28 مرداد، ادبیات و روان جمعی ایرانیان :: علیاصغر سیدآبادی
بازآفرینی شر و غیاب نیروی خیر شاید نخستینبار کارل گوستاو یونگ اصطلاح ناخودآگاه جمعی یا روان جمعی را به کار نبرده باشد، اما او پیش و بیش از هر کس دیگری به این موضوع پرداخته و درباره آن نوشته است، به ویژه از این زاویه که چگونه ساخته...
بازآفرینی شر و غیاب نیروی خیر
شاید نخستینبار کارل گوستاو یونگ اصطلاح ناخودآگاه جمعی یا روان جمعی را به کار نبرده باشد، اما او پیش و بیش از هر کس دیگری به این موضوع پرداخته و درباره آن نوشته است، به ویژه از این زاویه که چگونه ساخته میشود و چگونه میتوان بر آن آگاهی یافت و تغییرش داد.
پس از اینکه هیتلر با پشتیبانی پرشور آلمانها به قدرت رسید و با تکیه بر این پشتیبانی در آلمان مرتکب جنایتهای بسیار شد و جنگ جهانی دوم را راه انداخت و جهان را بههم ریخت، برای بسیاری از اندیشمندان این پرسش پیش آمد که چگونه همه ملت به پشتیبانی او برخاستند و جنایتهای او را علیه هموطنانشان و دیگران توجیه کردند یا در انجام آنها شریک شدند؟ هیتلر در تاریخ آلمان حادثهای ناگهانی بود که درخشید و قلبها را به تپش واداشت و سپس خاموش شد، در حالی که زخمهایی که او بر روان جمعی آلمان و اروپا و یهودیان گذاشته بود، هنوز مرهم نیافته است. پدیده هیتلر شاید یکی از مهمترین انگیزهها برای مطالعه در زمینه روان یا ناخودآگاه جمعی بود و آثار زیادی در این زمینه تالیف شده است. یکی از این اندیشمندان هانا آرنت بود که آثارش در ایران نیز ترجمه شده است، اما آیا روان جمعی یک ملت فقط با ظهور چنین پدیدههایی (ضد قهرمان) در زمانی کوتاه و با چنان شور و هیجانی تحت تاثیر قرار میگیرد و تاثیر میگذارد؟
۲۸ مرداد و دکتر مصدق از پدیدههایی است که بهرغم هزینه و کوشش حکومت برای ارایه روایتی مسلط و تاثیرگذار از این رویداد، روان جمعی ایرانیان را تحت تاثیر قرار داده است، اما در فرآیند این تاثیرگذاری روندی کاملا متفاوت طی شده است. مصدق پس از شکست و زندان رفتن و حصر شدن و مرگش در روان جمعی ایرانیان دوباره زاده شد. در این زایش دوباره بیش از همه سانسور دوره پهلوی دوم، ادبیات سمبولیک، غیاب او و جایگزین شدن جای خالیاش در مقابله با شر نقش ایفا کرد.
روایت تاریخ رسمی و تاریخ جایگزین
کتابها و مطبوعات رسمی دوره پهلوی ۲۸ مرداد را قیام ملی میخواندند و بر اساس تصویری که ارایه میکردند، پس از سرکوب طرفداران مصدق و کشف سازمان حزبی افسران توده و برخی تحرکات دیگر، کشور به دورهای از ثبات سیاسی رسیده است که در آن املاک سلطنتی تقسیم شده، اصلاحات ارضی اجرا شده، برنامه توسعه عمران و تولید پیش میرود و واحدهای تولیدی و صنعتی افزایش مییابد و صنعت حمل و نقل با تاسیس هواپیمایی کشوری و توسعه راهآهن و راهسازی گسترش یافته است و امور بهداشتی و توسعه فرهنگ و دانشگاه با سرعت
پیش رفته است و با انقلاب سفید تحولات اجتماعی گسترده رخ داده است. (شمیم علیاصغر- صص ۹۴ تا ۱۶)
سناتور اشراف احمدی در کتابی با عنوان «دوازده سال در راه ساختن ایران نوین» ۲۸ مرداد را آغاز پیروزیهای درخشان و بنیانگذار جنبش عمیق و مثبت ملت ایران در راه ترقی و پیشرفت و تکامل میداند و آن را رستاخیز عظیم ملی مینامد و فاصله ۱۲ ساله از ۲۸ مرداد تا دی ماه ۱۳۴۱ را که اصلاحات ارضی اجرایش شروع میشود، ۱۲ سال کوشش در راه ساختن ایران نوین میداند. (احمدی- ص ۱۰)
در روایت جایگزین که قبول مردمی یافت و به روایت مسلط تبدیل شد، ۲۸ مرداد کودتا خوانده میشد، کودتایی که نیروهای دست راستی مخالف مصدق در داخل کشور، با همکاری امریکا و انگلیس تدارک دیدند (کاتوزیان، ص ۲۷۶) که به بازداشت و زندانی شدن مصدق انجامید. در این روایت پس از ملی کردن نفت ایران و پیروزی در دعوای حقوقی بینالمللی اصلاحات داخلی را شروع کرد. شروع اصلاحات در داخل باعث شد که نیروهای مذهبی پشتیبان او در مجلس به صف مخالفانش بپیوندند. (آبراهامیان- ۳۳۹)
با این حال روایت جایگزین روایتی یکدست نیست. به گمان همایون کاتوزیان سرنگونی دولت مصدق اجتنابناپذیر نبود. اگر مصدق اختلافات بر سر نفت را به پایان رسانده و در همان حال برای جلوگیری از قانونشکنی نیروهای چپ و راست که با آزادی کامل علیه او فعالیت میکرند، از قانون استفاده کرده بود، به احتمال زیاد سر کار مانده بود. (کاتوزیان- ص ۲۷۷) این پیشنهاد بسیار عجیب است در حالی که امروز میدانیم وقتی روز ۲۵ مرداد سرلشکر نصیری حکم عزل مصدق در دست توسط دولت بازداشت و گاردهای سلطنتی همراهش خلع سلاح شدند و شاه و ملکه به بغداد گریختند، مصدق دیداری سرنوشتساز با سفیر امریکا داشت. در این گفتوگو سفیر امریکا به مصدق وعده داد که در صورت برقراری دوباره نظم و قانون، امریکا به دولت مصدق کمک خواهد کرد. مصدق به ارتش فرمان داد تا خیابانها را از تظاهراتکنندگان پاک کند. به بیانی دیگر مصدق برای پراکندن پشتیبانان خود از ارتشی که دشمنش بود، کمک گرفت. (آبراهامیان- ۳۴۴)
هر روایتی از نخستوزیری مصدق و سرنگونی دولت او را بپذیریم، در این نکته نمیتوان تردید کرد که این سرنگونی یا شکست یکی از تاثیرگذارترین رویدادهای سیاسی ایران در روان جمعی ایرانیان است، اما این تاثیرگذاری چرا رخ داده است؟
ادبیات و روان جمعی
حوادث بزرگی که همه مردم را تحت تاثیر قرار میدهد معمولا هم متاثر از روان جمعی یک ملت است و هم بر آن تاثیر میگذارد. صفهای بلند ستایشگران چهرههای فاشیستی مثل موسولینی و هیتلر از نگاه ما تعجببرانگیز است، اما چنین صفهایی در روان جمعی ملتها ریشه دارد. روان جمعی سرشتی ناخودآگاه دارد.
روان جمعی نیرویی برمیسازد که میتواند در قالب جنبشهای تودهای؛ سازمان یافته و وحدتگرا؛ هم میتواند زاده و هم در خدمت توتالیتاریسم باشد.
با این همه به نظر یونگ میتوان روان جمعی را شناخت و آن را اصلاح کرد یا از آن بهره برد. به نظر او ما دیگر نمیتوانیم انکار کنیم که واقعیتهای پنهان ناخودآگاه، نیروهایی سرنوشتساز هستند و آنها را نمیتوان جزو نظام عقلانی جامعه گنجاند. (یونگ، ص ۱۸۶)
اگر قایل به روان جمعی باشیم، آیا روان جمعی هم دچار آسیب میشود؟ آیا میتوانیم از اصطلاحهای روان جمعی رنجور یا مجروح استفاده کنیم؟
جفری الکساندر از این اصطلاح استفاده کرده است و این نکته را افزوده که در روان زخم جمعی (روان جمعی مجروح) این خود واقعه نیست که فینفسه در سطح اجتماعی آسیبزاست، بلکه برساخت اجتماعی آن در قالب خاطره جمعی را باید مسبب دانست. بنابراین ما با اصطلاح دیگری با عنوان خاطره جمعی نیز رو به روییم و خاطره جمعی محصول تجربه جمعی مصایب یا شادیهاست.
او میافزاید که آسیب واقعه چیزی نیست که به شکل طبیعی از نسلی به نسل دیگر میراث برسد. روان جمعی مجروح خصیصهای است که به نحو اجتماعی پرداخته و منتقل میشود. این برساخت اجتماعی روان مجروح ممکن است همگام با واقعه پیش برود یا متاخر بر آن باشد (Alexander, 2004: 8 به نقل از خسروشاهی و منصوری)
اما به نظر فروید فرآیندهای روانی یک نسل به نسل بعدی انتقال مییابد و هیچ نسلی قادر نیست تکانههای روانیاش را از نسل مابعد خود پنهان دارد. (Freud, 1913: 84 به نقل از خسروشاهی و منصوری)
اما این تکانههای روانی یا زخمها و رنجوریهای روان چگونه منتقل یا برساخته میشود؟
یکی از کارکردهای ادبیات انتقال این زخمها و رنجها همچون میراث نسلی به نسل دیگر یا برساختن آن با تبدیل آن به تجربه مشترک ادبی است.
این اتفاقی است که پس از کودتای ۲۸ مرداد در ایران رخ داد.
پژوهشها و مقالههای بسیاری درباره تاثیر کودتای ۲۸ مرداد بر شعر و ادبیات داستانی ایران منتشر شده است. محمد شمس لنگرودی در دورهبندی شعر نو، شعر پس از کودتا را واجد ویژگیهایی اختصاصی میداند که جلد دوم کتاب تاریخ تحلیلی شعر نو را به این دوره اختصاص داده است و تاثیر کودتا را در شعر شاعرانی مثل نیما یوشیج، فریدون توللی، نادر نادرپور، نصرت رحمانی، مهدی اخوان ثالث، فریدون کار و برخی دیگر نشان داده است. (شمس لنگرودی- ص ۳۸ تا ۶۶)
همچنین حسن میرعابدینی در جلد اول صد سال داستاننویسی بخشی مفصل را به داستان پس از کودتا اختصاص میدهد و عنوانش را میگذارد: شکست و گریز.
او در این بخش احساس شکست روشنفکران و نویسندگان را پس از کودتا تاثیرش را در ادبیات داستانی در آثار نویسندگانی چون بهرام صادقی، جلال آلاحمد، غلامحسین ساعدی، احمد محمود، تقی مدرسی و بسیاری دیگر بررسی میکند و نتیجه میگیرد که مضمونهایی مرگاندیشی، بیهودگی، لذتجویی، اجتماعنگاریهای شتابزده و اقلیم و روستا در این دوره فراوانی بیشتری در داستانها دارند. او همچنین از رونق پاورقینویسی و شکلگیری افسانههای اجتماعی و داستانهای اسطورهای و داستانهای زندگینامهای به عنوان بخشی از این تاثیرات یاد میکند. (میرعابدینی- ص ۲۷۳ تا ۳۹۸)
اغلب این پژوهشها این تاثیر را در محدوده یأس و بدبینی و احساس شکست بررسی کردهاند. مثلا پژوهشی با عنوان بدبینی شاعران بعد از کودتای ۲۸ مرداد نشان میدهد که فراوانی موضوعاتی مانند عدم اتحاد و همدلی میان آدمها، دخالت بیگانگان در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اعتراض به جو اختناق زده و نا امن جامعه، روحیه یأس و ناامیدی، شکست تردید و پوچی در شخصیتها و توصیف فضای استبدادی و تیره جامعه پس از کودتا در شعرها بیشتر شده است. (احسانی اصطهباناتی- ص ۲۷)
محمد جعفر یاحقی نیز از جایگزینی یأس و دلمردگی به جای داشتن پشتوانه فکری و فلسفی، جنبه سیاسی و اجتماعی داشتن، ادامه حیات تغزلی که محصول آن شعرهایی غزلی و هوسآلود و فاقد ارزش اجتماعی بود، رواج اندیشه غیرمذهبی و لاییک، توجه به ارزشهای ظاهری و مادی زندگی، گسترش آفاق شعر به مسائل خارج از مرزهای ایران و رواج مضمونهای انسانی مثل انعکاس جنایات جنگ، مساله ویتنام، تبعیض نژادی، همدردی با سیاهان و محرومان سراسر گیتی میداند. (احسانی اصطهباناتی- ص۳۸)
تقریبا تمام کتابها و پژوهشها درباره تاثیر کودتا بر شعر و ادبیات یا ویژگیهای ادبیات پسا کودتاست، اما درباره تاثیر ادبیات پس از کودتا یا متاثر از کودتا در روان جمعی ما ایرانیان پژوهشی انجام نشده است.
چرایی تاثیرگذاری پدیده مصدق
در روان جمعی ایرانیان
اگر بخواهیم صورتبندی از دلایل و عوامل تاثیرگذاری پدیده مصدق را در روان جمعی ایرانیان پس از ۷۰ سال بررسی کرد برخی از عوامل و دلایل را میتوان چنین برشمرد :
۱. شخصیت ویژه مصدق و اجراگری فوقالعاده او در ماجرای نهضت ملی شدن نفت و همچنین دادگاه. استفاده از ابزارهای مختلف بیانی حتی گریه و شوخی و خوابیدن و… در کنار ایستادگی در برابر قدرت خارجی و استبداد داخلی، سلامت اقتصادی، از دلایل توجه افکار عمومی به مصدق و تاثیرپذیری از او بود و کماکان در بخشی از جامعه هست.
محمدعلی موحد که شاید کاملترین کتابها را درباره پیش و پس از کودتا نوشته باشد، در کتاب؛ خواب آشفته نفت: از کودتای ۲۸ مرداد تا سقوط دولت زاهدی؛ متن کامل محاکمه مصدق را آورده است. (موحد- ص ۱۶۱) و معتقد است: پیروزی کودتا به حضور فیزیکی مصدق در صحنه سیاست پایان داد، اگرچه حضور معنوی او در فضای سیاسی ایران تا امروز پایدار و برقرار مانده است. محاکمه شتابزده مصدق برخلاف آنچه ترتیبدهندگان آن نمایش پنداشته بودند، آبرویی برای کودتاگران بار نیاورد. رای دادگاه، مصدق را محکوم شناخت اما برنده آن محاکمه کسی جز مصدق نبود. او در حافظه مردم ایران تبدیل به اسطوره شد و ماندگار گشت. (موحد- ص۲۵)
۲. حبس و حصر و مرگ
پس از ملی شدن نفت ایران و سرنگونی دولت مصدق، خانه او غارت و خودش بازداشت و محاکمه و محکوم به زندان شد و برخی از نزدیکانش مانند دکتر فاطمی اعدام شدند. او پس از گذراندن بخشی از زندانش در خانه خود در احمدآباد حصر خانگی شد و در سال ۱۳۴۵ فوت کرد. یعنی بیش از ۱۳ سال مجازات شد. این مجازات از نظر مردم ظلم به او بود و همین ظلم خاطره او را زنده نگه داشت و او را به اسم رمزی تبدیل کرد که هر کس میخواست علیه حکومت حرفی بزند، نام مصدق را بر زبان میآورد و سراغش را میگرفت.
۳. چهرههای نمادین مخالف مصدق
یکی دیگر از دلایل صف مخالفان مصدق بود که اغلب چهرههایی نمادین بودند و با صفتی تعریف شدنی بودند. غیر از محمدرضا پهلوی که دیرتر از همه به کودتا رضایت داد، امریکا و انگلیس مخالفان خارجی او بودند، برخی از درباریان و نمایندگان مجلس که متهم به فساد و وابستگی به خارجیها بودند از مخالفان داخلی بودند و در خیابان شعبان جعفری و دستههایی از چاقوکشها و بزن بهادرهای تهران در سرکوب مصدق و یارانش نقش ایفا میکردند که از همه نمادینتر بودند.
۴. سانسور
سانسور یکی دیگر از عواملی است که به تاثیرگذاری مصدق کمک کرد. اگر نام او سانسور نمیشد، گفتوگویی درباره اشتباهات و افتخارات او در مطبوعات شکل میگرفت و از دل این گفتوگوها اسطوره ساخته نمیشد، اما سانسور باعث شد که چنین گفتوگویی شکل نگیرد و فضا در غیاب صدای مصدق به سمت انتقادها، توهینها، ناسزاها و نکوهشها و سرزنشهای یک طرفه نزدیکان دربار و حتی شخص شاه کشیده شده و همین به اسطورهسازی از مصدق کمک کند.
سپهر ذبیح که در سالهای ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۲ سردبیر روزنامه باختر امروز (به مدیریت دکتر حسین فاطمی) بود و پس از کودتا به امریکا رفت و به عنوان رییس دپارتمان علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیا فعالیت کرد، میگوید: رژیم شاه حساسیت زیادی به تحقیق درباره دهه پس از به قدرت رسیدن مجدد او نشان میداد. تحقیقات پیرامون دو موضوع خاص، یعنی جنبش کمونیستی ایران و حکومت ملی مصدق، یا محدود به شرحهایی بود که با موافقت دولت تهیه میشد و هزینه مالی آن را میپرداخت یا آثار کمونیستی و دست چپی بود که تودهایهای مهاجرت کرده به اروپا یا شوروی آنها را مینوشتند.
در اوایل دهه ۱۹۶۰ رژیم ایران سیاست سانسور شدید نسبت به پژوهشهای مربوط به سیاست ایران در دهه ۱۹۵۰ را کاهش داد. این ملایمت تا اندازهای ناشی از اعتماد به نفس فزاینده رژیم و تا حدودی بر اثر نخستوزیری علی امینی بود که سیاستمداری نسبتا روشنفکر و آزادیخواه به شمار میآمد، اما حتی در این دوران نیز، رژیم از پژوهشهای علمی درباره عصر مصدق خوشش نمیآمد و هراس داشت که هرگونه روشنگری درباره دوران حکومت مصدق موجب شود که احساس وفاداری نسبت به او از نو زنده شود. (ذبیح- ص ۱۷)
بازآفرینی وضعیت شر و برجسته شدن
جای خالی نیروی خیر
پس از دادگاه اول مصدق که خبرها و گزارشهای آن تا حدودی در مطبوعات منتشر شد و شیوه برگزاریاش چنان بود که امکان انتقال دهان به دهان جزییاتش وجود داشت و احتمالا در این انتقالها شاخ و برگ هم بر روایت افزوده میشد، نام مصدق و یارانش مشمول سانسور شد. بعد با شکلگیری ساواک در همان دهه سختگیریها افزایش یافت. همین ممنوعیت و سانسور به نقض غرض انجامید .
عدهای از نویسندگان و روشنفکران پس از کودتا انگیزههای خود را از دست دادند و از مقاومت سر باز زدند و در صورتی که قلم به نگارش برداشتند از گذشته نوشتند و از آنچه اتفاق افتاده بود گریزان شدند: بدینترتیب آشفتگی و خفقان همهجانبه جامعه و فضای فسرده اجتماعی و فرهنگی ایران باعث شد در میان نویسندگان گرایش نوعی فرار از واقعیت پدیدآید، جمعی هم به دستگاه قدرت نزدیک شدند. (تسلیمی- ص ۱۰۰)
اما بخش دیگری از نویسندگان و شاعران و روشنفکران راه دیگری انتخاب کردند. از یکسو ادبیات به سمت نوعی سمبولیسم ادبی کشیده شد که در آن با شبیهسازی فضاهای اسطورهای و افسانهای و حتی دینی بدون نام بردن از شاه و دستگاه حاکم و مصدق فضایی سیاه از وضع حاکمیت تصویر میشد که مردم نشانههایش را در مییافتند، به ویژه که به خاطرههای جمعی تاریخیشان و فضای ذهنیشان نزدیک بود.
مردمی که هنوز روضه امام حسین(ع) گوش میدادند، به راحتی میتوانستند هر ظلمی را در قالب امام حسین(ع)- یزید بازتولید کنند. حتی روشنفکران غیرمذهبی نیز متاثر از فضای دوگانهانگاری که اگر نگوییم بر ذهن ایرانی سیطره دارد، میتوانیم بگوییم در مقاطعی از تاریخ سیطره داشته است و ذهنمان به پذیرفتن آن عادت دارد.
بسیاری از پژوهندگان ادیان دوره باستان ایران ازجمله گراردو نیولی که کتابهایش به فارسی ترجمه شده است، ثنویت یا دوگانهانگاری را ویژگی خاص دین ایرانیان ادوار باستان و میانه میداند. (نیولی، ۱۶۴) به نظر مسکوب نیز از اعصار کهن در اندیشه ایرانی نوعی دوبنی (ثنویت) دیده میشود. (مسکوب- ص ۶۵)
پژوهشگران دوگانهانگاری در سنت سیاسی ایران را متاثر از موارد زیر میدانند:
- گزارههای کلامی مشروعیتساز در سنت سیاسی ایران باستان
- عقاید اسلامی در قرون نخستین
- سنت اقتدارگرایی دوره میانه اسلام
- منازعه اجتماعی سده نوزدهم میلادی
- دگردیسی امر سیاسی در دوران مشروطه
خصمگونگی نظم سلطانی و گفتار شاهی در رویارویی با شریعت در دوره پهلوی اول و دوم (حاجیزاده- ص ۳۵)
با این همه چنین قضاوتی با یافتههای جدیدتر پژوهشگران همخوانی ندارد و ما در طول تاریخ با دورههای متفاوتی رو به رو بودهایم، دورههایی که در آن تنوع فرهنگی نسبی وجود داشته و دورههایی که تنوع فرهنگی سرکوب شده است. در دورههایی که تنوع فرهنگی سرکوب شده است، اندیشه دوبنی تقویت شده است، زیرا معمولا استبداد فرهنگی به دو قطبی شدن جامعه میانجامد.
چنانکه شاکد در کتاب؛ تحول ثنویت: تنوع دینی در عصر ساسانی: نشان میدهد بهرغم وجود ثنویت در ادیانی چون زرتشتی و مانوی دستکم در اواخر دوره ساسانیان تنوع دینی در ایران حاکم بوده است. (شاکد- ص ۱۹) این موضوع را میتوان در کتاب رویدادنامه خوزستان هم دید که از زبان سریانی ترجمه شده است. این کتاب هم نشان میدهد که دستکم در دوره حمله اعراب مسلمان به ایران چنین تنوع دینی وجود داشته. همچنین منابع دیگری نیز از وجود تنوع دینی در برخی از مقاطع تاریخی حکایت دارند، مثلا مقاطعی از دوره عباسیان.
وجود چند خط در میان، دوگانگی و تنوع هم از امکان تغییر حکایت میکند و هم از عادت ذهنی ما به دوگانهانگاری به دلایل مختلف.
نوع برخورد با دکتر مصدق پس از کودتا و سانسور حاکم باعث شد که در ادبیات با بهرهگیری از شبیهسازیها از متون اسطورهای، دینی و افسانهای در قالب سمبولیسم رایج شاه به عنوان شر و حکومت به عنوان وضعیت برآمده از شر بازآفرینی شود.
در پژوهشی موضوعات بازتاب یافته در داستانهای پس از کودتا عبارتند از:
- فقر
- بیکاری
- طلاق
- دغل بازی
- گلایه از روزگار و بیتوجهی مسوولان
- عدالت
- انتقاد از سیاست و سیاستمداران
- خودکفایی
- انتقاد از غربزدگی
- انتقاد از دستگاهها و ادارات دولتی
- انتقاد از وضع اقتصادی
- انتقاد از ظلم به رعیت (البته توسط ارباب) (قبادی- ص ۱۲۳)
تمام این موضوعات امکان دوگانهسازی را به مخاطب میدهد. با این حال به نظرم نقش اصلی را در ساختن ذهنیت ایرانی و عامل موثر در روان جمعی ایران در آن روزگار که هنوز رسانهها فراگیر نشده بودند، شعر بود. شعر به دلیل جایگاهش در سنت ادبی ایران و همچنین آسانخوان بودنش، رازآلودگیاش و امکانات بیشترش برای تاویل و تفسیر بیشتر مورد اقبال قرار میگرفت به ویژه در پرداختن به جای خالی منجی/ قهرمان.
در آن چون امکان نام بردن از مصدق نبود، جای خالی منجی/ قهرمانی که قرار است شر را از بین ببرد، جایگزین او شد. جای خالی منجی/ قهرمان یا غیاب قهرمان/ منجی آنقدر اهمیت یافت که وقتی رفته رفته پس از فوت مصدق و تغییر ذایقه سیاسی مردم اوضاع تغییر کرد، آن جای خالی کماکان در روان جمعی ایرانیان ماندگار بود و به نظرم نقش مهمی در حوادث بعدی ایفا کرد.
برای اینکه از ذهنیت نویسندگان برجسته آن روزگار آگاه شویم، بد نیست به برخی نتایج پژوهشی درباره نگاه نویسندگان و شاعران از خلال نامههایشان نگاهی بیندازیم.
در این پژوهش ۸۵۹ نامه بررسی شده است که جلال آلاحمد، سیمین دانشور، احمد شاملو، فروغ فرخزاد و علی شریعتی نوشتهاند.
بیشترین فراوانی نامهها سال ۱۳۳۲ است با ۲۲۷ نامه. سالهای بعد به ترتیب ۱۰-۸-۱۹-۱۰ و باز در سال ۱۳۴۱- ۲۱۱ نامه است و دوباره کم میشود.
از نظر موضوعی بیشترین نامه درباره سیاست است با فراوانی ۴۰۰ نامه و بعد آثار ادبی با ۲۹۰ نامه و بعد مجلات با ۲۵۶ و ابراز هیجان با ۲۳۰ و موضوعات دیگری مثل هنر و فرهنگ (۲۰۶) اوضاع اقتصادی (۱۵۹)، ادیان (۱۴۵) بهداشت و سلامت (۱۱۶) انواع ادبی (۱۱۱) اخلاق (۱۰۴).
یکی از موضوعات هم روانرنجوری است که در ۴۶ نامه به آن اشاره شده است. درست است که نسبت به موضوعات دیگر نوشتن از این موضوع کمتر بوده، اما اگر دقت کنیم، خواهیم دید که تقریبا تمام نویسندگان نامه با این موضوع درگیر بودهاند، اما شاید در گفتن از این موضوع در آن روزگار با محذوریتهایی رو به رو بودهاند.
در نامههای سیاسی احزاب با فراوانی ۱۵۴ سیاستمداران با فراوانی ۱۰۰ و نخستوزیر با فراوانی ۴۶ و انقلاب با ۲۲ رهبران سیاسی با ۱۸ در صدرند و سازمان امنیت هم با فراوانی ۶ در پایین فهرست است که احتمالا به دلایل رعایت امنیتی از آن کمتر حرف زدهاند.
زیرمجموعه روانرنجوری افسردگی با ۱۹ اضطراب با ۱۶ و فشار روانی با ۱۱ قرار دارند. (حاجیزینالعابدینی و دیگران- صص ۷۸-۹۶)
نتایج این پژوهش زوایای مختلفی را روشن میکند، اما مهمترین آن سیاسی بودن نویسندگان است. آنان حتی بیشتر از نوشتن که شغل و اعتبار آنان است درباره سیاست حرف میزنند که طبیعی است این ترجیح در نوشتههایشان هم اثر بگذارد.
منابع:
اوداینیک ولودیمیر والتر- یونگ و سیاست( اندیشههای سیاسی و اجتماعی کارل گوستاو یونگ)- ترجمع علیرضا طیب- تهران: نشر نی- چاپ چهارم ۱۳۹۹
یونگ کر گوستاو- ناخودآگاه جمعی و کهن الگو- ترجمه فرناز گنجی و محم باقر اسمعیلپور- تهران: جامی- چاپ اول ۱۳۹۵
مسکوب شاهرخ- درآمدی به اساطیر ایران- تهران: فرهنگ جاوید- چاپ اول ۱۳۹۴
-ذبیح سپهر، ایران در دوره دکتر مصدق- ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی- تهران: انتشارات عطایی- چاپ اول ۱۳۷۰
شمیم علیاصغر- ایران در دوره سلطنت محمدرضاشاه پهلوی، تهران: شورای مرکزی جشن شاهنشاهی ایران، ۱۳۴۴
احمدی اشرف- دوازده سال کوشش در راه ساختن ایران نوین- تهران: انتشارات شورای مرکزی جشنهای بنیادگزاری شاهنشاهی ایران-۱۳۴۷
تسلیمی علی- گزارههایی در ادبیات معاصر ایران- تهران: کتاب مه- چاپ اول ۱۳۸۸
شمس لنگرودی محمد- تاریخ تحلیلی شعرنو(جلد دوم ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۲)- تهران: نشر مرکز
دوبلگ کریستوفر- تراژدی تنهایی- ترجمه بهرنگ رجبی- تهران:نشر چشمه- چاپ دوم
میرعابدینی حسن- صد سال داستاننویسی ایران- جلد ا، تهران: نشرچشمه- چاپ اول. ۱۳۷۷( چاپ قبلی در سال ۱۳۶۶ توسط نشر تندر بوده)
موحد محمدعلی- خواب آشفته نفت(از کودتای ۲۸ مرداد تا سقوط زاهدی)- تهران: نشر کارنامه- چاپ چهارم ۱۳۹۲
آبراهامیان یرواند- ایران بین دو انقلاب- ترجمه احمد گلمحمدی و محمد ابراهیم فتاحی- تهران: نشر نی- چاپ دهم ۱۳۸۳
کاتوزیان همایون- ایرانیان( دوران باستان تا دورهی معاصر)- ترجمه حسین شهیدی- تهران: نشرمرکز- چاپ اول ۱۳۹۱
شاکد شایول- تحول ثنویت: تنوع دینی در عصر ساسانی- تهران: نشرماهی- چاپ اول ۱۳۸۷
نیولی گراردو، ثنویت- ترجمه صغری خرسندی امین- مجله خردنامه- شماره ۱۷، پاییز و زمستان ۱۳۹۵
حسینعلی قبادی، سعید بزرگ بیگدلی، محمد علیجانی- اسطورهای سووشون با نگاه به تاثیر کودتای ۲۸ مرداد در بازتاب اسطورهها – فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناسی- سال ۱۰- شماره ۳۴- تابستان ۱۳۹۳
حاجی زاده عبدالله، نساج حمید و حاتمی عباس- منطق فهم دوگانهانگاریها در سنت سیاسی کلاسیک ایران- پژوهشنامه علوم سیاسی – سال چهاردهم- شماره سوم- تابستان ۱۳۹۸
-خسروشاهی بناب، مریم و حسامی کرمانی، منصور- بررسی بازنمود روان زخم فردی و جمعی ناشی از دو جنگ جهانی در هنر با نگاهی به آثار دو نقاش آلمانی- مجله باغ نظر-سال چهاردهم- شماره ۵۲- مهر ۱۳۹۶- ص ۸ و ۹
-احسانی اصطهباناتی محمد امین، بدبینی شاعران بعد از کودتای ۲۸ مرداد- دو فصلنامه علمی-تخصصی زبان و ادبیات فارسی شفای دل- سال سوم، شماره ششم، پاییز و زسمتان ۱۳۹۹
فرزانه میاندربندی، محسن حاجیزینالعابدینی، امیررضا اصنافی- تحلیل محتوای کتابهای نامه ای ادیبان ایران در فاصله ۱۳۳۰ تا ۱۳۴۹ که در فصلنامه دانششناسی – سال چهاردهم- شماره ۵۲ بهار ۱۴۰۰ صص ۷۸-۹۶