با مصادره مفاخر ایران چه چیزی در انتظارمان است؟
نام «ابن سینا»، «مولانا» و «نظامی گنجوی» دستکم یک بار به گوش هر ایرانی خورده است؛ مفاخری از ایرانزمین که نشان ایرانی بودن در تمام آثار آنها هویداست. با این وجود کشورهای همسایه بارها تلاش کردهاند با تصاحب هویت این مشاهیر، نام خود را در کنار آنها قرار دهند، اما پرسش این است ایران در حفظ و صیانت از هویت و جایگاه این مفاخر در جهان چقدر کوشا بوده است؟
به گزارش ایران اکونومیست، بحث صیانت از مشاهیر و مفاخر ایرانی سالها مطرح بوده؛ چراکه بارها شاهد بودهایم کشورهای زیادی سعی داشتند مشاهیر ایرانی را به تصاحب خود درآورند و یا نام خود را در پیشینه آنها ثبت کنند. همین تازگیها نیز کشور ترکیه اعلام کرد که سریالی درباره «ابنسینا» در دست ساخت دارد که با توجه به پیشینه ترکیه، برداشت شده که قصد از این اقدام، تصرف این دانشمند ایرانی به نام ترکیه است. در سال ۲۰۰۷ نیز ترکیه مولانا جلالالدین بلخی، شاعر فارسیزبان را به عنوان شاعر و فیلسوف ترک معرفی کرد و جمهوری آذربایجان نیز در تلاش برای به مصادره گرفتن «نظامی گنجوی» است.
با وجود آنکه ۴۱ نفر از مفاخر از سوی ایران در فهرست مشاهیر علم و ادب یونسکو به ثبت رسیدهاند، اما مفاخر زیادی هستند که جایشان در این فهرست خالی است و این نگرانی وجود دارد که در صورت غفلت و کوتاهی ایران، آنها نیز به مصادره دیگر کشورهای مدعی درآیند و این در حالی است که در ادامه نامگذاریهای هفته میراث فرهنگی، که از ۲۸ اردیبهشتماه آغاز شده است، روز سیام اردیبهشتماه از سوی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، عنوان «ثبت آثار و مفاخر؛ عملکرد ملی، راهبرد جهانی» را گرفته است، این پرسش پیش میآید که عملکرد ملی برای حفظ و صیانت از مفاخر و مشاهیر ایرانی در این سالها چه بوده و با مصادره مفاخر چه چیزی در انتظار کشور است؟
از این رو، ایران اکونومیست با فرهاد نظری ـ عضو کمیته میراث ناملموس آیسسکو و مدیرکل پیشین دفتر ثبت آثار تاریخی در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ گفتوگو کرد. او معتقد است: عنوان این روز یعنی «ثبت آثار و مفاخر؛ عملکرد ملی، راهبرد جهانی» جذاب است، اما خالی از اشکال نیست؛ چراکه در یونسکو چیزی تحت عنوان «ثبت مفاخر» نداریم. البته ثبت آثار اعم از میراث ملموس و ناملموس و میراث طبیعی و میراث مستند، رایج و معمول است و چنانکه گفتم این رویکردِ «عملکرد ملی و راهبرد جهانی» جذاب است.
عضو کمیته میراث ناملموس آیسسکو ادامه داد: درباره مصادرهٔ آثار که تکلیف روشن است و آثار تاریخی غیرمنقول و میراث طبیعی را نمیتوان مصادره کرد، چون قابل جابهجایی نیست. مثلاً هیچ کشوری نمیتواند «طاق بستان» یا «سرو ابرقو» را به نام خود ثبت کند، چون اینها در جغرافیا و مالکیت ایران است.
او افزود: اما دربارهٔ میراث مستند، وضعیت کمی متفاوت است. هر کشوری که دارندهٔ نسخه یا میراث مستند باشد، میتواند آن را در فهرست منطقهای یا جهانی میراث مستند (برنامه حافظه جهانی) ثبت کند. حتی اگر آن اثر قبلاً متعلق به کشوری دیگر بوده باشد و به نحوی به کشور دیگری منتقل شده باشد. به طور مثال ما نسخهٔ نفیسی از «جامعالتواریخ» را ثبت کردیم که این اثر در هند تولید شده است، اما در همان زمان به ایران آمده و اکنون در کاخ گلستان است. اگرچه نویسندهٔ جامعالتواریخ، خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی است، اما این نسخهٔ مورد بحث در هند کتابت و مصورسازی شده است. مثال دیگر «اسناد و مخطوطات مصور فارسی» در مصر است که توسط آن کشور ثبت شده، چون آنجا نگهداری میشود.
نظری تاکید کرد: دربارهٔ ثبت و مصادرهٔ مفاخر باید بگویم اصلاً چیزی تحت عنوان ثبت مفاخر در یونسکو وجود ندارد. آنها با نکوداشتِ مفاخر همراهی میکنند. از طرفی، اصلاً و اساساً ثبت مفاخر بیمعنی است. یعنی وقتی گفته میشود فلان کشور «ابن سینا» را به نام خود ثبت کرد، سخن اشتباهی است. البته مصادره بحث دیگری است که از راههای گوناگون زمینه تحقق آن فراهم میشود. مصادره مفاخر، نوعی تحریف و دستکاری در تاریخ و تمدن و فرهنگ بشری است.
عضو کمیته میراث ناملموس آیسسکو گفت: دولتها با جعل تاریخ و مصادره مفاخر با هر انگیزه و نیتی مثل هویتسازی، موجب تحمیق ملت خود خواهند شد، چون حقیقت چیز دیگری است و در این روزگار با این گردش و دسترسی اطلاعات، تلاش مذبوحانهای است.
نظری در عین حال بیان کرد: البته این صحبتهای من به این معنی نیست که باید دست روی دست بگذاریم. پاسداری از میراث فرهنگی، وظیفهای انسانی و ملی است و نباید نسبت به آن کوتاهی کرد. باید با برنامهریزی و اولویتبندی دقیق و با در نظر گرفتن منافع و مصالح ملی اقدام کنیم.