ابهامات و تناقضات پرونده قتل بابک خرمدین/ سرهنگ پیر به دنبال چیست؟
قتل های زنجیره ای در خانواده خرمدین جامعه ایران را در بهت فروبرده است. پدر مادری ایرانی و بر اساس گزارشات و تحقیقات که عادی و بدون بیماری روانی مشخصی دست به قتل های وحشتناکی زده اند که ابهامات زیاد و تناقضات بسیاری از آن برداشت می شود.
صدای ایران- حمید سعادتی- بحث داغ قتل های زنجیره ای در خانواده خرمدین به طرزی وحشتناک همه محافل ایران را گرم کرده است که از زوایای مختلف می توان به آن پرداخت.
1- بابک خرمدین اسم آشنایی در تاریخ ایران است کسی که در مقابل حمله اعراب سال ها جنگید و تسلیم نشد و در آخر تکه تکه شد. رشادت او در میان ایرانیان و مخصوصا ترک زبانان زبانزد است و حتی از او اسطوره ای تکرار نشدنی یاد می شود و پان ترکیسم ها برای ترویج ایده تجزیه طلبی خود خیلی از آن بهره می برند. اما قتل بابک خرمدین کارگردان سینما توسط پدرش که در اظهارات خود گفته است که ضد اعراب است و به همین خاطر فامیلی خود را به خرمدین تغییر داده است و اسم سر خود را نیز به خاطر رشادت های بابک خرمدین بابک انتخاب کرده است!
تناقض اول: پدر بابک که خود را ضداعراب می داند و حمله اعراب به ایران را نکوهش می کند در اظهارات خود ادعای مذهبی بودن می کند. ( معمولا آنهایی که تفکر ضد عربی دارند خیلی آدم های مذهبی نیستند)
آیا پیام خاصی میان بابک خرمدین مثله شده به دست اعراب و بابک خرمدین قطعه قطعه شده کارگردان سینما وجود دارد؟
2- قتل در خانواده ای اتفاق افتاده است که مادر تقریبا بی سواد است و پدر تحصیل کرده و محل جرم محله ای شهره به سرانه مطالعه زیاد و فرهنگ نوین و در عین حال محله ای قدیمی اما گران! ( تشابه ای از جامعه ایران که شکاف طبقاتی و فرهنگی و جمع تناقضات ناهمگون در دیوار به دیوار هم مشهود است)
مادر بی سواد و پدر تحصیل کرده در دنیای مدرن به این نتیجه رسیده اند که برا ی برچیدن فساد و آزار و اذیت فرزندانشان خود را بکشند و قطعه قطعه کنند ودر سطل زباله بریزند .
تناقض: آیا این عمل خلاف غریزه طبیعی و والدینی نیست؟ مهر مادری کجاست؟ آیا این پیام در این پرونده نهفته است که نظم موجود به آخر خط خود رسیده است و باید طرحی نو در انداخت؟
3- بحث حقوقی ماجرا و اینکه گفته می شود قتل فرزند توسط والدین مخصوا پدر مجازات سنگینی ندارد و اوج خشونت و باور ناپذیری جزئیات این قتل های خانوادگی در پرونده خانواده خرمدین به شدت حقوقدانان ، فعالان و بخشی زیادی از جامعه را برانگیخته است و به نظر می رسد بازنگری در قوانین مربوطه مطالبه عمومی باشد.
4- سرهنگ پیر و منضبت که انتظار می رود همه کارهایش حساب شده باشد با شلختگی مرتکب قتل آخر خود شده است بابک را با همکاری همسرش کشته و تکه تکه کرده و آن را در داخل چمدان قرار داده و در نزدیکی محل زندگی خود در داخل سطل زباله قرار داده است که احتمال لو رفتن آن زیاد است . این شلختگی از سرهنگ پیر بعید به نظر می رسد.
5- مشکلات اجتماعی و اقتصادی و همچنین بالا رفتن سن ازدواج استقلال فرزندان را در خیلی از خانواده ها با مشکل روبرو کرده است و حتی بعد از طلاق هم خانه پدری حق مسلم فرزندان برای بازگشت محسوب می شود که در اینصورت هم استقلال معنی پیدا نمی کند در واقع میزان وابستگی فرزندان به خانواده ها بسیار مشهود است.و پدر و مادر تا اخر عمر وظیفه دارند از فرزندان خود نگه داری کنند و والدین تا اخرین روز عمر خود از دست فرزندان نفس راحتی نمی توانند بکشند و طلب کاری فرزندان نیز تمامی ندارد و به خود حق می دهند که تمام سرخوردگی های خود را از جامعه به والدین خود انتقال دهند. به صورت کلی جامعه ما مستقل شدن فرزندان را تربیت نمی کند و نمی شود.آیا نباید تدبیری اندیشید.
6- سرهنگ پیر با افتخار از دوربین ها و رسانه ها استقبال می کند انگار رسالتی دارد و پیامی که به همگان برساند شاید انقدر مغرور و خودخواه که سربلندکردن و عروج پسرش را برنمی تابیده است و با کشته شدن او انگار تاج و تختش در امان است و شاید پیامی بزرگ و فریادی برای نقص ها سر می دهد و پوزخندی به قوانین می زند و می گوید با آزاد شدن خود آن یکی فرزندانشان را هم می کشد و انحطاط را در اوج نشان می دهد.
در صورت خوش بینانه شاید سرهنگ این سناریو را در اخر عمر خود برای نجات جامعه برای معضلات ذکر شده چیده است و قربانیان آن را از فرزندان خود انتخاب کرده است.در این صورت سرهنگ چه قربانی گران قدری را پیشکش کرده است!