بیوگرافی و زندگی نامه استیو جابز


بیوگرافی و زندگی نامه استیو جابز

زندگی نامه استیو جابز استیون پال جابز Steven Paul Jobs معروف به استیو جابز متولد ۲۴ فوریه سال ۱۹۵۵ به عنوان مبتکر کارآفرین، موسس و مدیر عالی رتبه اجرایی در شرکت کامپیوتری اپل و از جمله شخصیت های پیشگام در زمینه کامپیوتر بود. استیو جابز...

زندگی نامه استیو جابز

استیون پال جابز Steven Paul Jobs معروف به استیو جابز متولد ۲۴ فوریه سال ۱۹۵۵ به عنوان مبتکر کارآفرین، موسس و مدیر عالی رتبه اجرایی در شرکت کامپیوتری اپل و از جمله شخصیت های پیشگام در زمینه کامپیوتر بود. استیو جابز در سن ۲۱ سالگی یعنی سال ۱۹۷۶ در کنار دوست نزدیکش استیو وازنیک که در سن بیست و شش سالگی بود، شرکت اپل را بنیان نهادند.

در حقیقت شرکت اپل اولین رایانه شخصی را به نام اپل I ارائه بازار نمود. پس از گذشت یک سال یعنی در سال ۱۹۷۷ نسخه دوم آن با عنوان اپل II به مشتریان عرضه شد. پس از آن با گذشت چند سال با وجودی که استیو جابز خود بنیانگذار شرکت اپل بود، به علت اختلاف نظراتی که با هیئت مدیره ایجاد شد، در سال ۱۹۸۵ شرکت اپل را ترک کرده و بلافاصله شرکت جدیدی به نام نکست NEXT را به ثبت رساند.

از جمله دستاوردهای با ارزش شرکت نکست، محصول نکست کامپیوتر بود که با گذشت زمان در زمره اولین مرورگر وب قرار گرفت. پس از آن شرکت اپل در سال ۱۹۹۶ اقدام به خریداری شرکت نکست نمود که برای آن مبلغی بالغ بر ۴۲۹ میلیون دلار پرداخت نمود. در نتیجه این خرید و فروش استیو جابز برای بار دوم به شرکت اپل بازگشت. از رویدادهای با ارزشی که پس از این جریان در شرکت اپل ایجاد شد، می توان به رونمایی از آی پاد در سال ۲۰۰۱ میلادی، ارائه آیتیونز استور در سال ۲۰۰۳ میلادی و همچنین معرفی آی فون و آی پد طی سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۰ بیان نمود.

در سال ۱۹۸۶ استیو جابز یک تیم متخصص گرافیکی را از گروه گرافیک کامپیوتر لوکاس فیلم خریداری نمود. پس از آن شرکت پیکسار PIXAR ایجاد شد که نام آن برگرفته از تلفیق دو کلمه پیکسر و رادار تعیین گردید. پیکسار موفق شد که فیلم هایی در قالب انیمیشن تهیه کند.

پس از آن در سال ۲۰۰۶ میلادی شرکت والت دیزنی اقدام به خریداری شرکت پیکسار نمود که در پی آن استیو جابز به عنوان سهامدار اصلی والت دیزنی شناخته شده و جزو اعضای هیئت مدیره قرار گرفت. استیو جابز در اکتبر سال ۲۰۰۳ میلادی دچار بیماری سرطان لوزالمعده گردید. وی در ماه اوت ۲۰۱۱ میلادی از جایگاه مدیرعاملی شرکت اپل استعفا داد. به جای او تیم کوک، که جزو مدیران عالی رتبه اپل قرار داشت، مدیرعامل گردید و استیو جابز در جایگاه ریاست هیئت مدیره در اپل به امورات و برنامه هایش ادامه می داد.

سرانجام در روز چهارشنبه مصادف با ۵ اکتبر سال ۲۰۱۱ میلادی استیو جابز به علت پیامدهای سرطان لوزالمعده در سن ۵۶ سالگی دارفانی را وداع گفت.

استیو جابز

خلاصه زندگی نامه

تاریخ تولد: فوریهٔ ۱۹۵۵ – سان فرانسیسکو، کالیفرنیا

درگذشت: ۵ اکتبر ۲۰۱۱ (۵۶ سال) – پالو آلتو، کالیفرنیا

علت مرگ: سرطان لوزالمعده

محل زندگی: سان‌فرانسیسکو، کالیفرنیا

ملیت: آمریکایی

سال‌های فعالیت:

  • ۱۹۷۴-۲۰۱۱ مدیرعامل و رئیس هیئت مدیرهٔ شرکت اپل
  • مدیرعامل شرکت پیکسار
  • مؤسس و مدیرعامل شرکت نکست

همسر: لورن پاول جابز (ا. ۱۹۹۱)

شریک زندگی: کریسَن برنان

فرزندان:

  • لیزا (تولد: ۱۹۷۸)
  • ریدپاول (تولد: ۱۹۹۱)
  • ارین سینا (تولد: ۱۹۹۵)
  • اوه (تولد: ۱۹۹۸)

والدین: پل رینهولد جابز (پدرخوانده) – کلارا هاگوپیان (مادرخوانده) – عبدالفتاح جان جندلی (پدر) – جوئَن شیبل سیمپسون (مادر)

خویشاوندان: مونا سیمپسون (خواهر) – پاتریشا جابز (خواهرخوانده)

سال‌های آغازین زندگی

استیو جابز در مورخ بیست و چهارم فوریه سال ۱۹۵۵ میلادی در شهر سانفرانسیسکو آمریکا چشم به جهان گشود. مادرش به نام جوئَن کارول شیبل از نسل آلمانی_ سوئیسی و پدرش با اصلیت سوری و مذهب اسلام با عنوان عبدالفتاح جان جندلی بوده که هر دوی آنها از در حال تحصیل در دانشگاه بودند. برخی جابز را به علت اصلیت سوری پدرش، او را در قالب یک شخصیت آمریکایی عربی می شناسند. پدر و مادر استیو، کارول و عبدالفتاح در زمان تولدش هنوز به ازدواج یکدیگر در نیامده بودند. زمانی که استیو متولد شد، جندلی و جوئن شیبل که به عنوان دو دوست در سن ۲۳ سالگی در کنار یکدیگر حضور داشتند، امکان نگهداری و مراقبت از فرزندشان را نداشتند. چرا که خانواده جوئن در حقیقت مسیحی محافظه کار بودند که به او اجازه ازدواج و تشکیل زندگی با یک مرد عرب مسلمان را نمی‌دادند.

سرانجام استیو به وسیله یک زوج به نام های پل رینهولد جابز (تولد: ۱۹۲۲، مرگ: ۱۹۹۳) و همسرش کلارا هاگوپیان (تولد: ۱۹۲۴، مرگ: ۱۹۸۶) که یک آمریکایی با مذهب ارمنی بود به فرزندخواندگی گرفته شد. در بزرگسالی زمانی که از جابز در خصوص پدر و مادر خوانده‌اش سوالاتی می شد، او با تاکید و تعصب بیان می‌کرد که «پل و کلارا جابز پدر و مادر من بودند.» استیو جابز در زندگی نامه خود صراحتا بیان نمود که «۱٬۰۰۰ درصد آن‌ها پدر و مادر من بودند.»

درست زمانی که استیو جابز به سن ۵ سالگی رسید به همراه خانواده‌اش که همان پدر و مادر خوانده اش بودند، از شهر سانفرانسیسکو به مانتین ویو در کالیفرنیا عزیمت کردند.‌ از آنجا که مانتین ویو در منطقه دره سیلیکون واقع گشته بود، لذا استیو دوران کودکی اش را در میان دره و محیطی سرشار از طبیعت و انرژی گذراند که بر همه روح و روانش نفوذ می کرد. در سال های بعد پل و کلارا مجددا فرزند دختری را به نام پتی به فرزندخواندگی گرفتند. پل جابز که در کارخانه ساخت لیزر به عنوان یک مکانیک حرفه ای مشغول به کار بود، الفبای آموزش الکترونیک و نحوه کار با دست را به فرزندش استیو آموخت. از آنجا که کلارا حسابدار بود، همه سعی و تلاش خود را نمود تا استیو قبل از رفتن به مدرسه خواندن را بیاموزد که در این کار بسیار موفق بود.

هنگامی که در سال ۱۹۹۵ خبرنگاری از استیو جابز سوال نمود که قصد دارد چه میراثی برای فرزندانش به جای گذارد، او چنین پاسخ داد: «تنها می‌خواهم برای آن‌ها به همان خوبی باشم که پدرم برای من بود و در تمام مدت زندگی‌ام نیز به این مسئله فکر می‌کنم.»

پدر و مادر واقعی و خونی جابز که بعد ها با یکدیگر رسما ازدواج کردند، در ژوئن سال ۱۹۵۷ فرزند دیگری به دنیا آوردند که او را مونا سیمیسون نام نهادند. استیو جابز برای بار نخست با خواهرش مونا در سن ۲۷ سالگی دیدار و ملاقات نمود.

دوران تحصیل

استیو جابز در جوانی

شروع دوران تحصیل و سالهای اولیه آن برای جابز بسیار کسل‌کننده طی می شد. در این میان آموزگار سال چهارم ابتدایی در ارتقا و موفقیتهای سالهای بعد او، نقش به سزایی به جا گذاشت. چرا که با صرف انرژی زیاد برای استیو، توانست او را نسبت به استعدادها و مهارت هایش آگاه نماید. به طوری که جابز همواره از او به عنوان یک فرشته و الهه یادآوری و اشاره می‌کرد. با همت و تلاش آن آموزگار استیو جابز موفق شد که کلاس پنجم را به صورت جهشی پشت سر گذاشته و دوره ابتدایی را یک سال زودتر از معمول به پایان برساند.

از جمله برنامه‌های جابز این بود که همواره در سخنرانی های اچ پی در پالو آلتو حضور یابد و البته در سالهای بعد به استخدام آن شرکت در آمده و در زمره کارمندان تابستانی در کنار استیو وارنیک در آنجا مشغول به کار شد. سرانجام استیو جابز توانست در سال ۱۹۷۲ از دبیرستان هومستد واقع در شهر کوپرتینو کالیفرنیا تحصیلاتش را به اتمام رسانده و مدرکش را اخذ کند و پس از آن بلافاصله در کالج رید در شهر پورتلند ایالت اورگن شروع به تحصیل نمود. اما تنها پس از گذراندن نیمسال تحصیلی از ادامه آن منصرف شد. ببان می‌شود کالج رید در زمینه هنرهای لیبرال و آزادی خواه بسیار مشهور بوده و وجود شخصی همچون استیو جابز در آن جا نشان دهنده اهمیت ویژه این دانش می باشد.

استیو جابز از نظر ذهنی شخصی با ذکاوت و مبتکر بود. ولی تحصیل در مدرسه او را بسیار دچار کسالت و خمودگی می نمود. او در طی دوران ابتدایی معمولاً شوخی های نامتعارف با دوستان و همکلاسی های خود انجام میداد، لذا آموزگار سال چهارم ابتدایی او را نسبت به درس خواندن ترغیب و تشویق نمود. که در نتیجه موفق شد آزمون های سال چهارم را با سرافرازی و نمرات خوب طی کند. مسئولین مدرسه در نظر داشتند که استیو را یک سال زودتر عازم دبیرستان کنند، ولی پدر و مادر استیو با این پیشنهاد موافقت نکردند.

پس از گذشت چند سال هنگامی که استیو در دبیرستان همستد (Homestead) مشغول تحصیل بود، دست بر قضا با دوست و شریک آینده اش به نام استیو وزنیاک آشنا شد. البته در آن هنگام استیو وزنیاک جزو دانشجویان دانشگاه کالیفرنیا بود. در سالها بعد یعنی سال ۲۰۰۷ میلادی زمانی که زنیاک گفتگویی با شبکه پی‌سی ورلد (PC World) برگزار نمود، در پاسخ به این سوال که به چه علت با استیو جابز روابط مستحکمی داشته است؛ چنین بیان کرد:

چند سال بعد، زمانی که استیو در دبیرستان هومستد (Homestead) تحصیل می‌کرد، با شریک آینده‌ی خود یعنی استیو وزنیاک آشنا شد. استیو وزنیاک در آن زمان دانشجوی دانشگاه کالیفرنیا بود. در سال ۲۰۰۷، وزنیاک در مصاحبه‌ای با پی‌سی ورلد (PC World)، درباره‌ی اینکه چرا با استیو جابز رابطه‌ی محکمی داشت اعلام کرد:

«ما هر دو علاقه‌مند به الکترونیک و کار کردن با چیپ‌های دیجیتالی بودیم. افراد کمی در آن زمان می‌دانستند که چیپ چیست، چطور کار می‌کند و با آن چه کاری می‌توان انجام داد. من، رایانه‌های زیادی را طراحی کرده بودم و در الکترونیک و طراحی رایانه از او جلوتر بودم، اما باز هم با استیو علایق مشترکی داشتیم. ما هر دو در مورد چیزهایی که در این دنیا وجود دارد، نگرش‌های متفاوت و مستقلی داشتیم».

استیو جابز با وجود انصراف از تحصیل در کالج در برخی از کلاس ها همچون خوشنویسی حضور می یافت. لازم به ذکر است این هنر در حرفه و آینده شغلی استیو نقش خاصی داشت. چرا که سالها بعد استیو از آن ایده و طرح سبک حروف چندگانه را الهام گرفت که در کامپیوتر مکینتاش آن را اجرا نمود. جابز در این خصوص گفته است: «اگر در کالج وارد آن کلاس (خوشنویسی) نمی‌شدم، مکینتاش هرگز چندین طرح حروف یا فونت‌های فاصله‌دار مناسب را نداشت؛ و از آنجاکه ویندوز دقیقاً مکینتاش را کپی کرده‌است، کامپیوتر هیچ‌کسی این فونت‌ها و طرح‌ها را نداشت.» پس از آن او در زمستان سال ۱۹۷۴ به کالیفرنیا بازگشت و در کنار دوستش استیو وازنیک در جلسات باشگاه کامپیوتر هوم برو شرکت نمود. در این حین استیو جابز توانست به عنوان یک کارشناس در شرکت آتاری مشغول به کار شده که تولید کننده رایانه و دستگاه بازی های رایانه ای در آن ایام بوده و طرفداران زیادی داشت.

دین و مذهب

استیو جابز در مدت زمان کوتاه حضورش در کالج رید با شخصی به نام دانیل کوتکی آشنا شده و ارتباط نزدیکی با او برقرار نمود. از جمله علایق مشترک جابز و دانیل ذِن، دیلن و ال‌اس‌دی بوده است. دانیل در زمره قشر مرفه و متمول شهر نیویورک بوده که علاقه زیادی به مکتب بودا داشت. استیو بیشتر اوقاتش را درکنار دانیل و الیزابت هولمز که او نیز از دوستان دیگرش در کالج بود، سپری می کرد. طرز نگرش و برداشت جابز نسبت به معارف حوزه شرق علی الخصوص مذهب بودایی ذن به شکل سرگرمی برای اوقات فراغت و گذرا مختص ایام جوانی، نبوده است. چرا که او با همه وجودش این اشتیاق و رغبت را درک کرده بود. معارف ذن بر وجود او تاثیر عمیقی نهاده بود. کوتکی در گفتگویی در خصوص جابز، چنین بیان کرد: «استیو خود ذن بود. واقعاً رویش تأثیر گذاشته بود، می‌شد آن را در رویکرد مشتاقانه‌اش به زیبایی‌شناسی غیرتجملی و تمرکز فوق‌العاده‌اش دید.» به ویژه که او بسیار متاثر از حوزه شهود گرایی مذاهب بودایی گردیده بود و بعد ها چنین میگفت: «کم‌کم پی بردم که درک و آگاهیِ بصری، مهم‌تر از تفکر انتزاعی و تحلیل منطقی است.» با این وجود شیدایی و شوریدگی احوال و روح سرکش او، اجازه نمی داد که در وجودش آرامش حاکم شده و مهر و محبت را در روابطش برقرار کند.

پس از آن استیو جابز در سال ۱۹۷۴ در سفری که به هند انجام داد، تصمیم داشت دیدار و ملاقاتی رو در رو با نیم کارولی بابا گوروی هندی انجام دهد. در این سفر او به همراه دوست نزدیکش دانیل در پی رسیدن به روشنفکری عرفانی بود. ولی پس از رسیدن به کشور هند مطلع شدند که آن شخص در سال ۱۹۷۳ از دنیا رفته است. استیو جابز پس از آنکه به مدت هفت ماه در یک برنامه عرفانی به طور مستمر حضور داشت، با شکل و شمایلی در قالب موهای تراشیده در حالی که لباس های سنتی هندی پوشیده بود، به کشور آمریکا برگشت. استیو در طول این سفر از ال اس دی نوعی ماده روان گردان، استفاده می کرد. او مدعی بود که این امر جزو مناسب ترین کارهای طول حیاتش و علت اصلی پیروزی هایش بوده ‌است.

شغل ابتدایی

استیو جابز پس از آنکه از کشور هندوستان مراجعت نمود، به شرکت اتاری بازگشت. او مسئولیت ساخت یک برد الکترونیکی برای یک بازی در شرکت آتاری به نام Breakout را برعهده گرفته بود. بر اساس صحبت های نولان باشنل تعیین شده بود که به جای هر تراشه ای که در جریان طراحی از دستگاه اصلی از این دور خارج شود، ۱۰۰ دلار به او پرداخت شود. به علت آنکه استیو سر رشته کمی در خصوص ساخت مدارهای الکترونیکی الکترونیکی داشت، با دوستش استیو وازنیک تصمیم گرفتند در صورتیکه وازنیک موفق شود مداری با کمترین تعداد تراشه ها طراحی کرده و بسازد، مبلغ پاداشی که از شرکت آتاری دریافت می کند مابین دو نفرشان به طور مساوی قسمت کند. این طراحی به طور کامل به پایان رسید و با شگفتی بسیار مدیران شرکت آتاری، وازنیک موفق شد که تعداد تراشه های مورد استفاده در دستگاه نهایی را به تعداد ۵۰ عدد برساند. ولی در این میان وازنیک به قدری این مدار را به شکل فشرده انجام داده بود که امکان تولید دستگاه نهایی بر روی خطوط مونتاژ در آن زمان میسر نبود. پس از آن استیو جابز با وجودی که همه مبلغ ۵ هزار دلار جایزه را از شرکت آتاری دریافت کرده بود ولی به وازنیک چنین وانمود کرد که شرکت تنها ۷۰۰ دلار از جایزه را به او داده است. در ادامه توصیه کرد که وازنیک نیمی از ۷۰۰ دلار یعنی معادل ۳۵۰ دلار در ازای انجام کارش دریافت کند. پس از طی مدت زمانی که وازنیک از واقعیت امر اطلاع حاصل کرد، در مصاحبه ای که از او در این خصوص سوال کردند پاسخ داد که این تنها یک موضوع کم اهمیت و پیش پا افتاده است. چرا که جابز در آن شرایط احتیاج مبرمی به این پول داشته و به این علت واقعیت را به من نگفته بود.

استیو وازنیک در سال ۱۹۷۱ میلادی با خواندن مقاله ای این انگیزه را گرفت که جعبه آبی را بسازد. در حقیقت جعبه آبی سامانه‌ای بود که توانست با تکرار، سیگنال ها را در شبکه AT T هدایت کرده و این شرایط را ایجاد کند که بدون پرداخت هزینه‌ و به صورت رایگان با نقاط دوردست تماس ایجاد شود. وازنیک در این باره چنین گفته بود: «تا به حال مداری نساخته‌بودم که اینقدر به آن افتخار کنم. هنوز هم فکر می‌کنم که کارم معرکه بود.» استیو جابز هم برنامه‌ای برای فروش آن به اجرا گذاشت. جعبه آبی با قیمت تمام شده ۴۰ دلار تولید شده و جابز در نظر گرفته بود که هر کدام از آنها را به قیمت ۱۵۰ دلار بفروشد. میگفت به تعداد ۱۰۰ جعبه آبی تولید کردیم و تقریباً موفق شدیم که همه آنها را به فروش برسانیم. سالها پس از این جریان جابز چنین گفته بود: «من ۱۰۰ درصد از این مسئله مطمئنم که اگر آن جعبه‌های آبی نبود، اپلی هم وجود نداشت. من و وازنیک یادگرفتیم که چگونه با هم کار کنیم. ما اطمینان پیدا کردیم که می‌توانیم مسایل فنی را حل کرده و واقعاً چیزی تولید کنیم.»

زندگی شخصی

اولین فرزند استیو جابز دختری به نام «لیزا برنان جابز» بود که مادرش به نام «کریس ان برنان» به عنوان اولین دوست جدی استیو بوده است. لیزا در سال ۱۹۷۸ به این دنیا گذاشت و این در حالی بود که پدر و مادرش هنوز ازدواج نکرده بودند. البته علت اصلی این امر استیو بود که حتی تا سالها خود را پدر لیزا ندانسته و کاملاً منکر آن بود. ولی پس از گذشت چند سال نهایتاً آن را پذیرفت.

پس از آن در مورخ ۱۸ مارس سال ۱۹۹۱ استیو جابز در سن ۳۶ سالگی با دختری به نام «لورن پاول» که در آن زمان ۲۷ سال داشت و در رشته MBA دانشجوی دانشگاه استنفورد بود، آشنا شده و رسما ازدواج کرد. آنها در طی زندگی مشترک صاحب سه فرزند به نام های ریدپاول، ارین سینا و اوه شدند که در فواصل زمانی سه الی چهار سال در سالهای ۱۹۹۵٬۱۹۹۱ و ۱۹۹۸ به دنیا آمدند.

در کتابی که در خصوص زندگی نامه استیو جابز بدون مجوز توسط «آلن دویستچ‌من» تألیف گردیده و با عنوان «بازگشت مجدد استیو جابز» انتشار یافت، مواردی در خصوص دیدار و ملاقات های عاشقانه جابز با جون بائِز بیان کرده است. نویسنده دویستچ‌من به نقل از الیزابت هولمز چنین می نویسد: «من اعتقاد داشتم که جابز بیشتر به این دلیل عاشق جون بائز شده که این زن زمانی معشوقهٔ باب دیلن بوده‌است.» البته نویسندگان کتاب «اسطوره: استیو جابز» به نام های «جِفری اس. یانگ» و «ویلیام اِل. سیمون» در این کتاب مشخصا بیان کرده‌اند که این احتمال هست که جابز با جون بائز ازدواج کرده باشد، ولی بر اساس سنی که او در آن زمان داشته به این نتیجه میرسیم که آنها قادر به فرزندآوری نبوده اند.

پس از آن استیو جابز در سال ۱۹۸۳ آپارتمانی در محله سن رموی شهر نیویورک خریداری نمود. او با یاری گرفتن از آی. ام. پی توانست با صرف مخارج زیادی در طی سالها آپارتمان را به شکل مجهز و زیبایی نوسازی نماید. البته این آپارتمان در دو طبقه فوقانی برج شمالی این مجتمع واقع گشته بود. ولی با همه این تفاسیر جابز و خانواده‌اش نتوانستند به آن آپارتمان عزیمت نمایند و سرانجام آن را به بونو خواننده گروه یوتو فروخت.

جابز در سال ۱۹۸۴ بنایی به سبک معماری مستعمراتی اسپانیایی که در متراژ ۱۶۰۰ متر مربع واقع گشته و دارای ۱۴ اتاق خواب بود، خریداری نمود. این بنا به خانه جکلینگ معروف بود. چرا که به وسیله جرج واشنگتن اسمیت طراحی و معماری شده و در وودساید کالیفرنیا واقع گشته بود. استیو جابز به مدت ۱۰ سال پیاپی در وضعیتی بدون هیچ اسباب و اثاثیه در این خانه سکونت داشت.

به نقل از والتر ایزاکسون در سال ۲۰۰۴ میلادی استیو جابز با او تماس گرفته و پیشنهاد داد که زندگینامه اش را به رشته تحریر درآورد. در آغاز والتر ایزاکسون آن را نپذیرفته و در پاسخ گفته بود: «یک یا دو دهه دیگر که بازنشست شدید این کار را انجام خواهم داد.» ولی در نهایت با صحبت هایی که با جابز و همسرش انجام داده بود، آن را برعهده گرفت. او بیان کرده: «این زندگی‌نامه حاصل ۴۰ مصاحبه و گفتگو با جابز بود. این گفتگوها گاهی به شکل رسمی، گاهی با قدم‌زدن و گاهی نیز به صورت تلفنی بود. طی این دو سال او شدیداً با من صمیمی شد. در طول این مدت من با بیش از صد نفر از دوستان، خویشاوندان، رقبا و دشمنان او مصاحبه کردم.» پس از آنکه استیو جابز درگذشت، بنا بر این شد که این کتاب در تاریخی زودتر از زمان مقرر و در مورخ ۲۴ اکتبر سال ۲۰۱۱ انتشار یابد.‌

نگرش

استیو جابز اکثرا گیاه خوار و بسیار پایبند و پیرو بودا بوده است. شبکه BBC او را یک میلیاردر هیپی می خواند. در اصل بوی یک دانشجو با موهای بلند بود که از کالج انصراف داده و رویاهای دور و درازی در سر داشت در زندگی به شکل شهودی در پی رسیدن به ایده آل و حد نهایت بوده و معمولا از روشهای زورگویانه استفاده می کرد.

در گفتگویی که جابز با جان اسکالی مدیرعامل اسبق شرکت اپل داشته در خصوص کوتاه بودن عمر چنین گفته بود: «همهٔ ما زمان و فرصت کوتاهی روی زمین داریم. برای همین ما فقط فرصت داریم که یکی دو کار را به انجام برسانیم. هیچ‌کس نمی‌داند چه قدر زندگی می‌کند. من هم نمی‌دانم. اما احساس می‌کنم باید تا جوانی هست هرچه می‌توانم این فکرها را به انجام برسانم.» او در سال ۲۰۰۵ میلادی سخنرانی جالبی در دانشگاه استنفورد برگزار نمود که نگرش و دیدگاه او را در خصوص زندگی، مرگ و کوتاه بودن عمر به طور واضح نشان میدهد:

«همین که فکر می‌کنم به زودی می‌میرم، مهم‌ترین ابزاری است که کمکم می‌کند بهترین گزینه‌ها را انتخاب کنم.»

جابز در زندگی رژیم های متعدد غذایی همچون گیاهخواری و میوه خواری را در زندگی پیاده کرد. او در یکی از برنامه های غذایی میوه خواری حضور داشت که تصمیم گرفت نام اپل (سیب) را برای شرکتش انتخاب کند. چرا که از نظر او این اسم حس زندگی، طنز و آرامش را القا می کرد.

جابز در زمره مشتاقان و طرفداران پروپاقرص بیتلز قرار داشت و در گفتگویی نسبت به بیتلز بیان کرده بود:

من در انجام امور تجاری از بیتلز الگو می گیرم. چرا که آنها تیمی بودند که از رسیدن امواج ناخوشایند و منفی به یکدیگر جلوگیری کرده موجب برقراری توازن در یکدیگر می شدند. این امر موجب می‌شد تا کارایی گروهی در آن ها بسیار بیشتر از عملکرد تک تک افراد به طور جداگانه باشد. فعالیت ها و برنامه های عظیم در کار و تجارت تنها بر اساس راندمان گروهی به نتیجه رسیده و مهارتهای فردی نقش چندانی در آن ندارد.

مجدداً در سال ۲۰۱۰ نیز در خصوص بیتلز گفته بود: «ما بیتلز را دوست داریم و مفتخر و هیجان زده هستیم از این که ورود آن‌ها را به آی‌تیونز خوش‌آمد بگوییم. راه سخت و پرپیچ و خمی بود که به آن رسیدیم. از بیتلز و ای‌ام‌آی متشکر هستیم. هم‌اکنون رؤیایی را که از ۱۰ سال پیش و در زمان آغاز آی‌تیونز داشتیم، محقق شد.»

والتر ایزاکسون خاطره‌ای در خصوص جابز بیان کرده که به خاطر دارم در ساعتی از بعد از ظهر آفتابی در میان باغچه منزلش با هم نشسته بودیم و او در خصوص مرگ چیزهایی میگفت. در ابتدا در خصوص تجاربش در زمینه بودا و هند در ۴۰ سال گذشته جملاتی را مطرح کرد. او بیان داشت: «اعتقادم به خدا پنجاه پنجاه‌است. در بیشتر زندگی‌ام، احساس می‌کردم باید حیاتی بیشتر از آنچه در مقابل چشمان ماست وجود داشته‌باشد. من دوست دارم فکر کنم که بعد از مرگ چیزی باقی می‌ماند. این عجیب است که همهٔ تجربه و اندک خردمندی که کسب شده، از بین برود. واقعاً دلم می‌خواهد که بعد از مرگ چیزی باشد.» پس از این جمله او دقایق سکوت کرد و مجددا ادامه داد: «شاید مانند یک کلید روشن و خاموش. کلید را می‌زنی و رفته‌ای. شاید به خاطر همین است که دوست ندارم محصولات اپل کلید روشن و خاموش داشته باشند.»

در سال ۱۹۸۵ میلادی جابز مصاحبه ای انجام داده و در پاسخ به سوالی که پرسیده بودند «پول برای تو چه معنایی دارد؟» او جواب داد: «دوست ندارد بعد از مرگش حجم زیادی از اموال به فرزندانش برسد، چرا که باعث تباهی زندگی آن‌ها می‌شود.»

در جایی دیگر نیز در خصوص پدر و مادرش (پل و کلارا) چنین گفته بود: «نکاتی در زندگی من وجود دارد که من واقعاً از آن‌ها احساس شرمندگی می‌کنم. من خیلی مؤدب نبودم و احساسات آن‌ها را جریحه‌دار می‌کردم… من نمی‌خواستم کسی بداند که پدر و مادری دارم. می‌خواستم مثل یتیمی باشم که در قطارها در حومه شهر ولگردی کرده‌بود و به هیچ جا نرسیده‌بود، بی‌اصل و نسب، بدون پیوند و پیشینه.»

جابز در قسمت سوم از خطابه اش که در دانشگاه استنفورد داشت، در زمینه مرگ گفته بود: «هیچ‌کس دوست ندارد بمیرد. حتی کسانی که دوست دارند به بهشت بروند، دوست ندارند بمیرند تا به بهشت برسند. با این حال مرگ مقصد نهایی همهٔ ماست که کسی تاکنون نتوانسته از آن فرار کند.»

جابز پس از انجام مراسم بازگشایی آی‌تیونزاستور در زمینه جلوگیری از دانلود غیر قانونی آهنگ ها بیان کرده بود: از همان روزهای نخستین که در شرکت اپل حضور داشتم، متوجه شدم که تنها زمانی به رشد و ارتقا می رسیم که طرح و ایده های ذهنی را به مرحله عمل در آوریم. در صورتی که دیگران نرم افزار و برنامه های ما را کپی کرده و یا سرقت می کردند، عملاً ما کارمان را از دست می دادیم. چنانچه از آن مراقبت و نگهداری نمی شد، هیچ انگیزه و اشتیاقی در جهت تولید نرم افزار یا ایجاد محصولات جدید و به روز در ما باقی نمی ماند. در صورتی که حفظ حریم مالکیت بر محصولات از میان برداشته شود، شرکتهای مبتکر نیز نابود شده و یا هیچ وقت کاری را آغاز نمی کنند. ولی در این میان علت واضحی نیز هست. چرا که سرقت و دزدی رفتار اشتباهی است و با این عمل هم به دیگران ضربه میزنید و هم شخصیت و هویت خودتان را به زیر سوال می برید.

در خصوص سوالی که از جابز پرسیده بودند چرا برای خودرو اش پلاکی نمی‌گذارد؟ پاسخ داده بود: «چون بعضی اوقات مردم مرا دنبال می‌کنند و اگر پلاک داشته‌باشم آن‌ها می‌توانند محل زندگی‌ام را پیدا کنند. اما الان با وجود نقشه‌های گوگل این کار در حال منسوخ شدن است. پس در واقع حدس می‌زنم فقط به این دلیل است که نمی‌خواهم.» جابز توانسته بود به علت ضعفی که در قانون وسایط نقلیه کالیفرنیا وجود داشت، خودرو اش را بدون پلاک در خیابان سوار شده و استفاده نماید. طبق این قانون: «صاحب اتومبیل با یک برند جدید حداکثر به مدت ۶ ماه مجاز به استفاده از اتومبیل بدون پلاک می‌باشد.» در این میان جابز با استناد به این قانون قراردادی با شرکت اجاره اتومبیل فراری داشت که به مدت هر شش ماه بتواند اتومبیل مرسدس نقره ای SL55 AMG خودش را با مورد مشابه آن عوض کند. لذا با این ترفند او به راحتی اجازه داشت که اتومبیل را بدون پلاک در سطح شهر استفاده کند.

از نظر جابز برخی از مهارت هایش از جمله عشق و تمایل به ساده زیستن را برگرفته از تعالیم ذن قلمداد می کرد. فلسفه زیباشناسی را با کنار نهادن شاخ و برگ های زائد به راحتی در زندگی قابل اجرا می دانست لازم به ذکر است که تعالیم و آموزشهای زن نتوانست تا او را در زندگی به آسایش خاطر و متانت سوق دهد. چرا که در اغلب موارد مهر و محبتی در رفتارش مشاهده نمی شد. در اکثر انسانها یک معیار توازن و تعادلی مابین افکار و گفتار وجود دارد که شدت عواطف و احساسات خشن را در آن ها کاهش داده و به اعتدال برساند. ولی گویا جابز چنین قابلیتی نداشت. او بنا داشت به شدت رک و واضح سخن خود را بیان کند. معتقد بود: «لازمه کار من این است که وقتی چیزی بد است حقیقت را بگویم، نه این‌که از آن چشم‌پوشی کنم.» لذا او دارای منشی در حد اعلی جذاب، شهودگرا و برخی مواقع نادان جلوه می نمود. استیو جابز در جواب سوالی که از او پرسیده بودند «چرا گاهی اوقات اینقدر بدجنس هستی؟» گفته بود: «این من هستم، و نمی‌توان توقع داشت که کسی غیر از خودم باشم.»

زندگی حرفه‌ای

استیو جابز و مک بوک اپل

پایه‌گذاری شرکت رایانه‌ای اپل:

در سال ۱۹۷۶ درست زمانی که جابز ۲۱ سالگی و وازنیک ۲۵ سالگی را پشت سر می گذاشت، آن دو در کنار یکدیگر شرکت یارانه ای اپل را در محل پارکینگ منزل جابز پایه گذاری کردند. نخستین رایانه شخصی که جابز و وارنیک از آن رونمایی کرده و به بازار عرضه کردند، اپل I نامیده شد. در همان سال قیمت و ارزشی که بر روی این رایانه نهادند به مبلغ ۶۶۶ دلار و ۶۶ سنت بود. پس از آن این دو جوان خلاق رایانه اپل II را در سال ۱۹۷۷ تولید کردند.‌ در پی آن در سال ۱۹۸۰ شرکت اپل اقدام به عرضه اولیه سهامش در بازار بورس نموده و تبدیل به سهامی عام شد.‌ زمانی که اپل عمومی شد، سرمایه و مبلغ بیشتری از میزان عرضه اولیه سهام نسبت به زمانی که شرکت خودروسازی فورد در سال ۱۹۵۶ داشته، به دست آورد. با سرعت بی سابقه ای افرادی در حدود ۳۰۰ نفر را در تاریخ به ثروت رسانده و تبدیل به میلیونر نمود. بلافاصله شرکت اپل در همان سال رایانه اپل III را به بازار عرضه کرد، ولی به علت بالا بودن قیمت درج شده بر آن و همچنین مسائل و مشکلات سخت افزاری در بازار دچار شکست شد. متقارن با رشد و پیشرفت شرکت اپل مسئولان این شرکت برنامه وسیعی را برای جذب مدیران توانمند و کارا که قادر باشند تاثیر زیادی در مدیریت گسترش و عرضه اپل داشته باشند، انجام داد.‌ استیو جابز در سال ۱۹۸۳ جان اسکالی یکی از مدیران پپسی کولا را به جدال طلبید و او را قانع کرد که با سمت مدیر عاملی در اپل شروع به کار کند. جابز به او گفته بود: «می‌خواهی که باقی زندگی‌ات را به فروختن آب-شکر بگذرانی، یا می‌خواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟»

در ادامه در همان سال ۱۹۸۳ شرکت اپل رایانه بعدی خود را به نام اپل لیزا معرفی نموده و روانه بازار کرد. ولی با وجود برخورداری از واسط گرافیکی کاربر و موشواره در زمینه تجاری و فروش به شکست رسید. از علت های این شکست می توان به بالا بودن قیمت و همچنین سرعت پایین آن اشاره کرد.

ولی شرکت اپل از تلاش باز نابستاد. و در سال ۱۹۸۴ رایانه مکنتاش را رونمایی کرد. رایانه مکنتاش دارای پردازشگر موتورولا۶۸٬۰۰۰ با فرکانس کلاک ۷٫۸ مگاهرتز و مجهز به موشواره بود. پس از گذشت دو ماه از عرضه مکینتاش تنها تعداد ۵۰ هزار عدد از آن به فروش رفت که این امر اصلاً خوشایند نبود.‌ چرا که حافظه آن بسیار کم و ناچیز در حد ۱۲۸ کیلوبایت بوده و قرار داشتن یک فلاپی انجام فعالیت با آن را مشکل می کرد. رایانه مکنتاش درست مثل رایانه لیزا دارای واسطه گرافیکی بود، ولی نسبت به لیزا ضعیف تر بوده و از مزایایی همچون مالتی تسکینگ و حافظه ۱ مگابایت بهره مند نبود.

مایکل اسکات نخستین مدیرعامل شرکت اپل طی سال‌های ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۱ بوده است که در خصوص جابز چنین بیان می کند: «او همیشه بداخلاق و دمدمی‌مزاج بود. رفتارش در آتاری باعث شد تا او را به شیفت شب منتقل کنند، اما چنین چیزی در اپل امکان نداشت.» مایک کارکولا به عنوان اولین سرمایه دار عمده، سهام دار ارشد و دومین مدیر عامل اپل در مورد جابز گفته: «او به ویژه نسبت به برنامه‌نویسان جوان خشن بود. مسئلهٔ بهداشتی‌اش نیز مطرح بود. همچنان مخالف تمام شواهد بود و اعتقاد داشت که با توجه به رژیم‌های غذایی گیاهی‌اش نیازی به دئودورانت یا دوش مرتب ندارد. باید مودبانه او را پشت در می‌گذاشتیم و به او می‌گفتیم که برود دوش بگیرد. ما مجبور بودیم در جلسات به پاهای کثیفش نگاه کنیم. او کارهایی می‌کرد که برای همکارانش آزاردهنده و چندش‌آور بود.» با وجودی که استیو جابز از جمله شخصیت های مهم، هدایت کننده و رهبر عرفانی اپل بود، ولی افراد مخالف او بیان می‌کردند که جابز مدیری آشفته بوده که هر لحظه امکان تغییر نظرش وجود داشت.

استیو جابز و اسکالی در سال ۱۹۸۵ دچار اختلاف و جدال شدند اسکالی گفته بود: «تو برای اپل و هدایت آن مناسب نیستی.» اسکالی هم همه مدیران شرکت را به یاری طلبیده و درخواست کرده بود که میان او و جابز تنها یکی را انتخاب کنند و مدیران به اتفاق اکثریت آرا اسکالی را تعیین نمودند در پی این امر از سه مرد و فعالیت هایش در شرکت اپل کنار گذاشته شد. او در همان سال اقدام به تأسیس شرکت نکست نمود.

پایه‌گذاری شرکت رایانه‌ای نکست:

استیو جابز بعد از جدا شدن از شرکت اپل در سال ۱۹۸۵ با سرمایه ای در حدود ۷ میلیون دلار شرکت رایانه‌ای دیگری با عنوان نکست NEXT را تاسیس نمود. او موفق شد در سال ۱۹۸۹ میلادی کامپیوتر پر قدرتی به نام نکست کامپیوتر را تولید کند. با وجودی که شرکت این امکان را نداشت که نکست کامپیوتر را در تعداد و ارقام زیاد به فروش برساند، ولی این کامپیوتر از یک خصوصیت آشکار برخوردار بود. چرا که نخستین مرورگر وب بر روی آن تعبیه شده بود. نرم‌افزار نکست کامپیوتر به‌عنوان مبنای سیستم‌عامل مکینتاش‌های امروزی و آی‌فون می‌باشد. پس از آنکه شرکت نکست منابع مالی سرمایه گذاران را به باد فنا داده و دچار ضرر شد، تصمیم گرفت تولید کامپیوتر را کنار نهاده و در عوض آن بیشتر در زمینه گسترش و فروش سیستم عامل نکست استپ و گسترش تکنولوژی شئ‌گرا فعالیت نماید. در نظر داشته باشید که نکست استپ سیستم عاملی جهت نکست کامپیوتر تولید و به کار گرفته شده بود و سال ها پس از آن تبدیل به پلتفورم x86 شد.

استیو جابز به علت خلاقیت و تکنولوژی های نوین آزمایشی، اصولا تمایل داشت جهت جذب مشتری برای محصولات نکست در حیطه های دانشگاهی و علمی فعالیت نماید. از این گروه تولیدات می توان هسته ماک، تراشه پردازش سیگنال دیجیتال و درگاه اترنت توکار نام برد.

استیو جابز رایانه نکست‌کیوب را به عنوان یک کامپیوتر بین‌شخصی تولید نمود. او معتقد بود که این محصول اولین گام پس از تولید کامپیوتر شخصی می باشد.‌

گروه برنز لی موفق شد مرورگر وب جهان گستر را بر روی نکست کامپیوتر پیاده کرده و به اجرا درآورد. Info.cern.ch اولین آدرس وبگاه و وب‌سرور در جهان بود که بر روی نکست کامپیوتر در سرن اجرا شد. اولین آدرس صفحهٔ وب http://info.cern.ch/hypertext/WWW/TheProject.html بوده که در خصوص برنامه www توضیحاتی را به تفصیل بیان کرده بود که همه بازدیدکنندگان قادر بودند هایپر تکست و همه جزئیات فنی را برای آنکه صفحات وب را ایجاد کرده، یاد گرفته و از روش چگونگی جستجوی اطلاعات در وب شناخت پیدا کنند.

سرانجام در تاریخ ۲۰ دسامبر سال ۱۹۹۶ شرکت اپل تصمیم گرفت شرکت نکست را به ارزش ۴۲۹ میلیون دلار خریداری نماید. در این فرایند استیو جابز دوباره به شرکت اپل برگشت.

پیکسار و دیزنی:

در سال ۱۹۸۶ استیو جابز یک تیم گرافیکی که متشکل از گروهی متخصصان بخش گرافیک لوکاس فیلم بودند، به قیمت ۱۰ میلیون دلار خریداری نمود و آن را پیکسار نام نهاد. البته ۵ میلیون آن را مستقیما در آن شرکت سرمایه گذاری نمود. لازم به ذکر است که لوکاس فیلم عموما در حوزه انیمیشن و پویانمایی رایانه ای محصول ارایه می کند. در آن زمان یعنی از سال ۱۹۷۹ ادوین متمول که عنوان نایب رئیس بخش گرافیکی لوکاس فیلم بوده و البته از بنیانگذاران و مسئولین فنی پیکسار گردید. در پی آن تعداد ۴۴ نفر در تیم پیکسار مشغول به کار شدند.

از جمله آثار و محصولات شرکت لوکاس فیلم که طرفداران زیادی نه تنها در گروه سنی کودک و نوجوان بلکه بزرگسال نیز در سطح جهان به خود اختصاص داده، می توان به داستان اسباب‌بازی (۱۹۹۵)، زندگی یک حشره (۱۹۹۸)، داستان اسباب‌بازی ۲ (۱۹۹۹)، شرکت هیولاها (۲۰۰۱)، در جستجوی نمو (۲۰۰۳) و شگفت‌انگیزان (۲۰۰۴) را ساخته‌است که همهٔ آن‌ها برندهٔ جوایزی بوده‌اند. فیلم‌های بعدی ساخته شده در این شرکت ماشین‌ها (۲۰۰۶)، راتاتویی (۲۰۰۷)، وال-ئی (۲۰۰۸)، بالا (۲۰۰۹)، داستان اسباب‌بازی ۳ (۲۰۱۰) اشاره کرد. لازم به ذکر است که تعدادی از آنها همچون در جستجوی نمو، شگفت‌انگیزان، راتاتویی، وال-ئی، بالا و داستان اسباب‌بازی ۳ موفق شدند که جایزه بهترین فیلم پویانمایی را از آکادمی اسکار کسب نمایند.

پس از آن شرکت والت دیزنی در ژانویه سال ۲۰۰۶ مطرح کرد که با قراردادی بالغ بر ۷.۴ میلیارد دلار اقدام به خرید پیکسل نموده است که در پی آن و با قطعی شدن این معامله استیو جابز در راس سهامداران والت دیزنی با بیشترین سهام قرار گرفت و عضو هیئت مدیره والت دیزنی گردید. در طی این فرایند جابز با داشتن ۷ درصد از سهام و پس از او مایکل ایسنر که در سالهای ۱۹۸۴ تا ۲۰۰۵ مسئولیت مدیرعاملی والت دیزنی را برعهده داشت و میزان سهم اش ۱.۷ درصد و در پی او روی ابی دیزنی از اعضای خانواده دیزنی که در سال ۱۹۳۰ متولد گشته و سال ۲۰۰۹ درگذشت و سومین رتبه از سهم والت دیزنی به میزان یک درصد را در اختیار داشت، با بیشترین سهم در رأس قرار گرفت.

بازگشت به اپل:

شرکت اپل در تاریخ بیستم دسامبر سال ۱۹۹۶ شرکت نکست را به ارزش ۴۲۹ میلیون دلار خریداری نمود.‌ پس از انجام این معامله استیو جابز دوباره به شرکت اپل برگشت. با کنار گذاشته شدن جیل آملیو در ژوئیه سال ۱۹۹۷ جابز رسماً در جایگاه مدیرعامل اپل قرار گرفت. او قصد نداشت که این سمت را به شکل دائمی در اختیار گیرد. لذا در طی تغییر و تحولاتی که در همان ماه در شرکت اپل رخ داد، اکثریت اعضای هیئت مدیره برکنار شده و اشخاص جدیدی روی کار آمدند. در اولین جلسه اعضای جدید هیئت مدیره، جابز به عنوان «مدیرعامل موقت» تعیین شد. پس از آن جابز سیاست جدیدی را برای رسیدن به سود بازدهی بیشتر اتخاذ نمود و برای این کار در ماه مارس سال ۱۹۹۸ سریعاً برخی از پلن های کاری همچون نیوتن، سایبر داگ و اپن داک را متوقف نمود. پس از آنکه شرکت اپل نکست را خریداری نمود، فناوری نکست در جهت تولیدات اپل هدایت شد. این فناوری به عنوان پایه و اساس گسترش سیستم عامل مک اواس ده، فروشگاه اپل و فروشگاه آی‌تیونز اختصاص داده شد. در عین حال آی مک از جمله تولیداتی بود که استیو جابز پس از بازگشتش به شرکت اپل آن را گسترش داد. این رویکرد نشان دهنده تصریح و استوارسازی شرکت اپل در جهت طراحی بوده است.

پس از آن استیو جابز در ورلد اکسپو سال ۲۰۰۰ میلادی به مدت دو سال و نیم مستمرا برای رشد و ارتقاء اپل تلاش کرده بود، کلمه «موقت» را از سمت خود کنار زده و به عنوان مدیرعامل دائم اپل گردید. در سال های پس از آن تحولات و محصولات ارزشمندی به بازار عرضه شد که می توان به رونمایی از آی‌پاد در سال ۲۰۰۱، ارائه آی‌تیونزاستور در سال ۲۰۰۳، معرفی آی‌فون در سال ۲۰۰۷ و آی‌پد در سال ۲۰۱۰ اشاره کرد.

از تکه کلام هایی که جابز در محافل و گفتگو های مختلف به طور مکرر از آن استفاده می کرد جمله معروف Real Artists Ship به معنای (هنرمند واقعی ارسال می کند) بوده است. قصد و نیت جابز از بیان این جمله چنین بوده است که ارائه یک تولید و محصول درست به اندازه مزایا و خصوصیات ویژه آن قابل اهمیت می باشد.

استیو جابز تصمیم گرفته بود از سال ۱۹۹۷ تا زمان درگذشتش فقط با درآمد یک دلار در سال در جایگاه مدیرعاملی اپل فعالیت نماید و طی این سالها هیچ پاداش و مزایای نیز دریافت نکرد.‌این امر سبب شد که استیو جابز به عنوان «کم درآمد ترین مدیر ارشد عملیاتی» در کتاب رکوردهای نهایی گینس درج شود. در طی این دوران مواقعی هم بوده که از تلاش‌های او با هدایای گرانبها و ویژه تقدیر و تشکر می شد که می توان از جت تجاری ۹۰ میلیون دلاری گلف‌استریم و پرداخت مخارج سفر او نام برد که در سال ۲۰۱۰ به میزان ۲۴۸ هزار دلار گردید.

جابز در جامعه به علت شگرد و مهارت های فوق العاده و ویژه اش در زمینه فروش و برخورداری از حداکثر خشنودی مصرف کنندگان در کنار تقدیرات بسیار، مورد انتقاد نیز قرار می گرفت. حتی عده‌ای این قابلیت ها را به عنوان زمینه ای برای تغییر و دگرگون سازی واقعیت تلقی می‌کردند که این شرایط علی الخصوص در هنگام خطابه های او در مک‌ورلد – آی‌ورلد که با عنوان «استیو نت» مطرح می سد، کاملا آشکار است.

در سال ۲۰۰۵ که مدافعین محیط زیست انتقاداتی در زمینه دستورالعمل های ناقص و ضعیف شرکت اپل در جهت بازیافت زباله های الکتریکی مطرح کرده بودند استیو جابز در همایش سالانه اپل که در آوریل همان سال در محل کوپرتینو برپا داشته شد، جوابی سریع و خشن به آنها ارائه داد. در این گردهمایی هنگامی که شخصی از نمایندگان برنامه های سرمایه گذاری مسئولانه اجتماعی از جابز سوال کرده بود که به چه علت طرح و برنامه های شرکت اپل در زمینه بازیافت زباله های الکترونیکی موفق نشده هنوز به سطح و درجه فعالیت شرکت‌های دیگر رایانه‌ای همچون دل و اچ پی خود را برساند؟ جابز با «مزخرف» خواندن این انتقادات مدافعین محیط زیست، آن نماینده را از دور خارج کرد. در عین حال با گذشته تنها چند هفته از این جریان شرکت اپل تصمیم گرفت آی پد های خراب که لازم است بازیافت شوند را بدون دریافت هیچ هزینه ای از طریق فروشگاه های خرده فروشی دریافت کند. در این میان انجمن فعالی از حوزه بازیافت زباله های الکترونیکی با عنوان Computer TakeBack Campaign که شهرت زیادی داشت، نسبت به این برنامه شرکت اپل واکنش نشان داده و بر فراز اجرای مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشگاه استنفورد که استیو جابز نقش سخنران بازگشایی آن را عهده دار بود، در حالیکه به یک هواپیمای در حال پرواز پرچمی نصب کرده و بر روی آن نوشته بودند: «استیو! بازیگر کوچکی نباش. همهٔ زباله‌های الکترونیکی را بازیافت کن!» خودنمایی می کردند.

تبلیغات:

در سال ۱۹۹۷ جابز تصمیم گرفت از سه آژانس تبلیغاتی کارآمد جهت نمایش عقیده و نظرات نوین تبلیغاتی دعوت نماید. در این میان لی کلاو که در حال حاضر ریاست واحد نوآوری شرکت چیات‌دی را عهده دار است، در آن زمان یکی از آنها بوده و شعار «متفاوت فکر کنید» را به جابز پیشنهاد داد.

البته خود استیو جابز نیز در این تبلیغات مستقیماً نقش داشته و جملاتی را ارائه داده است. همچون: «آن‌ها نسل بشر را رو به جلو پیش می‌برند»

محتوای به اختصار در آمده این تبلیغ چنین بوده است:

«به افتخار دیوانه‌ها، سرکش‌ها و دردسرسازان. کسانی که دنیا را جور دیگری می‌بینند. ممکن است بعضی‌ها آن‌ها را دیوانه پندارند، ولی به چشم ما نابغه‌اند. چون دنیا را همان‌هایی تغییر می‌دهند که آنقدر دیوانه‌اند که فکر می‌کنند از پس این کار بر می‌آیند.»

پس از آنکه این تبلیغ در جوامع عمومی به نمایش درآمد، استیو جابز در محل مک‌ورلد – آی‌ورلد همان سال طی سخنرانی بیان کرد:

«اپل برای کسانی است که دید وسیعی دارند و فقط نوک انگشتانشان را نمی‌بینند و می‌خواهند از کامپیوتر استفاده کنند تا به کمک آن دنیا را تغییر دهند»

نوآوری‌ها

استیو جابز در ۳۲۳ حق ثبت اختراع شرکت اپل شرکت کرده است. تعدادی از این پتنت‌ها از حوزه رایانه های رومیزی، آی‌پاد، لپ‌تاپ‌ها، سیستم عامل مکنتاش، مانیتور و کیس و کیبورد و یا حتی پلکان‌هایی از جنس شیشه‌ که در فروشگاه‌های اپل قرار دارند، شامل می شدند.

از نخستین تولیداتی که استیو جابز و جاناتان آیو در کنار هم آن را طراحی نموده و تبدیل به یک دستاورد عظیم شد، آیمک بوده است. در حقیقت آن یک رایانه رومیزی بود که جهت استفاده خانگی در سال ۱۹۹۸ به بازار ارائه شد. جابز معتقد بود که این تولید لازم است تا شرایط یک محصول کامل را دارا باشد. اجزای این محصول شامل کیس، صفحه کلید و ماوس بود که این قابلیت را داشت که دقیقا پس از خارج کردن از جعبه روشن کرده و به استفاده برسد.

در اوت سال ۱۹۹۸ این رایانه به ارزش ۱٫۲۹۹ دلار به بازار ارائه شد و طی مدت زمان ۶ هفته اول تعداد ۲۷۸ هزار از این دستگاه فروخته شد. به طوری که در لیست و تاریخچه فروش محصولات اپل این تولید در رده نخست بیشترین سرعت فروش را به خود اختصاص داد. نکته حائز اهمیت این بود که در حدود ۳۲ درصد از خریداران کسانی بودند که برای بار نخست رایانه خریداری کرده و ۱۲ درصد مابقی در سال های پیشین از ویندوز مایکروسافت بهره برداری داشته اند.

استیو جابز در نظر گرفت در سال ۲۰۰۰ میلادی یک دستگاه پخش کننده موزیک قابل حمل طراحی نماید. استیو شخصا از دوست داران و حامیان موسیقی بوده و نسبت به این برنامه اشتیاق زیادی داشت. قصد و نیت اصلی جابز از این برنامه راحتی استفاده برای کاربران بوده است. او سعی کرد با استفاده از این روش میزان دسترسی راحت این دستگاه را مورد سنجش قرار دهد: برای پیدا کردن موسیقی مورد نظر آیا این قابلیت بود که تنها با سه کلیک آن را پخش و به اجرا درآورد.

تونی فادل در این موضوع گفته بود: «زمان‌هایی بود که ما دربارهٔ مشکل رابط کاربری به مغز خود فشار آورده بودیم و فکر می‌کردیم همهٔ گزینه‌ها را در نظر گرفته‌ایم، و او می‌گفت: آیا به این فکر کرده‌اید؟ او مشکل یا رویکرد را مجدداً تعریف می‌کرد و مشکل کوچک ما برطرف می‌شد.» پس از آن اپل اعلام کرد که تا اکتبر سال ۲۰۱۱ میلادی به تعداد ۳۰۰ میلیون آی پاد در سراسر دنیا به فروش رسانده است. در اصل آی پاد دستگاهی بود که اپل توانست به واسطه آن از یک شرکت تولید کننده رایانه تبدیل به مهم ترین و با ارزش ترین شرکت جهان گردد.

استیو جابز در محل مک ورلد ژانویه ۲۰۰۷ میلادی محصول آی فون را به جهانیان رونمایی کرد. او گفته بود: «امروز ما قصد داریم سه نوع محصول انقلابی از این دسته را معرفی کنیم.»

اولین قطعه آی پاد محصولی بود که مجهز به صفحه نمایش گسترده و کنترل های لمسی بودند.

وسیله دوم آن یک دستگاه تلفن همراه بود که با ورودش تحولی در جهان به پا کرد.

مورد سوم وسیله ای برای ارتباطات در سطح اینترنت قابل استفاده بود.

در نظر داشته باشید که هر کدام از آنها ابزار جداگانه ای نیستند. بلکه قطعاتی برای یک دستگاه است که ما آن را آیفون نام نهادیم.

ارائه محصول آی فون به بازار دوستداران استیو جابز و شرکت اپل را بسیار خرسند نمود.

بدین ترتیب شرکت اپل موفق شد تا پایان سال ۲۰۱۰ به تعداد ۹۰ میلیون دستگاه آی فون را به فروش رسانده و بیش از نیمی از همه سود و منفعت تولید شده در بازار تلفن همراه را به خود اختصاص دهد.

آی پد:

در سال ۲۰۰۷ شرکت اپل تصمیم گرفت به طور جدی به طرح تبلت با نظریه جابز بپردازد. در یکی از نشست های تبادل نظر گروه اجرایی آیو چنین سوالی کرده بود: «چرا دستگاه‌ها باید صفحه‌کلید داشته‌باشند که به صفحه لولا شود؟ این طرح گران‌قیمت و ضخیم است.» و در ادامه بیان کرد: «می‌توانیم با استفاده از یک رابط چندلمسی، صفحه‌کلید را روی صفحه تعبیه کنیم.» استیو جابز کاملاً با این موضوع هم نظر بود. در وهله نخست جابز تصمیم داشت از چیپ اتم که اینتل در حال تولید آن بود، در آی پد به کار بگیرد، ولی سرانجام به این نتیجه رسیدند که پردازنده ای مبنی بر معماری ARM در آی پد کار گذاشته شود.

زمانی که شرکت اپل محصول آی پد را روانه بازار کرد، موفق شد در زمانی کوتاه تر از یک ماه تعداد یک میلیون آی پد را به فروش رساند که در مقایسه با آی فون دو برابر زود تر بود. این روند ادامه داشت به طوری که تا ماه مارس سال ۲۰۱۱ یعنی تنها با گذشت ۹ ماه از ارائه این محصول، تعداد ۱۵ میلیون آی پد در بازار فروخته شده بود. بر اساس مقیاس بازار، فروش این محصول ازجمله رکوردهای ارائه یک وسیله مصرفی در تاریخ جهان به حساب می‌آمد.

اپل استور:

استیو جابز بسیار نسبت به آن که قادر نباشد بر سلیقه و تجربه مشتری موثر واقع شود، بیمناک بود.‌ اما در طی این جریان با مسئله‌ای روبرو شد. چرا که ابعادی از روند کار وجود داشت که جابز قادر نبود آن را تحت تسلط و مدیریت خود درآورد: «تجربه خرید یک محصول اپل از یک فروشگاه.» بسیاری از فروشگاه هایی که محصولات اپل را به مردم می فروختند، این مهارت و حتی رغبت آن را نداشتند که کارایی و مزیت محصولات اپل را به مصرف کننده توضیح دهند. به گفته جابز: «تنها چیزی که برای فروشنده اهمیت داشت، ۵۰ درصد پورسانت بود.» مابقی رایانه ها در فروشگاه اکثراً هیچ نام و برند تجاری بر روی خود نداشتند ولی تولیدات شرکت اپل با خصوصیات مبتکرانه و همچنین ارزش زیادی به بازار ارائه می شد. جابز به شدت از این شرایط ناراحت بود که تولیدات شرکت اپل در کنار محصولات کامپک و دل در فروشگاه قرار داشته و یک فروشنده نابلد مزایا و خصوصیات هر کدام را برای خریدار توضیح دهد. جابز معتقد بود: «سرمان کلاه رفته‌بود، مگر این‌که راهی برای رساندن پیام‌مان به مشتری پیدا می‌کردیم.»

در پی این تصمیم با گذشت ۱۰ سال از گشایش نخستین فروشگاه اپل، شرکت ۳۲۶ فروشگاه جدید نیز جهت محصولاتش بازگشایی نمود. میزان میانگین درآمد سالیانه هر کدام از این فروشگاهها بالغ بر ۳۴ میلیون دلار و مبلغ کل فروش خالص آنها در سال ۲۰۱۰ بالغ بر ۹.۸ میلیارد دلار بود. ولی ارزش و جایگاه فروشگاه ها بسیار گسترده تر از این ارقام بود، به طوری که آنها قادر بودند مستقیماً ۱۵% تمامی درآمد شرکت اپل را آماده کنند.

آی‌تیونز استور:

در آغاز سال ۲۰۰۲ شرکت اپل با یک مشکل اساسی رو به رو شد. ارتباط یکپارچه بین آی‌پاد، نرم‌افزار آی‌تیونز و رایانه، مدیریت موسیقی‌ها را آسان می‌کرد، ولی جهت اضافه کردن یک آهنگ جدید این برنامه ها کافی نبودند، چون لازم بود از این فضا خارج شده ایا با خرید یک سی دی آن را به لیست اضافه کرده و یا اینکه از طریق صفحات وب به طور آنلاین اقدام به دانلود آهنگ ها می کردند. البته حالت دوم احتمالاً به سایت های نامتعارف و غیر مجازی که فایل ها و آهنگ ها را تکثیر کرده و به طور غیرمجاز ارائه می دادند، ختم می شد. لذا جابز در پی یافتن راه حلی بهتر از این دو مورد بود که مشتری بتواند به راحتی، با اطمینان و به طور قانونی آهنگ مد نظر را دریافت کند. مقارن با این شرایط دست‌اندرکاران موسیقی نیز با یک مشکل جدیدی مواجه شدند که مربوط به تکثیر و کپی غیرقانونی همچون نپستر، ناتلا، گروکستر و کازا بود که مردم می توانستند بدون پرداخت هیچ مبلغی آهنگ های دلخواه را تهیه نمایند. در اثر آن درآمد قانونی فروش سی دی ها در سال ۲۰۰۲ به میزان ۹ درصد سقوط کرده و ضرر و زیان زیادی را به تولیدکنندگان موسیقی وارد آورد.

این امر مسئولیتی متوجه استیو جابز نمی کرد او می توانست بدون در نظر گرفتن این شرایط آی پاد های بیشتر و مهم تری را به بازار عرضه کرده و مردم از طریق آن می توانستند موسیقی های دلخواه را از طرق نامتعارف و غیرمجاز کپی کنند. ولی چان استیو قلبم از حامیان صنعت موسیقی و دوست دار دست اندرکاران آن بود، این جریان که آن را سرقت تولیدات مبتکرانه نام نهاده بود، او را ناراحت می کرد. لذا جابز تصمیم گرفت فروشگاه آی تیونز را ساخته و پنج شرکت پرطرفدار و رده اول ضبط موسیقی را ترغیب کند که نسخه‌های دیجیتالی آهنگ هایشان را در آن محل به مشتریان عرضه کنند. لذا جابز توصیه کرد آهنگ های دیجیتالی به ارزش ۹۹ سنت به فروش برسند. این جریان سبب خریدی در نهایت سهولت و سرعت بود. فروشگاه آی تیونز تا ماه فوریه سال ۲۰۰۶ در حدود یک میلیارد آهنگ به مشتریان فروخت.

در حقیقت استیو جابز با ارائه فروشگاه آی تیونز توانست نقش بسزایی در رهایی صنعت موسیقی از کپی و تکثیر غیر مجاز داشته باشد.

کناره‌گیری:

سرانجام استیو جابز در ماه اوت سال ۲۰۱۱ از جایگاه مدیرعاملی شرکت اپل استعفا داد. پس از او تیم کوک از مدیران عالی رتبه اپل این عنوان را عهده دار شد و جابز در سمت ریاست هیئت مدیره قرار گرفت. در پی خبر استعفای جابز ارزش سهام شرکت اپل تنها به فاصله چند ساعت به اندازه ۵ درصد تنزل نمود.

دارایی

استیو جابز تا پایان عمر صاحب ۵٫۵ میلیون سهام شرکت اپل بالغ بر ۲.۱ میلیارد دلار و ۱۳۸ میلیون سهام دیزنی به ارزش ۴.۴ میلیارد دلار بود. مجله اقتصادی فوربز در آمریکا در ماه مارس سال ۲۰۱۱ ثروت و دارایی جابز را به میزان ۸٫۳ میلیارد دلار و تا قبل از فوتش یعنی سپتامبر سال ۲۰۱۱ به ارزش ۷ میلیارد دلار تخمین زده بود و او را به عنوان سی و چهارمین شخص ثروتمند آمریکا مطرح کرد.

بر این اساس می‌توان گفت جابز در سن ۵۶ سالگی متقارن با سال ۲۰۱۱ میلادی دارای ۱۰.۲ میلیارد دلار دارایی خالص بود. چرا که او در عین حال که مدیریت شرکت درآمدزایی اپل را بر عهده داشت، سهم عمده‌ای از شرکت پویا نمایی پیکسار را نیز به خود اختصاص داده بود.

استیو جابز و همسرش

همه دارایی استیو جابز پس از مرگش به همسرش ارث رسید. از این دارایی می توان به دو جت اختصاصی، چهار خانه ویلایی و سهامداری شرکت دیزنی و اپل اشاره کرد.

با وجودی که ثروت خالص استیو جابز عمدتا به واسطه شرکت اپل کسب شد، ولی در این میان سهم زیادی در مشارکت در سهام و املاک بر عهده داشت. جابز کاملاً واقف بود که برخورداری از سهام برای تعیین ارزش خالص تا چه حد با اهمیت می باشد.

حقوق و مزایای استیو جابز:

همانطور که قبلاً اشاره شد درآمد سالیانه استیو جابز از شرکت اپل به شکل نمایشی فقط یک دلار در سال بوده است. از این رو نام جابز در کتاب رکورد های گینس به عنوان مدیر اجرایی که کمترین حقوق سالانه را داشته است به ثبت رسید.

ولی لازم به ذکر است که جابز پاداش‌های ارزشمندی از هیئت مدیره دریافت می‌کرد که تاوان حقوق اندکش را می کرد. برای نمونه می توان به دریافت یک جت ۴۶ میلیون دلاری در سال ۱۹۹۹ اشاره کرد و پس از آن طی سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲ او تعداد ۳۰ میلیون سهم با کارکرد محدود هدیه گرفت.

ممکن است این تصمیم دریافت حقوق نمایشی مسئله مبهم و غیر قابل هضمی باشد. ولی احتمالاً علت اصلی آن ترفندی جهت یک فرار مالیاتی هوشمندانه بوده است. چرا که بر اساس قوانین مالیاتی کشور آمریکا حقوق سالیانه شامل ۳۵ درصد مالیات می شود، ولی زمانی که به «سود سرمایه ای» که جابز توانست آن را از روش بالا بردن قیمت سهام هایش کسب کند، فقط ۱۵ درصد مالیات برایش تعیین می شد.

در این میان توانمندی های جابز در جذب مشتری و خطابه هایی که او به شکل کاملاً هیجان انگیز و تحریک کننده به آن مبادرت می نمود، از جانب برخی از افراد ستایش شده و گروهی دیگر آن را نقد می کردند.

استیو جابز در سال ۲۰۰۷ بسیار مایل بود که ال گور معاون ریاست جمهوری آمریکا را در دوره بیل کلینتون نسبت به کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری ترغیب و تشویق نماید و تلاش بسیاری نیز برای آن انجام داد، ولی موفق نشد.

جابز سال ۲۰۰۸ میلادی را با مجله مک ورلد آغاز کرد.

روش مدیریت

استیو جابز دارای شخصیتی جاه طلب و سلطه جو بود. در ژانویه سال ۲۰۰۷ او در حین سخنرانی خود در محل مک‌ورلد – آی‌ورلد جملاتی به نقل از وین گرتسکی از بازیکنان اسبق کانادایی در تیم هاکی روی یخ و مشهور به بزرگترین بازیکن هاکی در همه زمانها چنین گفته بود: این جمله متعلق به وین گرتزکی است که من قلبا آن را دوست داشته و به آن اعتقاد دارم. «موقع هاکی، من ترجیح می‌دهم ببینم توپ (هاکی پاک) کجا خواهد رفت و بر این اساس حرکاتم را تنظیم می‌کنم، به‌جای اینکه کورکورانه دنبال توپ حرکت‌کنم.» و ما همیشه سعی می‌کنیم تا این را در اپل اجرا کنیم.

در مجله فورچون در مورد استیو جابز چنین نوشته شده بود: «استیو یکی از پیشتازان خودبینی در درهٔ سیلیکون است.» تفسیر و تلفیق زیادی در خصوص رفتار و شخصیت مصری و پرخاشگری او بیان شده است. توضیحاتی در خصوص منش، شخصیت، رفتار و اخلاقیات استیو در کتاب هایی همچون «قلمرو کوچک» نوشته مایک موریتز (از انگشت شمار زندگی نامه های دارای مجوز جابز)، «اسطوره: استیو جابز» نوشته جفری یانگ و ویلیام سیمون و در «بازگشت مجدد» اثر آلن دویستچمن وجود دارد. به نظر فورچون استیو جابز در حقیقت یکی از هفت رئیس بد خلق و نابهنجار است. دنل لوین از شرکای استیو، در خصوص هنگام ثبت شرکت نکست گفت: «موفقیت‌های بزرگ برای ما غیرقابل باور بود… اما ضعف‌ها غیرقابل تصور بود.»

استیو جابز در سال ۲۰۰۵ کلیه کتابهای انتشار یافته از جان وایلی و پسران را در فروشگاه‌های اپل قدغن و بایکوت نمود و این در واکنش به چاپ غیرقانونی زندگینامه اش در کتابی با عنوان (اسطوره: استیو جابز) توسط آنها بود. از جمله پویانما هایی که در شرکت والت دیزنی مشغول به کار بود فلوید نورمن بوده که در خصوص جابز چنین گفته است: «جابز در پیکسار سیاست عدم مداخله را در پیش گرفته‌بود و هرگز در امور مربوط به فیلم‌سازها دخالت نمی‌کرد. او آنقدر باهوش بود که برخلاف بیشتر مدیران رده‌بالا، مزاحم هنرمندان نمی‌شد.»

با وجودی که در ابتدا قیمت بازار شرکت اپل به میزان یک بیستم مایکروسافت برآورد شده بود، ولی به علت مفید بودن سیاست های استیو جابز در ماه مه سال ۲۰۰۰ ارزش اپل افزایش یافت. اپل سال ها بعد در ماه می سال ۲۰۱۰ در جایگاه مهم ترین شرکت فناوری جهان از مایکروسافت گوی سبقت را ربوده و در سپتامبر ۲۰۱۱ به میزان ۷۰ درصد از مایکروسافت گرانبها تر بود.

در سال ۲۰۰۰ جابز سعی داشت لینوس توروالدز را به کار در اپل ترغیب نماید. از این رو او را به یکی از دفاتر اپل در کوپرتینو فراخوانده و دیدار و ملاقاتی با او داشت در این جلسه به او گفته بود تا توسعه لینوکس را کنار نهاده و به اپل بپیوندد. ولی این امر هرگز انجام نپذیرفت، چراکه توروالدز از پذیرش پیشنهاد جابز امتناع کرد.

در سال ۲۰۰۷ پس از آنکه آیفون به بازار عرضه شد، استیوجابز به شرکت گوگل هشدار داد در صورتی که به گسترش اندروید ادامه داده و در آن از خصوصیات و مزیت های آیفون همچون لمس چندگانه به کار بگیرد، رسما در مراجع قضایی شکواییه خود را از آن شرکت ارائه می دهد. در وهله نخست شرکت گوگل از انجام کپی برداری به هر شکلی اجتناب می کرد ولی در سال ۲۰۱۰ اچ‌تی‌سی یک گجت مبتنی بر اندروید را تولید و به بازار ارائه کرد چه خصوصیاتی همچون لمس چندگانه و همچنین چند مزیت دیگر نیز از روی آیفون کپی شده بود. در پی آن جابز رسماً بیانیه بر علیه شعار رسمی گوگل (شیطان صفت نباشید) منتشر کرد و قید کرد که «این شعار چرندیات است.» جابز تاکید کرد که: «من تا آخرین نفس و تا آخرین پنی از درآمد ۴۰ میلیاردی اپل را برای احقاق این حق صرف می‌کنم. این محصول دزدی است. جدای از مقولهٔ جستجو، سایر محصولات گوگل همگی افتضاح هستند.»

لازم به ذکر است که استیو جابز طی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ جزو اعضای هیئت مدیره شرکت گپ بود.‌

رابطهٔ جابز با سیلیکون‌ولی

ارتباط جابز و بیت بسیار غامض و مبهم بود به بیان بیل گیتس و جابز در حدود نصف از سراسر عمرشان را به عنوان هم حرفه، حریف و رفیق یکدیگر بوده‌اند. درست زمان هایی که در اغلب موارد آنها به عنوان هماورد و حریف یکدیگر بوده و همدیگر را به جدال می طلبیدند در خیلی از مواقع نیز با یکدیگر شراکت داشته اند. استیو جابز در سخنانی در خصوص گیتس گفته بود: بیل اصولاً قوهٔ تصور خوبی ندارد و هرگز چیزی را اختراع نکرده‌است. فکر می‌کنم او بیشتر در امور بشردوستانه راحت است تا در تکنولوژی. او به شکل بی‌شرمانه‌ای ایده‌های دیگران را می‌دزدد.» بیل گیتس هم در مورد جابز چنین گفته بود: «راه‌های بیشتری برای نگاه کردن به این موضوع وجود دارد. به نظر من، موضوع بیشتر مانند این است که ما هردویمان همسایهٔ ثروتمندی به نام زیراکس داشتیم. من شیشهٔ خانه او را شکستم تا تلویزیونش را بدزدم ولی متوجه شدم تو زودتر آن را دزدیده‌ای.»

جابز اغلب در گویش و گفتار با مایکل دل مدیر عامل شرکت دل بحث و جدل داشت. این مشاجرات درست از هنگامی شروع شد که جابز نسبت به ساخت «جعبه های قهوه ای بدون نوآوری» از شرکت دل نقد و انتقاداتی بیان کرد. در یک جلسه گارتنر در اکتبر ۱۹۹۷ زمانی که از مایکل سوال شد، چنانچه در زمانی که شرکت رایانه‌ای اپل سر و سامان خوب و مناسبی نداشت، شما در جایگاه جابز به عنوان مدیرعامل حضور داشتید، چه اقداماتی انجام میدادید؟ او گفته بود: «در شرکت را می‌بستم و پول سهام‌داران را پس می‌دادم.» پس از آنکه در سال ۲۰۰۶ شرکت اپل موفق شد سهم زیادی از بازار را از شرکت دل گرفته و به خود اختصاص دهد، جابز به همه کارکنان شرکت اپل ایمیل ارسال کرده و در آن بیان داشت: شرایط نشان می‌دهد که مایکل دل به هیچ وجه غیب گویی کار درستی نیست. چراکه بر اساس شواهد فعلی بازار بورس میزان ارزش سهام اپل از شرکت دل بسیار فراتر است. البته می‌دانیم که ارزش سهام نوسان داشته و کاهش و افزایش دارد و این احتمال هست که تغییراتی داشته باشد. ولی من احساس کردم که لازم بود این مطلب به اطلاع همگان برسد. استیو

جابز مستمرا این تصور را داشت که سه نفر نسبت به او و اصول شرکت اپل بدعهدی نموده و خیانت میکنند. آنها اریک اشمیت (که طی گسترش و تجهیز آی‌فون و آی‌پد، مدیرعامل گوگل و عضو هیئت مدیرهٔ اپل بوده) و لری پیج و سرگئی برین (از بنیان گذاران گوگل بوده و جابز را آموزگار خود می نامیدند) این زنا گومان زمانی اوج گرفت که رابط کاربری اندروید خصوصیات بیشتر و افزون تری را از آی‌اواس برگرفته بودند.

از نقطه نظر جابز شرکت اچ پی برای مدت‌های مدید سمبلی از سیلیکون ولی بوده است. هنگامی که برخی افراد نسبت به موفقیت آی پد در برابر اچ پی اظهار خرسندی و نشاط کرده بودند، جابز با چهره و لحنی غمگین گفته بود: «هیولت و پاکارد یک شرکت بزرگ ساختند، آن‌ها احساس می‌کردند شرکت را به افراد توانمندی سپرده‌اند. اما اچ‌پی هم‌اکنون تجزیه و نابود شده‌است. غم‌انگیز است.»

جابز صراحتا از تقویت ادوبی فلش بر روی دستگاه آی پد و آی فون اجتناب می کرد.‌ به بیان جابز در حقیقت فلش یک برنامه نرم افزاری ناقص بود که اصولاً به واسطه آدمهای بی کاره تهیه و عرضه شده بود. به گفته جابز: «هنگامی که جان وارناک از ادوبی رفت، روح ادوبی نیز از بین رفت. او یک مخترع بود که من با او رابطهٔ زیادی داشتم. ادوبی به شرکت کت‌وشلوار پوش‌ها تبدیل شده و دیگر قدرتی ندارد.»

بشر دوستی

اریک هسلدال از مجلهٔ بلومبرگ بیزینس‌ویک، در مورد جابز بیان کرده بود: «جابز در مقایسه با بیل گیتس، آنچنان در مورد همکاری در زمینهٔ امور بشردوستانه شناخته شده نیست.» ولی با این وجود جابز در سال ۱۹۸۵ اذعان داشته بود که: «امور بشردوستانه را به شکل پنهانی انجام می‌دهد.» پس از آنکه در سال ۱۹۹۷ جابز مجدد به شرکت اپل در جایگاه مدیرعاملی بازگشته بود، در بدو ورود همه فعالیت های انسان دوستانه را در شرکت متوقف کرده و کنار گذاشت. عده‌ای از دوستان جابز به مجله نیویورک تایمز در مورد او گفته بودند که جابز معتقد بود که قادر است با گسترش روز افزون اپل گام موثری برای امور خیریه و حمایت های مالی بردارد. سالها بعد در زمان مدیریت کاملی جابز در اپل برنامه محصول قرمز در اپل اجرا شد که بر اساس این طرح تولید تیتراژی به رنگ قرمز از دستگاهها انجام شود که درآمد و سود به دست آمده از فروش آن صرف امور پیشگیری از بیماری ایدز در آفریقا شود.‌ اجرای این برنامه موجب شد تا شرکت اپل در زمره بزرگترین شدید که امور خیریه در این زمینه باشد. بونو که آن هنگام یکی از پایه گذاران طرح محصول قرمز بود، در حین جانبداری از فعالیت و کارایی جابز و همسرش در برنامه های خیریه به نقل از جابز گفته بود: «هیچ شانسی بزرگ‌تر از این نیست که زندگی انسان‌ها را نجات داد.»

فعالیت‌های سیاسی

در سال ۲۰۱۱ استیو جابز در هم صحبتی با والتر ایزاکسون مطرح کرده بود که دیدار و ملاقاتی با ریاست جمهوری وقت آمریکا باراک اوباما داشته و او از فقدان و محدودیت در زمینه مهندسین نرم افزاری شکوه نموده و بیان کرده بود که دوران ریاست جمهوری او بیش از یک دوره دوام نخواهد داشت. جابز در این زمینه توصیه کرده بود، بهتر است به هر یک از دانشجویان با تبعیت خارجی که مدرک مهندسی خود را در ایالات متحده آمریکا اخذ می کند گرین کارت داده شود. جابز پس از این گفتگوی رودررو با رئیس جمهور گفته بود: «رئیس‌جمهور بسیار باهوش است، با این حال او در مورد این که چرا کارها به درستی انجام نمی‌شود دلیل می‌آورد، این مرا عصبانی می‌کند.»

جابز در سرتاسر دوران حیاتش به برخی از سیاستمداران و یا انجمنها حمایت مالی ارائه می کرد. در این میان می توان به کمک ۲۰۹ هزار دلاری به حزب دموکرات ها، اهدای مبلغ ۱۰۰۰ دلاری به گروه جمهوری‌خواهان و حمایت ۴۵ هزار دلاری نسبت به بعضی از امور و برنامه ها و تشکل ها که شخصا آنها را تمجید و ستایش می کرد، بیان نمود.

مسئله سلامتی

استیو جابز بعد از سرطان

مسأله ای که موجب گشت بیماری حاد لوزالمعده در وجود جابز مشهود شود، کلیه هایش بود. در اکتبر سال ۲۰۰۳ زمانی که او به پیشنهاد اورولوژیست یک اسکن کت از کلیه هایش انجام داد، مشخص شد که جفت کلیه هایش در سلامت کامل هستند. ولی در این میان هاله ای بر روی لوزالمعده اش قرار داشت که در پی آن با انجام آزمایشات مختلف آن را سرطان لوزالمعده تشخیص دادند. یکی از پزشکان معالج به او گفته بود که تنها چند ماه تا پایان عمرش باقی مانده است. جابز تصمیم نداشت جهت درمان غده سرطانی تحت عمل جراحی قرار بگیرد. ولی این تنها روش درمانی بود که پزشک اش به او توصیه کرده بود. پس از گذشت چند سال او با افسوس گفته بود: «واقعاً نمی‌خواستم بدنم را بشکافند، برای همین سعی کردم بفهمم که آیا راه‌های دیگری جواب می‌دهند یا نه؟» به گفته پاول: «یک چیز مهم این بود که او واقعاً آماده شکافته‌شدن بدنش نبود. سخت است که کسی را وادار به این کار کنید.»

پس از آن که در اکتبر سال ۲۰۰۳ بیماری جابز آشکار گردید، مقاومت و سرکشی او نه ماه به طول انجامید. سپس در ژوئیه سال ۲۰۰۳ با انجام مجدد اسکن کت مشخص شد که تومور به مقدار زیادی رشد کرده و در نقاط مختلف گسترش یافته است. پس از آن جابز موافقت کرد که در تاریخ ۳۱ ژوئیه سال ۲۰۰۴ میلادی در مرکز درمانی دانشگاه استنفورد اقدام به عمل جراحی نماید.

جابز در سال ۲۰۰۴ در سن ۴۹ سالگی زمانی که تصمیم به انجام عمل جراحی گرفته و در بیمارستان بستری بود، از همانجا به همه کارمندانش یک ایمیل ارسال کرده و در آن بیان داشت: «من چند خبر شخصی دارم که نیاز دارم آن‌ها را با شما در میان بگذارم و دوست دارم که آن را مستقیماً از خود من بشنوید. من به یک نوع خیلی نادر از سرطان لوزالمعده مبتلا شده‌ام که به‌وسیلهٔ عمل جراحی قابل درمان است و نیاز به شیمی‌درمانی و پرتودرمانی ندارد.» سپس در ماه اوت سال ۲۰۰۴ با انجام عمل جراحی موفق تومور به طور کامل از بدن او خارج شد. در زمانی که جابز در دوره درمان به سر می برد، تیم کوک وظایف او را در شرکت بر عهده گرفته بود.

در سال ۲۰۰۶ استیو جابز از نظر جسمی به شدت دچار ضعف شده و به تحلیل رفته بود. با حضور او در کنفرانس جهانی توسعه دهندگان اپل ناراحتی و بیماری او به چشم همگان مشهود بود و شرکت نکردن او در مک‌ورلد – آی‌ورلد در سال ۲۰۰۹ مشخص کرد که بیماری او به شدت گسترش یافته بود. از آن جهت که هورمونهای سیستم بدنی جابز کاملاً دچار اغتشاش شده بود، این امر موجب گشت که سرطان به کبد او نیز انتقال یابد. تشویش و نگرانی هایی که به سبب کاهش وزن چشمگیر جابز و شرایط او در اذهان ایجاد شد، باعث گردید که ارزش سهام اپل از ۱۸۸ دلار در ابتدای ماه ژوئن ۲۰۰۸ به قیمتی کمتر از ۱۵۶ دلار در پایان ماه ژوئیه و پس از آن به ۹۷ دلار در ماه اکتبر سقوط کند. در سال ۲۰۰۹ یک مرد جوان در سانحه رانندگی به مرگ مغزی دچار شده و اعضای بدنش اهدا گردید. پزشکان تصمیم گرفتند کبد او را به بدن جابز پیوند بزنند. البته ظاهرا این پیوند موفقیت‌آمیز بود، ولی عملکرد و کارایی کبد در بدن جابز خیلی رضایت بخش نبود. در حین عمل جراحی و زمانی که کبد جابز را از بدنش خارج می کردند، پزشکان متوجه شدند که تومورهای سرطانی همه جای کبد را در بر گرفته بود. لذا این احتمال می‌رفت که این سلول ها در اندام های دیگر نیز رشد کرده باشند. این شواهد نشان میداد که این بیماری در نقاط مختلف بدن جابز در حال گسترش بود.

استیو جابز در پی سالهای درمانش تحت شیمی‌درمانی و پرتودرمانی قرار نگرفت.

پزشکی به نام رمزی امری که به عنوان کارشناس سرطان لوزالمعده در مدرسه پزشکی هاروارد مشغول به کار است، در خصوص درمان جابز گفته بود: به کارگیری درمان های ثانویه همچون رژیم غذایی ویژه، موجب گشته جابز دچار مرگ پیش از موعد شود.

چند هفته پیش از درگذشت جابز که والتر ایزاکسون به ملاقات او در منزلش رفته بود، در خصوص جابز گفت: «جابز که درد زیادی داشت در یک اتاق خواب در طبقهٔ پایین خانه بود و برای بالارفتن از پله‌ها بسیار ضعیف شده‌بود با این حال هنوز مثل گذشته تیزهوش و خوش مشرب بود.» از آنجا که جابز کاملاً زندگی اش را در اختیار اپل و صرف آن کرده بود، شرکتی که خودش آن را بنیان نهاده و به ارتقا رساند. در آخرین روزی که با سمت مدیر عامل در دفتر مرکزی شرکت اپل در حال کار بود، یک روز کامل را در آنجا سپری کرد.‌ آنطور که از شواهد و قرائن استنباط می شود جابز حتی تا روز قبل از مرگش وقت خود را صرف شرکت اپل نموده و برای آن کار انجام میداد چرا که در حال رسیدگی به امورات محصول بعدی اپل بود. استیو جابز در استعفا نامه اش با عنوان هیئت مدیره اپل چنین آورده بود: «من همواره به شما گفته بودم اگر روزی بیاید که نتوانم وظایف خود را به‌عنوان مدیرعامل اپل ایفا کنم، شما نخستین کسانی خواهید بود که از این موضوع مطلع خواهید شد. متأسفانه چنین روزی فرارسیده‌است.»

او در ادامه این نامه نوشته بود:

«من معتقدم اپل خلاق‌ترین و درخشان‌ترین روزهای خود را پیش رو دارد.»

درگذشت

سرانجام استیو جابز در مورخ ۵ اکتبر سال ۲۰۱۱ میلادی روز چهارشنبه در سن ۵۶ سالگی دار فانی را وداع گفت. بر اساس گواهی فوت صادره برای جابز مشخص می شود که او در حدود ساعت ۳ پس از ظهر در داخل منزلش واقع در پالو آلتو کالیفرنیا دچار ایست تنفسی ناشی از سرطان لوزالمعده گشته و درگذشت. استیو طی یک مراسم تدفین مختصر و خانوادگی در مورخ ۷ اکتبر در قبرستان عمومی با عنوان «آلتا مسا مموریال پارک» در پالتو آلتو مدفون گشت.

واکنش‌ها به مرگ استیو جابز:

خانواده جابز پس از درگذشتش طی اطلاعیه ای رسمی چنین بیان کردند:

«استیو در آرامش از دنیا رفت…»

شرکت اپل مرگ جابز را در وب سایت اپل با یک بیانیه به اطلاع همگان رساند:

«ما عمیقاً غمگین هستیم که اعلام کنیم استیو جابز امروز درگذشت. استعداد، علاقه و انرژی استیو منبع نوآوری‌های بی‌شماری بود که زندگی همه ما را بهبود و غنا بخشید. جهان به خاطر وجود استیو به مراتب بهتر شد. بزرگ‌ترین عشق وی، همسرش لورن و خانواده‌اش بودند…»

پس از این اعلام صفحه نخست سایت اپل به نمایش عکسی سیاه و سفید از جابز پرداخته و آدرس ایمیلی در آن اشاره شده بود که همه مخاطبین و مردم با استفاده از آن بتوانند دیدگاه‌ها، خاطرات و پیامهای تسلیت بخش خود را در خصوص او بیان کنند.

با گذشته مدت کمی است خبر درگذشت جابز شبکه های ای‌بی‌سی، سی‌بی‌اس و ان‌بی‌سی این خبر را اعلام کرده و به اطلاع همگان رساندند. در پی آن اشخاص نامدار و سرشناسی همچون باراک اوباما، دیوید کامرون، مایکل بلومبرگ، بیل گیتس، استیو وازنیک، اریک اشمیت، لری پیج، سرگئی برین، تیم کوک، مایکل دل، ادوین کتمول، جان لستر و… به طور رسمی برای مرگ جابز اعلامیه صادر کردند. از نظر پزشکان متخصص عامل اصلی که موجب مرگ جابز شده بود، خودداری او از انجام عمل جراحی در زمان مناسب بوده است.

افتخارات

در سال ۱۹۸۳ میلادی روزنامه تایم در طی مقاله ای استیو جابز را به عنوان «مشهورترین استاد میکرو (الکترونیک)» بیان کرد.

در سال ۱۹۸۵ رئیس جمهور وقت آمریکا رونالد ریگان، مدال ملی فناوری و نوآوری را به استیو جابز و استیو وازنیک به علت رونمایی و عرضه کامپیوتر شخصی تقدیم کرد. لذا او در زمره نخستین کسانی بود که مفتخر به دریافت چنین مدالی می‌شدند.‌

در سال ۲۰۰۷ مجله فورچون فهرست ۲۵ نفره از اشخاص ارائه داد که در آن استیو جابز به عنوان پرقدرت ترین شخص و در رتبه ای بالاتر از اشخاصی بیل گیتس، روپرت مرداک و اریک اشمیت در امور کسب و کار و تجارت مطرح کرد.

جیمز کالینز که یکی از نویسندگان و خطابه پردازان در حوزه تجارت می باشد، جابز را به عنوان «بتهوون تجارت» نامید.

در دسامبر سال ۲۰۰۷ فرماندار آن زمان کالیفرنیا به نام آرنولد شوارزنگر و بانوی اول ماریا شرایور با سرافرازی و مباهات مجوز ورود به «تالار مشاهیر کالیفرنیا» در موزه تاریخ و زنان و هنر واقع در کالیفرنیا را تقدیم استیو جابز نمودند.

در اوت سال ۲۰۰۹ میلادی در تحقیقی که توسط جونیور اچیومنت صورت گرفت، استیو جابز به عنوان شخصی که در بین قشر نوجوان بسیار مورد تمجید و ستایش قرار گرفته بود، معرفی شد.

در نوامبر سال ۲۰۰۹ مجله فورچون او را به نام «مدیرعامل دهه» معرفی کرد.

جابز در سال ۲۰۱۰ به بیان مجله فوربز در رتبه هفدهم قدرتمندترین اشخاص جهان قرار داشت.‌

مجله فایننشیال تایمز در دسامبر سال ۲۰۱۰ به نام مرد سال ۲۰۱۰ مطرح نمود.

استیو جابز در زمان استعفاء از اپل و همچنین پس از درگذشتش به دفعات زیاد با القابی همچون پیش گو، سالار و پیشتاز و نخبه خوانده شد.

مجله نیویورک تایمز The New York Times بعد از استعفای جابز از سمت مدیر عاملی شرکت اپل، او را به عنوان هنری فورد این عصر بیان کرده و او را در سطح توماس ادیسون و در قیاس با او قرار داده بود.

در ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۱ شرکت گرافی سافت واقع در بوداپست، اقدام به ساخت نخستین پیکره استیو جابز از جنس برنز کرده و و او را به عنوان مهمترین شخصیت دوران نوین بیان کرد.

در تحقیقی که در سال ۲۰۱۲ از میان نوجوانان و جوانان بین سنین ۱۶ تا ۲۵ سالگی گردآوری شد که از این طریق مهمترین مبتکر کل تاریخ شناخته شود، استیو جابز با دریافت ۲۴ درصد نظرات، جایگاه دوم را پس از توماس ادیسون به خود اختصاص داد.

مجله فورچون در ماه مارس ۲۰۱۲ استیو جابز را به عنوان مهمترین کارآفرین این است قلمداد نموده و او را با الفاظی همچون پیشگو، عرفانی و لایق و سزاوار بیان کرد.

والتر ایزاکسون در خصوص جابز چنین گفته بود: «او یک کارآفرین خلاق بوده و در شش صنعت مختلف انقلاب ایجاد کرده و آن‌ها را به کمال رسانیده‌است: رایانه‌های شخصی، فیلم‌های انیمیشن، موسیقی، تلفن، تبلت و انتشارات دیجیتال»

ثبت خانه استیو جابز به‌عنوان یک اثر تاریخی

استیو جابز طرح‌ریزی رایانه های اپل را برای اولین بار در داخل پارکینگ منزل پدری اش واقع در کالیفرنیا انجام داد که این خانه در قالب یک اثر تاریخی به ثبت رسید. این خانه به شکل ویلایی در محله لس آلتوس واقع در جنوب خلیج سانفرانسیسکو بوده که هم اکنون به عنوان یک نماد گردشگری از آن استفاده می شود.

بر اساس قصد و تصمیم انجمن تاریخی منطقه سیلیکون ولی، اعمال هر تغییر و تحولی در این خانه لازم است در وهله نخست از طرف این انجمن مورد سنجش و بررسی قرار گیرد. در حال حاضر خواهر استیو جابز مالک این خانه بوده و ایرادی با این برنامه نداشت. به گفته برخی در آن خانه مادر خوانده استیو جابز سکونت دارد.

استیو جابز در رسانه‌ها

کتاب‌ها:

تاکنون کتاب های متعددی در خصوص زندگی و فعالیت‌های استیوجابز به رشته تحریر در آمده است که از جمله آنها:

استیو جابز: زندگی‌نامهٔ مجاز استیو جابز، تالیف والتر ایزاکسون در سال ۲۰۱۱

اسطوره:استیو جابز: زندگی‌نامهٔ غیرمجاز استیو جابز، نوشته‌شده توسط جفری یانگ و ویلیام سیمون در سال ۱۹۹۶

بازگشت مجدد استیو جابز: زندگی‌نامهٔ غیرمجاز استیو جابز، نوشته‌شده توسط آلن دویستچمن در سال ۲۰۰۱

بیوگرافی: نوشته‌ی کارن بلومنتال (Karen Blumenthal) در سال ۲۰۱۲

تبدیل شدن به استیو جابز: نویسندگان ریک تتزلی و برنت اشلندر در سال ۲۰۱۵

البته در میان آنها اثری که ایزاکسون به تحریر درآورد، به علت مضمون اصلی داستان، به دفعات از طرف تیم کوک جانشین استیو جابز در سمت مدیرعامل مورد سرزنش و نقد قرار گرفت.‌

فیلم‌ها:

جابز: از فیلم هایی که برگرفته از زندگینامه استیو جابز به تصویر کشیده شده اند، می توان فیلم جابز که در سال ۲۰۱۳ به تولید رسید، بیان نمود که بازیگر مطرح به نام اشتون کوچر در آن نقش جابز را برعهده داشت.‌

غارتگران درهٔ سیلیکون: فیلمی با محتوای نحوه تولید اولین رابانه شخصی در سال ۱۹۹۹

استیو جابز: فیلمی که کارگردانی آن را دنی بویل بر عهده داشته و بازی مایکل فاسبندر به ایفای نقش پرداخت، در سال ۲۰۱۵ ساخته شد و سه عصر از زندگی و حیات جابز را در قالب فیلم به نگاه مخاطبان می رساند.

حقایقی جالب در مورد استیو جابز

استیو جابز تصمیم گرفته بود که با بهره گیری از داروهای گیاهی و ارگانیک با بیماری و سرطانش به مقابل برخیزد. ولی سرانجام او در اوقات پایانی عمرش نسبت به آنکه این روش را برای بیماری اش اتخاذ نموده بود، دچار افسوس و پشیمانی گشته بود.

قابل ذکر است در تمامی رایانه های سیستم عامل مکینتاش که شرکت اپل تولید نمود، امضای استیو جابز در داخل دستگاه حکاکی گردیده بود. در این میان خریداران بدون توسل به ابزارهای خاص نمی توانستند که امضای جابز را مشاهده نمایند. ولی این رفتار او را بسیار مورد تمجید و ستایش قرار دادند.

استیو جابز در سرتاسر زندگی اش به هیچ وجه در دانشگاه به تحصیل نپرداخته و گواهی و مدرکی از دانشگاه نداشت. او هیچ طرحی جهت پذیرفته شدن در دانشگاه را برای خود در نظر نگرفته بود.

در هنگام مرگ استیو جابز شرکت های اپل، مایکروسافت و دیزنی بر اساس ارزش و پاسداشت او، پرچم هایشان را به صورت نیمه به اهتزاز درآوردند.

علت مرگ استیو جابز به سبب ابتلا به سرطان پانکراس بود که بیماری اش به اختصار PC بیان می شود. از نظر شما این اختصار شناخته شده نیست؟ برخی آن را تصادفی خوانده و عده‌ای آن را تقدیر او می دانند که با PC چشم از جهان فرو بست.

جابز در ابتدا حتی به اندازه یک خط هم کد برنامه نویسی انجام نداده بود. چرا که به هیچ وجه با برنامه نویسی آشنایی نداشت. ولی همکاران امور فنی او را متقاعد کردند که لازم است برنامه نویسی بیاموزد تا بتواند با تولید یک محصول، تحولی عظیم در گسترش فناوری ایجاد نماید.

تاکنون توجه داشته اید که بر روی تولیدات شرکت اپل دکمه مستقیمی به عنوان خاموش کردن دستگاه وجود ندارد؟ سبب آن چنین بود که جابز به شدت نسبت به مرگ هراس داشت. از نظر جابز وقتی یک وسیله ای خاموش می شود یعنی مرده است.

جابز در سنین نوجوانی از بیماری دیسلکسیا دچار ناراحتی شده بود.‌ این بیماری که به زبان فارسی خوانش پریشی گفته می شود، نوعی از ناهنجاریهای ذهنی می باشد. جابز هوش و ذکاوت زیادی داشت، ولی در توانایی خواندن و فهم متن و تحریر دچار مشکل بود. اشخاصی که به این ناراحتی مبتلا میشوند، اصولاً کلمات را به شکل جابجا و یا آینه ای درج می کنند. شاید علت اصلی نرفتن جابز در پی تحصیلات دانشگاهی این امر بوده باشد.

جابز از سهامداران اصلی شرکت دیزنی بود. به طوری که ۷.۷ درصد از سهام دیزنی در اختیار جابز بود.

گفته می‌شود استیو جابز قبل از مرگش فقط سه بار کلمه واو Wow! گفته بود.

در سال ۱۹۷۹ استیو جابز شرکت پیکسار را به مبلغ ۵ میلیون دلار از جورج لوکاس خریداری نمود.

در رویدادها و تحولات شرکت اپل استیو جابز توانست در رونمایی از IOS5 و آی‌کلاد به عنوان آخرین حضورش شرکت کند. همچنین آخرین خطابه و سخنرانی از او در شرکت اپل مربوط به تاریخ ششم ماه ژوئن در سال ۲۰۱۱ میباشد.

جابز اصولاً رژیم گیاهخواری و یا میوه خواری داشته و تمایلی به خوردن گوشت در او نبود، ولی نسبت به گوشت ماهی میل زیادی داشت.

استیو جابز از دیدگاه مذهب گرایش زیادی به مذهب بودا داشت. او به طور مستمر به کشور هندوستان سفر کرده و اقدام به مراقبه و مدیتیشن می کرد. همچنین در پی یافتن شرایطی برای برخورداری از زندگی ساده و بی‌پیرایه بود.

استیو جابز به هیچ وجه ربطی نداشت که تولیدات و محصولاتش تا با رنگ سفید عرضه کند ولی پس از زمانیکه محصول «ماه خاکستری سفید رنگ» به وسیله جاناتان ایو طرح ریزی شد، تغییر عقیده داد.

آرم شرکت اپل در لپ تاپ های قدیمی معمولا در قسمت بالا و یا پایین دستگاه حک می شد که این امر نشأت گرفته از جلب خشنودی و رضایت مشتریان بوده است.

سخنان به یاد ماندنی از استیو جابز

شغل و حرفه ای که به آن مشغول باشید، قسمت اعظمی از زندگی شما را در بر می گیرد. تنها در صورتی نسبت به شغل تان به خشنودی و رضایت می رسید که ایمان داشته باشید فعالیت بزرگ و مهمی را انجام می دهید. تنها مسیر پیروزی در امور مهم و عظیم چنین است که آن فعالیت را با عشق و علاقه به سرانجام برسانید. چنانچه هنوز شغلی که قلبا به او علاقه دارید را کسب نکرده‌اید، همچنان به دنبال این تفحص باشید‌. اموراتی که ارتباط مستقیمی با قلب و روح انسان دارند، به صورت خودجوش مسیر خود را پیدا میکنند. تعجیل نداشته باشید، چرا که بالاخره به مسیر و شرایط صحیح زندگیتان دست می یابید.

لازم است تا همه انسانها در زندگی شگفت انگیز باشند. به این دلیل که این زندگی ماست. مدت زندگی کم بوده و در نهایت مرگ از راه میرسد. پس مناسب است که به فعالیت و اموری بپردازید که ارزش و اهمیت زندگی را داشته باشد.

«تمرکز و بی پیرایگی» از آرمان های من در زندگی بوده اند. سادگی حتی می‌تواند بسیار مشکل تر از دشواری ها باشد. برای انجام کار مداوم و بزرگ لازم است، ذهن تان را پاکسازی کرده و بدین ترتیب مشکلات و چالش ها برایتان آسان می شود.

من عقیده دارم در صورتی که به فعالیتی مشغول بوده و این امر خیلی عالی انجام شد، به آن بسنده نکنید. لازم است تا به دنبال انجام کاری بسیار بهتر از آن بوده و در آن متوقف نشوید. در نظر بگیرید که فعالیت چشمگیر و متحیر کننده بعدی تان چه خواهد بود.

چگونگی نسبت به مقدار از اهمیت و ارزش بیشتری برخوردار است. این موضوع که به یک شرایط دلپذیر و ویژه دست یابید، بسیار مهمتر از موفقیتهای جزئی و گذرا هستند.

آنچه یک فرمانده و راهنما را نسبت به پیروان و طرفدارانش جدا می کند، ابتکار و ابداع می باشد.

.chavosh-ads-block { margin-bottom: 10px; display: inline-block; width: 100%; } .chavosh-ads-content { border: 1px solid #3584e4; border-right: 3px solid #3584e4; background-color: white; display: block; border-radius: 10px; padding: 20px 20px 20px 20px; position: relative; } .chavosh-ads-image-holder { max-height: 250px; max-width: 250px; padding-left: 0; padding-right: 25px; position: relative; min-height: 1px; } @media (max-width: 771px) { .chavosh-ads-image-holder { padding-left: 25px; } .chavosh-ads-content { padding: 3px 20px 10px 20px; } } .chavosh-ads-image-holder a { display: inline-block; position: relative; } .chavosh-ads-image-holder img { max-width: 100%; height: auto; margin: 0; border-radius: 10px; vertical-align: middle; border: 0; } .chavosh-ads-detail { flex: 3; padding-left: 25px; padding-right: 25px; position: relative; min-height: 1px; direction: rtl; } .chavosh-ads-detail a { text-decoration: none; } .chavosh-ads-detail-title { text-align: right; margin: 0 0 7px; font-size: 17px; font-weight: 700; text-transform: none; color: #2d2d2d; } @media (max-width: 771px) { .chavosh-ads-detail-title { text-align: center; } } .chavosh-ads-detail-des { padding-left: 0; margin-top: 6px; } .chavosh-ads-detail-des p { padding: auto 0; line-height: 2rem; text-align: justify; margin: 0 0 10px; margin-bottom: 17px; font-size: 1rem; } .chavosh-ads-detail-title a { color: #3584e4; text-decoration: none; } .chavosh-ads-detail-title a:hover { text-decoration: underline; } .chavosh-ads-row { display: flex; direction: rtl; margin-left: -25px; margin-right: -25px; } @media (max-width: 771px) { .chavosh-ads-row { gap: 1rem; flex-direction: column; } } .chavosh-ads-detail-button { text-align: left; } @media (max-width: 771px) { .chavosh-ads-detail-button { text-align: center; } } .chavosh-ads-detail-button a { font-size: 18px; color: #fff; background-color: #3584e4; border-bottom: 3px solid #2a0632; display: inline-block; padding: 3px 25px; margin-top: 0; border-radius: 4px; text-decoration: none; -webkit-transition: all 0.07s ease; -moz-transition: all 0.07s ease; -o-transition: all 0.07s ease; transition: all 0.07s ease; } @media only screen and (max-width: 770px) { .chavosh-ads-detail { width: unset; } .chavosh-ads-image-holder { max-width: unset; max-height: unset; width: unset; } }

برای کسب درآمد؛ کافیه یکسری قواعدی که ثروتمندان بلد هستن رو تو هم یاد بگیری. اینکه چطوری پول دربیاری و ثروتمند بشی تو جلسه‌ی آموزشی بهت یاد داده شده. بعد ازدیدن این جلسه، زندگیت عوض میشه.

در صورت تمایل این مطلب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
تلگرام واتس آپ فیس بوک پیامک
تلگرام واتس آپ فیس بوک پیامک


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

کپشن در مورد چتر ؛ جملات کوتاه عاشقانه و غمگین برای چتر