داستان واقعی میشا کوچولو پسری که مادرش بخاطر سندرم دان تنهایش گذاشت!


داستان واقعی میشا کوچولو پسری که مادرش بخاطر سندرم دان تنهایش گذاشت!

وقتی میشا دنیا می آید مادرش تصمیم میگیرد او را به مرکز مخصوص کودکان بی سرپرست بدهد ولی پدرش مخالف کرده و از همسرش جدا میشود تا به تنهایی او را بزرگ کند.

اوگنی انیسیموف با به دنیا آمدن پسرش میشا به شادترین مرد جهان تبدیل شد. اما وقتی دکتر به او گفت: می ترسم کودک شما سندرم داون داشته باشد. گیجی و نگرانی جایگزین هیجان او شد.

میشا کوچولو/سندرم دان

وقتی او این کلمات را شنید، اوگنی با طوفانی از احساسات غلبه کرد. در مصاحبه با Bored Panda، پدر 33 ساله گفت که به یاد می آورد که از بیمارستان خارج شده و بعد از اینکه پزشکان این خبر را به آنها دادند گریه می کرد. اما آن اشک ها به زودی سرازیر نشدند. در واقع، او از پاسخ اولیه خود احساس خجالت کرد.

میشا کوچولو/سندرم دان

در زندگی من، به طور کلی، هیچ چیز تغییر نکرده بود. من هنوز با دو دست، با دو پا بودم، دانش حرفه‌ای من به جایی نرسیده بود.عزم، فعالیت، کنجکاوی و غیره- همه چیز با من بود. همه چیز طبق برنامه ریزی من اتفاق افتاد، پسرم به دنیا آمد. اما کودک خاص است، زندگی و سرنوشت آینده او در حال حاضر بسیار مهم است.

میشا کوچولو/سندرم دان

اوگنی متوجه شد که او خودخواه است و فهمید که مسئولیت کودک بر عهده اوست و او باید وظیفه مراقبت از او را، مهم نیست که چقدر سخت باشد، انجام دهد.آن شب وقتی به خانه رفت، کامپیوترش را راه‌اندازی کرد و در مورد سندرم داون تحقیق کرد، زیرا از بیماری پسرش چیزی نمی‌دانست.

میشا کوچولو/سندرم دان

من آموختم که در اروپا، افراد مبتلا به سندرم داون به خوبی اجتماعی هستند، می توانند به طور مستقل زندگی و کار کنند. اما تصمیمی که قبلا گرفته بودم تحت تأثیر آن نبود.»رها کردن پسرش هرگز به ذهنش خطور نمی کرد، اما ظاهراً در مورد همسرش برعکس بود او می خواست پسرشان را به مرکز کودکان بی سرپرست بسپارد.

میشا کوچولو/سندرم دان

او و همسرش همیشه یک رابطه خوب و قابل اعتماد داشته اند. بنابراین وقتی اوگنی از نقشه همسرش مطلع شد، او را متقاعد کرد که با هم بر این موقعیت غلبه خواهند کرد. متأسفانه، او تحت تأثیر قرار نگرفت و این درگیری در نهایت منجر به جدایی آنها شد.

میشا کوچولو/سندرم دان

در حالی که هر کاری ساده است، پدر مجرد اعتراف می کند که انجام آن هر روز دشوار است. خوشبختانه مادرش به او کمک می کند تا بتواند برای خودش وقت داشته باشد.اوگنی همچنین فعالیت های مختلفی را برای میشا ترتیب می دهد تا به رشد جسمی و ذهنی او کمک کند. این کودک نوپا از پنج ماهگی هر هفته در کلاس های شنا شرکت می کند.

میشا کوچولو/سندرم دان

او همچنین گفتار درمانی را شروع کرده است. اینها گران هستند، اما اوگنی از اینکه افراد زیادی به آنها کمک کرده اند تا از عهده این فعالیت ها برآیند، سپاسگزار است.او گفت: من درک می کنم که آینده ممکن است مشکلات بیشتری را به همراه داشته باشد، اما امیدوارم بتوانیم بر همه چیز غلبه کنیم.

میشا کوچولو/سندرم دان

اوگنی در حال افزایش آگاهی در مورد سندرم داون در سراسر جهان و کمک به خانواده هایی است که با چالش های مشابه در تربیت کودک با نیازهای ویژه روبرو هستند.از آنجایی که داستان آنها کم کم توجه جهانی را به خود جلب می کند، اوگنی میگوید: من می‌خواهم تمام مقالاتی که در مورد من و میشکا منتشر می‌شوند، این ایده را به جامعه منتقل کنند و آن را القا کنند. و همچنین می‌خواهم از افرادی که در شرایط مشابه من هستند یا خواهند بود، با الگوی خود از آنها حمایت کنم.» این پدر فداکار گفت.

میشا کوچولو/سندرم دان

من سعی می کنم با کسانی که در دسترس هستند ارتباط برقرار کنم، با کسانی که دور هستند مکاتبه می کنم. امیدوارم اونایی که الان مشکل دارن، از ما یاد بگیرند. نترس! همه چیز خوب خواهد شد!»

میشا کوچولو/سندرم دان

یکی از کاربران برای او نوشت: تو مرد فوق العاده ای هستی پسرت خیلی دوست داشتنی است و خیلی خوش شانس است که تو را به عنوان پدرش دارد. برخی از افراد نمی توانند استرس را تحمل کنند و فکر می کنم این اتفاقی است که برای مادرش افتاده است. خیلی خوشحالم که شما هم از طرف مادرتان حمایت می کنید.

میشا کوچولو/سندرم دان

اینها تصاویر این پدر و پسر فوق العاده در مراسم کریسمس هستند.

میشا کوچولو/سندرم دان

میشا کوچولو/سندرم دان

میشا کوچولو/سندرم دان



روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

قتل خونین همسر با دستور زن خیانتکار+گفتگو با متهم