(تصویر) یاد نیکی کریمی از فریماه فرجامی در سفر به آمریکا
بعد از کوچ ابدی فریماه فرجامی بسیاری از هنرمندان در باره او نوشتند که در مطلب «سینماگران درباره فریماه فرجامی چه گفتند؟ پرویز پرستویی، مازیار لرستانی، شبنم مقدمی و ...» منتشر کردیم اما نیکی کریمی هم روایت جالبی از سفر به آمریکا دارد.
بعد از کوچ ابدی فریماه فرجامی بسیاری از هنرمندان در باره او نوشتند که در مطلب «سینماگران درباره فریماه فرجامی چه گفتند؟ پرویز پرستویی، مازیار لرستانی، شبنم مقدمی و ...» منتشر کردیم اما نیکی کریمی هم روایتی از سفر با فریماه فرجامی به آمریکا دارد.
نیکی کریمی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: عکسى که میبینید از خانم فریماه فرجامى و من و خانم تهمینه میلانى ، سال ١٣٧٥ است. سفرى به چند ایالت در آمریکا داشتیم به دعوت موسسه اى و باید بگویم سفرى شد بسیار دلچسب و خاطره انگیز.
از شیکاگو و حضور دسته جمعى ما در برنامه تلویزیونى خانم آپرا وینفرى، تا جستوجو در زیرزمینهاى تاریک و دلچسب براى شنیدن قدیمىترین موسیقى بلوز و جز، تا نیویورک و نمایش فیلم «پرى» که دقیقا صبح نمایش فیلم جى.دى.سلینجر توسط وکیلش جلوى نمایش فیلم را گرفت! خانم فرشته طائرپور هم بود و گروهى خانمهاى فیلمساز و بازیگر و تهیهکننده.
درست یادم نیست اما فکر کنم سه هفته اى طول کشید. فریماه، دلنشین، آرام و بسیار فروتن بود. همیشه در دسترس، براى پیادهروى یا قهوه … و خلاصه هیچ نشانهاى نمیدیدى از کسى که سر نام خودش معطل باشد و به هر دلیل نخواهد ارتباط برقرار کند. روان بود.
گاهى اوقات فکر مىکنم چقدر آن زمان اتفاقهاى سینمایى بود، اما چون سوشال میدیا به اینصورت نبود، هیچ خبرى هم بازتاب پیدا نمیکرد، مگر در سفرنامههاى مجله فیلم … یا فوقش در یک خبر چند سطرى در روزنامه سینما!
اما اولین آشنایى من با فریماه فرجامى برمى گردد به همان سال اولى که با فیلم عروس کاندید بهترین بازیگر فجر شده بودم . پرده آخر هم در همه رشته ها کاندید داشت همینطور بهترین بازیگر زن. من با پدرم رفته بودم اختتامیه . و زمانى که جاى ما را نشان دادند درست بغل خانم فرجامى بود که نشستیم و سلام و احوال پرسى کردم . من سن و سالى نداشتم . یک بازیگر تازه وارد …
منتظر شروع مراسم بودیم که یکدفعه ایشان برگشت و گفت امیدوارم بگیرى جایزه را … و لبخندى زد. میدانستم که جایزه متعلق به خودش است و تعارف مى کند . گفتم بازیتان را چند بار باید دید و …
این خاطره را برایش در سفر آمریکا گفتم و هر دو خندیدیم و سر تکان دادیم چقدر زمان زود مى گذرد …
دریغ و افسوس روحش شاد و یادش گرامى.