سایه دیپلماسی بر بورس تهران
دنیایاقتصاد- امیرمحمد بختیاری : خبر توافق ایران و عربستان در چین، چشمانداز توافق هستهای در سالآینده را قوت بخشید. اگرچه این خبر در روز گذشته، سبب ریزش دلار بازار آزاد شد، اما شاخص بازار سهام به ریزش دلار واکنش جدی نشان نداد و تنها ۰۵/ ۰درصد کاهش یافت، بنابراین بهنظر میرسد سرمایهگذاران چشمانتظار خبرهای مثبت توافق بزرگتری هستند. «دنیایاقتصاد» اثر برداشتن تحریمها بر صنایع مختلف بورسی را بررسی کردهاست.
روند بازار سهام در پسابرجام
شاخصکل در تاریخ ۲۳ تیرماه سال۹۴روز توافق جامع و نهایی هستهای وین، تقریبا ۶۹هزار واحد بودهاست. در پایان سالمذکور این عدد به حدود ۸۰هزار واحد رسیده است که شاهد رشد حدود ۱۱هزارواحدی آن بودیم. در ۲۸اسفند سال۹۵ شاخصکل به حدود ۷۶هزار واحد کاهش پیدا کرد و این شاخص در تاریخ ۲۸اسفند سال۹۶، به حدود ۹۶هزار واحد رسیدهاست که شاهد رشد تقریبا ۲۰هزارواحدی شاخصکل نسبت به سالگذشته آن هستیم. در تاریخ ۱۸ اردیبهشت سال۹۷، تاریخ خروج آمریکا از برجام شاخصکل بازار سرمایه حدودا ۹۳هزار واحد بود.
بنابراین با نگاهی به بازه زمانی یکساله پس از توافق هستهای میتوان دید که شاخص حدود ۱۰درصد رشد داشته، بااینحال لازم به تاکید است که حدود یک سالبعد از امضای قرارداد برجام از میان ۴۳صنعت بورسی، ۲۴ صنعت توانستند بازدهی بیش از ۲۰درصدی را بهثبت برسانند. در این میان صنایع محصولات فلزی، کانی غیرفلزی، دارویی و خودرو و قطعات بیشترین بازدهی و صنایع کاشی و سرامیک، سیمان و گچ و آهک کمترین بازدهی سالانه را بین صنایع مختلف بازار سرمایه داشتند. درواقع میتوان گفت اگرچه در دوران برجام تبلیغات برای بازگشایی روابط ایران با سایر کشورها پررنگ بود، اما آمار و ارقام نشان میدهد که اثرگذاری آن بر بازار سهام چندان معنادار نبودهاست. بهنظر میرسد سایه سنگین عوامل سیاسی بر بازارهای داخلی سبب دودلی سرمایهگذاران در بورس تهران بود.
گروه بانکها و موسسات اعتباری را میتوان بهعنوان یکی از آسیبپذیرترین گروههای بازار سرمایه در مواجهه با تحریمهای اقتصادی نام برد؛ چراکه تحریم بانکی بهمعنای کاهش همکاری بانکهای خارجی با بانکهای داخلی خواهد بود، بههمیندلیل بود که معاملات تجاری بینالمللی ایران از کانال رسمی بانکی خود خارج شد و با روشهایی از قبیل صرافیها یا کانالهای ارزی سایر کشورها انجام میگیرد. این غیررسمیشدن تجارت بینالمللی، امکان استفاده از روشهای پرداختی رایج و کمهزینهای مانند گشایش اعتبار اسنادی (LC) که از کانال رسمی بانکی انجام میشود را ناممکن میسازد. این عدمامکان استفاده از روشهای متداول، باعث افزایش هزینهها و دشواری تجارت بینالمللی برای ایران شدهاست. در روز گذشته که خبری مبنیبر توافق ایران و عربستان منتشر شد، گروه بانکی ارزش معاملات حدود ۷۷۸میلیاردتومان را ثبت کرد و سبزپوش شد. بهنظر میرسد سرمایهگذاران این صنعت امیدوارند با برداشتهشدن سایه تحریمها گروه بانکها رونق بیشتری را تجربه کنند.
واکنش بازارها به برجام
اولین واکنش بازار پس از انتشار امضای برجام، ریزش ۲۰درصدی دلار بود. قیمت از ۳هزار و ۷۰۰تومان به زیر ۳هزارتومان رسید. بسیاری انتظار ورود خیل عظیم سرمایهگذاران خارجی و همکاری بانکهای خارجی با بانکهای ایرانی و حل و فصل نقل و انتقالات ارزی کشور داشتند که محقق نشد و شاید ناشی از رویکرد هیجانزده آن سالها بود، بااینحال در همان مقطع هم دلار پس از افت به زیر ۳هزار تومان، در نهایت در محدوده ۳هزار و ۳۰۰تومان تا ۳هزار و ۵۰۰تومان تثبیت شد. افزایش نرخ سود بانکی بهعنوان یکی از دلایل تثبیت ۳ساله دلار در آن مقطع شناخته میشود. در این میان پس از خبر توافق روز گذشته، شاهد کاهش تقریبا ۸/ ۸درصدی نرخ دلار در بازار آزاد هستیم.
پس از خروج آمریکا از برجام، نوسانهای قیمتی افزایش یافت، بهطوریکه در سال۱۳۹۹ نرخ دلار در بازار حواله و اسکناس و همچنین در بازار غیررسمی افزایش قابلتوجهی را تجربه کرد و در عینحال بازار ارز با التهابات و نوسانهای شدید قیمتی مواجه بود، بهطوریکه نرخ دلار در بازار غیررسمی از حدود ۱۵هزارتومان در ابتدای سال۱۳۹۹ به حدود ۳۲هزارتومان در مهرماه ۱۳۹۹ رسید، بهعبارتی ظرف مدت ۶ماه، رشد ۳/ ۱۱۳درصدی را تجربه کرد.
در این میان بانکمرکزی با اقداماتی موثر در ثبات بخشی به بازار ارز و جلوگیری از بروز شوکهای قیمتی در این بازار، عرضه ارز با قیمت توافقی در بازار متشکل ارزی برای متقاضیان بر اساس کشف قیمت واقعی را از سر گرفت. وقتی دلار روند افزایشی به خود میگیرد معمولا قیمت سهمهای مختلف بورسی از جمله صنایع دلاری نیز روند افزایشی به خود گرفته و شاهد رونق نسبی در بازار سرمایه خواهیم بود.البته تاثیر تحریمها و اثر افزایش قیمت دلار در سهمهای مختلف بازار سرمایه متفاوت است که به تفکیک موردبررسی قرارگرفتند.
تاثیر تحریم بر صنایع مختلف بورسی که به شکل مستقیم متاثر از نرخ دلار هستند را میتوان از دو جنبه بررسی کرد؛ دیدگاه نخست درخصوص افزایش نرخ ارز و تاثیرپذیری آن از تحریمهای اقتصادی است؛ به این معنا که با اعمال تحریمها بر اقتصاد ایران، درآمدهای ارزی دچار مشکل میشود و بهواسطه رشد نقدینگی و کمبود درآمدهای ارزی، قیمت ارز بالا میرود و از طرف دیگر گروه محصولات شیمیایی که میزبان پتروشیمیها است و نرخهای فروش آن کاملا تحتتاثیر نرخ ارز است.باافزایش نرخ ارز حاشیه سود این شرکتها افزایش مییابد، بنابراین اگر با این دیدگاه به تاثیر تحریم بر صنایع بورسی نگاه کنیم، تحریمها عامل بالارفتن نرخهای فروش گروه محصولات شیمیایی میشود، اما طبق دیدگاه دوم اعمال تحریمهای اقتصادی، تامینمالی بسیاری از طرحهای توسعه پتروشیمیها را با مشکل مواجه کردهاست و در میانمدت این شرکتها نمیتوانند سودآوری خود را افزایش دهند و در بلندمدت نیز به دلیل بهروزرسانی نکردن تجهیزات خود، ممکن است بازار رقابت را از دست بدهند. از سوی دیگر شرکتهای پتروشیمی فعال در این گروه، بهواسطه وجود تحریمها مجبور هستند محصولات تولیدشده خود را با چنددرصد تخفیف در مقایسه با قیمتهای جهانی به کشورهای دیگر بفروشند که این موضوع حاشیه سود آنها را کاهش میدهد. این بخش از صنایع پس از امضای قرارداد برجام و در بازه یکساله براساس آمار منتشرشده بازدهی بالایی نداشتهاست و امروز هم همگام با ریزش دلار شاخص منفی را تجربه کردند.
البته شاید بتوان گفت مهمترین اثر اعمال تحریمها طی این چند سالتاثیر آن روی قلب اقتصاد ایران یعنی همان حوزه نفتی بودهاست، بهگونهای که بخش عمدهای از تحریمهای بینالمللی، صادرات نفت و فرآوردههای نفتی ایران را نشانه گرفته است و پالایشگاههای فعال در گروه فرآوردههای نفتی بخش عمدهای از بازار صادراتی خود را ازدست دادند و برای ادامه فعالیت خود، مجبور شدند محصولات خود را با تخفیف به سایر کشورها بفروشند. این گروه از صنایع واکنش منفی به اخبار منتشرشده روز گذشته داشتند و این گروه از صنایع امروز با افت شاخص همراه بودند.
تاثیر تحریمها بر صنعت فلزات اساسی را نیز میتوان از دو جنبه مهم بررسی کرد. نخست اینکه ایران صادرات گستردهای در زمینه آهن، فولاد، مس و دیگر محصولات این حوزه دارد؛ بنابراین هر موضوعی که این صادرات را تحتالشعاع قرار دهد، میتواند زیان اقتصادی برای کشور حاصل کند. جنبه دوم مربوط به تولیدات داخلی است. قبل از اعلام تحریمها، ایران با دریافتکنندگی از شرکتهای خارجی، به تولید و مونتاژ محصولاتی مانند قطعات خودرو میپرداخت. درحالیکه پس از اعلام تحریمها، شرکتهای خارجی با ایران قطع همکاری کردند و به این ترتیب تولید کاهش یافت و اشتغال تحتتاثیر قرار گرفت.
شرکتهای فعال در گروه فلزات اساسی نیز همانند گروه محصولات شیمیایی، برخی از محصولات خود را بهواسطه تحریمهای اقتصادی با قیمت کمتر میفروشند و این موضوع سودآوری آنها را کاهش داده است؛ با اینوجود این گروه از بازار سهام بعد از امضای برجام براساس آمارها، بازدهی سالانه زیادی نداشته که البته امروز هم این گروه از صنایع، رتبه یک خروج پول را ثبت کرده است.
روی خوش ۳ صنعت به خبر توافق
تاثیر تحریم بر صنایع بورسی در گروههای ریالی بازار سرمایه نمایانتر است و گروههایی مانند محصولات غذایی، لاستیک، قند و شکر که اصطلاحا بهعنوان گروههایریالی بازار سرمایه شناخته میشوند در تامین مواد اولیه موردنیاز خود با مشکل مواجه شدند و سودآوری آنها کاهش یافته است. بهعنوان مثال شرکتهایی که در حوزه تولید روغن خوراکی فعالیت میکنند، اکثر دانههای روغنی مورداستفاده خود را از طریق واردات تامین میکنند و اعمال تحریمها باعث به وجود آمدن اخلال در رویه تامین این کالاها شد.
در مجموع تحریمهای اقتصادی باعث کاهش درآمدهای ارزی کشور شده است و با توجه به رشد نقدینگی، قیمت ارز به شکل عجیبی بالا رفته و همین موضوع نرخهای فروش شرکتهای دلاری را افزایش داده است و این شرکتها سودهای خوبی را شناسایی کردهاند. درواقع این شناسایی سود به دلیل افزایش ظرفیت تولید و طرحهای توسعه نبوده است و صرفا بهخاطر بالارفتن قیمت دلار بوده است.
در این میان امروز با وجود توافق روز گذشته بین ایران و عربستان، شاخص گروههای قند وشکر، صنایع غذایی و صنعت لاستیک مثبت بوده است که نشان از تحتتاثیر قرارگرفتن این صنایع نسبت به خبر توافق روز گذشته است.