آیین میترائیسم در ایران باستان که به آئین مهر پرستی مشهور بوده حدود چهار هزار سال پیش یعنی پیش از ظهور زرتشت رواج داشته است. این آئین تا قرن چهار میلادی ، ۶۰۰ سال پیش همچنان به حیات خود ادامه داده است . در زمان اشکانیان مهر پرستی از مرزهای ایران گذشت و سراسر اروپای آن زمان را فرا گرفت تا جایی که در چند دوره مهر پرستی یا میترائیسم آئین رسمی امپراتوری عظیم ” روم ” بوده است . آئین مهر بر اساس پرستش ” میترا ” ایزد مهر میباشد .
در این مطلب می خوانید :
آئین میترائیسم چیست؟
در حقیقت، آئین مهرپرستی که در میان رومیان به نام «آئین میترائیسم» یا «اسرار میتراس» شهرت دارد، برداشت رومیان از این آئین محسوب میگردد. آئین میترائیسم در سدههای دوم و سوم میلادی، پیروانی در سراسر جهان از هند تا اسپانیا داشته است. شایان ذکر است که میتراس رومی، ایزد جنگاوری، مذکر بوده است و همواره خنجر و یا شمشیر به دست دارد. همچنین، پیروان میتراس از نظام پیچیدهی هفتگانهای از درجات تَشرُف نزد ایزدِ مهر و ضیافتهای مختص این آئین پیروی میکردند. به عبارتی، تشرفیافتهگان این آئین، افرادی بودند که با هم متحد شده بودند و در معبد میترا یکدیگر را ملاقات میکردند.
آثاری از این آئین در ۴۲۰ نقطهی مختلف جهان به دست آمده است. از جمله این آثار، ۱۰۰۰ کتیبه و ۷۰۰ تصویر از صحنهی ذبح شدن گاو مقدس توسط ایزد میترا (تاورکتونی) را میتوان نام برد. آئین میترائیسم آنچنان در میان رومیان متداول بوده است که تاکنون حدود ۶۸۰ پرستشگاه میترا فقط در شهر روم، شناسایی شدهاند.
مفهوم و ریشهی میترا
میترا یا میثرِه که به عنوان یکی از ایزدان باستانی ایرانزمین شناخته میشود، در اوستا به معنای «عهد و قرارداد» به کار رفته است. نام این ایزد، ریشهی هندوایرانی دارد و برخی از ویژگیهای آن برگرفته از «شیوا»، خدای هندو و ایزدِ مهر است.کلمه میترا یا (مهر) را دار مستتر به معنی دوستی و محبت می داند. در (گات ها) کلمه میترا به معنی عهد و پیمان آمده است. مهر در اوستا از آفریدگان اهورا مزدا محسوب شده و ایزد محافظ عهد و پیمان است و از این رو فرشته فروغ و روشنائی است تا هیچ چیز بر او پوشیده نماند.
ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه و یشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص اوست. در کتیبه های هخامنشی نیز این اسم به املاء و تلفظ اوستائی آن، (میثر) Mithra آمده است. در سانسکریت (میترا) Mitra و در پهلوی (میتر) Mitr و در پارسی مصطلح امروز (مهر) خوانده می شود. «میترا» یعنی خدای نور و خورشید، خدایی که در خورشید جای دارد، نه خود خورشید. میترا، خداوند آبها و دریاها نیز هست و یکی از صفاتش اود ـ دام یعنی محاصره کننده است و همسرش وارونی الهه شراب است و در اساطیر گاهی با نام هایی چون (سورا) یا (ماد) نیز خوانده می شود.
تولد میترا
از جمله اعتقادات پیروان آیین میترائیسم اعتقاد به افسانه «زایش مهر یا میترا» می باشد که با سابقه ای اساطیری در واقع امری شگرف است. در این آیین «میترا» از صخره ای سنگی زاده می شود و در حالی که برهنه است، اما کلاه شکسته مهری بر سر دارد و به دستی خنجر و به دستی دیگر مشغل دارد. که مشعل برای روشن کردن جهان و خنجر برای کشتن «گاو قربانی» است. میترا با خورشید است. چون میترا زاده می شود شبانان برای پرستش به وی می آیند و میترا با خورشید هماهنگ و متحد می شود و یک گاو وحشی را به دام انداخته می کشد.
بنا به افسانه شگفت انگیز «یم» که اکنون «جمشید» نامیده می شود دقیقاً به عنوان همتای زمینی و در اکثر جاهایی که معابد میترا ساخته شده نام آن محل با اسم «یم» یا «جم» توام است.طبق گفته های دیگر میترا از درختی که «کاج» یا «صنوبر» است زاده می شود.در ایران باستان هر یک از روزهای ماه به نام ایزدی خوانده می شد و شانزدهمین روز هر ماه به نام ایزد «مهر» بود از این رو روز «مهر» از ماه «مهر» «مهرگان» خوانده می شد و از این روز تا شش روز بود که جشن مهرگان نامیده می شد. ابوریحان بیرونی می گوید: گویند مهر که اسم خورشید است در چنین روزیی ظاهر شد و به همین مناسبت این روز را بدو منسوب کرده اند.
جشن مهرگان یکی از اعیاد بزرگ ایرانیان بوده است و مهرپرستان در جشن مهرگان گاوی را زینت کرده و با جلال و جبروت به میدان آورده آن را ذبح می کردند. مراسم و اعمال مذهبی مهرپرستی سادگی اولیه خودرا همچنان حفظ کرده بود. عاری از هرگونه تزیین و آرایش معمول بود.
اصول میترائیسم یا مهرپرستی چیست؟
«راستگویی و وفاداری» از بارزترین اصول میترائیسم هستند. از مشخصههای این آئین باستانی که «آئین سربازی» نیز محسوب میگردید، وفاداری به عهد و پیمان است. بهاینترتیب، فردی که خواهان ورود به این آئین بود باید ابتدا آزمونهای صداقت و وفاداری را بهخوبی سپری میکرد. پس از آن، سوگند یاد میکرد که رازدار باشد و اسرار را بر کسی فاش نکند. سپس، پیشانی و دست او را خالکوبی میکردند تا برادر و یار سایر میترائیان شمرده شود.
همچنین، در آزمونی دیگر، چشمان فرد را میبستند و او را به سمت جلو هل میدادند. در این هنگام، فرد دیگری از همکیشان به عنوان منجی او را به آغوش میگرفت و مانع از افتادن او میشد؛ بهاینترتیب، میزان باور و اعتقاد او را ارزیابی میکردند.
عقاید پیروان میترا
در آئین میترائیسم باورها و عقاید متفاوتی وجود دارند که در زیر به آنها میپردازیم:
باور به مبارزهی میترا با گاو
بر اساس باورهای آئین مهرپرستی، ایزد میترا از قدرتی برخوردار است که گاو مقدس را گرفته و بر روی شانهی خود میاندازد و به داخل غار میبرد. در روایتهای دیگری، او بر این گاو که آبیرنگ است، چیره شده و بر روی آن سوار میشود و آن را به طرف غار خود میآورد.
باور به قربانی کردن گاو
ایزد میترا با رسیدن به غار، گاو را بر زمین زده، پس از نشستن بر پشت آن، خنجر مشهور خود را در کتف گاو فرو میکند و از محل زخم او، سه نهال تاک و سه خوشهی گندم میروید.
باور به معجزهی آب
به باور پیروان این آئین، وقتی میترا تیر خود را به صخرهای میزند از آن صخره، چشمهای ابدی میجوشد. آب این چشمه، همان آب حیات است.
باور به معجزهی شکار
بر اساس این باور، ایزد میترا میتواند همچنان که بر روی اسب میتازد، حیوانات را شکار کند، بدون اینکه حتی یک تیر او به خطا برود. او میتواند با دشمنان خویش نیز بدینگونه عمل کند. بر اساس این باور است که به این ایزد کهن، لقب «مهرنبرز» یا «شکستناپذیر» داده شده است.
باور به عروج میترا
پیروان این آئین باور دارند که ایزد میترا پس از پایان ضیافت بر ارابهی خورشید سوار میشود و به آسمانها عروج میکند. او همچنان در آسمان منتظر است تا روزی دوباره برای اصلاح بشریت و زدودن ناپاکیها و شرارتها به زمین بازگردد. در این آئین، میترا، ایزد نجاتدهندهی هستی از یوغ زمان به شمار میآید. او همانند شیوا، خدای هندو، آتشی خواهد افروخت که تمام جهان را در بر میگیرد تا آن را از لوث آلودگیها پاک کند.
لازم به ذکر است باور به «سوشیانت»، «مسیح»، «ماشیح» یا «مهدی» که بعدها در ادیان دیگر نیز مطرح گردید، از آئین میترائیسم آغاز شده است. گویا سایر ادیان نیز به این نتیجه رسیده بودند که بشر نیاز به یک «نجاتدهنده» دارد.
باور به رستاخیز
در نتیجهی قدرت میترا برای پالودن هستی از ناپاکیها و افروختن آتش، باور به روز رستاخیز در این آئین وجود دارد. به باور پیروان این آئین باستانی، در روز رستاخیز، تنها پیروان میترا هستند که از گرفتاری در آتش در امان خواهند ماند.
باور به تقدس عدد هفت
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، در بیشتر ادیان باستانی قداست اعداد وجود داشته است، اما در آئین میترائیسم عدد هفت، عددی مقدس به شمار میآید. در این آئین، زمین هفت طبقه است و هفت مقام و هفت سیاره وجود دارند.
درجات هفتگانهی میترائیسم رومی به این ترتیب است:
درجهی اول منسوب به سیارهی عطارد؛ نماد آن «کلاغ» است.
دوم منسوب به سیارهی زهره؛ نماد آن «همسر» است.
سوم منسوب به سرباز؛ نماد آن «سرباز» است.
چهارم منسوب به سیارهی مشتری؛ نماد آن «شیر» است.
پنجم منسوب به قَمر؛ نماد آن «پارسا» است.
ششم منسوب به مهرپیما؛ نماد آن «پیک خورشید» است.
درجهی آخر منسوب به زُحل؛ نماد آن «پیر مرشد» یا «پدر» است.
طبق این آئین، افراد تازهوارد وقتی به پیشگاه این ایزد معرفی میشدند، به درجهی نخست میرسیدند. سپس با تعالیم روحانیون، مراتب را طی میکردند.
نمادهای میترائیسم
آئین مهرپرستی یا میترائیسم دارای دو نماد ویژه است:
نماد مارهای حلقهزده
در این آئین، «مار» سَنبل تندرستی و «چوب سبز درخت اقاقیا» سنبل راستی به شمار میآید. نماد دو مار حلقهزده بر دور چوب اقاقیا از جمله کهنترین نمادهای میترائیسم به شمار میآید.
نماد صلیب میترا (چلیپا)
به نظر میرسد این نماد که در ادیان باستانی مصر و هند نیز به چشم میخورد، از مهمترین نمادهای میترائیسم باشد. به باور برخی از محققین و باستانشناسان علامت صلیب مسیحی، شکل سادهشدهی خورشید است.
این علامت که به صورت انوار خورشید یا ستارهی پنج پَر نیز وجود داشته است، روی کلاه کوروش کبیر نیز دیده میشود. این علامت، نماد «خورشید» بوده است که امروزه به عنوان علامت «ستاره» شناخته میشود.
در مجموع میتوان گفت علامت «صلیب»، «چلیپا»، «چهار پره» و «چهارپایه»، علامت سادهشدهی «مهرِ تابان» هستند. در تفسیری دیگر ممکن است این علامت، نماد چهار فصل سال و یا چهار عنصر طبیعت (آب، باد، خاک، آتش) باشد.
میترائیوم یا مهرابه چیست؟
عبادتگاههای آئین میترائیسم، «میترائیوم» یا «مهرابه» نامیده میشوند. معمولاً مهرابه به ساختمانی اطلاق میشود که یک ورودی دارد و پس از یک دهلیز داخلی به سه راهرو منتهی میگردد. در مهرابه، تالار روبرو (وسط) همواره بزرگتر است و سقفی بلندتر از دو تالار جانبی دارد.
در تالار اصلی، نیمکتهای سنگی در طرفین قرار میگیرند و نور تالار از روزنههای کوچکی که در سقف تعبیه شده، تأمین میگردد. در دیوارهای تالار نیایش، معمولاً تصاویر «کوتس» و «کوتوپاس»، دو مشعلدار نماد آئین میترائیسم روم باستان نیز به چشم میخورند.
با این وجود، از نظر ساختاری، مهرابهها، بر اساس باور استورهایِ «زاده شدن ایزدِ مهر از دل سنگ»، به این شکل بنا میشدند. همچنین، این پرستشگاههای مهری، در مجاورت کوهها، درختان کهنسال، چشمهها و چاهها، قرار داشتهاند.
«هرودوت»، مورخ یونانی، در مورد معابد ایرانی چنین میگوید:
«ایرانیان، معبد نداشته و در فضای باز به نیایش میپرداختند. در گذر زمان، چارتاقیها در جوار صخره، غار، کوه، چشمه، و درخت برپا شد که تاکنون نیز مورد احترام و ملجأ و مأمن حاجتمندان هستند».
از دیدگاه معماری، مهرابهها به دو دسته تقسیم میشوند.:
معابد غاری شکل
معابد «غاری شکل»، که در غارهای طبیعی یا غارهای کنده شده توسط دست انسان (دستکَند) قرار دارند. این معابد، غالباً در دل کوه و مناطق کوهستانی ایجاد شدهاند.
معابد چارتاقی
معابد «چارتاقی یا چهار تاقی» بناهایی به صورت چهار گوش هستند. در معابد چارتاقی، بنای مزبور، چهار ستون دارد و یک پوشش گنبدی بر روی آن، قرار گرفته است.
تاریخچه مهرپرستی
پیش از زرتشت
پیش از زرتشت پیامبر باستانی ایران (دست کم ۶ قرن پیش از میلاد و یا پیشتر)، ایرانیان دینی چندایزدی داشتند و میترا گرانقدرترین ایزد آنان محسوب میشد. او خدای پیمان و تعهد و سرسپردگی متقابل بود. در لوحی به خط میخی متعلق به پانزده قرن پیش از میلاد که شامل پیماننامهای بین هیتیها و میتانیها میباشد، به میترا سوگند یاد شدهاست.
اثرات جهانی مهرپرستی
یکی از کیش های کهن ایرانی که زمانی جهان گیر شد مهر پرستی یا میترائیسم است. این کیش باستانی در بسیاری از ادیان و جریانات فکری ایران و جهان اثرات ژرف باقی گذاشت. مردمان فلات ایران دو بار توانستنددین و یا کیش جهانی پدید آورند. یک بار در مورد مهر پرستی و بار دیگر در مورد مانیگری. هر دوی این کیش ها نیز این پیام دل انگیز را با خود به همراه داشت که ابناء انسان در زیر یک اندیشه واحد باید به خاندانی بزرگ بدل شوند. برای روشن کردن سیر جهان بینی ها در ایران، بررسی این جریانات فکری ضرور است.
زیرا با آن که در ایران کهن فلسفه به معنای اخص کلمه بروز نکرد، این کیش ها خود منعکس کننده بسیاری از تعمیمات فلسفی و نمودار منطق حیاتی و بینش ویژه دوران ها و نسل های گم شده است. مهرپرستی بر آیین زرتشتی ، مسیحیت و هندویسم اثرات مختلف گذاشته است.
هخامنشی
از دوران داریوش بزرگ هخامنشی به بعد، آیین زرتشت، دین رسمی ایران بوده است. با اینحال، داریوش و جانشینانش قصد نداشتند شرایط سیاسی سختگیرانهای ایجاد کنند تا باورهای قدیمی را که همچنان نزد بسیاری از نجیبزادگان محبوب بود، از میان بردارند. بدینسان آیین زرتشت، رفتهرفته با عناصر آیین چند ایزدی قدیم در هم آمیخت و یَشتهایی در ستایش ایزدان کهن سروده شد. یشتی در اوستا به نام مهریَشت به مهر یا میترا اختصاص داده شدهاست که در آن مهر، ایزدی نظارهگر بر همه چیز، روشنایی آسمانی، نگاهبان پیمانها، محافظ نیکوکاران در این گیتی و در آخرت و بالاتر از هر چیز، دشمن بزرگ اهریمن و تاریکی و خداوند نبرد و پیروزیها تصویر شدهاست.
در آیین مختلط دوران پایانی سلسله هخامنشیان، جنبه زرتشتی به وضوح بر جنبه چندخدایی پیشین آن چیرگی یافته و دیگر از قربانیکردن، که پیروان زرتشت از آن نفرت داشتند، یادی نمیشود.
مهرپرستی در دوره سلوکیان و اشکانیان و راهیابی آن به اروپا
اگرچه پس از حمله اسکندر مقدونی و فتح سرزمینهای امپراطوری ایران توسط او در حدود ۳۳۰ سال پیش از میلاد، ساختار اجتماعی پیشین ایران از هم پاشید و برای مدتها اثری از مهرپرستی در این سرزمین نبود، نجیبزادگان مناطق مختلف در سرزمینهای غربی امپراتوری پیشین ایران، پرستش میترا یا مهر را از سرگرفتند. شاهان و نجبای مرز ایران و دنیای روم و یونان از جمله سرزمین آناتولی (آسیای صغیر) همچنان بر این کیش بودند. تیرداد اول شاه ارمنستان، در هنگام تاجگذاری خویش به سال ۵۷ پس از میلاد، نرون امپراتور روم را حکمران بزرگ خود اعلام نمود و آداب و تشریفات مهرپرستی را به نمایش گذاشت و اعلام نمود که ایزد پیمان و دوستی، رابطه دوستانهای را بین ارمنیان و رومیان مقتدر برقرار نمودهاست.
میتراداد یا مهرداد ششم، شاه پُنتوس، احتمالاً یک مهرپرست بودهاست و متحدانش یعنی دریانوردان کیلیکیه در حدود ۶۷ سال پیش از میلاد، آداب و مناسک میترایی را برگزار مینمودند. همچنین آنتیوخوس یکم پادشاه کوماژن (جنوب شرق آسیای صغیر) میترا را تکریم و ستایش مینمود. تا آغاز قرن دوم میلادی آثار کمی پیرامون میترا ایزد ایرانی در سرزمین روم یافت شدهاست در صورتی که از سال ۱۳۶ میلادی به بعد صدها کتیبه و سنگنبشته وقف شده به این ایزد وجود دارند. شرح سبب این تجدید محبوبیت به آسانی ممکن نمیباشد و امروزه یک نظریه اینست که شاید آیین میتراییسم رومی توسط نابغهای مذهبی که در حدود صد سال پس از میلاد میزیستهاست تجدید بنا گردیده است.
به منظور پذیرفته شدن مناسک باستان ایرانی در سرزمین روم، تفسیر و تعبیری افلاطونی و جدید به آن بخشیده شدهاست. میترایسم رومی در سدههای سوم و چهارم میلادی به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از گرایش کنستانتین کبیر امپراتور روم به آیین مسیحیت که در ان هنگام گسترش یافته بود و پس از پیروزی او در نبرد به سال ۳۱۲ میلادی که طی آن همه کیشها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد آیینهای مهرپرستی نیز در مغربزمین از رواج افتاد. گرچه نمادها و پرستشگاههای آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین مسیحی و رفتارهای مسیحیان باقیماندهاست.
مهرپرستی در دوره ساسانیان
نقشی از تاق بستان در کرمانشاه ایران. در این نقش شاه ساسانی شاپور دوم در میان و در سمت چپ وی اهورا مزدا که حلقهٔ فر ایزدی را به منظور تاجگذاری به او میدهد، بر روی دشمنی به خاک افتاده (یولیانوس امپراتور روم) ایستادهاند. درسمت راست شاه، میترا یا مهر، که پیکانهای نوری همچون خورشید از سر او در تمامی سمتها پراکنده شده، شاخهای از نبات که «برسم» نام دارد را در دست گرفتهاست و بر روی گل نیلوفری ایستادهاست. شاپور دوم ساسانی به مهر سوگند خورد که آسیبی به پادشاه ارمنستان نمیرساند. در نقش رستم هم میترا دیده میشود.
برجستهترین معابد مهرپرستی در ایران
ساسانیان در نتیجهی باور به آئین مهرپرستی، در دوران حکومت خود معابد متعددی برای میترا (ایزد آتش) بنا کرده بودند. تعدادی از این معابد برجسته در شهر تختسلیمان یا «گَنجک» قرار داشت. با حملهی هراکلیوس، امپراتور بیزانس، در سدهی هفتم میلادی، بسیاری از این معابد مهری به آتش کشیده شدند.
لازم به ذکر است که اغلب معابد میترایی در ایران و جهان، پس از ظهور دین زرتشت و سپس دین مسیحیت، به آتشکده و کلیسا تبدیل شدند. همچنین، در زمان حکومت ایلخانیان در برخی از پرستشگاههای میترایی تغییراتی صورت گرفت تا نشانههایی از دین اسلام نیز در آنها باقی بماند.
همانطور که پیشتر گفته شد، مهرابهها به دو صورت غاری و چارتاقی بودهاند. امروزه اطلاعات دقیقی در مورد تعداد پرستشگاههای مهری در ایران، وجود ندارد. با این حال، بر اساس اصول معماری که در مورد مشخصات بناهای تاریخی وجود دارد، برخی بناها و محوطههای تاریخی، در دستهی معابد مهری قرار میگیرند.
در ادامه به برخی از این موارد اشاره میکنیم:
امامزاده زبیده خاتون در شهر نراق
بنای تاریخی قدمگاه در نیشابور
امامزاده صالح در تهران
محوطه و غارهای تاق بستان در کرمانشاه که نقش برجستهی ایزد مهر نیز بر روی آن به تصویر کشیده شده است.
سرداب یا زیرزمین مسجد قزوین که بخش شبستان جنوبی آن، به آتشکده معروف است.
امامزاده حمزه در جادهی آبعلی
محوطهای شبیه به پرستشگاههای مهری، در نیاسر کاشان
برخی از معابد برجستهی مهری به جامانده در ایران عبارتاند از:
معبد مهری آذرگشسب
معبد آذرگُشسپ یا آذرگشنَسپ یکی از سه معبد بزرگ و مهمی به شمار میآید که در دورهی حکومت ساسانیان بنا شده است. بعدها این معبد به آتشکدهی آئین زرتشت تبدیل شد و امروزه نیز به همین عنوان شناخته میشود. این آتشکده به شاهان و طبقهی جنگاوران تعلق داشته است.
معبد مهری مراغه
یکی دیگر از معابد برجستهی مهرپرستی در ایران، معبد «مهر مراغه» یا «نیایشگاه مهری» است که یکی از نخستین معابد و سکونتگاههای بشر به شمار میآید. این معبد میترایی در شهر مراغه و در جنوب روستای «وَرجو» قرار دارد و در حال حاضر به نام «امامزاده معصوم ورجوی مراغه» نیز شهرت دارد.
معبد مهر مراغه زیر یک گورستان تاریخی قرار دارد که با انجام خاکبرداری قسمتهایی از آن نمایان شد. بخشهایی از این نیایشگاه زیرزمینی و صخرهای که به دورهی اشکانیان تعلق دارد به مرور زمان تخریب شده است.
اولین بار، پس از استقرار حکومت ایلخانیان، اباقاخان، نوادهی هولاکوخان مغول، این بنا را مرمت نمود. سپس، به دستور او بر روی ویرانههای معابد مهریِ شهر مراغه، مسجد بزرگی را بنا کردند.
این معبد مهری در سال ۱۳۵۶در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. البته، امروزه آثار چندانی از این بنای تاریخی به جا نمانده و در حال تخریب است. مرمتهای ناشیانهی میراث فرهنگی و سرقت بخشهایی از سنگهای گورستان توسط غارتگران آثار تاریخی از عوامل این تخریب به شمار میآیند.
معبد قدمگاه در بادامیار
معبد ۱۲ هزار سالهی قدمگاه، یکی دیگر از برجستهترین معابد آئین مهرپرستی در ایران محسوب میشود. این معبد تاریخی به صورت دستکَند در دل کوه ساخته شده است. معبد مهریِ قدمگاه، بر اساس نام روستایی که در آن واقع شده است، به نام «معبد بادامیار» نیز شهرت دارد. این معبد باستانی در آذرشهر و در ۴۰ کیلومتریِ ضلع جنوب غربی شهر تبریز، واقع شده است.
به باور اغلب باستانشناسان، معبد مهری قدمگاه، به دورهی پیش از تاریخ، تعلق دارد. این معبد، بعدها به شکل آتشکده درآمده است و در دوران پس از اسلام، محرابی در آن ساخته شده و به مسجد تغییر کاربری یافته است. محراب این بنای تاریخی، به صورت «مقرنسکاریهای آویخته» ساخته شده است که به دورهی صفویان تعلق دارد.
در مجاورت این معبد گنبدی شکل، گورستان تاریخی آذرشهر بر روی پشتهای قرار گرفته است. در این گورستان، سنگنوشتههایی به خطوط «کوفی و خط ثلث نو»، حجاریها و مجسمههای گوناگون تاریخی به چشم میخورند.
امروزه برخی از ساکنان روستاهای مجاور روستای بادامیار، مراسم مذهبی خود را در این محل تاریخی برگزار میکنند. معبد تاریخی قدمگاه، در سال ۱۳۴۷، در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
آتشکده مهراردشیر
آتشکده مهراردشیر، یکی از معابد مهرپرستی به شمار میآید که در دورهی ساسانیان و در شهر «اردستان» استان اصفهان، ساخته شده است. از نظر معنایی «اَرد» به معنای مقدس، پاک و روشن است و پسوند «ستان» به محل و مکان، اشاره دارد.
به این ترتیب، نام «اردستان» به «محلی مقدس یا مکانی پاک و روشن» اطلاق میشده است. چنین به نظر میرسد که این شهر، به دلیل وجود آتشکدهی مشهور آن، به این شکل نامگذاری شده است. بر اساس روایتها، این معبد میترایی، توسط بهمن، پسر اسفندیار بنا گردیده است. این پادشاه ساسانی که به نام «بهمنِ اردشیر» نیز شهرت داشته است، سه آتشکده را در یک روز در مشرق، میان و مغرب (مسیر طلوع تا غروب مهر)، بنا نمود.
این آتشکدهها عبارتند از:
در مشرق، آتشکدهی «شهر اردشیر» مجاور «قلعهی مهربین یا مارین».
در میان، آتشکدهی «زروان اردشیر» در روستایی باستانی به نام «دارَک برخوار» در حاشیهی شهر اصفهان.
در مغرب، آتشکدهی «مهراردشیر» در شهر اردستان.
شایان ذکر است، معبد مهراردشیر، در دژی به نام «اَرونه» قرار داشته است که امروزه تحت عنوان «باغ قلعه» شناخته میشود. به مرور زمان و فراگیر شدن آئین زرتشت در میان ساسانیان، نام این معبد مهری تغییر نمود و به نام «آتشکده مهراردشیر» شهرت یافت.
این بنای تاریخی، با ورود اسلام به ایران، به مسجد تغییر کاربری یافت. امروزه، این معبد میترایی، به صورت یک مکان گردشگریِ منحصربهفرد، میزبان بسیاری از گردشگران است.
آتشکده آذر برین مهر
این آتشکده که یکی از معابد مهرپرستی یا میترائیسم به شمار میآید، در کوهی مابین شهر شاهرود و سبزوار قرار دارد. این معبد مهری که در میان مردم محلی به نام «چارتاقیِ دیو یا خانهی دیو» شناخته میشود، یکی از سه آتشکدهی اساتیری زرتشتیان محسوب میگردد.
آتشکده آذرخش
آتشکدهی آذرخش، یکی از معابد میترایی به شمار میآید که در جنوب شهر «داراب» قرار دارد. به اعتقاد برخی از پژوهشگران، این معبد مهرپرستی در عهد ساسانی، به آتشکده، تغییر کاربری یافته است. این معبد تاریخی که به صورت دستکَند ساخته شده است، امروزه به نام «مسجد سنگی»، شهرت دارد.
معبد مهری کمر زرد
معبد «کمر زرد» که در کوه کمر زرد در استان کرمانشاه قرار دارد یکی دیگر از معابد مهرپرستی در ایران است. معبد کمر زرد کرمانشاه همانند سایر معابد مهری، دارای دالانهای زیبایی است که جهت نیایش ایزد مهر مورد استفاده پیروان این آئین قرار میگرفته است.
آیین تدفین مهرپرستان
اسکلت ۴۵۰۰ ساله موزه پهنه سمنان که به شیوه آئین میترائیسم دفن شده است. همانطور که گفته شد، آئین میترائیسم در دورهی اشکانیان پیروان بسیاری داشته است. بر اساس بقایای گورستانهای به جا مانده از این دوران، باستانشناسان به ویژگیهای خاصی در آیین تدفین مهرپرستان دست یافتهاند.
در دورهی اشکانیان غالباً تدفین به صورت «گورخمره» یا «گور گودالی» انجام میشده است. علت استفاده از گورخمره برای جلوگیری از آلودگی خاک اطراف و یا به علت طبقهی اجتماعی فرد متوفی بوده است.
در بخش شرقی سرزمین اشکانیان، در محلهایی مانند «نسا» و «سَغد» استوانههای سفالی برای دفن اموات به کار میرفته است. بر اساس کاوشهای صورت گرفته توسط باستانشناسان روسی، در غرب سرزمین اشکانی، اجساد را در دیوار و کف خانه نیز دفن میکردند. آنها در کنار اجساد، اشیایی را یافتند که از وسایل روزمره و مورد استفادهی فرد متوفی بوده است.
در شکل دیگر آیین تدفین، بدن متوفی در حالتی قرار میگرفت که سر به سمت شمال و پا به سمت جنوب باشد. علاوه بر آن، صورت مردگان را به تناسب زمان دفن به طرف شرق، محل طلوع خورشید در صبح، یا متمایل به بالا و وسط آسمان در ظهر، قرار میدادند.
آنها بهندرت متوفی را به شکلی دفن میکردند که صورت او به سمت غرب و غروب خورشید باشد. باستانشناسان اسکلت یک بانوی اشکانی را در شمال تپهی باستانی «اشرف اصفهان» کشف کردند که صورت وی به طرف شرق و بر روی روی کتف چپ گردانده شده است.