مجازات قصاص مردی که دوستش را کشت ر/ می خواستم بترسانمش !
به گزارش رکنا، زمستان سال 1401 پیکر نیمه جان مرد جوانی به بیمارستانی در غرب تهران منتقل شد. وی که از ناحیه سینه با ضربه چاقو مجروح شده بود تحت عمل جراحی قرار گرفت اما شدت جراحات وارده سبب شد...
به گزارش رکنا، زمستان سال 1401 پیکر نیمه جان مرد جوانی به بیمارستانی در غرب تهران منتقل شد. وی که از ناحیه سینه با ضربه چاقو مجروح شده بود تحت عمل جراحی قرار گرفت اما شدت جراحات وارده سبب شد تا پسر 25 ساله ساعتی بعد تسلیم مرگ شد و جسدش با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال پیدا کرد.
با گزارش این قتل مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند و مشخص شد که وی از سوی یکی از دوستانش به نام محمود به بیمارستان منتقل اما پس از تحویل به اورژانس از محل بیمارستان متواری شده است.
با مشخص شدن این موضوع، محمود ردیابی و بازداشت شد. وی پس از انتقال به پلیس آگاهی و در همان بازجوییهای اولیه به قتل دوستش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: چند ساعت قبل از حادثه با دعوت دو نفر از دوستانم به کارگاه مقتول رفتیم و در آنجا مشروب خوردیم اما سر موضوعی با هم بحثمان شد و درگیر شدیم. همان موقع مقتول برایم قمه کشید و من هم برای اینکه او را بترسانم چاقویی به سمتش پرتاب کردم که ناخواسته به سینهاش خورد و روی زمین افتاد و او را به بیمارستان رساندم و بعد هم فرار کردم. با تکمیل تحقیقات برای محمود به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه نماینده دادستان پس از قرائت کیفرخواست عنوان کرد: قربانی یک فرزند صغیر دارد که تنها ولی دم پرونده است و معاون قوه قضائیه از طرف او برای متهم درخواست قصاص کرده است.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: شب حادثه وقتی برای خوردن جوجه کباب و تفریح به کارگاه مقتول رفتیم من داشتم مرغها را خرد میکردم که یکی از دوستانمان هم به آنجا آمد و با خودش چند توله سگ هم آورده بود. مقتول به محض اینکه توله سگها را دید به من پیام داد که بیا با یک ترفند توله سگها را تصاحب کنیم اما من قبول نکردم. چند دقیقه بعد میخواست با دادن مشروب و مواد به صاحب سگها او را ناهشیار کند و آنها را بگیرد که سر همین موضوع با هم دعوایشان شد، من سعی کردم پادرمیانی کنم اما چون چاقو دستم بود نمیدانم چه شد که به سینه مقتول اصابت کرد و این اتفاق که افتاد خودم بلافاصله او را به بیمارستان رساندم. حالا هم شرمنده خانوادهاش هستم و از آنها حلالیت میطلبم. با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده وی را به قصاص محکوم کردند.