تزریقات التیامبخش به بازار
دنیایاقتصاد- محمد عدمی : در آخرین هفته معاملاتی شاخصکل عملکردی منفی داشت و بیش از نیمی از صنایع فعال بورسی، بازدهی منفی از خود بهجای گذاشتند. این در حالی است که انتشار شایعات و تحلیلهایی مبنیبر حمایت دولت از بورس ادامه داشت، اما باتوجه به اوضاع بازدهی صنایع، کماکان رکودی سنگین بر بازار حاکم بود. شاید این امر نشاندهنده نیاز بازار سهام به اصلاحات اساسی، بهجای حمایتهای مقطعی و درمانهای سطحی باشد.
در نهایت میتوان گفت که صنایع چندان حال و روز خوشی را سپری نکردهاند. در هفته معاملاتی که گذشت، شاخصکل بورس تهران کاهش یافت، بهطوریکه شاخصکل در تاریخ 3مرداد سالجاری نسبت به 28 مهر همین سال، به میزان یک درصد کاهش داشت. از این جهت، بازار سهام اوضاع خوبی را پشتسر نگذاشته است، چراکه همواره روند شاخصکل یکی از معیارهای اساسی برای ارزیابی وضعیت بازار است. در چند هفتهای که گذشت، جو روانی حاکم بر بازار چندان مطلوب نبود و در همین هفته نیز سایه اتفاقات حاصل از تنشهای نظامی و سیاسی در منطقه خاورمیانه همچنان بر بورس تهران سنگینی کردهاست. بدین منظور، تحلیلهای تند و تیزی به عملکرد نهادهای مربوط به بازار سرمایه صورتگرفت. یکی از چالشهای کنونی، دخالت نهادهای دولتی در بازار سهام بودهاست. تعدادی از تحلیلهای صورتگرفته توسط کارشناسان، مبنیبر این است که دولت با حمایت خود از ریزش بازار جلوگیری کرد. برخی از خبرها و گزارشها حاکی از این بود که دولت با تزریق نقدینگی به صندوقها، اجازه نداد که شاخصکل به کمتر از 2میلیون واحد تنزل یابد. شاید در وهله نخست اینطور بهنظر میرسد که حمایت دولت از بورس مفید خواهد بود، اما درمانهای کوتاهمدت، دوام زیادی نخواهند داشت، همچنین درمانهای کوتاهمدت باعث میشوند تا حقیقت ماجرا پنهان شود.
این موضوع در اقتصاد ایران تنها به بازار سهام محدود نیست. اقتصاد ایران بهجای تزریق تسکیندهندههای موقت، نیازمند درمانهای اساسی است، با این حال با توجه به شرایط سخت و پیچیدهای که بر اقتصاد کشور حاکم است، اصلاحات اساسی به آسانی انجام نخواهند شد. یکی از اصلاحات موردنیاز، استقرار نهادهای کارآمد و کارساز در اقتصاد است؛ در واقع مادامیکه تعامل استراتژیک میان نهادهای مالی و پولی، بهوجود نیامده باشد، اصلاحات عمیق اقتصادی نیز دور از انتظار خواهد بود. منظور از تعامل استراتژیک، ایجاد مشارکت میان نهادهای مختلف اقتصادی، همراه با وجود رقابت و تعارض منافع میان نهادها است. بهعبارت دیگر، با وجود تعارض میان نهادهای مختلف اقتصادی، اهداف مشترکی نیز برای همکاری و مشارکت وجود خواهند داشت. بهطور مثال، کاهش تورم و افزایش توان تولیدی کشور، موجب فعالترشدن بنیههای اقتصادی ایران خواهد شد، از اینرو کاهش تورم و افزایش توان تولیدی، میتواند هدف مشترکی برای تمام نهادهای اقتصادی کشور قلمداد شود. بازار سهام نیز از این قاعده مستثنی نیست. زمانیکه از مشکلات تورم و تولید کاسته شود، ممکن است اوضاع بازار سهام نیز بهطور اساسی بهبود یابد، اما همانطور که پیشتر اشاره شد، در شرایط کنونی ممکن نیست به آسانی مشکلات اقتصاد کشور را از ریشه حل کرد. بر همین اساس، در موارد متعددی مشاهده میشود که درمانهای کوتاهمدت جایگزین اصلاحات مذکور شدهاند. در سالهای اخیر، حمایتهای موقت دولت از بازار سهام یکی از این دست درمانهای مقطعی بودهاست که گاهی بهطور مکرر مورد اجرا قرارگرفت، با این حال مادامیکه از مسکنهای مقطعی و موقت استفاده شود، به درد اصلی بازار سهام کمتر پرداخته خواهد شد.
گزارش بازدهی برای صنایع بورسی
بهرغم آنکه تغییرات شاخصکل در هفته معاملاتی منتهی به 3 مرداد منفی شد، اما با این وجود، بازدهی برخی از صنایع بورسی رقم قابلملاحظهای بود. در بازه زمانی یادشده، صنعت حفاری با 14.76درصد بازدهی، بیشترین بازدهی را برای خود ثبت کرد، از اینرو صنعت حفاری با رقم بالایی که برای بازدهی از خود بهجا گذاشته، رتبه اول بازدهی را دارا شد. بعد از صنعت حفاری، صنعت نوشیدنی با 7.29درصد رتبه دوم را به خود اختصاص داد. به اینترتیب، اختلاف زیادی میان دو صنعت مذکور وجود داشتهاست، بهطوریکه اختلاف حدودا دو برابری میان بازدهی صنعت حفاری و صنعت نوشیدنی وجود داشتهاست. از آنجاکه صنعت حفاری تنها یک سهم فعال بورسی داشتهاست، بالابودن بازدهی آن نیز نسبت به سایر صنایع راحتتر رخ خواهد داد. البته از منظر تکنیکال هم این صنعت در ابتدای هفته با سقف حمایتی همراه بودهاست.
در ادامه، قابلذکر است که صنعت سختافزار و تجهیزات بهعنوان سومین صنعت پربازده هفته، به میزان 6.35درصد بازدهی داشتهاست. در مجموع، 16صنعت از 52صنعت حاضر در بورس، بازدهی مثبتی از خود بهجای گذاشتهاند. در هفته مذکور غالب صنایع بورسی اوضاع مطلوبی را سپری نکردهاند. بر این اساس، صنعت چوب بهعنوان چهارمین صنعت پربازده، بازدهی به میزان 5.87درصد را ثبت کرد.
این امر نشاندهنده اختلاف اندکی میان صنایع سختافزار و تجهیزات با صنعت چوب بودهاست. بعد از آن نیز در هفته بررسیشده صنعت سایر مواد معدنی به رقم 3.56درصد سودآوری داشتهاست. صنعت بنادر و کشتیرانی نیز به میزان 2.37درصد بازدهی داشتهاست.
قابلذکر است که بنادر و کشتیرانی با این حجم از بازدهی رتبه 6 را به خود اختصاص دادهاست. تمام ارقام بازدهی و رتبهای یادشده، نشاندهنده نوع صنایع و میزان سودآوری آنها بودهاست. ارزیابی این مطلب از آنجا حائزاهمیت خواهد بود که نسبت به نوع صنایع پربازده اطلاعات مفیدی در معرض دید قرار گرفته باشد.
تراکم شدید در زیاندهی صنایع بورسی
همانطور که بیان شد، تعداد زیادی از صنایع فعال بورسی بازدهی منفی را سپری کردهاند. در آخرین هفته معاملاتی بازار سهام، صنعت ماشینآلات بازدهی منفی 8.47درصد را ثبت کرد. بر این اساس صنعت ماشینآلات کمترین بازدهی را از خود بهجا گذاشت؛ در واقع این صنعت از منظر بازدهی بدترین عملکرد هفتگی را داشتهاست. در رتبه بعدی، صنعت وسایل خانگی کمترین بازدهی را داشتهاست. این صنعت، با زیان 4.74درصدی اختلاف نسبتا زیادی با صنعت ماشینآلات داشتهاست.
این قضیه مشابه پربازدهترین صنایع بورسی بودهاست. از آن جهت که زیان یادشده برای صنعت ماشینآلات، حدودا دوبرابر صنعت وسایل خانگی بودهاست. همانطور که میان پربازدهترین صنایع هفتگی نیز این قضیه وجود داشت. با این حال، اختلاف بسیار اندکی میان کمبازدهترین صنایع بورسی وجود داشتهاست. بهاینترتیب، بعد از صنعت وسایل خانگی، صنعت نساجی با زیان 4.70درصدی سومین صنعت کمبازده هفته بود. همانطور که گفته شد صنعت خدمات رفاهی-برقی با بازدهی منفی 4.42درصد اختلاف کمی با صنعت قبلی داشت. صنعت مذکور از این منظر چهارمین صنعتی بود که بدترین عملکرد را بهجا گذاشت. همچنین صنعت فعالیتهای مرتبط با اوراقبهادار با منفی 4.38درصد بازدهی این روند را تکرار کرد. بهعبارت دیگر، از منظر زیاندهی تراکم بالایی میان صنایع یادشده وجود داشت. در آخر نیز این پازل زیاندهی، با 4.18درصد بازدهی تکمیل شد.
در نهایت میتوان گفت که 36 صنعت از 52 صنعت فعال بورسی بازدهی منفی را ثبت کردهاند. در طول هفته اخیر 16صنعت بازدهی مثبتی داشتهاند، بنابراین در هفته معاملاتی که گذشت، برای بیش از نیمی از صنایع بورسی بازدهی منفی ثبت شد. البته در اوضاع کنونی حاکم بر اقتصاد کشور و با وجود اتفاقات سیاسی در منطقه، این عملکرد زیاد هم دور از انتظار نبود. اما، با این حال نیاز شدیدی به اصلاحات اساسی در بازار تا حدی ملموس شدهاست.