اگر از طرفداران مجموعه Squid Game سرویس نتفلیکس هستید، در ادامه میتوانید نقد و بررسی سریال بازی مرکب را مطالعه نمایید.
از ترسیم یک پادآرمانشهر مبتنی بر واقعیت تا مبارزهای جنون آمیز برای دستیابی به یک زندگی ایدهآل؛ نقد و بررسی سریال بازی مرکب را در ادامه بخوانید.
اسکوئید گیم اثری جذاب، با فضایی عجیب، رویاگونه و در عین حال کابوسوار است که از ظاهری رنگارنگ بهره میبرد و پیرامون شرکت کنندگانی جریان دارد که حالا در بزرگسالی، باید بازیهای معصومانهی دوران کودکی خود را تکرار کنند اما با یک تغییر بزرگ: اگر شکست بخورند، جان خود را از دست میدهند.
نقد و بررسی سریال بازی مرکب
این سریال، یک شرح حال تکاندهنده و دلهرهآور از انسانهایی است که زندگیشان در شهر سئول، پایتخت کرهی جنوبی، به دلایل مختلف به بن بست رسیده و در تقلا هستند؛ آنهم در دنیایی که همچون یک پادآرمانشهر جهنمی به نظر میرسد. این سریال شاید در ژانر ترسناک قرار نگیرد اما از زوایای مختلف، میتواند ترسناکتر از آن چیزی باشد که انتظار دارید.
سونگ گی-هون (با بازی لی جونگ-جه) یک آدم معمولی است که به پول زیادی نیاز دارد. او بدشانس است، دخترش را به ندرت ملاقات میکند، مادر سالخوردهاش هنوز هم از او مراقبت میکند، گویی که سونگ هرگز بزرگ نشده و در همان دوران کودکی باقی مانده و درجا میزند. بدهکاریهاش قابل جبران نیستند و توانایی پشتیبانی مالی از خانوادهاش را هم ندارد. بنابراین زمانی که این فرصت را پیدا میکند تا بواسطهی تعدادی بازی کودکانه، به یک پول بزرگ برسد، گی-هون دلیلی برای امتناع ندارد.
اما هیچکدام از نزدیک به ۵۰۰ نفری که در این مسابقه شرکت کردهاند، به ناکجاآباد قدم گذاشتهاند، از سوی تعدادی نگهبان تحت نظارت قرار گرفته و پیراهنهای شمارهدار بر تن دارند هم نمیتوانستند از این پیشنهاد امتناع کنند. تمامی این افراد، در جستجوی «پولی جادویی» هستند که میتواند تمامی مشکلات آنها را حل کند اما به چه قیمتی؟
«بازیکنان» خیلی زود متوجه میشوند که حتی آسانترین بازی کودکانه هم در این منطقهی زندانگونه، میتواند به یک مرگ سریع و البته دردناک بیانجامد. لذت کودکانهی «چراغ قرمز، چراغ سبز» ناگهان جای خود را به یک منظرهی هولناک میدهد؛ جایی که حتی یک حرکت کوچک در حین چراغ قرمز، بدین معناست که بدون هیچ مقدمهای، در همان جایی که ایستادهاند، کشته شوند.
البته که دیوانهوار است اما شاید ترسناکتر از آن، این باشد که شرکت کنندگان، داوطلبانه در این مسابقات شرکت کردهاند. بازگشت به زندگی معمولی سابق و مواجهه با بدهکاریها و مشکلاتشان آنقدر وحشتناک است که حاضر هستند خطرِ یک مرگ قریب الوقوع را به جان بخرند. این ایدهای است که هر ۹ قسمت سریال بازی مرکب بر پایهی آن استوار است، خصوصا از بخشهایی که داستان از خودخواهیهای سونگ گی-هون عبور میکند و به شخصیتهای دیگر هم میپردازد.
یکی از نقاط قوت سریال، توجه افراطیاش به شخصیتپردازی است که به تدریج نتیجه میدهد و مخاطب با کاراکترهای مختلف ارتباط برقرار میکند. کانگ سه-بیوک (با بازی هویون جونگ) یک فراری از کره شمالی که در ظاهر سرسخت به نظر میرسد اما گاهی با وجههی مهربانتر و آرامتر او رو به رو میشویم. چو سانگ-وو (با بازی پارک هه-سو)، که از دوستان دوران کودکی سونگ گی-هون است، کنجکاوی مخاطب را بیشتر برمی انگیزد؛ او که رئیس یک شرکت سرمایهگذاری بوده، پولهای مشتریاناش را به سرقت برده است و حالا خانهی مادرش و تجارتی که به راه انداخته بود، در خطر نابودی قرار گرفتهاند. اگرچه انگیزههای واقعی بعضی از شخصیتها گاهی مبهم جلوه میکند اما این همان بخشی است که باعث میشود سریال را تا انتها دنبال کنیم.
وابسته شدن به این بازیکنان، آسان است؛ اگرچه از همان ابتدا به مخاطب اعلام میشود که در هر لحظه ممکن است مجبور شود با آنها خداحافظی کند. سریال Squid Game با ریتم به شدت سریعی پیش میرود و با تعجیل از هر بازی به بازی بعدی میرسد و در عین حال که تعداد کشته شدگان بیشتر میشود، تا آخرین لحظات شما را در جای خود میخکوب میکند. شرکت کنندگان در هر مسابقه، یکی پس از دیگری و در یک چشم بر هم زدن به قتل میرسند و این چرخه تا زمانی ادامه پیدا میکند که تعداد افراد پیروز به حد نصاب برسد.
گاهی کشته شدن شخصیتها چندان مهم به نظر نمیرسد بلکه طریقهای که از مسابقه حذف میشوند باعث میشود تا بنشینید و اثر را با دقت بیشتری تماشا کنید. اولین مسابقه، پیرامون یک ربات عروسکگونهی وهمآور است که در حین چراغ قرمز، چشماناش حرکت میکند و در جستجوی افرادی است که ثابت باقی نماندهاند. دومین بازی، شرکت کنندگان را مجبور میکند تا از یک تکه شیرینی، یک شکل خاص در بیاورند؛ در نتیجه، بازیکنان ماهرتر از هر آنچه در دسترس دارند استفاده میکند تا کار را آسانتر کنند، حتی اگر مجبور به لیس زدن دوباره و دوبارهی آن شیرینی شوند تا به هدف خود برسند.
اما میان تمامی لحظات تکان دهنده، تلخ، تفکر برانگیز و خشونت آمیز سریال بازی مرکب، یک نقطهی مشترک وجود دارد: مجاورت معصومیت و پاکی کودکانه با دنیای خشنی که همه مجبور هستیم تحملاش کنیم. سریال سوالات زیادی ایجاد میکند، برای مثال، این افراد ناشناسی که نقاب بر چهره زدهاند، چه کسانی هستند؟ چه سودی برای آنها دارد که حاضر هستند چنین پول هنگفتی را به شرکت کنندگان بدهند؟ و چرا یک راه سادیستی را برای رسیدن به اهدافشان انتخاب کردهاند؟
نمیتوان به همهی سوالات از همان ابتدا پاسخ داد اما اگر صبور باشید، به جوابهای قابل قبولی خواهید رسید. و در این میان، به این مسئله میاندیشید که این انسانهای بیچاره، در قسمت بعدی باید از چه جهنمی عبور کنند و احتمالا بدون لحظهای استراحت، به سراغ قسمت بعدی خواهید رفت تا ببینید چه اتفاقی قرار است رخ دهد. تنها به این امید که متوجه شوید پشت پرده چه خبر است، دقیقا همانند بازیکنان که هدف مشابهای دارند.
اگرچه بخشهای پایانی داستان کمی کِشدار است اما تعلیق تا لحظهای که قسمت نهم به پایان میرسد، ادامه دارد. تا آن زمان، شما مرگ صدها انسان را به چشم دیدهاید و با نقشههای هوشمندانهای از سوی افرادی رو به رو میشوید که مسیر «زنده ماندن» را انتخاب کردهاند و برایشان مهم نبوده که باید چه بهایی برای رسیدن به خواستهی خود پرداخت کنند؛ و شاید این مسئله حتی از تسلیم شدن در مقابل سختیها، فقر و بدهکاری نیز ترسناکتر باشد.
بازی مرکب یکی از هیجان انگیزترین سریالهایی است که در چند مدت اخیر از سوی نتفلیکس عرضه شده؛ مجموعهای که روزهای خوب و سرخوشانهی کودکی را با واقعیتهای ظالمانهی بزرگسالی تلفیق کرده است. اثری غمانگیز و ناراحتکننده که گاهی به یک تریلر دلهرهآور تبدیل میشود و شما را وادار به تفکر میکند. سریال Squid Game یکی آثار منحصربفرد سال محسوب میشود و ارزش تماشا کردن را دارد.