اشعار ولادت حضرت علی | گلچین شعر کوتاه و بلند تولد حضرت علی و روز پدر
در این نوشته از دلبرانه مجموعه زیبا از اشعار ولادت حضرت علی را جمع آوری کرده ایم اشعاری که در زیر میخوانید از شعرای آینی ایرانی است که به مناسبت میلاد حضرت علی سروده شده است. اگر شما هم دنبال یک شعر زیبا برای درج در پست و یا استوری اینستاگرام می گردید پیشنهاد میکنیم […] نوشته اشعار ولادت حضرت علی | گلچین شعر کوتاه و بلند تولد حضرت علی و روز پدر...
در این نوشته از دلبرانه مجموعه زیبا از اشعار ولادت حضرت علی را جمع آوری کرده ایم
اشعاری که در زیر میخوانید از شعرای آینی ایرانی است که به مناسبت میلاد حضرت علی سروده شده است.
اگر شما هم دنبال یک شعر زیبا برای درج در پست و یا استوری اینستاگرام می گردید پیشنهاد میکنیم که اشعار زیر را حتما ببینید.
اشعار زیبا کوتاه و بلند در رثای حضرت مولا علی (ع ) را برای شما عزیزان درج کرده ایم.
امیدواریم که مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
با ما همراه باشید…
اشعار ولادت حضرت علی | گلچین شعر کوتاه و بلند تولد حضرت علی و روز پدر
محو روی قمرم شب میلاد علی
با قمر همسفرم شب میلاد علی
من به شوق رخ یار مثل گلهای بهار
کعبه را می نگرم شب میلاد علی
او گل عرش نشین من به صد شور و یقین
سوی گل رهسپرم شب میلاد علی
کعبه لبریز عطاست دل من غرق صفاست
مست عطر سحرم شب میلاد علی
عکس خورشید ولا جوشش آب بقا
آمده در نظرم شب میلاد علی
فاطمه بنت اسد غنچه اش می شکفد
ره بدانسو ببرم شب میلاد علی
در برش کودک حق جلوه ی صبح و فلق
صبح را منتظرم شب میلاد علی
کعبه آغوش گشود آسمان نغمه سرود
آمد از گل خبرم شب میلاد علی
اسدالله رسید در شبم ماه رسید
داده حق بال و پرم شب میلاد علی
عاشقی شور گرفت مکه هم نور گرفت
سایه آمد به سرم شب میلاد علی
شد روان آب بقا در گلستان ولا
سبزتر از شجرم شب میلاد علی
مثل آیینه ی عشق مثل گنجینه ی عشق
غرق در سیم و زرم شب میلاد علی
مادری خنده زنان پسری عطر فشان
محو روی پسرم شب میلاد علی
“یاسر” از باور گل به رخ دفتر گل
می چکد شعر ترم شب میلاد علی
▬❉❉✶❉❉▬
در مخزن لایموت دردانه علیست
در کون ومکان امیر فرزانه علیست
در کعبه طلوع کرد تا برهمه کس
معلوم شود که صاحب خانه علیست
▬❉❉✶❉❉▬
اشعار ولادت حضرت علی
نازد به خودش خدا که حیدر دارد
دریای فضائلی مطهر دارد
همتای علی نخواهد آمد والله
صدبار اگر کعبه ترک بر دارد
▬❉❉✶❉❉▬
طوری زچارچوب در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته استیا غیر لا فتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژه یِ بهتر نداشته است
▬❉❉✶❉❉▬
دوبیتی ولادت حضرت علی
دل شکسته ی من انس با علی دارد
دل از همه بگسسته تا علی دارد
منم ز شهر ولایت، ز کوی سوختگان
شناسنامه ی من مهر یا علی دارد
خدا مدال علی دوستی به ما داده است
به غیر کشور ما شیعه کجا علی دارد
خدا یکی و علی هم یکی ست در عالم
علی چنانکه خدا را، خدا علی دارد
در آن محیط که از دست و پا نیاید کار
دل شکسته ی بی دست و پا علی دارد
نه در گذشته در آینده نیز هر ذی روح
نظر به مرحمت مرتضی علی دارد
به روز حشر بری شفاعت امّت
علی حسین و رسول خدا علی دارد
مسیح بر فلک و مرتضی علی به تراب
دلم ز آتش این غصه بود بسکه کبابسوال کردم از این ماجرا ز پیر خرد
چو غنچه لب به تکلم گشود و داد جوابکه قدر هر دو به میزان عدل سنجیدند
علی گران تر از او بود در همه ابواببماند کفه ی میزان مرتضی به تراب
به آسمان چهارم مسیح کرد شتابمسیح کفه ی خورشید را گرفته به کف
به جستجوی علی هست تا به یوم الحساب
▬❉❉✶❉❉▬
اشعار ولادت حضرت علی
بر شوره زار قلبها باران می آید
بر دردهای بی دوا درمان می آید
دستان پشت پرده ی خلق است حیدر
روزی رسان عالَم امکان می آید
چشم زمین روشن به روی صاحبش شد
شأن نزول سوره ی انسان می آید
قبل از نبی کعبه بغل کرده علی را
بر جسم سرد کعبه حالا جان می آید
هم باطن یاسین و هم اُمّ ُالکتاب است
آیات مدح اوست در قرآن می آید
“ما خاک پای بچه های بوترابیم”
خیلی به نوکرهاش این عنوان می آید
باقی نمی ماند گناهی و سیاهی
تا عشق حیدر در دل ویران می آید
در سینه ام باشد غم عالم غمی نیست
پای ضریحش غصه ها پایان می آید
هم هوش و هم دل می برد ایوان طلایش
عاقل از ایوان نجف حیران می آید
او وعده داده، دلخوشی من همین است
در لحظه ی جان دادنم جانان می آید
▬❉❉✶❉❉▬
اشعار ولادت حضرت علی ابن ابیطالب
در بیابان طلب یک العطش گوی تو خضر
در حریم قدس یک پروانه ات روح الامین
موجه ای از ریگ صحرایت صراط المستقیم
رشته ای از تار و پود جامه ات حبل المتین
بهترین خلق بعد از بهترین انبیا
ابن عم مصطفی داماد خیرالمرسلین
نقطه ی بسم اللهی فرقان موجودات را
در سواد توست علم اولین و آخرین
چون لباس کعبه بر اندام بت، زیبنده نیست
جز تو بر شخص دگر نام امیرالمؤمنین
▬❉❉✶❉❉▬
امشب در میخانه، حق است که کوبیدن
لعل لب ساقی را حیف است نبوسیدن
گر مستم و هوشیارم، گر خوابم و بیدارم
کارم همه شب این است بر گرد تو گردیدن
ای شیر نجف حیدر وی شاه شعف حیدر
خوب است ز دست تو یک بادیه نوشیدن
ای پیر معارج تو وی باب حوائج تو
خوب است چنان باده در خم تو جوشیدن
ای کوه معانی تو ای بانگ ترانی تو
ای پیر و جوانی تو ای عمق پرستیدن
تو کیستی ای مولا سقا و اباالسقا
استاد ابوفاضل در آب ننوشیدن
چون بر لب آب افتاد زینب چو رباب افتاد
شد رخت اسارت را آماده ی پوشیدن
▬❉❉✶❉❉▬
شعر در مورد ولادت حضزت علی
بدبخت می شود هر که ز مهرت رها شود
بیچاره می شود هرکه ز حبت جدا شود
دستش دراز نیست به هر جا و هر طرف
هر کس به درب خانه ی لطفت گدا شود
شیعه که ذکر نادعلی را به لب گرفت
آیا اسیر غصه و درد و بلا شود؟
باید دخیل به رشته ی زلف شما زند
هرکس که خواسته باشد اگر با خدا شود
ما با همه گفته ایم به کوری دشمنان
حیدر شفیع محشر و عقبای ما شود
شاهنشه نجف گدا بر درآمده
لطفی کنی ، روزی ما کربلا شود
▬❉❉✶❉❉▬
اشعار کوتاه ولادت امام علی
قسیم النار و الجنه محب ات را چه خواهی کرد
محب ات را بسوزانی محبت را چه خواهی کرد
تو آقاتر از آن هستی گدایت را برنجانی
گرفتم اینکه رنجاندی کرامت را چه خواهی کرد
تو سفره دار احسانی تو بابای کریمانی
نمی بخشی نمیدانم که عادت را چه خواهی کرد
قیامت دست آویزی ندارم جز ولای تو
امید من تویی آقا شفاعت را چه خواهی کرد
قیامت خوب میفهمم عجب چیزیست حب تو
تو با آن جلوه ی عشق ات قیامت را چه خواهی کرد
شنیدم آتش دوزخ نصیب دشمن زهراست
قسیم النار و الجنه محب ات را چه خواهی کرد
▬❉❉✶❉❉▬
کشتی اسلام را غیر از علی لنگر کجاست؟
امّت آزاده را جز مـــرتضی رهبر کجاست؟
پهنـه ی ایمان و ملک عزّت و اخــلاص را
جز امیرالمومنین حیدر یکی سرور کجاست؟
گو بمیر آن را که بدخواه علی وآل اوست
خالی از عشق علی دل در کجا سر در کجاسـت؟
آسمان روشن توحید را در هـــر زمــان
نورافشانتر ز گفتار علی اختر کجاست ؟
دین اسلام و مرام شیعـــه را در قرن ها
جز علی مرد خدایار و خدامحور کجاسـت ؟
تا گذارم سر به پای خــادمان کوی او
میثم و مقداد کو ؟ عمّار کو؟قنبرکجاست؟
▬❉❉✶❉❉▬
اشعار زیبای ولادت امیر المومنین
در میـــان کعـبه جـان ، پـرتـو حق جلــوه گر شــد
فاطمه بنت اســد هم ، صــاحب زیبـا پسر شــد
کعبه آن شب ، غـرقـه در نـور دل افـروز خـدا بـود
آسمان کعبه گویی ، مظــهر صــدها گهـــر شــد
عطــر جـانبخش بهشـتی در فضــای کعبه پیچید
تا کـه میـــلاد ســعید مـرتضی فخــر بشــر شــد
مـژده میـــلاد مـولا ، می کنــــد از غم رهـــــــایم
زین بشارت کام امّت ، مملو از شهد و شکر شـد
▬❉❉✶❉❉▬
اسوه تقـوی علی و مظــهر ایمــان علی
عـزت آل پیمـــبر ، عاشــــق جانـان علی
منشــاء جـود و سخاوت ، موج دریای وفا
لعل رخشـــان ولایت ،گوهــر تـابـان علی
منبع مهــر و محبت ، صــاحب لطف و کرم
افتـــخار شیـعیان و آیت الـرحمــــان علی
▬❉❉✶❉❉▬
شعر حضرت علی
مولای ما نمونه ی دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است
وقت طواف دور حرم فکر می کنم
این خانه بی دلیل ترک برنداشته است
دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه ای برای پیمبر نداشته است
سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است
طوری ز چارچوب در قلعه کنده است…
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است
یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرِییل واژهء بهتر نداشته است
چون روز روشن است که در جهل گمشده است
هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است
این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است
اشعار ولادت حضرت علی
امشب شب ولادت مولای ما علی است
سلطان دین و دل، شه ارض و سماء علی است
با گوش دل شنو که به یمن قدوم او
تسبیح اهل هر دو جهان ذکر یا علی است
دریای علم و معرفت و عشق و بندگی
سرچشمه کرامت بی منتها علی است
سالار صحنه های نبرد و امیر حق
آموزگار واقعهء نینوا علی است
ای آنکه دل شکسته ای از جور روزگار
بر هر بلا و رنج و مصیبت دوا علی است
زین در کجا روی که نیابی به هیچ روی
بهتر از آن سرای که صاحب سرا علی است
دست نیازت ار ز سر صدق شد بلند
آن کس که بی دریغ نماید روا علی است
ای مدعی تو غره به طاعات خویش و من
دارم امید آنکه شفیع همه علی است
▬❉❉✶❉❉▬
از امر حق به خانه حق شد ولادتت
تا حق شود ز جلوه تو جلوه گر، علی!
از یمن مقدم تو حرم گشت محترم
ای داده از تو نخل ولایت ثمر، علی
تا آنکه یادبود تو ماند به یادگار
بهر توگشت معجز شقّ القمر، علی
شرط قبول حجّ و طواف حرم تویی
سعی و صفا و رکن و منا و حجر، علی
▬❉❉✶❉❉▬
اشعار بلند ولادت حضرت علی
در حریم کعبه نور آفتاب افتاده است
یا فروغی از جمال بوتراب افتاده است؟
خانه زاد حقّ که در اثبات حقّانیتش
مدّعا واللّه اعلم بالصّواب افتاده است
▬❉❉✶❉❉▬
امروز کعبه را شرف و مرتبت فزود
کانجا بزرگ آیت دادار، رخ نمود
زین پیشتر نداشت چنین حرمتی حرم
شد مولد علی و از آن حرمتش فزود
مهر علی است هادی حق دوستان پاک
بر کعبه می برند اگر روز و شب سجود
▬❉❉✶❉❉▬
تا سیـد عشق دیده در کعبه گشود
خورشیدبه مهر روی او سجده نمود
از عـرش بلنـد هـاتفـی داد نـدا
اعجاز بزرگ خلقت است این مولود
▬❉❉✶❉❉▬
شعر کوتاه درباره ولات حضرت امیر
آنانکه عابدند به وقت اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند
از هر دو تا نگار یکی ناز می کند
عشاق روزگار یکی در میان خوشند
نانی که می پزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشی دیگران خوشند
این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد ازبیا، برو ست، ولی با بمان خوشند
ما می خوریم و اهل کرم شکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عشاق با معامله های گران خوشند
با اخم خویش راه فرار مرا ببند
صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند
▬❉❉✶❉❉▬
شعر در مدح حضرت علی
در بیابان طلب یک العطش گوی تو خضر
در حریم قدس یک پروانه ات روح الامین
موجه ای از ریگ صحرایت صراط المستقیم
رشته ای از تار و پود جامه ات حبل المتین
بهترین خلق بعد از بهترین انبیا
ابن عم مصطفی داماد خیرالمرسلین
نقطه ی بسم اللهی فرقان موجودات را
در سواد توست علم اولین و آخرین
چون لباس کعبه بر اندام بت، زیبنده نیست
جز تو بر شخص دگر نام امیرالمؤمنین
▬❉❉✶❉❉▬
دیوان قضا خطی ز دیوان علی ست
سُکان قدر، در یَدِ فرمان علی ست
طبع من و مدح مرتضی، شرمم باد
آن جا که خدای من ثنا خوان علی ست
▬❉❉✶❉❉▬
تا حُبّ علی بُود مرا در رگ و پوست
رنجم ندهد سرزنش دشمن و دوست
جز نام علی لب به سخن وا نکنم
«از کوزه همان برون تراود که در اوست»
شعر زیبا روز پدر برای پست اینستاگرام
چون گاه ولادت ولیّ حق شد
در خانه حق، علی به حق ملحق شد
گر مظهر حق ذات علی نیست چرا
از نام خدا نام علی مشتق شد؟
▬❉❉✶❉❉▬
در برج ولا مهر جهان تاب علی ست
در شهر علوم سرمدی، باب علی ست
از اول خلقت جهان تا محشر
مظلوم ترین شهید محراب، علی ست
▬❉❉✶❉❉▬
اشعار ولادت حضرت علی جدید
آن جا که علی واسطه ی فیض خداست
بر غیر علی هر که کند تکیه خطاست
با مدعیّان کور باطن گوئـیـد
آن جا که خدا هست و علی نیست کجاست؟
▬❉❉✶❉❉▬
مِنّتِ زلف تو دارم که گرفتارم کرد
گوهر مهر تو اینگونه خریدارم کرد
کافری بیش نبودم عَلَوی ام کردی
نفس عشق شما بود که بیدارم کرد
کار و بار ِدلم از مِهر شما سکه شده
عاقبت عشق ، مرا شُهره ی بازارم کرد
تا قیامت به خدا گردن من حق دارد
آن کسی را که سر کوی تو بیمارم کرد
سایه ی لطف خودت را ز سرم کم نکنی
برکت سایه ی تو لایق دربارم کرد
▬❉❉✶❉❉▬
اشعار در رثای حضرت علی (ع)
در حریم کعبه شاه انس و جان آمد پدید
آنچه مقصود دو عالم بود، آن آمد پدید
کعبه خود قلب جهان است و ز غیب ذات خویش
سرّ غیب الغیب در قلب جهان آمد پدید
پیش از آن کاید فرود «ایّاک نعبد، نستعین»
از درون کعبه وجه مستعان آمد پدید
▬❉❉✶❉❉▬
گرد حریم قدس، چنان روزهای پیش
جمعی بدند یکسره در گفت و در شنید
آنجا زنی که جان جهانی نهفته داشت
از التهاب شوق نیارست آرمید
زیرا که روی دامن آن گلبن عفاف
می خواست تازه غنچه توحید بشکفید
برد التجا به کعبه، که ای آستان پاک
یارم چگونه از نظر مردمان رهید؟
دیوار کعبه کرد دهان با خروش باز
کاین خانه جای توست که آری گهر پدید
پا هشت در درون سرایی که غیر او
دست کسی به ساحت پاکش نمی رسید
شد در درون کعبه و دیوار شد به هم
چونان که بُد نخست به ستواریِ حدید
وا شد ز طاق عرش کلاف سفید نور
تابید روی کعبه چنان هاله ای سپید
بالید کعبه از شرف و بانگ تهنیت
از ساکنان عرش به گوش جهان رسید
دیوار کعبه بدرقه را، کرد سینه باز
چونان صدف که گوهر خود را کند پدید
مادر برون شد از حرم و کودکش به بر
وز این شکفت حادثه، حیرت لبان گزید
▬❉❉✶❉❉▬
شعر جدید در مدح حضرت علی
دیوار کعبه کرده دهن باز و عالمی
در انتظار حادثه ای غیر باور است
امروز کعبه فخر به هفت آسمان کند
امروز قدر زمزم، افزون ز کوثر است
بر گِرد کعبه گشته به پا شور و هلهله
در بسته است ودیده خلقی برآن در است
بنت اسد ز کعبه خرامد برون چو شیر
شیر افکنی به دامن آن شیر پرور است
نوزاد کعبه صاحب اورنگِ «انّما»ست
بر آسمان عدل و شرف مهر انور است
دست علی گلی به سر کعبه زد کز او
بابش ز هشت باب جنان جانفزاتر است
نوزاد کعبه در شب معراج با رسول
همراز و همکلام و هم آواز و هم براست
▬❉❉✶❉❉▬
بهترین شعر های زیبا در مورد ولادت حضرت علی
ای شاه نجف فدای لطف و کرمت
جانم به فدای چارگوش حرمت
کی می شود از لطف بگویی یک بار
بعد از نجفم کربوبلا می برمت
▬❉❉✶❉❉▬
امروز گلی شگفته در عالم شد
کز مقدم پاک او جنان خرم شد
در پیش علی دم از مسیحا کم زن
عیسی زدم علی مسیحا دم شد
▬❉❉✶❉❉▬
ای حیدر شهسوار وقت مدد است
ای زبده ی هشت و چار وقت مدد است
من عاجزم از جهان و دشمن بسیار
ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است
▬❉❉✶❉❉▬
شعر درمدح حضرت علی برای استوری
مست تـولای تـو ام یـا علی (ع)
عاشق و شیدای تو ام یا علی (ع)
دیـده ی تو انس ندارد به خـواب
یک سحر ای ماه کرامت بتـاب
وسوســه ام می کند آهنگ تو
سـاز دل انگیــز شبـاهنـگ تو
شهر فرو رفتــه به غفلت همـه
سلسله پیچیــده به ظلمت همه
بانـــوی مهتاب کشـــد انتظـار
تا کـه بتابی تـو در ایـن شام تـار
سـایه بـه سـایه پی تــو می دوم
اسم تو را بر لب خـود می بـرم
نام تـو درمــان همــه درد مـن
زمزمـه ی گـرم شب سـرد مـن
دارد هــنوز از کــعبه بــوی تو مــی آید
حجـش قبول اسـت آن که سوی تو می آید
تو آب ها را مهـر کوثـــر کرده ای پـــس
جوشــانده ی زمــزم ز جـوی تو می آید
خورشـید در خورشـید شد نورٌ عــلی نور
وقــتی که زهـــرا روبروی تــو مــی آید
شب می شود یک سمت عالم آن زمان که
بر روی پیــشانیت مـــوی تو مـــی آید
بنـت اسـد الله اکبر داشـت، حق داشت
دیوار کعبه گر ترک برداشت، حق داشت
▬❉❉✶❉❉▬
شعر زیبا در وصف حضرت علی
باز پیچیده مگر نام علی در گوشم ؟
کز طرب پر شده تا پرده ی آخر گوشم
تاب این حلقه کجا و تب این زخمه کجا
می تپد تند تر از نبض کبوتر گوشم
در شب نام گذاری چه به گوشم خواندند؟
که به روی احدی وانکند در گوشم
جز به نام علی این قلعه نشد هر گز فتح
می کند فخر به خود چون درِ خیبر گوشم
تا کنون هر چه شنیده ست به جز نام علی
همه را کرده برون از در دیگر گوشم
گوش من یک صدف خالی ِ بی گوهر بود
گشت با نام علی معدن گوهر گوشم
بعد از این نافه از این ناف به چین خواهد رفت
بس که چون نافه ی چین گشته معطر گوشم
از زمانی که شدم حلقه به گوش در او
نیست چون خضر، بدهکار سکندر گوشم
(قصری) از شوق غلامی شده یک پارچه گوش
قنبری کو که دوصد حلقه کند در گوشم
▬❉❉✶❉❉▬
ماه بر چهره ی تابان علی می نازد
صبح بر روی درخشان علی می نازد
حاتم طائی ضرب المثل لطف و کرم
سر این سفره به احسان علی می نازد
یک دل خسته به مانند یتیمان دارم
که به شب های یتیمان علی می نازد
صفحه در صفحه ی تاریخ دلیریها بر
رقص شمشیر نمایان علی می نازد
احد آمد که علی ماند که جبریل نوشت
یا ر بر زخم فراوان علی می نازد
خندقی بود پر از ترس ُ از آن روز هنوز
دشت بر صحنه ی طوفان علی می نازد
کوری اهل سقیفه است که چشم مهدی
خط به خط بر خط قرآن علی می نازد
چو دهان باز کند عرش خدا می گوید
که خدا نیز به ایمان علی می نازد
▬❉❉✶❉❉▬
اشعار ولادت حضرت علی زیبا
ای عبور سبز نخلستان بدوش
باز هم از ذهن نخلستان بجوش
تیغ دستت بسکه بر صحرا نشست
شد کویر از دست تو خرما فروش
یوسف آهِ تو عمری بین چاه
می وزد در خویش و می گرید خموش
کودکی دارد صدایت می کند
کفشهای وصله دارت را بپوش
باز هم از کاسه ی طفل یتیم
شربت شام تجلی را بنوش
متن در مورد ولادت حضرت علی
شعر در وصف تو لالی بیش نیست
گفتنت ، حرف محالی بیش نیست
پیش ِ اشکت آبِ اقیانوس هم
قطره ی آب زلالی بیش نیست
جلوه های تو که باشد ، آفتاب
قطعه ی سرخ زغالی بیش نیست
هر کجایش ردِّ پای دست توست
ذات این عالم سفالی بیش نیست
حرف ما از تو نماد جهل ماست
پاسخ ما هم سئوالی بیش نیست
▬❉❉✶❉❉▬
سجده و اشک و استغاثه علی
شرف و عزت و حماسه علی
هر چه خوبی که آفریده خدا
همه یک جا شده خلاصه: علی
▬❉❉✶❉❉▬
تویی بهشت که بی تو جهنم است زمین
علی اگر که تویی ابن ملجم است زمینتو پایه های زمینی سرت سلامت باد
که بی وجود تو آواری از غم است زمینپرندگان به هوای چه اوج می گیرند؟
برای درک بلندای تو کم است زمینحسین اگر پسر توست با اشاره ی او
سیاهپوش عزای محرم است زمینکجایی ای پسر خاک و مونس دل چاه؟
یتیم مانده و محتاج همدم است زمینچقدر بی تو دل کوچه های کوفه پر است
چقدر بی تو پریشان و درهم است زمیننداشت طاقت عدل تورا کسی افسوس
علی اگر که تویی ابن ملجم است زمین
▬❉❉✶❉❉▬
شعر های زیبا برای ولادت حضرت علی
نیست جز بر اثر کوکبه طاعت حق
که به محراب شب تیره شود مه منشق
اختر از دیده مهتاب چکد وقت سحر
شب سیه پوش کند هیمنه خون شفق
حق کشى، دامن شب را چو بیالود، نشست
مرغ حق، شب همه شب نوحه گر از ماتم حق
صبحدم مهر سرآسیمه برآید ز افق
زان که شد مهر ولا کشته به هنگام فلق
شد شهید ره ایمان و وفا رهبر عدل
آن که زو ملک شریعت به نظام است و نسق
مشهدش خانه حق مولد او کعبه دوست
نام آن پاک هم از حضرت اعلا مشتق
بر سپهر دل عاشق غم او همچو «شهاب»
اهرمن سوز شد از پرتو ذات مطلق
اگر تو را نداشتم، بدان خدا نداشتم
آری خدا نداشتم، اگر تو را نداشتم
نبود اگر کرامتت، نبود اگر طبابتت
هزار درد داشتم ولی دوا نداشتم
به نام تو خدا صفا به زندگیم داده است
بدون نام تو در این جهان صفا نداشتم
نوای من علی علی،صدای من علی علی
بدون این علی علی،خدا خدا نداشتم
سنگ شدم طلا شدم،شاه شدم گدا شدم
چه میشدم اگر علی مرتضی نداشتم
اگر نبود زادگاه تو قسم به فاطمه
این همه سمت کعبه هم برو بیا نداشتم
من اسمه دوا علی و ذکره شفا علی
کمیل تو اگر نبود به لب دعا نداشتم
نبودی یا علی اگر، حسن نبود و هم حسین
بدون تو مدینه و کرب و بلا نداشتم
▬❉❉✶❉❉▬
متن ولادت حضرت علی برای اینستاگرام
خاکم و از مهر او آیینهام
میتوان دیدن نوا در سینهاممُرسل حق کرد نام «بوتراب»
حق، یدالله خواند در امّ الکتابهر که دانای رموز زندگیست
سِرّ اسمای علی داند که چیستخاک تاریکی که نام او تن است
عقل از بیداد او در شیون استشیر حق این خاک را تسخیر کرد
این گِل تاریک را اکسیر کردمرتضی کز تیغ او حق روشن است
بوتراب از فتح اقلیم تن استهر که در آفاق گردد بوتراب
بازگرداند ز مغرب، آفتاب
▬❉❉✶❉❉▬
ای تیغ کجت قبله نمای دل ما
سرپنجه ی تو گره گشای دل ما
تو شیر حقی، دست حقی، مرد حقی
ای نام بلندت آشنای دل ما
▬❉❉✶❉❉▬
امشب ای کعبه زیارت کن زیارت کن خدا را
همچو جـان برگیر در بر جان ختمالانبیا را
چشم شـو سـر تا قدم، بنگر جمال کبریا را
بوسه زن خاک قـدمهای علـی مرتضی را
رکـن ارکـان الهـی نــور حسـن ابتـدا را
پر کن از نور ولایت وسعت ارض و سما را
کعبـه! امشب آبـرو از مقـدم حیـدر گرفتی
خانۀ حقـی و صاحـبخانه را در بـرگرفتی
دل به حیدر دادی امـا دل ز پیغمبر گرفتی
جاودان مانی که امشب زندگی از سر گرفتی
بلکـه آب زندگـی از ساقـی کوثـر گرفتی
ناز کن؛ از خضر هم دیگر مگیر آب بقا را
ایـن محمّـد را روان و روح قرآن است کعبه!
این امیرالمؤمنین ایـن کل ایمان است کعبه
این همان حبلالمتین این رکن ارکان است کعبه
این بـه جسم پاک کل انبیا جان است کعبه
میهمـانت میزبان مـلک امکـان است کعبه
میدهد از امر حق روزی تمام ماسوا را
فاطمه! بنت اسـد! وصـل خداوندت مبارک
بحر عصمت! گوهر بیمثل و مانندت مبارک
نقش لبخند علی بـر قلب خورسندت مبارک
عیـد میـلاد یگانـه طفـل دلبندت مبارک
مـادر شیـر خـدا! میـلاد فرزنـدت مبارک
داده ذات حـق بـه تـو آیینـۀ ایزدنما را
▬❉❉✶❉❉▬
بهترین رهبر ابناء بشر کیست علیست
به یتیمان ستم دیده پدر کیست علیست
داشت ایزدبه صدف یک دُر یک گوهر ناب
دُر یکدانه نبی هست و گهر کیست علیست
آنکه بر دوش رسول مدنی پای نهاد
تا کند بتکده ها زیر و زبر کیست علیست
کس نگفته است سلونی بجهان بهر بشر
انکه فرمود و به ما داد خبر کیست علیست
آنکه بر جای نبی خفت که از راه وفا
کند از جان نبی دفع خطر کیست علیست
آنکه با دیدن رخسار غم آلود یتیم
اشک می ریخت به دامن چو گهر کیست علیست
آنکه می برد غذای فقرا بر سر دوش
نیمه شب بر سر هر کوی و گذر کیست علیست
آنکه در خانه حق آمد و از خانه حق
بست از دار جهان بار سفر کیست علیست
آنکه شق القمر از تیغ عدو گشت سرش
بر سر سجده بهنگام سحر کیست علیست
▬❉❉✶❉❉▬
شد ز نام دگران گرچه مُکَدَر گوشم
خورد از نام علی قند مُکَرر گوشم
هرکسی نام تورا بُرد شنیدم به دو گوش
میبرد فیض زبان را دو برابر گوشم
گوش اِستاده ام از کودکی ام نام تورا
زان اقامه که ز لب ریخت پدر در گوشم
گوش چپ نیست کم از راست که در میلادم
دو سِری خورده مِی از نام علی هر گوشم
من ز هر لب طلب نام علی داشته ام
نیست امروز بدهکار کسی گر گوشم
نامِ آن تیغِ پُر از آب به گوشم خورده است
گوش مالی نشد این وضع که شد پَر گوشم
بیتی از “قصری”ِ شیرین سخن آمد در یاد
که از آن بیت به شوق تو سراسر گوشم
” قصری” از شوق غلامی شده یک پارچه گوش
قنبری کو که دو صد حلقه کُنَد در گوشم
▬❉❉✶❉❉▬
شان تو در اندیشه ما جا شدنی نیست
درکوزه که جا دادن دریا شدنی نیست
هرچند که توصیف تو مولا شدنی نیست
تو لطف کنی ناشدنی ناشدنی نیست
طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد
بر خاک نوشتند علی ؛ دُرّ نجف شد
ماییم و دلی مست در ایوان طلایی
احسنت ! چه معماری انگشت نمایی
تاریخ ندیده به خود اینگونه بنایی
دارد هنر شیخ بهایی چه بهایی…
هرکس که تو را دید به زانو زدن افتاد
در صحن تو خورشید به جارو زدن افتاد
در خلقت تو هرچه خدا داشت عیان شد
در روز ازل هرچه دلت خواست همان شد
هر کس که گدای تو شد آقای جهان شد
از برکت نام تو اذان نیز اذان شد
سردار بجز میثم تمار نداریم
ما غیر علی با احدی کار نداریم
▬❉❉✶❉❉▬
چه جانماز پی اعتکاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد
علی حقیقت روز است و هیچ جایز نیست
که در مقابل شب انعطاف بر دارد
دو سوی این کره هر یک قلمروی دارند
نشد جداییِ شان ائتلاف بردارد
شبیه خواب سحر سطحی است و زود گذر
کسی که دست از این اختلاف بر دارد
دوباره مثل علی زاده می شود ، اما
اگر دو مرتبه کعبه شکاف بر دارد
اگر که حرمت مولا نبود ، ممکن بود
خدا ز خلق خود امر طواف بر دارد
▬❉❉✶❉❉▬
یا علـــی ُیا علــی ُیـا علــی
می گذری از همـه دنیا علــی
می گذری در دل شب ها علی
می شکفی بر همه لب ها علی
چشم یتیمـی پُـر الماس شــد
سینه ی تو باغ گل یاس شــد
مست دو چشـم تـو دل آسمان
مات نگـاه تـو همـه کهکشـان
پلک بزن تا که بجوشــد بهـار
باز پـُر از گل شـود این رهگذار
عطر تو از صورت گل می چکد
دم به دم از عشق تو دم می زند
قبله ی شمس و قمری یا علـی
جلوه ی صبح و سحری یا علـی
کلبـه ی تاریک مــرا در بـــزن
گـاه بـه تنهایـی من سـر بــزن
ای همه خورشیـــد پناهم بده
در بگشا بـر من و راهـم بــده
دست مـن و دامـن مولا علی
عشق تو با دل چه کند یا علی
می گذری از همه دنیــا علی
یا علـــی ُیا علــی ُیا علــی
▬❉❉✶❉❉▬
به جز از علی نباشد به جهان گرهگشایی
طلب مدد از او کن چو رسد غم و بلایی
چو به کار خویش مانی در رحمت علی زنبه جز او به زخم دلها ننهد کسی دوایی
ز ولای او بزن دم که رها شوی ز هر غمسر کوی او مکان کن بنگر که در کجایی
بشناختم خدا را چو شناختم علی رابه خدا نبردهای پی اگر از علی جدایی
علی ای حقیقت حق علی ای ولی مطلقتو جمال کبریایی تو حقیقت خدایی
نظری ز لطف و رحمت به من شکسته دل کنتو که یار دردمندی تو که یار بینوایی
همه عمر همچو “شهری” طلب مدد از او کنکه به جز علی نباشد به جهان گرهگشایی
▬❉❉✶❉❉▬
تا صورت پیوند جهان بود، على بود
تا نقش زمین بود و زمان بود، على بود
شاهى که ولى بود و وصى بود، على بودسلطان سخا و کرم و جود، على بود
هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاسهم صالح پیغمبر و داوود، على بود
هم موسى و هم عیسى و هم خضر و هم ایوبهم یوسف و هم یونس و هم هود، على بود
مسجود ملائک که شد آدم ز على شدآدم که یکى قبله و مسجود، على بود
آن عارف سجاد که خاک درش از قدربر کنگرهى عرش بیفزود، على بود
هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطنهم عابد و هم معبد و معبود، على بود
آن لحمک لحمى بشنو تا که بدانىآن یار که او نفس نبى بود، على بود
موسى و عصا و یدبیضا و نبوتدر مصر به فرعون که بنمود، على بود
چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدماز روى یقین در همه موجود، على بود
خاتم که در انگشت سلیمان نبى بودآن نور خدایى که بر او بود، على بود
آن شاه سرافراز که اندر شب معراجبا احمد مختار یکى بود، على بود
آن قلعهگشایى که در قلعه خیبربرکند به یک حمله و بگشود، على بود
آن گرد سرافراز که اندر ره اسلامتا کار نشد راست نیاسود، على بود
آن شیر دلاور که براى طمع نفسبر خوان جهان پنجه نیالود، على بود
این کفر نباشد سخن کفر نه این استتا هست، على باشد و تا بود، على بود
از اشعار مولانا
▬❉❉✶❉❉▬
کیست که خاک درِ درگاه علی نیست
کیست که مشتاق خاک راه علی نیستدر همه عالم دری به روی خلایق
بازتر از بارگاه شاه علی نیستدر همه دهر از یتیم و سائل و مسکین
نیست اسیری که در پناه علی نیستهیچ کجای جهان عالی و دانی
همقد اوج سرِ در چاه علی نیسترنج علی بین که هیچ چیز بجز چاه
همدم درد و غم جانکاه علی نیستچاه علی همچو چاه یوسف کنعان
صورت یوسف چو روی ماه علی نیستقصه سینا و شرح سینه موسی
ذره ای از شرح انشراح علی نیستمسجد اقصی که زادگاه مسیحاست
هم سر و هم سنگ زادگاه علی نیستلایق زهرای عصمت الَه کبری
غیر وجود ولی الله علی نیستثروت هفت آسمان و ملک دو عالم
هیچ برابر به یک نگاه علی نیستروز جزا هیچ سمومی و حمیمی
بدتر و سوزنده تر از آه علی نیستمدح علی ذکر مدام ملکوتست
کار غلامان روسیاه علی نیست
▬❉❉✶❉❉▬
با یک نگاه محرم اسرار می شوم
پروانه وار میثم تمار می شوم
کار از جنون و مستی و دیوانگی گذشت
یک دم علی علی نکنم هار می شوم
از خواب مرگ گر ز مزارم گذر کنی
من با صدای پای تو بیدار می شوم
تنها به این خوشم که قدم رنجه می کنید
هنگام مرگ لایق دیدار می شوم
تو قاتل منی،همه ی شهر شاهد است
با حلقه های زلف تو بر دار می شوم
غیر از غلامی تو به دردی نمی خورم
بیرون کنی!؟ به فاطمه بیکار می شوم
🔔 مطالب مرتبط دیگر 🔔