؟
آقای بنیهاشمی در این کتاب، از همان اول سؤالات مهم و معروفی را درباره فلسفۀ قیام عاشورا بیان میکند مبتنی بر اینکه چرا حضرت با یزید بیعت نکرد؟ چرا حضرت به فلان شخص اینطور گفتند؟ از بین راه میخواستند برگردند، آیا میدانستند شهید میشوند و مباحثی از این دست؛ سپس میگوید که نمیتوان فهمید و پاسخ بخش زیادی از این سؤالات را ایشان در این کتاب اینگونه جلوه میدهد که ما فلسفۀ این مسائل را نمیدانیم. نقدهای زیادی به کتاب ایشان وارد است که در سلسله دروس «عاشورا شناسی» استاد حامد کاشانی به آن پرداخته شده است. در واقع در این کتاب ایشان تصریح میکند که ما نمیتوانیم از این واقعه الگوگیری داشته باشیم.
نتیجۀ چنین تفکری این میشود که یکی از اصلیترین مبانی انقلاب مورد هجمه قرار میگیرد و لذا نظرات حضرت امام، رهبر معظم انقلاب، مراجع و علمای حامی انقلاب غلط میشود. رهبر معظم انقلاب در دیدار با علما در مورد تفکرات معاند در حوزه میگویند که ما اینها را دو دسته میدانیم؛ یک دسته، اینهایی که مخالفت علنی دارند و ما اینها را میشناسیم [که از نظر بنده یکی از مصادیق آنها جریان شیرازی هستند] و دسته دوم، عدهای با مبانی و مبادی اعتقادی انقلاب مخالف هستند. انجمن تشکیلاتی است که با برنامه اینکار را انجام میدهد و در لابهلای فعالیتهای آموزشی، خوراکهای مسموم و باطل را وارد میکند و ذهن نوجوان و جوان را خراب میکند.
رسا ـ نگاه انجمن حجتیه نسبت به مهدویت چه ارتباطی با دیدگاه این جریان نسبت به قیام عاشورا دارد؟
طبیعی است وقتی نخواهند از قیام حضرت در برابر حاکم ظالم الگوگیری کنند، در زمان غیبت هم وقتی حاکم ظالم بر ایشان حاکم است، با این نگاه دیگر کاری به حاکم ظالم ندارند. وقتی از ایشان میپرسیم وظیفۀ شیعه را در عصر غیبت چه تعریف میکنید، میگویند تقیه و اکتفا به تربیت نیرو برای زمان ظهور؛ قیام را قبول ندارند و استناد میکنند به روایاتی که از ظاهرش بر میآید که هر قیامی قبل از ظهور امام عصر(عج) محکوم به شکست است. یکی از اصلیترین دلایل انجمنیها در زمان نهضت امام و منحرف کردن جوانها، استناد به این روایات بود.
آقای حلبی، مؤسس و رییس انجمن حجتیه، سال ۵۶ در آریا شهر تهران نسبت به حکومت، شعر «کار پاکان را قیاس از خود مگیر» را بیان کرده است و میگوید که اول شما یک پیشوا و رهبر معصوم، جنگی و کسی که بتواند اداره اجتماع کند روی نقطه عصمت نه عدالت، را پیدا کنید، ما مطیع هستیم.
او روی لفظ رهبر معصوم تکیه میکند و مرتب میگوید که عدالت کافی نیست، جان و مال مردم را نمیتوان دست کسی سپرد که معصوم نیست. بعد خودش وظیفه را توضیح میدهد که انشاالله امام زمان(عج) تشریف میآورند، جانمان را فدایشان میکنیم؛ یعنی باید صبر کنیم تا حضرت بیایند.
رسا ـ آیا حرف مشهوری که میگویند انجمنیها معتقدند که باید ظلم و فساد زیاد شود تا امام زمان ظهور کند، صحیح است؟
از جهتی این مطلب درست و از جهتی نادرست است. از این جهت غلط است که اگر اینگونه بود و انجمن چنین اعتقادی داشت، با بهائیت و وهابیت مبارزه نمیکرد. قبل از اینکه اسم این انجمن، انجمن حجتیه بشود، انجمن ضد بهائیت بوده پس از این جهت حرف درستی نیست و اغلب اینها انسانهای متدینی هستند.
از طرفی وقتی اعتقاد به قیام در برابر حاکم ظالم نداشته باشند و تقیهمحور شوند، تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت و به تبع، ولایت فقیه را نیز باطل میدانند و خونهایی که در این راه ریخته میشود را نیز هدر رفته میدانند. یکی دیگر از تبعات این میشود که دایرۀ امر به معروف و نهی از منکر را محدود دانسته و کاری به کار حاکم ظالم ندارند؛ این میشود که یک بخش زیادی از اجرای احکام اجتماعی اسلام تعطیل میشود.
در طرف مقابل، استکبار و حکام ظلم، با ایادی داخلی و خارجیشان، درصدد افزایش قدرت، ظلم، فساد و پیشروی هستند و انجمن نیز با این نگاه و تبعاتش که ذکر شد، بنای مقابله ندارد و معتقد به سکوت است که نتیجۀ آن چیزی جز افزایش ظلم و فساد نیست؛ لذا مشهور شده که انجمن میگوید باید ظلم و فساد زیاد شود تا حضرت بیایند. چنین اعتقادی ندارند اما در واقع، نتیجه تفکر و عملکردشان این میشود.
رسا ـ نگاه انجمن حجتیه به عزاداری چگونه است؟
عزاداری امام حسین(ع) را برای پابرجایی مباحث معرفتی و ارتقا معنوی لازم میدانند که باید زنده نگه داشته شود؛ ولی این نگاه ناقص است. قطعا در تفکرشان یک بخشی از فلسفۀ کار حضرت حذف شده و به آن توجه ندارند که این جماعت «نؤمن ببعض و نکفر ببعض» هستند.
از امام حسین(ع) آن جاهایی که باعث ارتقای معنویت میشود یا حضرت شفیع میشوند و توسل به ایشان گره گشاست را قبول دارند؛ اما «نکفر ببعض» میشوند و برداشتهایی از قیام حضرت که منجر به عدم تمکین در برابر ظلم شود را نمی پذیرند./گ402/ف