جوان سازی در هالیوود جواب نمی‌دهد


جوان سازی در هالیوود جواب نمی‌دهد

در حالی که فن‌آوری سرسام‌آور گران جوان‌سازی هنوز نتوانسته با چشم‌انداز جاه طلبانه صنعت هالیوود برای استفاده از یک بازیگر در سنین مختلف همراه شود، منتقدان زبان به نفی آن گشوده‌اند.

در واکنش به جلو رفتن طبیعی زندگی و افزایش سن، هالیوود درگیر استفاده از جلوه‌های ویژه برای زدودن پیری در بازیگران مسن‌تر شده تا نسخه‌های جوان‌تر شخصیت‌هایشان را بازی کنند. این تلاش جوان‌سازی برای رابرت دنیرو در «ایرلندی»، ساموئل ال جکسون در «کاپیتان مارول» و به تازگی هریسون فورد در «ایندیانا جونز و گردونه سرنوشت» انجام شده است.

مانند بسیاری از فن‌آوری‌های جدید که وارد صنعت فیلم می‌شوند، نیاز است تا کمی به آن عادت شود؛ با این حال، با توجه به چندین مورد تلاشی که تا کنون انجام شده، باید گفت خطاها و اشتباه بسیار بیشتر از موفقیت‌های آن بوده است. پیری‌زدایی در هالیوود هنوز نیاز به کار کردن بیشتر دارد و فقط زمانی باید از آنها استفاده شود که بتوان این تکنیک را کامل کرد.

نگرانی اصلی این است که در حالی که این جلوه‌ها از نظر بصری چشمگیر هستند، هنوز نمی‌توانند ظاهر طبیعی خود جوان‌تر بازیگر را ایجاد کنند. این امر بر نحوه واکنش تماشاگران بر خود فیلم هم تأثیر می‌گذارد و آنها را با تصویری که فاقد ظرافت‌های اصیل که خود انسان ایجاد می‌کند، درگیر و در نهایت حواس آنها را پرت می‌کند.

تلاش جیمز منگولد در ارایه چهره جوان‌تر باستان‌شناس مشهور پس از نمایش اولیه آن در جشنواره کن - در حالی که منتقدان و شرکت‌کنندگان درباره قسمت پنجم این فرنچایز با هم اختلاف داشتند - واکنش‌های ملایمی دریافت کرد. اما طرفداران سفت‌و سخت «ایندی» ممکن است هنوز آخرین فصل قهرمان محبوب‌شان هریسون فورد را در «پادشاهی جمجمه کریستال» محصول ۲۰۰۸ بیابند.

در فیلم پنجم جوان‌سازی فورد در ۲۵ دقیقه اول مشاهده می‌شود که شامل یک مجموعه اکشن بزرگ با حضور پروفسور در حال مبارزه با نازی‌ها در قطار سریع‌السیر در جنگ جهانی دوم است. در این بخش فورد به صورت دیجیتالی به دوران اوج خود تبدیل می‌شود که با فیلم کلاسیک استیون اسپیلبرگ در سال ۱۹۸۱ یعنی «مهاجمان صندوق گمشده» آغاز شد. اما چشمان دیجیتالی نمی‌توانند واقع گرایی یک ایندیانای جوان را ارایه کنند و چیزی خلق می‌شود که بیشتر شبیه بازی ویدیویی است.

در حالی که ضربات و حرکات اکشن چشمگیر هستند، افکت‌ها در صحنه فقط به این دلیل کار می‌کنند که در بیشتر مواقع در تاریکی پوشیده شده است و هم فورد و هم توبی جونز (که جوان سازی نشده است؟) روی سقف قطار در حال دویدن هستند و یکی از بدترین تصویرهای سینمای مدرن را ایجاد می‌کنند.

با جوان‌سازی‌هایی که موفقیت‌آمیز تلقی شده‌اند - مانند «مرد جمینی» ۲۰۱۹ با بازی ویل اسمیت در نقش یک قاتل که توسط نسخه جوان‌تر و شبیه‌سازی‌شده از خودش شکار می‌شود یا آلفرد مولینا در «مرد عنکبوتی: راهی برای خانه نیست» در سال ۲۰۲۱؛ این تصور نادرست ارائه می شود که هالیوود موفق بوده است، اما در واقع، برخی از تلاش‌ها کمتر حواس‌پرتی ایجاد می‌کنند، زیرا به روش‌های ظریف و هوشمندانه‌تری به کار می‌روند.

با این مثال‌ها می‌توان استدلال کرد که «زیادی پیر بودن برای پیری‌زدایی جواب نمی‌دهد». برای مثال، علیرغم این واقعیت که «ایرلندی» نامزد اسکار بهترین جلوه‌های بصری شد، یکی از انتقادات اصلی به فیلم گانگستری مارتین اسکورسیزی در سال ۲۰۱۹ این بود که علیرغم تلاش شجاعانه برای در دهه‌ها جوان‌تر کردن ۳ نقش اصلی آن - دنیرو، آل پاچینو و جو پشی - وقتی بازیگران شخصیت‌های جوان را بازی می‌کنند، هنوز حرکت‌ها یادآور افراد در سن بالا هستند و محدودیت‌های فیزیکی تحمیلی توسط این فن‌آوری می‌تواند دامنه حالات چهره و زبان بدن بازیگر را محدود کند.

باید پرسید چه شد روزهای خوبی که بازیگران مختلف برای به تصویر کشیدن شخصیت‌ها در مراحل مختلف زندگی‌شان به کار گرفته می‌شدند؟ آیا ما دیگر ارزش چیزی را که جودی دنچ و کیت وینسلت در فیلم «ایریس» سال ۲۰۰۱ یا وینسلت و گلوریا استوارت در «تایتانیک» شکل دادند، نمی‌بینیم؟

با پیروی از آنچه امروز مد شده، مارلون براندو برای بازی در نقش کورلئونه در «پدرخوانده قسمت دوم» باید پیری‌زدایی می‌شد و دنیا را از بازی رابرت دنیرو برای نقشی که برنده اسکار شد، محروم می‌کرد. حتی ریور فینیکس در فیلم «آخرین جنگ صلیبی» به طرز درخشانی یک ایندیانا جونز جوان را به تصویر کشید.

حقیقت تلخ این است که با چشم غیرمسلح هم می‌توان تشخیص داد که چگونه فردی در ۲۰ و ۳۰ سالگی حرکت می‌کند یا در مقابل فردی که در ۷۰ و ۸۰ سالگی است. این می‌تواند توضیح دهد که چرا در همین فیلم مدس میکلسن ۵۷ ساله، که نقش یورگن ولر شرور را بازی می‌کند، برای انتقال از سال ۱۹۳۹ به سال ۱۹۶۹ مشکلی ندارد.

آینده نگری و زمان همیشه اجازه می‌دهد تا چشم‌اندازهای بهتر فرا برسد. بنابراین، اگرچه فیلم «مورد عجیب بنجامین باتن» ساخته دیوید فینچر در سال ۲۰۱۰ برنده اسکار جلوه‌های بصری شد، شاید بهترین ایده نبود که چهره برد پیت روی بدن کودک خردسالی که شبیه پیرمرد به نظر می‌رسد، قرار داده شود و سپس در پایان یک نوزاد واقعی داشته باشید، که از نظر منطق جواب نمی‌دهد.

جالب اینجاست که ما شاهد استفاده از این فن‌آوری در بازیگران مرد مسن‌تر و به ندرت در مورد زنان بوده‌ایم. میشل فایفر از «مرد مورچه‌ای و زنبور» و شان یانگ از «بلید رانر ۲۰۴۹» تنها چند نمونه هستند. وقتی یک بازیگر درجه یک برجسته مانند هلن میرن یا جولیا رابرتز نقش اصلی را ایفا می‌کند که بخواهد جوان‌سازی شود، استقبال چگونه خواهد بود؟

در مورد «گردونه سرنوشت» هم مانند هر قهرمان فرنچایزی که فاقد قدرت ابرقهرمانی است، روایت و اکشن ضربات هستند که فیزیک و منطق را به چالش می‌کشند. علاوه بر این، بسیاری از بخش‌های فیلم شبیه الگوبرداری از «دزدی بزرگ» سال ۱۹۶۹ است و احتمالاً رکورد تعداد دفعاتی که افراد ربوده شده و نجات می‌یابند در یک فیلم ۱۴۲ دقیقه‌ای را به ثبت می‌رساند.

در حالی که «مهاجمان صندوق گمشده» در سال ۱۹۸۱ به ۹ نامزدی و ۵ جایزه اسکار دست یافت، بعید به نظر می‌رسد «گردونه سرنوشت» به آن جایگاه دست یابد.

سال پیش ۲ دنباله پرفروش وارد فهرست بهترین فیلم اسکار شدند: «آواتار: راه آب» استودیو قرن بیستم و «تاپ گان: ماوریک» پارامونت که دومی نیز در جشنواره کن به نمایش درآمد. اغلب ۲ راه وجود دارد که منجر به کسب برترین جایزه آکادمی می‌شود یا رکوردشکنی در باکس آفیس و یا جلب عشق شاخه‌های مختلف صنعت.

مشخص نیست «ایندی» بتواند هیچیک از این دو مسیر را طی کند؛ حداقل بر اساس واکنش‌های اولیه نمی‌توان چنین ادعایی کرد.


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

همشهری 24 با «نوشتن برای دوربین» روی پیشخان آمد