رفتار غیرمنتظره دلار
دلار که بهتازگی نرخهای تاریخی ۳۶ و ۳۷ هزار تومان را ثبت کرده بود دوباره روند نزولی قیمت را در پیش گرفته، آنهم در شرایطی که نه خبری از گشایش سیاسی در گفتوگوهای برجامی است و نه انتظارات تورمی کاهش داشته است.
به گزارش بنکر (Banker)، حالا در شرایطی که تصور میشود بانک مرکزی از هفته گذشته توانسته با ارائه برخی سیاستها موج تقاضا را در بازار ارز بشکند و سبب کاهش قیمت دلار از کانال 36 به کانال 34 هزار تومانی شود، تحلیلگران میگویند همین سیاستها احتمالا موجب بازگشت روند صعودی نرخ خواهد شد.
همچنین به گفته رئیس کل بانک مرکزی قرار است بهزودی در کنار اوراق سکه شاهد انتشار اوراق ارز هم باشیم؛ اوراقی که پشتوانه مالیاش موهوم است و خطر تورمزایی را به دنبال دارد.
ماجرای اوراق ارزی چیست؟
آنطور که از آخرین اخبار بازار ارز به گوش میرسد، دولت بنا دارد فروش اوراق ارزی را در دستور کار خود قرار دهد؛ ایدهای که جزئیاتش هنوز روشن نشده اما نگرانی بسیاری از کارشناسان را به دنبال داشته است.
طبق اطلاع روابطعمومی بانک مرکزی، روز گذشته 23 آبان، علی صالحآبادی، رئیسکل بانک مرکزی، در یک نشست خبری گفته «افرادی که نگران نوسان در بازار ارز هستند و به این دلیل خرید ارز انجام میدهند باید بدانند از روزهای آینده ابزار جدیدی را در این حوزه معرفی میکنیم تا بتوانند اوراقی را که منتشر میشود خریداری کنند و دیگر نگرانی از این جهت نداشته باشند و خریداران در سررسیدهایی مشخصی میتوانند اوراق را به بانک مرکزی بفروشند». او همچنین خبر داده که جزئیات این ابزار جدید بهزودی منتشر میشود و میتواند نگرانی افراد را برطرف کند.
البته پیش از این هم جستهوگریخته چیزهایی درباره این ایده از رئیسکل بانک مرکزی شنیده شده بود. برای مثال خرداد در مراسم افتتاحیه بیستونهمین همایش سیاستهای پولی و بانکی از انتشار اوراق ارزی در روزهای آتی گفت؛ با این تفاوت که آن زمان به بازپرداخت ارزی اشاره کرده و گفته بود: «به عنوان نوآوری جدید اوراق ارزی منتشر خواهد شد. این اوراق هم ارز جمع میکند و هم بازپرداخت آن به شکل ارز خواهد بود».
مشابه این ایده را که هنوز مشخص نیست با کدام پشتوانه مالی از سمت دولت ارائه میشود، هفته گذشته برای سکه و در قالب بستهای سیاستی نیز شاهد بودیم. طبق ادعای رسمی سیاستگذار، اوراق سکهای که بانک مرکزی منتشر میکند، معاف از مالیات بوده و تمامی اشخاص حقیقی هم میتوانند حداکثر معادل صد سکه تمامبهار آزادی طرح جدید را بخرند.
سررسید اوراق سکه بانک مرکزی، شش ماه پس از عرضه اولیه، با تسویه نقدی در سررسید بوده و قیمت تسویه نقدی اوراق نیز معادل میانگین موزون قیمتهای پایانی تمامی گواهیهای سپرده سکه بانکها و اوراق سکه بانک مرکزی در بورس کالای ایران در آخرین جلسه معاملاتی خواهد بود.
بانک مرکزی، متهم کمبود ارز در بازار آزاد
پیشنهادات تورمزا و از نگاه برخی متخصصان، غیرکارشناسی دولت در حالی مطرح میشود که دلار هفته گذشته به کانال 37 هزار تومانی رسید و گرچه حالا در کانالهای پایینتری نوسان میکند ولی ظاهرا پتانسیل رشد مجدد دارد.
کامبیز افسری، کارشناس و فعال بازار ارز، علت این پتانسیل افزایشی را در عملکرد خود سیاستگذار جستوجو میکند و به «شرق» توضیح میدهد: قیمتها تا روز یکشنبه پایین آمد و از یکشنبه ظاهرا دوباره روند افزایشی در پیش گرفته است. دولت برخلاف ادعایش مبنی بر اینکه کاری با خریداران ندارد، روی خرید دلار مالیات بسته و گفته یارانه خریداران را قطع میکند.
همین موجب شده میزان خرید دلار با کارت ملی (دلار سهمیهای) شدیدا کاهش پیدا کند. با این حال این کاهش خریدها برعکس عمل میکند و من گمان میکنم سبب ادامه افزایش قیمت شود؛ چون یکی از عواملی که بازار را کنترل میکرد همان سهمیههای دو هزار دلاری بود که از طریق صرافیها به بازار تزریق میشد، اما حالا با کاهش خرید آنها، ورودی به بازار آزاد کمتر شده ولی تقاضا ثابت مانده است.
حساب فعالان بازار بدون حکم قضائی بسته شد
او ادامه میدهد: همچنین در چند روز اخیر حساب بسیاری از فعالان بازار را مسدود کردند و نقل و انتقال ارز افراد با ریسک مواجه شده است. بدون اینکه حکم دادگاه یا حتی دستور قضائی محکمی داشته باشند، حسابهای فعالان بازار را میبندند و وقتی هم این افراد به بانک مراجعه میکنند، بانک به آنان میگوید که یکسری از مراجع به ما اعلام کردند که حساب مسدود شود و ما دراینباره اختیاری نداریم. سپس برای فردی که حسابش بسته شده، پیامکی ارسال میشود تا به سایتی مراجعه کند برای پیگیری. بدتر این است که فقط حسابی را که با آن پول جابهجا شده، نمیبندند؛ کلیه حسابهای فرد را مسدود میکنند، حتی حسابهای حقوقبگیریشان را. زمان روند رفع انسداد حساب هم مشخص نیست و ممکن است ماهها طول بکشد.
به اعتقاد افسری، اگر قرار باشد بانک مرکزی سیاستهای فعلیاش مثل جلوگیری از تزریق سهمیههای دوهزاردلاری به بازار ارز را ادامه دهد، احتمالا روند افزایشی آغازشده، ادامه پیدا میکند.
بازار ارز دیگر بازار نقدی نیست!
میثم رادپور، تحلیلگر بازارهای مالی، معتقد است «اینکه سعی کنیم با راهی بازار ارز را کنترل کنیم مثل این است که بپرسیم چطور میتوان ضربهای به سر یک فرد زد بدون اینکه دردش بگیرد؟! خب از ابتدا ضربه را نزنید».
او که ابزارها و سیاستهای بانک مرکزی در این زمینه را ناکارآمد ارزیابی میکند، به «شرق» توضیح میدهد که باید ماجرا را عمیقتر نگاه کرد. رادپور میگوید: ابتدا این را بگویم که حتی اگر همه جا هم سکوت باشد و هیچ خبری در هیچ جای کشور نباشد، باز قیمت امروز و فردای ارز یکی نخواهد بود. نهفقط ارز بلکه این احتمال درباره هر کالایی تقریبا نزدیک به صفر است. در کنار این، بازاری مثل بازار ما که هم در بخش نقد و هم حواله محدودیت دارد و از این بابت اصطکاک زیادی را متحمل میشود، طبیعتا روان کار نخواهد کرد. همین حالا برای جابهجایی مبالغ نهچندان بزرگ در بازار حواله با مشکل مواجه هستیم. برای جابهجایی در بازار نقدی هم که بهشدت مسئله داریم. وقتی ممکن نیست بدون مسئله بتوانید عدد بزرگی ارز را معامله کنید، اصلا غیرقابلتصور نیست که با جابهجایی مبلغی نهچندان بزرگ، نرخها بسیار تغییر بپذیرد. این خاصیت بازارهای غیرنقد است.
او گفتهاش مبنی بر غیرنقدخواندن بازار ارز را اینطور تصریح میکند: اگرچه ما نباید تصور کنیم که بازار ارزمان غیرنقد است، اما با وجود محدودیتهای موجود، تفاوتی هم با بازارهایی که غیرنقد تلقی میشوند، ندارد. ما برای جابهجایی عددی با مرتبه میلیون دلار در بازار با مشکلات عدیدهای مواجه هستیم که سالهای گذشته آن را نداشتیم. فقط همین نیست؛ همین حالا اگر بخواهید دو هزار دلار بفروشید، میبینید که صرافان میدان فردوسی به شما قیمتی میدهند که خودشان ابدا حاضر نیستند با این قیمت معامله کنند. این یعنی اختلاف قیمت خرید و فروش در بازار نقدی ما عددی بیربط است. بزرگبودن این اختلاف خودش از نشانههای غیرنقدبودن بازار است. مشابه این در بازار حواله هم هست. من زمانی را به یاد میآورم که دلار هزار تومان بود و تفاوت قیمت پیشنهاد خرید و فروش آن در بازار حواله یک قران بود یعنی کمتر از یکدههزارم قیمت اما حالا اختلاف دامنه بسیار زیاد شده که نشانه غیرنقدترشدن بازار است.
رادپور تأکید میکند: طبیعتا بازاری که چنین وضعیتی دارد خیلی راحت با یک معامله تأثیر میپذیرد، جابهجا میشود و فرازوفرود تجربه میکند. آنچه تجربه نشان میدهد و قابل توضیح است، این است که بازار ما حداقل به میزان تورممان رشد خواهد داشت.
وقتی در حال تجربه بدترین تورم هستیم، عجیب نیست اگر شاهد بدترین جابهجایی قیمت ارز هم باشیم. تورمهایی که امروز تجربه میکنیم (تورمهای متوالی و در سطح بالای 50 درصد) از زمانی که در تاریخ ایران داده داریم، بینظیر است. بنابراین افزایش این میزان قیمت ارز هم مورد انتظار است.
وقتی دستورها معنی ندارند
این کارشناس به سؤالی درباره چشماندازش درباره بازار ارز نیز اینطور پاسخ میدهد: در چنین وضعیتی اصلا پیشبینی معنا ندارد. برای من آنچه قابل پیشبینی است، این است که در سال مالی پیشرو تولید ناخالص داخلی کمتر، کسری بودجه و تورم بزرگتر، جابهجایی ارز چشمگیرتر، رفاه ازدسترفته بیشتر و قدرت خرید مردم به مراتب کمتر خواهد بود.
به باور او عدد تورم منعکسکننده بیانضباطی جدی در وضعیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور است و هرگز شاهد نبودیم کشوری برای دوران متوالی این عدد تورم را تجربه کند و دچار بحران نشود.
او میافزاید: «عملکرد آقایان مشکل دارد، انواع و اقسام نسخهها برای کنترل بازار ارز غیرعملی است. چرا اصلا باید این کار را کرد؟ وقتی تولید کشور با مشکل مواجه است و تورم به اینجا رسیده، ارزشها از مسیر کمترکردن خلق ارزش در کانال تولید کم و کمتر شدند، دیگر این دستورها معنا ندارد».