تفاوت افسردگی با غمگینی چیست؟
یک روانشناس با اشاره به اینکه افسردگی دلایل و انواع مختلفی دارد گفت: برخی افسردگیها بدون دارو و برخی با دارو بهبود مییابند، اما نباید افسردگی را با غمگینی اشتباه گرفت.
سیما فردوسی روانشناس بالینی و عضو شورای عالی آموزش و پرورش، با اشاره به اینکه افسردگی جزو اختلالات عاطفی است گفت: افسردگی انواع مختلف دارد. از علامتهای بارز افسردگی این است که اتفاقاتی که قبلا فرد از آنها لذت میبرده الان او را شاد نمیکند. همچنین فرد افسرده یا بسیار زود تحریک و عصبانی میشود و یا خُلق پایینی دارد و حوصله حرف زدن و تحرک و انجام هیچ کاری را ندارد.
وی افزود: افسردگی علامتهای دیگری هم دارد. در برخی بیماران افسرده، خواب و اشتها مشکل پیدا میکند. افسردگی میتواند موجب اختلال در روابط فرد با دیگران شود. افراد افسرده بیش از انسانهای معمولی به مرگ فکر میکنند و بعضا دچار کابوس هستند. افسردگی میتواند مشکلات جسمانی مثل کمردرد و معده درد را همراه داشته باشد و در خانمها میتواند موجب اختلال در قاعدگی شود.
فردوسی با بیان اینکه برای تشخیص بالینی افسردگی؛ این علامتهای مذکور باید حداقل برای دو هفته و مستمر وجود داشته باشند متذکر شد: غمگینی با افسردگی کاملا متفاوت است. همه ما غمگینی را تجربه کرده ایم. غمگینی میتواند در اثر اتفاق و خبری بد برای مدتی کوتاه ایجاد شود.
وی در پاسخ به اینکه چه کار کنیم تا غمگینی تبدیل به افسردگی نشود گفت: اینطور نیست که غمهای معمولی انسان را به یک فرد افسرده تبدیل کند. چون افسردگی دلایل مختلفی دارد و میتواند مربوط به عوامل داخلی بدن انسان مثل عدم تعادل در ترشح هورمونهای مختلف باشد. بخشی دیگر از افسردگیها در اثر عوامل محیطی به وجود میآیند. فرد افسرده آنچه که برایش بسیار عزیز بوده را از دست داده و با فقدانی بزرگ روبرو است.
روانشناس بالینی کشورمان با تاکید بر اینکه با یک علامت نمیتوان افسردگی را تشخیص داد گفت: این علامتها باید توامان بوده و حداقل دو هفته مستمر ادامه داشته باشد. افرادی که بسیار درگیر کارهای روزانه و خسته هستند و زندگی برایشان تکراری شده است، میتوانند با فعالیتهای ورزشی و سفرهای کوتاه از افسردگی خود پیشگیری کنند.
فردوسی با اشاره به اینکه درمان افسردگی در مراحل اول نیاز به دارو ندارد گفت: افسردگی شدید نیاز به دارو درمانی دارد. افسردگیهای شدید معمولا دو قطبی هستند. افراد دو قطبی گاهی کاملا افسرده و گاهی کاملا سرخوش هستند. مواقعی کاملا بیاشتها و برخی مواقع کاملا پر اشتها هستند. این افراد برخی مواقع کم خواب و برخی مواقع پرخواب هستند. این افراد کاملا افراطی هستند برخی مواقع خُلق بسیار بالا و برخی مواقع خُلق بسیار پایین دارند. بسیار صحبت میکنند و به دیگران اجازه صحبت تمی دهند. این افراد باید کمی دارو مصرف کنند تا به حالت تعادل برسند
وی گفت:، اما معمولا افرادی که در اثر عوامل محیطی افسرده و خسته میشوند نیاز به دارو درمانی زیادی ندارند و با مراجعه به روانشناس باید از راه درمانهای شناختی، سبک زندگی خود را تغییر دهند تا روحیه آنها بهتر شود.