وضعیتِ امروزِ ساکاشویلی، آینده پیشِ روی زلنسکی است.

حدود شش سالِ اول قدرت ساکاشویلی، او یکی از الگوهای مورد تحسین مقامات اروپایی و رسانه های غربی بود و در اغلب برنامه ها ، اجلاس ها، مقالات و...در راستای قدرت نرم غربی به منظور تحریک عواطف مردم کشورهای مشترک المنافع از اقدمات ساکاشویلی به صورت گسترده ای تمجید می گردید.

نوامبر 2003، زمانی که میخائیل ساکاشویلی در راستای افتتاح کلان پروژه انقلاب ها( و کودتاهای) رنگی آمریکا در کشورهای مشترک المنافع، شورشی هیجانی بر پایه تبلیغات رسانه های غربی و با اسم رمز تقلب در انتخابات پارلمانی را در گرجستان به سرانجام رساند و همدستان آمریکایی اش با بر کناری ادوارد شوارد نادزه، زمینه به قدرت رسیدن غیر قانونی او را بر فراهم نمودند، گمان نمی کرد اربابان غربی، تاریخ مصرف کوتاهی برای بهره گیری از خوش خدمتی های او در نظر گرفته باشند.

روزهای نوامبر 2003 در حالی که ساکاشویلی با شعارهای عوامفریبانه و حملات تند به روسیه، فریاد اصلاحات و فساد زدایی از کشور و ورود به اتحادیه اروپا و حتی ناتو را وعده می داد، ملت گرجستان انتظار نداشتند که در کمتر از سه سال، مقامات جدید این کشور بزرگترین باندهای تبهکاری مالی را پدید آورده و حوزه نفوذ آمریکا و غرب را تا انتخاب کوچکترین مدیران میانی ادارات دولتی گسترده نمایند و چیزی به نام استقلال و اصلاح ساختار در گرجستان باقی نگذارند.

یک سال پس از انقلاب گل رز گرجستان همین مسیر و روش در اوکراین نیز تکرار شد و غربی ها در سال 2004 دقیقا با همین دستورِ کار، انقلاب نارنجی اوکراین را رهبری و هدایت نمودند.

از سال 2003 تا 2013 که دوران قدرتنمایی ساکاشویلی بود، رخدادهای متعدد و بویژه اشکالات ماهوی در سیستم اداره گرجستان، گسترش تبلیغات ضد روسی برای انحراف افکار عمومی از ضعف دولت و ایجاد یک شبکه فساد سیستماتیک توسط او و نزدیکانش بوجود آمد که نهایتا منجر شد وی از سال 2013 اعتماد مردم گرجستان را به صورت کامل از دست بدهد و دولت جدید با بررسی اقدامات ده ساله او اتهامات متعددی منجمله سواستفاده از قدرت، افزایش حوزه نفوذ مافیای آمریکایی، خیانت به گرجستان، عدم توجه به منافع ملی در قراردادها ، کسب مال نامشروع و... را به او منتسب نماید.

لازم است یادآوری نمایم در حدود شش سالِ اول قدرت ساکاشویلی، او یکی از الگوهای مورد تحسین مقامات اروپایی و رسانه های غربی بود و در اغلب برنامه ها ، اجلاس ها، مقالات و...در راستای قدرت نرم غربی به منظور تحریک عواطف مردم کشورهای مشترک المنافع از اقدمات ساکاشویلی به صورت گسترده ای تمجید می گردید. لکن این تعابیر و حمایت ها با گسترش افشای شبکه فساد و بی کفایتی او و همزمان اعتراضات مردم گرجستان و برخی دیگر از مشکلات هویتی خصوصا دلدادگی بیش از حد ساکاشویلی به اوکراین به جای گرجستان و سایر موارد مشابه، منجر شد، غربی ها مهره خود را فاقد کارایی و کاربرد ارزیابی نموده و آرام آرام او را رها نمایند.

که در همین راستا با افزایش فشارهای اجتماعی ،او گرجستان را ترک و به اوکراین رفت و در کمال ناباوریِ مردم گرجستان ، ساکاشویلی اقدام به اخذ تابعیت اوکراینی نمود و فرماندار شهر بندری اودسا شد!

این اقدام ساکاشویلی در کسب تابعیتی غیر گرجی، منجر شد مردم گرجستان بیشتر به ماهیت بی وطنی و بی هویتی او و عوامل غربگرا پی ببرند، و در همین راستا رئیس جمهور وقت گرجستان گیورکی مرقولاشویلی، بر مبنی حکم دستگاه قضایی گرجستان، لغو تابعیت گرجی ساکاشویلی را تصویب نمود، البته این رخداد برای جبهه غربی و حامیان او نیز نوعی رسوایی عیان محسوب و ساکاشویلی را عنصری منفعت و قدرت طلب نشان داد.

حضور ساکاشویلی در اوکراین نیز بی حاشیه نبود و اخبار متعددی در خصوص نقش او در ترانزیت و قاچاق کالاهای ممنوعه از برخی از بنادر اودسا و همکاری او با برخی از مقامات ارشد دولتی اوکراین و آمریکا در انواع قاچاق و حتی تجارت اسلحه و مواد مخدر منتشر گردید.

در همان زمان اخباری مبنی بر اختلافات او با پروشنکو و دستگیری او و خلع تابعیت اوکراینی او منتشر شد( که البته مجدد در سال 2019 تابعیت اوکراینی اش بازپس داده شد،) که برخی تحلیلگران در آن زمان این اخبار را نوعی هماهنگی برای اجرای پروژه مظلوم نمایی وبرنامه جدید ساکاشویلی برای بازگشت به گرجستان و بر هم زدن ثبات در گرجستان ارزیابی نمودند چرا که در آن تاریخ ساکاشویلی در امریکا اقامت داشت و چند ماه بعد از خاک لهستان و با تعدادی از همراهانش وارد اوکراین شد و به صورت نمایشی بازداشت شد.

به عبارتی برخی معتقد بودند این رفتار نوعی هماهنگی برای یار گیری و کسب عواطف برای همراهی مردم گرجستان با ساکاشویلی در ایام انتخابات شهرداری ها ، شورای شهر و مجلس، در سال 2021 بود، در نهایت هم همین رخ داد و ساکاشویلی از هواداران خود خواست (یک شنبه اعتراض) را راه اندازی نمایند و خودش هم به گمان اینکه می تواند بعد از ورود به گرجستان شورش بزرگی را راه اندازی کند مخفیانه وارد کشور شد اما توسط نهادهای امنیتی گرجی دستگیر گردید.

بعد از این دستگیری چند باره ساکاشویلی که تبدیل به نماد یک غربگرای بی وطن ، آواره و فاقد محبوبیت شده بود، او از سال 2021 برای فرار از ادامه زندان و شرایط خاص پیش آمده برایش،هر چند ماه یکبار حاشیه هایی را ایجاد نمود، از ویدئوی 28 فروردین 1402 که در روی تخت بیمارستان سخن می گفت و تقاضا داشت تا زنده است به لهستان منتقل شود تا تصاویری که از روز دوشنبه 12 تیر 1402 از چهره نحیف او در حال انتشار است...اما نکته کلیدی جالب توجه در این بازی جدید سه ماه گذشته ساکاشویلی ،کارگردانی لهستان و اوکراین در این پروژه است.

در همین راستا زلنسکی تصمیم گرفته با دو هدف نجات دهنده ساکاشویلی شود:

نخست آنکه خود را یک شخصیت تاثیر گذار جهانی معرفی نماید دوم آنکه در نزد اربابان غربی و افکار عمومی اوکراین اعتبار کسب نماید.

لکن محاسبات زلنسکی در این خصوص کاملا اشتباه است، چرا که آنچه امروز ساکاشویلی را به این وضعیت وخیمِ تنهایی، بی وطنی و تنفر ملت گرجستان و عدم حمایت غرب رسانده واقعیتی است عیان برای همه مهره های غربی که برای دلخوشی سران کاخ سفید و باکینگهام هر نسخه ای را اجرا می کنند.

ساکاشویلی مو به مو، پروژه های آمریکا را در گرجستان اجرا نمود، شبکه روس ستیزی ، تبلیغات ضد روسی ،از بین بردن نمادهای دوران شوروی و حمایت از گروههای افراطیِ ضد روس را گسترده نمود، با دستور آمریکا در 8 آگوست 2008 به مردم غیر نظامی اوستیای جنوبی حمله نمود و کشتار غیر نظامیان روس تبار را رقم زد، شبکه مافیای فساد را راه اندازی و بعد از افشای تخلفاتش به ملت گرجستان پشت کرد و تابعیت اوکراینی گرفت و همان مسیر را در اودسا پیش رفت، دقیقا همان کاری که امروز زلنسکی انجام می دهد.

زلنسکی برای خوش آمد رهبران غربی، اوکراین را انبار تسلیحات آمریکا، ناتو و مرکز زیرزمینی تولید انواع سلاح های میکروبی و شیمیایی نمود و بر خلاف خواست مردم کشورش و بی توجه به توصیه های دوستانه کرملین، مسیر تنش با روسیه را شدیدا تقویت نمود و گروههای افراطی نئونازی را مورد حمایت قرار داد و نمادهای وابسته به هویت و فرهنگ روسی را نابود و به نسل کشی روس تباران دونباس پافشاری نمود و البته صدها جنایت دیگر که اشاره به آنها از حوصله این مقاله کوتاه خارج است.

حالا زلنسکی می خواهد ساکاشویلی را که آینه آینده او است نجات دهد در حالی که از این واقعیت غافل است که دوران بی وطنی ، فرار و بحران های زلنسکی نزدیک است و اروپا و غرب چاره ای جز دست کشیدن از این مهره سراسر باخت نخواهند داشت همان کاری که با ساکاشویلی و دیگران کردند...

گوناگون

وضعیتِ امروزِ ساکاشویلی، آینده پیشِ روی زلنسکی است.

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته