نقد فیلم «مشمشه» (سینماخر) اثر تازه شاهد احمدلو | پشت صحنهای از ضبط یک فیلم فرضی
«مشمشه» با نام فرعی «سینما خر» تازهترین اثر شاهد احمدلو به تازگی به اکران آنلاین درآمده و چندان مورد توجه مخاطبان قرار نگرفته است. در ادامه مروری داریم بر مهمترین دلایل استقبال کم علاقهمندان سینما از این فیلم.
محمد عنبرسوز | شهرآرانیوز - شاهد احمدلو، فیلم ساز مستعدی است که عموم مردم او را با فیلم پرمخاطب و تحسین شده «چند میگیری گریه کنی؟» به یاد میآورند. احمدلو که از سنین کودکی در سینما حضور داشته و فضای حاکم بر این هنر را به خوبی میشناسد، در سالهای اخیر از سطح اول سینمای ایران دور شده بود و به ساخت فیلمهای بلند اشتغال نداشت.احمدلو که در دهه هشتاد سعی داشت مسیر کمدیهای درجه چندم رایج در آن دوران را به سمت تولید آثار ارزشمندتر و تأمل برانگیز تغییر دهد، در ادامه راه چندان موفق نبود و کار خود را در عرصه تولید سریال پیگیری کرد. «مشمشه» با نام فرعی «سینما خر» تازهترین اثر این کارگردان است که به تازگی به اکران آنلاین درآمده و چندان مورد توجه مخاطبان قرار نگرفته است. در ادامه مروری داریم بر مهمترین دلایل استقبال کم علاقهمندان سینما از این فیلم.تیزر فیلم «سینماخر»
عنوان گمراه کننده
توضیحاتی که درباره عنوان فیلم ارائه شده، حاکی از آن است که «مشمشه» به یک جور بیماری واگیردار بین چهارپایانی همچون اسب و خر گفته میشود که ممکن است به انسان هم سرایت کند. عنوان فرعی فیلم نیز «سینما خر» است که تا حدی سعی بر پوشش دادن محتوای قصه دارد. انتخاب این اسم در نگاه اول مخاطب را به تماشایش بی میل میکند؛ زیرا به نظر میرسد قرار است با یکی از همان آثار درجه چندم و سخیف از کارگردانهای بساز و بفروش روبه رو شویم. در واقع، این اسم برازنده فیلمی که قصد دارد یک کمدی متفاوت باشد، نیست و نمیتواند سینمادوستان را به تماشای اثر ترغیب کند.
قصه نحیف
پیرنگ فیلم تازه شاهد احمدلو در واقع پشت صحنهای از ضبط یک فیلم فرضی است که قرار است از یک درازگوش در آن استفاده شود. در بیست دقیقه ابتدایی، دو تن از عوامل تولید این فیلم دربه در به دنبال یافتن یک خر هستند و در این مسیر با کارشکنیهای عجیب اهالی و مشکلات بی منطقی روبه رو میشوند. در ادامه، نحوه پذیرفته شدن این خر از سوی کارگردان و تلاش برای شروع ضبط سکانس، چیزی در حدود سی دقیقه دیگر را هم به خودش اختصاص میدهد و اتفاقی که روشن است به چه نحوی قرار است رقم بخورد، پس از حدود نزدیک به هفتاد دقیقه رخ میدهد. این شیوه پرداخت کم افت وخیز، در کنار گره افکنیهای ناموجه و بهانه جویانه متن، باعث شده اند که مخاطب با اثر ارتباط برقرار نکند و در مجموع به نظر میرسد که محتوای اصلی در همان فیلمهای کوتاه میتوانست به مراتب درخشانتر پرداخت شود.
بی ستاره
در مراحل ابتدایی پیش تولید فیلم «مشمشه» گفته میشد حمید گودرزی و میترا حجار در این فیلم به ایفای نقش خواهند پرداخت. در نهایت اما، خبری از این دو چهره سرشناس نشد و «مشمشه» در حالی به اکران آنلاین درآمده که مهمترین بازیگرش پوریا شکیبایی است. پوریا پسر مرحوم خسرو شکیبایی، هنرمند فقید و اسطورهای سینمای ایران است که قبلا هم سابقه فعالیت محدود در عرصه هنر را داشته، اما به وضوح در حد نام پدرش ظاهر نمیشود.
چهره پوریا شباهت جذاب و مسحورکنندهای به پدر مرحومش دارد، اما او از نظر کیفیت بازی و دقت در انتخاب نقش، حتی نمیتواند در سطح بازیگران متوسط ایران ظاهر شود. بقیه بازیگران فیلم برای مخاطب ناشناخته و بدون جذابیت هستند که همین موضوع باعث میشود بیننده تمایلی به تماشایش نداشته باشد. استفاده از حسن رضایی و محمدرضا داودنژاد، دو پیشکسوت خوش نام سینما هم در نهایت، نتیجه خاصی برای فیلم به همراه ندارد و به هیچ عنوان نمیتوان مقایسه کرد با استفاده باشکوه احمدلو از مرحوم منوچهر نوذری در «چند میگیری گریه کنی؟» نیست.
جنس شوخیها
در مورد «مشمشه» گفته شده که یک کمدی موقعیت است؛ اما این تمام ماجرا نیست و جنس شوخیهای کلامی هم در اثر تأثیرگذار به نظر میرسد. از نظر جنس کمدی و طراحی شوخی ها، نه تنها موقعیتها بکر و اثرگذار نیستند و برای مخاطب دشوار خواهد بود که نکته خاصی را از آنها برداشت کند، بلکه جنس دیالوگهای نوشته شده نیز چندان تناسبی با ادعای اثر ندارد.
کمدی سیاه
روشن است که شاهد احمدلو قصد آن را داشته که با فیلم تازه خود گونه خاصی از کمدی را امتحان کند؛ اما نه ابزار لازم برای تولید چنین اثری را در اختیار داشته و نه صلابت فیلم سازی که بدین نحو برخلاف جریان آب شنا میکند، در او دیده میشود. به طور کلی، گونههای کمتر مرسوم کمدی در ایران توان رقابت با کمدیهای بدنه را ندارند و اوضاع زمانی بدتر میشود که فیلمی با ادعای کمدی سیاه بودن، حتی از موهبت دو سه بازیگر حرفه ای، متن سرحال و کارگردانی بر طبق ژانر نیز برخوردار نباشد. بنا نداریم «مشمشه» را با شاهکاری همچون «اسب حیوان نجیبی است» مقایسه کنیم؛ اما همین اواخر دو فیلم «بی حسی موضعی» و «سراسر شب»، به عنوان کمدیهای متفاوت سینمای ایران در اواخر دهه نود، برای مخاطب خاص اکران شده اند و نگاهی به آنها نشان میدهند که «مشمشه» چقدر با استانداردهای حداقلی برای تولید چنین طنزی فاصله دارد.
در حالی که اغلب فیلمهای اکران آنلاین از دو پلتفرم نماوا و فیلیمو به نمایش درمی آیند، «مشمشه» به طور اختصاصی، از پلتفرم آپرا اکران میشود و شاهد احمدلو هدفش از این تصمیم را شکستن چرخه انحصار بیان کرده که انتخاب شجاعانه و تحسین برانگیزی است. حتما تعدد پلتفرمها در نهایت به سود مردم خواهد بود، اما این تصمیم پرهزینه، به کمتر دیده شدن «مشمشه» دامن زده است؛ فیلمی که با تبلیغات بیشتر میتوانست مخاطبان خاص خودش را پیدا کند و با استقبال بهتری از سوی مردم همراه شود.
جعبه فیلمها