بار غمبار غبار زمان را حمل می کند کارگر بی کار.
کاریکلماتورهای محمدمهدی معارفی (سیبیل نوشت)_ته دیگ زندگی دیگری است مرده ریگ.
_برنج بدجنس قد نمی کشید در میهمانی.
_در آفتاب می گذارد جنس های از آب گذشته را ساده لوح.
_به نوایی نمی رسد نانوای بخت برگشته.
_تا مرز نابودی رفتم برای بهبودی ام سنگ تمام گذاشتند مرزبانان.
_جزغاله شدم در غائله ی زندگی.
_در لاکش فرو می رود آدم افلاکی در بازار آدم فروشی.
_ بار غمبار غبار زمان را حمل می کند کارگر بی کار.
_از بالیدن جا می ماند کسی که به نالیدن اشتغال دارد.
_برای خریدم بام در به در گرفتن وام شدم.
یادداشتی از محمدحسن صادقی درباره کاریکلماتورکاریکلماتور بیشتر میکوشد وجوه گوناگون زبان را به وجه دیداری (تصویری) نزدیک کند و مفاهیم ذهنی را عینی کند. به عبارت دیگر به ذهنیتها عینیت ببخشد و اتفاقات، پدیدهها و ناپدیدههای ریز و کوچک را زیر ذرّهبین، میکروسکوپ و تلسکوپ ذهنیاش با چاشنی اغراق و ریشخند کنایهدار مورد توجّه و تأمل قرار دهد و مخاطب را به تفکّر و تبسّم وا دارد.
یکی از روشهای تصویریکردن یک شوخی این است که به جای کلّیگویی، جزئیگویی کنیم، یعنی نشانههای تصویری یک چیز ملموس و مشخص را به مخاطب بدهیم. اینطوری مخاطب دقیقاً میفهمد چه چیزی را باید جلوی چشمش تجسّم کند. بیشتر طنزپردازان ذرّهبینند، اما تعدادی هم تلسکوپند. آنها از تجربیات روزمره و عادی زندگی خودشان و مردم طنز میسازند.
این نوع طنز چون ملموس و فهمپذیر است، پرطرفدارتر است. شیوۀ دیگر برخی طنزپردازان نگاه شخصی با تلسکوپ به جهانی دیگر یعنی دنیای خیال و طنزپردازی بر اساس خیالات است. مثلاً اگر ما دُم داشتیم چه میشد؟ یا اگر مرغ یکپا داشت چه میشد؟ این شیوۀ طنزپردازی یک دنیای دور را نزدیک و جلوی چشم ما میآورد. دنیا پر از تناقض و چیزهای غیرعادی است.
طنزپرداز با دید خاصی که دارد میتواند حتی در چیزهای به ظاهر عادی، چیزهای غیرعادی کشف کند و چون این چیزها برای مردم آشناست، فوری آنها را به جا میآورند و چه بسا گاهی قاهقاه بخندند. کاریکلماتور هم مانند کاریکاتور یک شوخی تصویری است. تصویری اغراقآمیز از یک سوژه که معمولاً با نگاهی متفاوت و انتقادآمیز همراه است. با کاریکلماتور میتوان هر چیزی را که در خیال میگنجد به تصویر کشید.
برای همین کاریکلماتوریستها میتوانند چیزهایی را که عکس و کاریکاتور نمیتواند نشان دهد، با زبانی تصویری و جاندار ترسیم کنند.آنها میتوانند هر چیزی را که تصوّر میکنند با زبان کلام به گونهای ترسیم کنند که دیگران هم بتوانند در ذهنشان آن تصاویر را مسجّم کنند.