f:I[55593,["/_next/static/chunks/5cc364879d1ee231.js","/_next/static/chunks/6bcfce26ee2ab676.js"],"default"] 10:I[22163,["/_next/static/chunks/5cc364879d1ee231.js","/_next/static/chunks/6bcfce26ee2ab676.js"],"default"] 11:I[59870,["/_next/static/chunks/5cc364879d1ee231.js","/_next/static/chunks/6bcfce26ee2ab676.js"],"default"] 13:I[74085,["/_next/static/chunks/5cc364879d1ee231.js","/_next/static/chunks/6bcfce26ee2ab676.js"],"default"] 12:T885,

وقت صبح- در این قسمت هنگامه با کلکی که به عاطفه زد توانست او را به در خانه بکشد تا فرزندش را ببینید. اما پدرش اجازه نداد

. هنگامه دنبالش کرد تا آدرس خانه را پیدا کند، پسرش را دید و مطمئن شد زنده است و از خانه بیرون آمد.

از طرفی ایرج سراغ پاشا رفت و سند زمینی را به او داد و از خواست به پول تبدیلش کند.

پاشا به او گفت سهمت را بردار ولی بخشی از سهم من را بده تا بتوانم بدهی خود را پرداخت کنم.

در انتها پلیس سیمین را به خاطر امضای جعلی بازداشت کرد.

فرشته، خواهر پاشا به خانه هنگامه رفت تا برای برادرش خواستگاری کند اما هنگامه قبول نکرد و با برخورد تند او را بیرون کرد.

نکات ریز قسمت 10 جنگل آسفالت

از جزئیات سریال می توان به این صحنه ها اشاره کرد اشاره کرد وقتی هنگامه پسر را در حال خواب دید سرش روی پای مادرش گذاشت و گفت می خواهم دختر دیگری باشم، محبت می خواهم و دوست دارم مدل دیگری باشم و آرایش کنم.

او تیکه ای که بافته بود را کوتاه کرد.

پاشا هم وقتی دید مادرش با تعدادی معتاد نشسته است صحنه ای عجیب رقم خورد و گفت من هم می کشم و دوستانش را بیرون کرد.

مادرش هم گفت مرا به دیوانه خانه ای که بودم برگردان.

پاشا هم محل معتادان را لو داد تا بساط جمع شود و به فردی هم پول داد تا اینها دیگر دور خانه او نیایند.

14:T885,

. هنگامه دنبالش کرد تا آدرس خانه را پیدا کند، پسرش را دید و مطمئن شد زنده است و از خانه بیرون آمد.

از طرفی ایرج سراغ پاشا رفت و سند زمینی را به او داد و از خواست به پول تبدیلش کند.

پاشا به او گفت سهمت را بردار ولی بخشی از سهم من را بده تا بتوانم بدهی خود را پرداخت کنم.

در انتها پلیس سیمین را به خاطر امضای جعلی بازداشت کرد.

نکات ریز قسمت 10 جنگل آسفالت

از جزئیات سریال می توان به این صحنه ها اشاره کرد اشاره کرد وقتی هنگامه پسر را در حال خواب دید سرش روی پای مادرش گذاشت و گفت می خواهم دختر دیگر