عکس سگ | مجموعه 100 عکس زیبا از سگ های با مزه و کیوت خارجی

در این نوشته از دلبرانه قصد داریم تعداد ۱۰۰ عکس سگ زیبا و با مزه از گونه های مختلف خارجی را برای شما درج نماییم.

با توجه به اینکه برخی افراد علاقه زیادی به این حیوان دارد و برخی هم از سگ نگهداری می کنند ممکن است بخواهند به عنوان بک گراند از این تصاویر استفاده نمایند.

و همچننین ممکن بعضی ها بخواهند از عکس سگ به عنوان عکس پروفایل یا در یک پست و استوری خود در اینستاگرام استفاده کنند.

لذا یک مجموعه با کیفیت و زیبا را برای شما جمع آوری کرده ایم.امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

با ما همراه باشید…

عکس سگ | مجموعه ۱۰۰ عکس زیبا از سگ های با مزه و کیوت خارجی

دنیا پر از سگ است جهان سر به سر سگی ست

غیر از وفــــــــــا تـــمام صفات بشــر سگی ست!

لبخند و نان به سفره ی امشب نمی رسد

پایان مــاه آمد و خــلق پـدر سگــــی ست

از بوی دود و آهن و گِل مست می شود

در سرزمین من عرق کارگر سگی ست

جنــگ و جــنون و زلــــــزله؛ مــرگ و گرســنگی

اخبار یک ، سه ، چار، دو ،تهران، خبر سگی ست

گفت: به سلامتی سگ!!!

گفتم چرا سگ؟!؟!

گفت: سگ اگه یک شب

جفتش نباشه

سگ همسایه

رو تو لونش راه نمیده،

ولی آدما … !

هیچوقت

سگ نخرید!

چون توقعتون از وفای ادما

میره بالا

گفت: به سلامتی سگ!!!

گفتم چرا سگ؟!؟!

گفت: حتی اگه یه روزی بفروشیش

ممکنه با صاحب جدیدشم خو بگیره،

اما اگه تو رو ببینه پاچتو نمیگیره…

تا سگ نشوی

کوچه و بازار نگردی…

هرگز نشوی

گرگ بیابان حقیقت…

از نظر انسان ها

سگ ها حیواناتی مفید و با وفا هستند

اما از نظر گرگ ها سگ ها گرگ هایی هستند

که تن به بردگی داده اند

تا در آسایش و رفاه زندگی کنند

به انسانهایی

که سگ ها را دوست ندارند

نمی توانم اعتماد کنم،

اما اگر سگی از انسانی بدش بیاید

به حس آن سگ اعتماد میکنم.

اینقدر

دنبال وفا گشتیم

که آخرش

سگ باز شدیم

این روزها هوا خیلی غبار آلود است؛

گرگ را از سگ نمی توان تشخیص داد !

هنگامی گرگ را می شناسیم؛

که دریده شده ایم…

سگِ ولگرد هم

گاهی -بلانسبت- شَرَف دارد

به ما که چشم می دوزیم

سوی استخوان هم

️خیرخواهی این نیست

که جلوی سگ گرسنه استخون بندازی،

اینه که وقتی به اندازه ی یه سگ گرسنه شدی،

هر چی داری با اون سگ تقسیم کنی!!…

هر چه بیشتر

آدم ها را می شناسم،

بیشتر سگم را

دوست دارم.

انسان جانوری است

که معامله می کند:

هیچ حیوان دیگری

این کار را نمی کند.

هیچ سگی استخوانش را

با دیگری معاوضه نمی کند.

آهنگ سگ، ترانه ی سگ، گــوشهای سگ

این روزها سلیقه ی اهل هنـــر سگی ست

بار کج نگاه شما بر دلم بس است

باور کنید زندگی باربر سگی ست

قطاری بی‌ قرار

سگی‌ ولگرد

مردی خسته

براستی

صدای پای تو

از کدام گوشه ی این سرزمین خواهد وزید؟

متولد شدم

در مرز نازک نیستی

سگ‌های شما

از دهان فرشتگان دو رو نجاتم دادند

برهنه با قافله به نا معلوم میروم

با پاهای کودکی ام!

عطر پریکه ها

مسحور سایه ی کوه

که می‌برد با خود رنگ و نور را!

پولک پای مرغ

کفش نو

کیف نو

جهان هراسناک و کهنه

و

آه سوزناک سگ!

سال های سال است که به دنبال تو میدوم

پروانه زرد،

وتو از شاخه ی روز به شاخه ی شب می‌پری

و همچنان..

اگر گنج‌ ناپدید منی‌،

اگر زخم‌ دریده‌ یا صلیب‌ گور منی‌،

اگر من‌ یک‌ سگم‌ُ تو تنها صاحبمی‌،

مگذار شاخه‌یی‌ که‌ از رود تو برگرفته‌ام‌

و برگ‌های‌ پاییزی‌ اندوه‌ بر آن‌ نشانده‌ام‌ را

از دست‌ بدهم‌

دامن بلند بپوش و صندل به پای کن

که در گذرگه متروک

تمشک‌های‌ وحشی گسترانیده‌اند‌

از بانگ سگ‌ها آشفته مشو‌

دیریست که بوی تو را می‌جویند

این وفاداران

حضور دوست را بر من مژده می‌دهند

در شب ماهتاب، اگر سگ همه شب فغان کند

آن سگ بافغان منم، روی تو ماهتاب من

قامت خسرو ز غم چون دم سگ حلقه شد

تا فلکش طوق ساخت بهر سگ کوی تو

همیشه بر سگ شهری جفا و سنگ آید

از آنکه چون سگ صیدی نمی رود به شکار

فلک گو استخوان پیش سگ افکن ناتوانی را

که فرساید ز حسرت چون سگ کوی کسی بیند

دیدم به رقیب او بنشسته سگ کویش

گفتم که فلان اکنون و ایافت خر خود را

شبها همه کس خفته جز من که به بیداری

افسانه دل گویم در پیش سگ کویت

خسرو به وفای تو دهد جان که در آفاق

گویند همه کان سگ دیوانه وفا داشت

ای دوست، به خسرو بر سان شربت دردی

کز زمزم کعبه دم سگ را نتوان شست

دود دلهاست درین خانه مرا بو آمد

سگ کویم همه شب نعره زنان خواهم گشت

ای بخت کسانی که به رغم من محروم

بوسیدن پای سگ دربان تو یابند

از پی آنکه بگیرد سگ شبگرد مرا

فتنه اندر سر زلف چو عسس می گردد

خسرو که زنده نیست، نصیحت چه می کنند؟

باد مسیح بر سگ مرده چه می دمند؟

چون به سگ نان افکنی سگ بو کند آنگه خورد

سگ نه ای شیری چه باشد بهر نان چندین شتاب

کشم تا جان بود در تن، جفاهای سگ کویت

سگ کوی ترا باری و فاداری بیاموزم

اگر چه سگ به مرس می کشند صیادان

کشیده است سگ نفس در مرس ما را

تن نه مستورست، عصمت از سگ گلخن مجوی

دل نه آبادست، عشره از ده ویران مخواه

سگ که افسانه در وفاداری است

به از آن کس که از وفا عاری است

بیم دزدان به سگ قرینم کرد

باکم از خویش همنشینم کرد

استخوان چرب و خشکی هست کز خاصیتش

سگ توجه بر گدا دارد هما بر پادشاه

زندگی آب شد از کشمکش حرص و هوا

چند تازیم پی سگ که شکاری گیریم

در مزاج بدرگان جز فحش کم دارد اثر

زخم سگرابی لعاب سگ چسان مرهم کنم

از سگ کمتر است
کسی که به وفاداریش
اعتباری نیست
قلاده اش را باز کن
تا برود

دیدیدیم ز یاران وفادار بسی را

لیکن چو سگان تو ندیدیم کسی را

قطع هوس و ترک هوی کن، که درین راه

چندان اثری نیست هوی و هوسی را

یکی دم رام کن از بهر سلطان

چنین سگ را چنین اسب حرون را

تو دوزخ دان خودآگاهی عالم

فنا شو کم طلب این سرفزون را

یکی‌ در بیابان‌ سگی‌ تشنه‌ یافت
‌برون‌ از رمق‌ در حیاتش‌ نیافت‌
کُله‌ دلو کرد آن‌ پسندیده‌ کیش‌
چو حبل‌ اندر آن‌ بست‌ دستار خویش‌
به‌ خدمت‌ میان‌ بست‌ و بازو گشاد
سگ‌ ناتوان‌ را دمی‌ آب‌ داد
خبر داد پیغمبر از حال‌ مرد
که‌ داور گناهان‌ او عفو کرد
الا گر جفا کردی‌ اندیشه‌ کن‌
وفا پیش‌ گیر و کرم‌ پیشه‌ کن‌
یکی‌ با سگی‌ نیکویی‌ گُم‌ نکرد
کجا گم‌ شود خیر با نیک‌ مرد

مه بدر نور بارد سگ کوی بانگ دارد

ز برای بانگ هر سگ مگذار روشنایی

خسرو چو خورد می ز سفال سگ کویش

جمشید حسد می برد از جام جم او

بر درت سگ
وطنی دارد
و مــا را نه ، که چه
به سگانت نظری هست
و به مانیست چرا

سگ بفهمه دوسش داری
تا عمر داره وفادارت میمونه
آدم بفهمه دوسش داری
هار میشه

تنها مخلوقاتی
که به اندازه کافی
تکامل یافته اند
تا عشق ناب را منتقل کنند،
سگ ها و کودکان هستند

هین چشم فروبند که آن چشم غیورست

هین معده تهی دار که لوتیست مهیا

سگ سیر شود هیچ شکاری بنگیرد

کز آتش جوعست تک و گام تقاضا

سگ گرگین این در به ز شیران همه عالم

که لاف عشق حق دارد و او داند وقایت‌ها

تو بدنامی عاشق را منه با خواری دونان

که هست اندر قفای او ز شاه عشق رایت‌ها

من از سگ-دو زدن ھا خسته ام،
ای مرگ می بینی!
به دست آوردن نان حلال
این سال ھا سخت است

سگ بر آن آدمی شرف دارد

کو دل دوستان بیازارد

این سخن را حقیقتی باید

تا معانی به دل فرود آید

آدمی با تو دست در مطعوم

سگ ز بیرون آستان محروم

حیف باشد که سگ وفا دارد

و آدمی دشمنی روا دارد