بیوگرافی امام خمینی( ره ) رهبر فقید و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران قبل و بعد از انقلاب
رکنا: روح الله خمینی در اول مهر سال 1281 هجری شمسی (20 جمادی الثانی 1320 ه.ق) به دنیا آمد. تاریخ تولد امام خمینی در برخی منابع 29 شهریور ذکر شده است.
به گزارش رکنا سیاسی، پدر ایشان سید مصطفی موسوی فرزند علامه سید احمد موسوی در ۲۹ بهمن ۱۲۴۱ ه.ش. در شهرستان خمین به دنیا آمد و در تاریخ اسفند ۱۲۸۱ در راه خمین به اراک مورد سوء قصداشرار قرار گرفت و بر اثر اصابت گلوله در چهل سالگی به شهادت رسید.
هاجر خانم مادر امام خمینی ، زنی از خاندان علم و تقوا و فرزند آیتالله میرزا احمد خوانساری است. امام خمینی پنجمین ماه عمر خود را با درد یتیمی آغاز کردند و از آن پس مادر و عمه بزرگوارشان تربیت ایشان را عهده دار بودند.
امام خمینی در سن ۲۷ سالگی ازدواج کردند. همسر ایشان، دختر حاج میرزا محمدثقفی از روحانیون تهران بود. اسامی فرزندان امام به این صورت است: مصطفی، صدیقه (خانم اشراقی)، فریده (خانم اعرابی)، زهرا (خانم بروجردی) و احمد.
کودکی امام خمینی به شدت تحت تأثیر شهادت پدرش بود. در حالی که بیش از پنج ماه از تولد امام خمینی نمیگذشت، خوانینِ تحت حمایت عمّال حکومت وقت، ندای حق طلبی آقا مصطفی( پدر امام ) را که در برابر زورگوییهایشان به مقاومت برخاسته بود، با گلوله پاسخ گفتند و در مسیر خمین به اراک وی را به شهادت رساندند.
پس از شهادت پدر، امام خمینی تحت سرپرستی مادر ( بانو هاجر) و عمه اش (صاحبه خانم) دوران کودکی خود را گذراند. تحصیلات مذهبی در خانواده مصطفوی مرسوم بود و به همین دلیل فرزند کوچکتر خانواده در مکتبخانۀ آخوند ملاّابوالقاسم ختم قرآن را به اتمام رساند و در 7 سالگی برای فراگیری دروس ادبیات و عربی نزد شیخ جعفر رفت. روح الله خمینی پس از آن از میرزا محمود افتخارالعلما دروس ابتدایی را آموخت.
امام خمینی مقدمات را از میرزامهدی که دایی ایشان بود فراگرفت و سپس نزد میرزا رضا نجفی منطق را آغاز نمود. در ادامه، تحصیلات قابل فراگیری در این مرحله چون منطق، مطوّل و سیوطی را نزد آیت الله مرتضی پسندیده ( برادرش ) فراگرفت.
مهمترین حادثه سیاسی دوران جوانی امام خمینی
دوران جوانی امام خمینی با مهاجرت به اراک و تحصیل در حوزه علمیه در سال 1330 هجری شمسی آغاز شد. او نزد شیخ محمد گلپایگانی منطق و نزد آقاعباس اراکی شرح لمعه را تحصیل نمود. مهمترین حادثه سیاسی دوران جوانی امام خمینی یعنی کودتای رضا خان و دستگیری آیت الله سید حسن مدرس در همین سالها رخ داد.
چند ماهی از ورود ایشان به حوزۀ علمیۀ اراک نگذشته بود که آیتاللّه شیخ عبدالکریم حائری، به درخواست روحانیون قم به آن شهر مهاجرت کرد و حوزۀ علمیۀ قم را تأسیس نمود. حدود چهار ماه بعد از مهاجرت آیتاللّه حائری، آقا روحاللّه نیز به قم هجرت نمود و به ادامۀ تحصیل مشغول گردید.
تحصیلات امام خمینی
امام خمینی در جوانی و پس از ورود به قم، تحصیلات خارج را در محضر آیتالله حائری گذراند. ایشان همچنین فلسفه را نزد حاج سیدابوالحسن قزوینی، عروض و قوافی، فلسفۀ غرب و فلسفۀ تکاملی داروین را در محضر شیخ محمدرضا اصفهانی مسجدشاهی، ریاضیات و هیئت را نزد وی و میرزا علیاکبر یزدی و عرفان را نیز از محضر آیتاللّه محمدعلی شاهآبادی فرا گرفت.
امام خمینی؛ دوران مبارزه
شیوه تربیت خانوادگی روح الله خمینی به نحوی بود که روحیه مبارزه در جبهه حق و جهاد در راه خدا را به ایشان اعطا نمود. به همین دلیل بود که امام مبارزات خود را از نوجوانی آغاز کردند. اقدامات مبارزانه امام خمینی به موازات تکامل ابعاد روحی و علمی ایشان از یکسو و اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی ایران و سایر جوامع اسلامی از سوی دیگر در اشکال مختلف ادامه یافت.
اقدامات امام خمینی در مبارزه با حکومت پهلوی
در ابتدای دهه 1300 شمسی، هنگامی که رضاخان برای از هم پاشیدن حوزه علمیۀ قم فرمان برگزاری امتحانات دولتی برای روحانیون را صادر کرد، امام خمینی با افشای اهداف پشت پرده به مخالفت با آن برخاست و به برخی از علمای صاحبنام قم که ساده اندیشانه این اقدام را گامی اصلاحی ارزیابی میکردند هشدار داد.
در دوران مرجعیت آیت االله بروجردی امام خمینی عضو هیات مصلحین بود که ماموریت اصلاح حوزه را داشتند. ایشان در مسائل گوناگون مورد مشورت آیتالله بروجردی بود، مخصوصا مسائل سیاسی .
اقدام بنیادی دیگر امام خمینی نگارش کتاب کشف اسراربود، ایشان در سال 1322 با نگارش این کتاب به افشای فجایع سلطنت بیست ساله پهلوی پرداخت. در همین کتاب ایدۀ حکومت اسلامی و ضرورت قیام برای تشکیل آن مطرح شد. یک سال بعد در اوضاع آشفته و فضای آزادی نسبی پس از سرنگوی رضاخان، امام خمینی در نخستین بیانیه سیاسی خود علمای اسلام و جامعه اسلامی را به قیام عمومی فراخواند.
در مهرماه ۱۳۴۱لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی مورد تصویب دولت قرار گرفت که طبق آن سه شرط مسلمان بودن، سوگند به کلامالله مجید و مرد بودن رایدهندگان و انتخابشوندگان حذف شده بود تا زمینه حضور بهائیها فراهم شود. امام نیز در تلگرافی به اسدالله علم نوشت: «مجدداً به شما نصیحت میکنم که به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسی گردن نهید، و از عواقب وخیمه تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون بترسید؛ و بدون موجب، مملکت را به خطر نیندازید؛ والّا علمای اسلام درباره شما از اظهار عقیده خودداری نخواهند کرد.» پیام محکم امام خمینی در شرایط آن روز بینظیر بود.
امام خمینی؛ قیام پانزده خرداد
اندکی پس از غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی، شاه برای طرحی با عنوان انقلاب سفید اعلام رفراندوم کرد. امام خمینی در بیانیهای صریح چهار روز پیش از رفراندوم، مفاد انقلاب سفید و از آن جمله اصلاحات ارضی را مخالف اسلام و قانون اساسی قلمداد کرد.
ایشان در بیانیه تاریخی خود فرمود: «من چاره در این میبینم که این دولت مستبد به جرم تخلف از احکام اسلام و تجاوز به قانون اساسی کنار برود؛ و دولتی که پایبند به احکام اسلام و غمخوار ملت ایران باشد بیاید . »
در پی فراگیری اعتراضات و به دستور رژیم پهلوی، مأمورین مسلح با لباس مبدل در فروردین ۱۳۴۲ به مدرسه فیضیه یورش بردند و به کشتار و جرح طلاب پرداختند. پس از این حمله، حضرت امام در روز 13 فروردین 1342 اعلامیه معروف خود را تحت عنوان «شاهدوستی یعنی غارتگری» منتشر کرد. در این اعلامیه که یکی از تندترین بیانیههای سیاسی زندگی امام خمینی (س) است، رژیم شاه به محاکمه کشیده شده و در پایان آن تأکید شده بود که در این شرایط تقیه حرام است و اظهار حقایق واجب.
در شرایطی که ساواک از سخنرانان برای عدم تعرّض به شاه و اسرائیل تعهّد گرفته بود، امام خمینی (س) در عاشورای سال ۱۳۴۲ در سخنرانی خود به شدّت به شاه و دخالتهای اسرائیل انتقاد کرد. همان شب امام دستگیر و از قم به تهران اعزام شد. با قیام مردم تهران و ورامین و فشار علما، حکومت مجبور به آزادی ایشان شد.
لقب «خمینی» چه زمانی به آیت الله خمینی اعطا شد؟
در مورد اینکه چه زمانی از لقب خمینی و امام برای نامیدن امام خمینی استفاده شد، روایتهای گوناگونی وجود دارد. یکی از این روایتها حجت الاسلام و المسلمین سید حسن روحانی را اولین کسی میداند که آیت الله خمینی را امام خمینی نامید. پس از رحلت غریبانه حاج آقا مصطفی خمینی و در مراسم چهلم ایشان در مسجد ارگ تهران، سید حسن روحانی در سخنرانی خود از آیتالله خمینی با عنوان «ابراهیم زمان» یاد میکند و میگوید:
ای ابراهیم عزیز! همه امتحانات سخت و بزرگ برای تو پیش آمد. امّا آخرین امتحان را هم باید بگذرانی که: «إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ» آن زمان آزمایش بزرگ و آشکار مربوط به اسماعیل عزیزت میباشد. آنگاه که همهی امتحانات و آزمایشات را با موفقیت پشت سر گذاشتی، «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» آنگاه تو به مقام والای امامت میرسی. امامت مقامی است که آخرین امتحان آن، امتحان فرزند است. ابراهیم! اکنون که این امتحان را هم با موفقیت گذراندی پس « إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا». و لذا من یک لقب برای مرجع بزرگ و رهبر عظیمالشأن، آن ابراهیم زمان، میپسندم و آن لقب امام است. بنابراین «امام خمینی».
گفته میشود که از آن پس مردم سید روحالله خمینی را «امام خمینی» نامیدند.
اعتراض به کاپیتولاسیون و تبعید به ترکیه
دلیل تبعید امام خمینی به ترکیه به ماجرای تصویب لایحه کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳ بازمیگردد. طبق این لایحه، ایران به مستشاران نظامی آمریکا اجازه میداد مثل دیپلماتها و کارمندان اداری و فنی سفارتخانهها از مصونیتها و معافیتهای مندرج در کنوانسیون وین برخوردار باشند.
در این ماجرا نیز امام خمینی بر انجام رسالت تاریخی خویش مصمم شد و به قیامی دوباره برخاست. در بیوگرافی امام خمینی آمده است که ایشان روز چهارم آبان که روز تولد شاه بود را به عنوان روز افشاگری انتخاب کرد و خبر آن را به دست علمای شهرهای مختلف رساند. علیرغم تهدیدهای موجود، امام در سخنرانی معروف خود در روز چهارم آبان به تصویب لایحه کاپیتولاسیون اعتراض کرد.
افشاگری امام علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون، ایران را در آبان سال 43 در آستانه قیامی دوباره قرار داد؛ اما رژیم شاه با بهرهگیری از تجربه سرکوبی قیام 15 خردادِ سال قبل به سرعت دست به کار شد و تصمیم به تبعید امام خمینی گرفت. به دستور رژیم پهلوی، امام خمینی در ۱۳ آبان با چند روز تاخیر به دلیل برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دستگیر و به ترکیه تبعید شد.
امام خمینی؛ دوران تبعید در نجف
روز 13 مهر ماه 1344 حضرت امام به همراه فرزندشان حاج آقا مصطفی از ترکیه به تبعیدگاه دوم کشور عراق، اعزام شد. امام خمینی (س) از بدو ورود به نجف با ارسال نامهها و پیکهایی به ایران، ارتباط خویش را با مبارزین حفظ نموده و آنان را در هر مناسبتی به پایداری در پیگیری اهداف قیام 15 خرداد فرا میخواند.
ایشان در 27 فروردین 1346 در پیامی خطاب به حوزههای علمیه ایران نوشت: من به شما آقایان محترم و به ملت ایران اطمینان میدهم که دستگاه با شکست مواجه خواهد شد. پیشینیان آنها سیلی اسلام را خوردند، اینها نیز خواهند خورد... استقامت کنید. در مقابل ظلم تسلیم نشوید.
امام خمینی در همین روز، نامه ای سرگشاده به امیرعباس هویدا نخست وزیر شاه نوشت و در آن فجایع رژیم را برشمرد و نسبت به جبهه گیری شاه در برابر دولتهای اسلامی هشدار دادند.
امام خمینی؛ تدریس در حوزه نجف
امام همچنین در دوران تبعید در نجف به تدریس سلسله درسهای خارج فقه پرداختند که با وجود همه مخالفتها و کارشکنیهای عناصر مغرض تا زمان هجرت به پاریس ادامه داشت. مبانی متقن امام در فقه و اصول و تسلط ایشان بر رشتههای معارف اسلامی بدان پایه بود که پس از اندک زمانی حوزۀ درسی ایشان به عنوان یکی از برجستهترین حوزههای درسی نجف از لحاظ کیفیت و کمیّت شاگردان شناخته شد.
تلاش و روشنگری امام خمینی فضای حوزۀ نجف را طی چهار سال تدریس دگرگون ساخت. در سال 1348 علاوه بر مبارزین بیشمار داخل کشور مخاطبین زیادی در عراق، لبنان و دیگر بلاد اسلامی بودند که نهضت ایشان را الگوی خویش می دانستند. به همین دلیل حضرت امام سلسله درسهای خویش را دربارۀ حکومت اسلامی یا ولایت فقیه در بهمن 1348 آغاز کردند.
مبارزات و اقدامات در نجف
یکی از رویدادهای مهم در دوران اقامت امام در نجف که تأثیر بسزایی در فراگیری نهضت امام خمینی داشت، جنگ شش روزۀ اعراب و اسرائیل بود. ایشان در پی این رویداد، در تاریخ 17 خرداد 1346 فتوای انقلابی خویش را درباره حرمت هرگونه رابطه تجاری و سیاسی دولتهای اسلامی با اسرائیل، و حرمت مصرف کالاهای اسرائیلی در جوامع اسلامی صادر کردند.
خیزش جهان اسلام در ماجرای نبرد اعراب و اسرائیل فرصتی را پدید آورد تا امام آرمانهای خویش را در سطحی وسیعتر مطرح سازد که همان احیای دین باوری در عصر دین ستیزی و بازیابی هویت و مجد و وحدت امت اسلامی بود و محدود به مبارزه با شاه در ایران نمیشد.
امام خمینی درگفتگویی با نماینده سازمان الفتح فلسطین در 19 مهر 1347 دیدگاههای خویش را دربارۀ مسائل جهان اسلام و جهاد ملت فلسطین تشریح کرد و در همین مصاحبه بر وجوب اختصاص بخشی از وجوه شرعی زکات به مجاهدان فلسطینی فتوا داد.
اواسط اسفند سال 1353، شاه با تشکیل حزب درباری «رستاخیز» و ایجاد سیستم تکحزبی، خودکامگی را به حدّ اعلی رساند و طیّ یک نطق تلویزیونی اعلام کرد که تمام ملت ایران باید عضو این حزب شوند. امام خمینی نیز بلافاصله فتوایی صادر کردند و به مخالفت این حزب با اسلام و مصالح ملت مسلمان پرداختند.
رویداد دیگری که در فراگیری نهضت امام خمینی مؤثر بود ورود حزب دموکرات در سال 1355 به کاخ سفید بود. جیمی کارتر با شعار حقوق بشر و محدودیت در صدور اسلحه به خارج کشور، پیروز شده بود. این شعارها به منظور جلوگیری از رشد احساسات ضدامریکایی در کشورهایی نظیر ایران مطرح شده بود و به باز شدن نمایشی فضای سیاسی در ایران منجر شد.
امام خمینی که به دقت تحولات جاری جهان و ایران را زیر نظر داشت، از فرصت بهدستآمده نهایت بهره برداری را کرد. ایشان در مرداد 1356 طی پیامی اعلام کردند: اکنون به واسطۀ اوضاع داخلی و خارجی و انعکاس جنایات رژیم در مجامع و مطبوعات خارجی فرصتی است که باید مجامع علمی و فرهنگی و رجال وطنخواه و دانشجویان خارج و داخل و انجمنهای اسلامی در هر جا است بیدرنگ از آن استفاده کنند و بیپرده به پا خیزند.
امام خمینی چند سال در عراق تبعید بودند؟
امام خمینی از زمانی که به نجف تبعید شدند تا ۱۲ مهر ۱۳۵۷ به مدت ۱۲ سال و ۱۱ ماه در آنجا سکونت اختیار کرد. در این دوران مخالفـتها و کارشکـنـیها از همه جبههها آنچنان گـسترده و آزاردهنده بود که امام با همه صـبر و بـردباری که داشت بارها از سخـتی شرایط مبارزه در ایـن سال ها بـه تلخی یاد کردهاست. با وجود این هیچ چیز نتوانست ایشان را از مـسیــری که آگـاهانه انتخاب کرده بود باز دارد.
امام خمینی؛ هجرت از نجف به پاریس
در دیدار وزرای خارجه ایران و عراق در نیویورک، تصمیم به اخراج امام خمینی از عراق گرفته شد. رئیس سازمان امنیت عراق در سال 1357 در دیدار با امام خمینی شرط ادامه اقامت ایشان در عراق را دست کشیدن از مبارزه دانست. اما امام خمینی با قاطعیت پاسخ داد که حاضر به سکوت و هیچگونه مصالحهای نیست.
روز 12 مهر، امام خمینی نجف را به قصد مرز کویت ترک گفت. دولت کویت با اشاره رژیم ایران از ورود امام به این کشور جلوگیری کرد. بعد از ممانعت دولت کویت امام به پاریس رفت. در روز 14 مهر ایشان وارد پاریس شدند و در منزل یکی از ایرانیان در نوفل لوشاتو مستقر شدند.
در مدت اقامت امام در فرانسه، نوفل لوشاتو مهمترین مرکز خبری جهان بود و مصاحبههای متعدد و دیدارهای مختلف امام دیدگاههای ایشان را در زمینه حکومت اسلامی و هدفهای آتی نهضت برای جهانیان بازگو میکرد. به این ترتیب جمع بیشتری از مردم جهان با اندیشه و قیام ایشان آشنا شدند. آیت الله خمینی به مدت 4 ماه در پاریس اقامت داشت.
آیت الله خمینی و بازگشت به وطن در سال 1357
سرانجام پس از سالها دوری از وطن، امام خمینی توانستند در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ وارد ایران شوند. استقبال بیسابقه مردم ایران چنان عظیم و غیرقابل انکار بود که خبرگزاریهای غربی نیز ناگزیر از اعتراف شده و مستقبلین را چهار تا شش میلیون نفر برآورد کردند. امام خمینی در ۱۵ بهمن، مهدی بازرگان را نخستوزیر دولت موقّت و مامور تشکیل کابینه کردند. ایشان با صدور اطلاعیهای در مورد حکومت نظامی ۲۱ بهمن، آن را خدعه خواندند و از مردم خواستند که به آن اعتنا نکنند که این اقدام باعث به ثمر نشستن نهضت و پیروزی انقلاب اسلامی شد.
امام خمینی و مدیریت کشور در سالهای ابتدایی انقلاب
امام خمینی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بر انجام رفراندوم تأکید داشتند. به همین دلیل 12 فرودین ۱۳۵۸ همهپرسی برگزار شد و 2 / 98 درصد رأی دهندگان رأی به استقرار نظام جمهوری اسلامی دادند. متعاقب آن انتخابات پیاپی برای تدوین و تصویب قانون اساسی و انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی برگزار شد.
امام خمینی برای استقرار ارکان نظام اسلامی و تبیین هدفها و اولویتهای حکومت اسلامی همه روزه در محل اقامت خود و مدرسه فیضیۀ قم در دیدار با هزاران تن از مشتاقان خویش سخنرانی می کرد.
ایشان پس از پیروزی انقلاب در تاریخ دهم اسفند 1357 از تهران به قم نقل مکان کرده بود و تا زمان ابتلا به بیماری قلبی (2 بهمن 1358) در این شهر بود. حضرت امام پس از 39 روز مداوا در بیمارستان قلب تهران، به منزلی متعلق به حجت الاسلام سیدمهدی امام جمارانی در محله جماران نقل مکان کرد .
یکی از مهمترین رویدادها در سالهای ابتدایی انقلاب تسخیر لانه جاسوسی بود. در آبان سال 1358 خبر ملاقات اعلام نشدۀ آقای بازرگان با برژنسکی مشاور امنیت ملی کاخسفید در الجزیره به ایران رسید. روز 13 آبان گروهی از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام سفارت امریکا در تهران را اشغال کردند تا به اسناد جاسوسی آمریکا در ایران دست پیدا کنند. یک روز پس از این واقعه، دولت موقت آقای بازرگان با پذیرفتن استعفا از سوی امام خمینی سقوط کرد.
پس از دولت بازرگان، ابوالحسن بنیصدر در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد. بنی صدر از آغاز بنا را بر اختلاف با جناح خط امام و مخالفت با روحانیت گذاشت. در زمان جنگ ایران و عراق، عوامل وابسته به بنیصدر که بقای خویش را در ایجاد بحران برای نظام اسلامی می دیدند، از تجهیز نیروهای مردمی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جلوگیری می کردند. وحدت ملی با اختلاف افکنیهای بنیصدر به مخاطره افتاده بود. به همین دلیل امام خمینی در 20 خرداد 1360 بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد.
پس از این واقعه، هواداران سازمان منافقین دست به اغتشاشهایی خونین زدند که از آن جمله میتوان به ترورشهید محمد علی رجایی و شهید باهنر و اقدام به ترور آیت الله خامنهای اشاره کرد.
در تمام این دوران امام خمینی با آگاهی رسانی به مردم انقلابی و گرفتن تصمیمات قاطع و سریع در مدیریت کشور نقش منحصر به فردی ایفا کردند. یکی از مهمترین موفقیتهای امام خمینی در سالهای پس از انقلاب افزایش شعور و آگاهی جمعی ملت و ایجاد حس مسئولیت و قدرت تحلیل آنان در مسائل سیاسی روز بوده است.
امام خمینی و دوران دفاع مقدس
امام خمینی در دوران جنگ هشت ساله ایران و عراق هم بنابر اعتقادشان به جهاد به عنوان تکلیفی الهی، از ابتدا فرمان مقاومت در برابر دشمن متجاوز را صادر کردند. ایشان با انجام مجموعه سخنرانیها و صدور پیامهای متوالی مردم را آماده نبردی سخت و طولانی مدت کردند.
در اوّلین روزهای جنگ، دهها هزار تن از نیروهای مردمی و داوطلب برای کمک به نیروهای نظامی عازم جبهه ها شدند و در نخستین مرحله، پیشروی دشمن با جانبازی رزمندگان اسلام متوقف گردید.
در دوران دفاع مقدس نیز مقاومت در برابر نیروهای عراقی با رهنمودها و فرماندهی امام خمینی ادامه یافت، و آنچه حاصل شد دستاوردی عظیم بود؛ چرا که در دویست سال اخیر، برای اولین بار ایران در جنگی نابرابر حتی یک وجب از خاک خود را از دست نداد؛ از مستشاران خارجی کمک نگرفت؛ روی پای خود مردانه ایستاد؛ در صنایع دفاعی به خودکفایی رسید؛ حتی در اوج جنگ از رفتن به پای صندوقهای رأی برای تعیین سرنوشت، غفلت نکرد و خود را به عنوان قدرتی که میتواند پشتوانه مستضعفان جهان باشد تثبیت کرد.
رحلت امام خمینی در سن 81 سالگی
حضرت آیت الله خمینی (س) از زمان ورود به ایران و استقرار در قم بارها دچار حملات و عوارض قلبی شد، اما جدیترین حملهای که به ایشان دست داد مربوط به تاریخ سوم بهمن ماه سال 1358 بود. امام خمینی در این زمان 77 سال سن داشت. امام خمینی پس از مداوا به توصیه پزشک به قم بازنگشت و در تهران ساکن شد تا در مواقع نیاز بدون فوت وقت به بیمارستان منتقل شود.
به گفته پزشک معالج امام خمینی(س) ، بیماری قلبی ایشان تا پایان عمر تحت کنترل بود. اما در تاریخ 28 اردیبهشت 1368 بدن ایشان علائمی همچون درد شدید شکم و خونریزی روده بزرگ از خود نشان داد. پزشکان پس از انجام آزمایشات مختلف تشخیص دادند که امام خمینی به سرطان معده مبتلا شده است.
متأسفانه تومورها و زخمهای موجود در معده امام خمینی از نوع بسیار پیشرفته بود، به همین دلیل تصمیم پزشکان با عمل جراحی بود. بعد از انجام عمل جراحی امام به هوش آمدند و به نظر میرسید حال عمومی ایشان خوب است. به گفته پزشکان، آیت الله تا 11 روز حال مساعدی داشت، اما در بعدازظهر شنبه 13 خرداد دچار سکته قلبی وسیع شد که به عمر ایشان پایان داد.
امام خمینی در زمان رحلت 81 سال سن داشت.
فهرست اسامی آثار و تألیفات امام خمینی(ره) و مقالات و نوشته هاو تالیفات امام راحل را در اینجا ببینید.
اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: