دسته «مکن ای صبح طلوع» راهی خیابان‌های شاهرود شد/ احیای شب عاشورا


دسته «مکن ای صبح طلوع» راهی خیابان‌های شاهرود شد/ احیای شب عاشورا

شاهرود- مراسم سنتی «مکن ای صبح طلوع»، شامل عزاداری شب عاشورا، با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی به دلیل شیوع کرونا، در شاهرود برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، رسم هر ساله در شب عاشورا است نامش را از روی نوحه معروف شاهرودی‌ها «مکن ای صبح طلوع» گذاشته‌اند مراسمی که عزاداران حسینی در شب عاشورا آن را تا نماز صبح به پا می‌دارند و مسجد به مسجد، تکیه به تکیه به عزاداری می‌پردازند و دل‌هایشان را راهی دشت کربلا می‌نمایند.

رسمی دیرین در شاهرود که با شکوه خاصی، سال‌ها است پابرجا بوده و هنوز هم است و حتی بین نسل جوان، طرفداران پرشماری نیز دارد چرا که دل‌ها را می‌برد درست همان‌جایی که باید؛ میانه دشت کربلا و شبی که صبحش، نزدیک است. نامش را مکن ای صبح طلوع گذاشته‌اند از روی شعر معروفی که پدر آیت الله بهجت (رض) سروده در وصف روز عاشورا؛ شعری که از خورشید خواهش می‌کند که بیرون نیاید تا فردا، بدن حسین (ع) و یارانش زیر سم اسبان طاغوتیان نرود.

مسجد به مسجد

در این مراسم که از نماز مغرب طی سال‌های اخیر و اخیراً از بعد اطعام شامگاهی آغاز می‌شود، دسته عزاداران از محله بید آباد شاهرود کار را آغاز کرده و تا نماز صبح بی وقفه دسته روی دارند و مسجد به مسجد عزاداری را با مردمی که شب را زنده نگه داشتند، تقسیم می‌نمایند و هر مسجد هم سعی می‌کند با قهوه و چای و شیر کاکائو از عزاداران پذیرایی نماید و باز مسجد دیگر و عزاداری دیگر؛

در این مراسم که البته دسته‌ای محدود و بدون بلندگو است تا رعایت مردم نیز شود، پیر غلامی به آرامی می‌خواند: امشبی را شه دین در حرمش مهمان است؛ عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است و سینه زنان یک صدا پاسخ می‌دهند مکن ای صبح طلوع.

دسته «مکن ای صبح طلوع» راهی خیابان‌های شاهرود شد/ احیای شب عاشورا

احترام مردم برای عزاداران

پیرغلام دوباره می‌خواند شب قتل است یک امشب که حسین مهمان است، غمش امشب همه از تشنگی طفلان است و باز سینه زنان پاسخ می‌دهند مکن ای صبح طلوع؛ این نوحه البته تکیه اوجی نیز دارد که در آ «پیر غلام می‌خواند جامه‌ای صبح مزن چاک مده جولان را، هست مهمان شه دین امشب و یک فردا را و همه عزاداران با شور بیشتری می‌گویند مکن ای صبح طلوع.

این نوحه حال و هوای شب عاشورا را دارد به خصوص آنجا که پیر غلام می‌گوید نه حسین فکر عیال است نه به فکر جان است و مردم پاسخ می‌دهند. مکن ای صبح طلوع.نوحه‌ای که علاوه بر بخش‌های التماس به خورشید برای بالا نیامدن، بخش‌های حماسی نیز در وصف مولا حسین (ع) نیز دارد و شور خاصی را بر می‌انگیزد.

مساجد هم سعی دارند تا این دسته را به خوبی پذیرایی کند و برای افرادی که در آن هستند، احترام خاصی قائلند چرا که اصلاً کار راحتی نیست مدت ده ساعت بی وقفه قدم زدن و دسته روی و این به زعم شاهرودی‌ها، نوعی فضیلت می‌خواهد که باید به آن دعوت شده باشی وگرنه نمی‌توانی شرکت کنی. مکن ای صبح طلوع چیزی شبیه رفتن به کربلا و مشهد است همان قدر کانون توجه و همان قدر کسانی که در آن شرکت می‌کنند، از آن فراری؛

حال خوش دل

پیرترها شاهرودی اعتقاد دارند که اگر دلت نباشد، نخت وصل نباشد و اهلش نباشی نمی‌توانی در این مراسم شرکت کنی، یا خواب می‌مانی یا از پای می‌مانی و در مسجدی به خواب می‌روی و یا اتفاقی می‌افتد که نتوانی بیایی.

این دسته همچنین وجه دیگری هم دارند و آن هم زنان است. درست است که دسته مرتبط با مردان است اما زنان در مقابل منبر خانه‌ها تا جایی که فرصت مهلت، دهد به انتظار دسته می‌نشینند تا با آتش اسپند و آش و چای و سوپ از سینه زنان پذیرایی کنند. به خصوص در شب‌های گرم تابستان آش دوغ که سرد هم خورده می‌شود، در پیاله‌های کوچک بین عزاداران تقسیم می‌شود این آش که کمی هم ترش است، بدون قاشق و فقط با بالا بردن پیاله کوچک خورده می‌شود و شامل برنج، لپه و ماست و سبزی است و هر چه سیر و دوغ ترشش بیشتر باشد، خوشمزه است.

هر کسی از این دسته چیزی می‌خواهد کسی شفا می‌خواهد دیگری گوشه چشم و نظری برای بخت گشایی و رفع مشکلات اقتصادی و یکی دیگر سلامتی هر کسی می‌آید تا چیزی ببرد اما کمترین چیزی که نصیب می‌شود، صیقل روح و جان است در شب عاشورا و مردمی که منتظر می‌مانند تا فردا نماز ظهر عاشورا را بخوانند در ساعت گل شاهرود.


به گزارش خبرنگار مهر، رسم هر ساله در شب عاشورا است نامش را از روی نوحه معروف شاهرودی‌ها «مکن ای صبح طلوع» گذاشته‌اند مراسمی که عزاداران حسینی در شب عاشورا آن را تا نماز صبح به پا می‌دارند و مسجد به مسجد، تکیه به تکیه به عزاداری می‌پردازند و دل‌هایشان را راهی دشت کربلا می‌نمایند.

رسمی دیرین در شاهرود که با شکوه خاصی، سال‌ها است پابرجا بوده و هنوز هم است و حتی بین نسل جوان، طرفداران پرشماری نیز دارد چرا که دل‌ها را می‌برد درست همان‌جایی که باید؛ میانه دشت کربلا و شبی که صبحش، نزدیک است. نامش را مکن ای صبح طلوع گذاشته‌اند از روی شعر معروفی که پدر آیت الله بهجت (رض) سروده در وصف روز عاشورا؛ شعری که از خورشید خواهش می‌کند که بیرون نیاید تا فردا، بدن حسین (ع) و یارانش زیر سم اسبان طاغوتیان نرود.

مسجد به مسجد

در این مراسم که از نماز مغرب طی سال‌های اخیر و اخیراً از بعد اطعام شامگاهی آغاز می‌شود، دسته عزاداران از محله بید آباد شاهرود کار را آغاز کرده و تا نماز صبح بی وقفه دسته روی دارند و مسجد به مسجد عزاداری را با مردمی که شب را زنده نگه داشتند، تقسیم می‌نمایند و هر مسجد هم سعی می‌کند با قهوه و چای و شیر کاکائو از عزاداران پذیرایی نماید و باز مسجد دیگر و عزاداری دیگر؛

در این مراسم که البته دسته‌ای محدود و بدون بلندگو است تا رعایت مردم نیز شود، پیر غلامی به آرامی می‌خواند: امشبی را شه دین در حرمش مهمان است؛ عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است و سینه زنان یک صدا پاسخ می‌دهند مکن ای صبح طلوع.

دسته «مکن ای صبح طلوع» راهی خیابان‌های شاهرود شد/ احیای شب عاشورا

احترام مردم برای عزاداران

پیرغلام دوباره می‌خواند شب قتل است یک امشب که حسین مهمان است، غمش امشب همه از تشنگی طفلان است و باز سینه زنان پاسخ می‌دهند مکن ای صبح طلوع؛ این نوحه البته تکیه اوجی نیز دارد که در آ «پیر غلام می‌خواند جامه‌ای صبح مزن چاک مده جولان را، هست مهمان شه دین امشب و یک فردا را و همه عزاداران با شور بیشتری می‌گویند مکن ای صبح طلوع.

این نوحه حال و هوای شب عاشورا را دارد به خصوص آنجا که پیر غلام می‌گوید نه حسین فکر عیال است نه به فکر جان است و مردم پاسخ می‌دهند. مکن ای صبح طلوع.نوحه‌ای که علاوه بر بخش‌های التماس به خورشید برای بالا نیامدن، بخش‌های حماسی نیز در وصف مولا حسین (ع) نیز دارد و شور خاصی را بر می‌انگیزد.

مساجد هم سعی دارند تا این دسته را به خوبی پذیرایی کند و برای افرادی که در آن هستند، احترام خاصی قائلند چرا که اصلاً کار راحتی نیست مدت ده ساعت بی وقفه قدم زدن و دسته روی و این به زعم شاهرودی‌ها، نوعی فضیلت می‌خواهد که باید به آن دعوت شده باشی وگرنه نمی‌توانی شرکت کنی. مکن ای صبح طلوع چیزی شبیه رفتن به کربلا و مشهد است همان قدر کانون توجه و همان قدر کسانی که در آن شرکت می‌کنند، از آن فراری؛

حال خوش دل

پیرترها شاهرودی اعتقاد دارند که اگر دلت نباشد، نخت وصل نباشد و اهلش نباشی نمی‌توانی در این مراسم شرکت کنی، یا خواب می‌مانی یا از پای می‌مانی و در مسجدی به خواب می‌روی و یا اتفاقی می‌افتد که نتوانی بیایی.

این دسته همچنین وجه دیگری هم دارند و آن هم زنان است. درست است که دسته مرتبط با مردان است اما زنان در مقابل منبر خانه‌ها تا جایی که فرصت مهلت، دهد به انتظار دسته می‌نشینند تا با آتش اسپند و آش و چای و سوپ از سینه زنان پذیرایی کنند. به خصوص در شب‌های گرم تابستان آش دوغ که سرد هم خورده می‌شود، در پیاله‌های کوچک بین عزاداران تقسیم می‌شود این آش که کمی هم ترش است، بدون قاشق و فقط با بالا بردن پیاله کوچک خورده می‌شود و شامل برنج، لپه و ماست و سبزی است و هر چه سیر و دوغ ترشش بیشتر باشد، خوشمزه است.

هر کسی از این دسته چیزی می‌خواهد کسی شفا می‌خواهد دیگری گوشه چشم و نظری برای بخت گشایی و رفع مشکلات اقتصادی و یکی دیگر سلامتی هر کسی می‌آید تا چیزی ببرد اما کمترین چیزی که نصیب می‌شود، صیقل روح و جان است در شب عاشورا و مردمی که منتظر می‌مانند تا فردا نماز ظهر عاشورا را بخوانند در ساعت گل شاهرود.

کد خبر 5557837


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

زیباترین سفره های شب یلدا را ببینید + عکس