پاسخ فردوسی پور به حسن نیت پیمان جبلی چه بود؟/ ماجرای بازیکنی که میخواهد جای سرمربی تصمیم بگیرد + فیلم
منبع خبر /
فرهنگی و هنری /
05-03-1401
مثالهای رئیس جدید سازمان صداوسیما نشان داده است که فردوسی پور میخواهد در صندلی بازیکن کار سرمربی را انجام دهد. مثال خواستههای مالی به شدت بالا نیز این شائبه را ایجاد کرده است که او توقعات مالی هنگفتی از سازمان دارد.
گروه فرهنگی-رجانیوز: پیمان جبلی رئیس صداوسیما روز گذشته در اولین دیدار دانشجویی، با دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف به سوالات پیرامون صداوسیما پاسخ داد. شاید سوالی که بیشترین توجه را در اخبار به خود جلب کرد، پرسشی در خصوص بازگرداندن عادل فردوسیپور به شبکه سه بود. سوالی که باعث شد تا از علت دوری ادامهدار فردوسیپور از آنتن شبکه سه در دوره جدید پرده برداشته شود.
علیرغم استقبال جبلی از بازگشت فردوسی پور به آنتن تلویزیون در روزهای ابتدایی مسئولیت خود، عدم تحقق این اتفاق تا کنون مورد سوال دانشجویان بود. رئیس صداوسیما نیز در پاسخ، از گفت وگوی خود با فردوسی پور و عدم همراهی وی با اصول مدیریتی سازمان خبر داد. اتفاقی که پیش از این نیز، دلیلی برای قطع همکاری او با شبکه سه سیما شده بود.
جبلی گفت: «موضوع فردوسی پور در دوره من نبود؛ اگر در دوره من بود همه تلاشم را میکردم که این اتفاق نیفتد. از آن داستان سه سال گذشته و من الان مسئولیت را گرفتهام. الان میراثدار وضعیتیام و همه میخواهند درستش کنم. فکر میکنند با یک امضای طلایی جبلی درست میشود اما اینگونه نیست. مساله دو طرفه است. او هم باید بخواهد، او هم باید اراده را داشته باشد، او هم باید بازی تیمی را بپذیرد، او باید قواعد دو طرفه را بپذیرد. سرمربی هم باید قدر بداند. بازیکن به همین راحتی گیر ما نیامده است. باید قدر او را بدانیم. در این مسأله خاص هم آقای فردوسیپور نظرات خاص خود را دارد و هم اصول مدیریتی اقتضا میکند که با تدبیر تصمیم گیری شود که شیرازه مدیریتی به هم نخورد، این را فارغ از اشخاص میگویم. هم اینکه باید با نگاه به آینده تصمیم گیری شود که چنین اتفاقی باز تکرار نشود. نمیخواهم پاسخ دیپلماتیک و سربسته بدهم. خودم با آقای فردوسی پور صحبت کردهام. من تمام تلاشم را میکنم که هیچ سرمایه ای را از دست ندهیم و همه را حفظ کنیم. اما مساله دو طرفه است. »
رئیس صداوسیما ادامه داد: « نمیخواهم تعریضی به برادر خوبم آقای فردوسی پور بشود. اما بالاخره وقتی آنتن در اختیار کسی مثل یک هنرمند قرار میگیرد باید توجه داشته باشد که او دو روز که آنتن در اختیارش قرار گرفته نباید اینگونه باشد که پشت سرش را هم نگاه نکند و به صداوسیما بگوید باید ده برابر چیزی که میخواستم به من بدهید تا بیایم. عزیزان من، اگر به شما بگویم همین الان برای یک سلبریتی که برنامه اجرا میکند چند ده میلیون یا چند صدمیلیون از ما میگیرد شما به من نخواهید گفت پول های ملت را چرا به فلان سلبریتی می دهید؟ خب اگر ندهیم هم از تلویزیون میرود و شما تابلو بالا میگیرید که چرا فلانی را نمی آوری؟ پس مسائلی که در ارتباط با مدیریت چهره ها وجود دارد مسائل حساسی است!»
سخنان پیمان جبلی نکات قابل توجهی را با خود به همراه دارد. این سخنان فرضیه دستور از بالا را به صراحت از بین میبرد اما نکته جالبی را محور سخنان خود قرار میدهد. او با اشاره به یک تیم فوتبال نقش هر بازیکن و سرمربی را در رسیدن به هدف مهم میداند به شرطی که این عوامل باهم دیگر به درک مشترک رسیده و باهم ذیل یک هدف همکاری کنند.
این مثال برای دلایل عدم همکاری با فردوسی پور نشان دهنده آن است که عادل فردوسی پور اساسا با هرگونه قاعده در سازمانی که علاقه به همکاری با آن دارد مخالفت میکند. به بیان دیگر فردوسی پور مجری است که میخواهد آنتن صداوسیما را به خدمت خود درآورد نه بالعکس. اتفاقی که مدیریت هر سازمانی آن را برنمی تابد و استثنا بودن یک نفر را قبول نخواهد کرد.
عادل فردوسیپور در حوزه خود تخصص دارد و حتما دلیل فروخته شدن بازیکن بزرگی همچون «روی کین»، توسط الکس فرگوسن افسانهای را میداند. فرگوسن در کتاب خاطرات خود میگوید:« روی کین دچار غروری کاذب شد و به همین دلیل مجبور بودم عذر او را بخواهم.» یا اگر لیورپول بعد از 30 سال توانست به قهرمانی برسد دلیلش هماهنگی کلوپ با بازیکنان و استفاده از آنها در بهترین ترکیب و متقابلا اعتماد بازیکنان به کلوپ بوده است و در نقطه مقابل زلاتان ابراهیموویچ بازیکن تکرارنشدنی فوتبال که در هر تیمی موفق بوده است در یکی از بهترین بارسلوناهای تاریخ نتوانست ستاره باشد و بعد از سپری شدن یکسال از نیوکمپ خداحافظی کرد. به گفته زلاتان عدم درک متقابل او و پپ گواردیولا باعث این جدایی زود هنگام شد.
فردوسیپور نیز در اواخر دوران «نود» به این غرور کاذب رسیده بود. متلکهای سیاسی و مدیریتی که او نثار افراد میکرد بخشی از مردم را از او عصبانی کرده بود. به هر حال هیچ تیم فوتبالی نمیتواند بدون تشکیل یک «تیم» به موفقیت برسد و این تیم شدن نیازمند هماهنگی بازیکنان و سرمربی است. هرچقدر یک بازیکن حرفه ای باشد میتواند با تک روی خود یک تیم را با مشکل و حتی شکست مواجه کند.
فردوسیپور حالا یک دوراهی را در پیش خود میبیند. او میتواند همچنان با اصرار بر درخواستهای غیر منطقی و خلاف اصول مدیریتی خود از صداوسیما دوری کند یا برای رسیدن به یک فضای دوستانه با مدیران سیما تعامل سازنده را در پیش بگیرد و انتظارات خود به عنوان یک فرد استثنایی و متفاوت از دیگر مجریان مطرح صداوسیما را کنار بگذارد. اما موارد و مثال های رئیس جدید سازمان صداوسیما نشان داده است که فردوسی پور میخواهد در صندلی بازیکن کار سرمربی را انجام دهد. مثال هایی که پیمان جبلی در این نشست زده همچون مساله خواستههای مالی به شدت بالا نیز این شائبه را ایجاد کرده که او توقعات مالی هنگفتی از سازمان دارد. با این وجود پیمان جبلی نیز ثابت کرده است که مدیری شعاری نیست و این میتواند برای رسیدن به یک همکاری پایدار در چارچوب سازمان مفید باشد، اما شواهد و توضیحات رئیس سازمان نشان میدهد چراغ سبز صداوسیما برای کسی که خود را برتر و بالاتر از سازمان میداند بی فایده بوده و هست.