100 کاربرگ رنگ آمیزی گرگ کودکانه ؛ عکس آسان و سخت گرگ برای رنگ آمیزی
در این نوشته از دلبرانه می خواهیم ۱۰۰ عکس نقاشی گرگ کودکانه برای سنین مختلف را خدمت شما ارائه نماییم چنانچه می خواهید کودک خود را سرگرم نقاشی کنید یکی از نقاشی هایی که کودکان مخصوصا پسر ها به آن علاقه دارند کشیدن و رنگ آمیزی گرگ است...
در این نوشته از دلبرانه می خواهیم ۱۰۰ عکس نقاشی گرگ کودکانه برای سنین مختلف را خدمت شما ارائه نماییم
چنانچه می خواهید کودک خود را سرگرم نقاشی کنید یکی از نقاشی هایی که کودکان مخصوصا پسر ها به آن علاقه دارند کشیدن و رنگ آمیزی گرگ است
به همین دلیل در ادامه مجموعه ای از تصاویر نقاشی گرگ کودکانه با کیفیت بالا و اصلی برای شما جمع آوری کرده ایم
امیدواریم که مورد استفاده شما قرار گیرد
از اینکه ما را انتخاب کردید از شما سپاسگزاریم
۱۰۰ کاربرگ رنگ آمیزی گرگ کودکانه ؛ عکس آسان و سخت گرگ برای رنگ آمیزی
آشنایی با گرگ ایرانی
درنده خوی، حیله گر و اهریمن
این صفات برای ما انگار با ذات گرگها عجین شده است. در ایران کمتر داستانی می توان یافت که در آن نقش گرگ مثبت باشد. معمولا باورها به سمت تندخویی و درندگی این گوشتخوار می رود و همین شده دستمایه ی ترس یا تنفر از آن، به خصوص در مناطقی که دامپروری در آنجا رونق دارد.
گرچه روزگاری گرگها در ایران کمتر به حریم انسان نزدیک می شدند، اما این روزها حمله آنها به گله دامدارها از سر گرسنگی بسیار زیاد شده. گرگ همواره برای انسان موجودی پرابهت بوده و صدای زوزه اش از معروفترین و ترس آورترین صداهای طبیعت بوده است.
این حس البته به نوع زندگی، نحوه شکار و رفتار این جانور هم مربوط است. گرگها شکارگرانی ماهرند که وقتی به صورت گروهی به گله ای حمله می کنند، برنامه همه چیز را از قبل برای خود مشخص کرده اند. بی دلیل نیست که گرگها برای انسان همواره نمادی از خشونت بوده اند.
گونه ای از این جانوران گوشتخوار به نام گرگ خاکستری، در بیشتر مناطق ایران زندگی می کنند و بسیاری از روستاییان بارها درنده خویی آنها را از نزدیک دیده اند. همان طور که گرگها هم بی رحمی انسانها را به دفعات دیده اند. بی رحمی حتی در کشتن توله های آنان که نمونه هایش را در همین مطلب می خوانید.
بزرگترین سگسان ایران
گرگ خاکستری که معمولا موهایی به رنگ خاکستری،سفید ، قهوه ای و یا ترکیبی از آنها دارد، بزر گترین سگسان ایران و از اجداد سگهای اهلی است. گرگها مانند دیگر حیوانات وحشی دوری از انسان را ترجیح می دهند، اما در مناطقی که طعمه های طبیعی از بین رفته باشند به مراکز انسانی نزدیک می شوند.
تعارض انسان و گرگ موضوعی قدیمی است اما نه به این شدت که امروزه پیش آمده؛ جمعیت افزایش یافته، شهرها بزرگ شده و بسیاری از مراتع و شکارگاهها زیر دست انسانها افتاده. قوچ و کل و بز و آهو و دیگر سُم داران که غذای اصلی گرگها هستند، طعمه انسانها می شوند و گرگهای گرسنه ناگزیرند با شرایط جدید سازگار شوند و از پس عوامل محدود کننده مثل گسترش دامداریها و تخریب زیستگاهها بر آیند.
همین است که گرگها رو به دامهای اهلی آورده اند. شکاری، آماده و البته دردسرساز؛ دردسری به بزرگی همان تعارض قدیمی انسان و گرگ. دلیل اصلی کاهش شدید جمعیت گرگها در سالهای اخیر و افزایش شکار شدن آنها همین است. تا جایی که در بخش های گسترده ای از اروپا و شمال آمریکا، گرگها به عنوان گونه های در معرض خطر انقراض معرفی شده اند.
توسعه بی رویه، تله گذاری، شکار، تعقیب با موتورسیکلت و استفاده از طعمه های مسموم از مهمترین عوامل کاهش شدید جمعیت گرگها در اکثر زیستگاهها است. مشکلی که بوم شناسان و جانورشناسان را بر آن داشته تا گرگها را بار دیگر احیا کنند. گرگها در جای جای سرزمین پهناور ما جولان می دهند و شکارگران دیرینه ایران هستند.
گوش و بینی به جای چشم
درست است که حس بینایی گرگها چندان قوی نیست، ولی آنها با قدرت شنوایی بسیار قوی خود می توانند صدای زوزه همنوعانشان را از فاصله ۱۶ کیلومتری بشنوند. البته قوی ترین حس آنها حس بویایی شان است. گرگها ۵ میلیون سلول بویایی بیشتر از انسان دارند و از این حس برای پیدا کردن طعمه خود استفاده می کنند.
شکارگران خاکستری
ترس و تنفر؛ حس مشترکی که از گرگها در بیشتر فرهنگها وجود دارد. در اوستا برای موقعیت های دشوار از مثل«گله گرگ زده» استفاده می شود. در متون پهلوی هم«گرگ» آفریده اهریمن است و در بسیاری از روستاها و قبایل سراسر جهان شکار گرگ و آوردن سر آن نشان قدرت و شجاعت بوده و هست؛ رسمی که در ایران آن را «کله گرگی» می نامند. در متون داستانی قدیمی روسیه و هند و آمریکا هم می توان این موضوع را دید؛ انسان های گرگ نمایی که روح شیطان در آنها دمیده شده و شبها انسانهای بی دفاع را شکار می کنند. از داستانها و باورهای ملل دیگر گرفته تا همین داستان «شنگول و منگول» خودمان، همه نشان از ذهنیت حیله گری و بدذاتی گرگ دارد. فارغ از اینکه «نیش عقرب نه از ره کین است، اقتضای طبیعتش این است.»
آنها که حرفه ای ترند، مثل کارشناسان حیات وحش یا محلی ها، حضور گرگها را از روی جای پایشان هم می شناسند. دستهای پنج انگشتی و پاهای چهار انگشتی، نشانه خوبی روی خاک نرم یا برف می گذارد.
گرگهای خاکستری ایرانی با نام علمی Canis Lupus Pallipes پنجه رو هستند و ناخن های بلند، کلفت و جمع نشدنی شان می تواند بلای جان خیلی از سم داران باشند. گرگهای ایران با قامت ۶۶ تا ۸۱ سانتیمتر و طول بدن ۱۲۰ تا ۱۶۰ سانتیمتر(از نوک بینی تا قاعده دم) کمی از خویشاوندان اروپایی و آمریکایی شان کوچکترند و وزنشان به حدود ۶۰ کیلوگرم می رسد. اما مثل آنها عمری طولانی دارند و بدنشان از موهای زبر و خشنی به نام موهای محافظ پوشیده شده. غیر از گونه خاصی از گرگها که یکپارچه سفیدند، بقیه معمولا موهایی به رنگ خاکستری، قهوه ای، سیاه یا ترکیبی از آنها دارند که نوع آخر معمولا نتیجه جفت گیری گرگ با سگ یا شغال است. توله ها هم که سیاه هستند، هرچه بیشتر پا به سن می گذارند رنگشان بیشتر به خاکستری و نقره ای می کشد و اواخر عمر هم کهولت سن، گرسنگی و ضعف، موهایشان را سفید می کند. معدود گرگهای سیاهی هم که در ایران دیده شده اند، حاصل جفت گیری گرگ و سگ در گذشته های دورند.
سری پهن، گردن کلفت، چشمان مورب و دم ۴۰ تا ۵۰ سانتیمتری که قدری افتاده و صاف است؛ اینها بارزترین خصوصیات ظاهری گرگ است. کارآمدترین اسلحه گرگ، همان پوزه بیضی شکلی است که به ۴۲ دندان قوی، با قدرت خرد کنندگی ۱۷۵ کیلوگرم بر سانتیمترمربع مسلح شده است. داشتن ابزار شکاری اینچنین قوی، زندگی در شرایط و زیستگاه های مختلف را برای گرگها ممکن ساخته است.
شکارگر شبانه روز
گرگها برخلاف خیلی از گوشتخواران هم شب فعالند و هم روز فعال. آنها می توانند مسافتهای طولانی را در شبانه روز به دنبال آب، غذا و پناهگاه بروند. بنابراین در مناطقی که طعمه های وحشی از بین رفته باشند، دسته گرگها قادرند همراه گله های دامداران، مسافت های طولانی را طی کرده و مرتبا بین قشلاق و ییلاق در حرکت باشند. عکس:دوربین تله ای، پروژه یوزپلنگ آسیایی
گله های کوچک ایرانی
گرگ موجودی اجتماعی است و معمولا در قالب گله زندگی می کند؛ در گله هایی بین ۲ تا ۲۵ گرگ. در ایران البته اندازه گله ها از ۴ گرگ به ندرت بالاتر می رود که احتمالا یکی از دلایل آن، کوچک بودن جثه طعمه گرگها در ایران است. چرا که هرچه اندازه طعمه گرگها بیشتر و جثه شان بزرگتر باشد. تعداد افرادی که در یک گله زندگی می کنند هم بیشتر می شود.
تحت فرمان رئیس
حرف اول و آخر را «آلفا» می زند. همان گرگی که رفتار دیگر افراد گروه را کنترل و هدایت می کند و آنها را به صورت ستونی به دنبال خود حرکت می دهد. گروهی با ۲ تا ۲۵ و معمولا ۷ عضو. آلفا با دم نیمه افراشته اش، برای هم گروهی ها به خوبی قابل تشخیص است. همواره این رهبر گروه یا همان گرگ آلفاست که سمت و سوی مهاجرت، وقت استراحت یا ادامه مهاجرت، زمان و فرمان حمله، جلوگیری از ایجاد درگیری در گله و … را مشخص می کند. هرچه فراوانی و جثه طعمه ها بزرگتر باشد، گروه ها هم شلوغ تر می شوند. در ایران این گروه ها معمولا چهار قلاده ای هستند. گرگ آلفا، بسیار مقتدر است و اعضای گروه برای او احترام زیادی قادرند. گرفتن پوزه دیگر اعضا در دهان خود، یکی از کارهایی است که آلفا برای نشان دادن اقتدارش انجام می دهد. دیگر اعضای گروه هم با قرار دادن دهان خود در برابر سر او و لیس زدن پوزه اش، تبعیت خود را اعلام می کنند. اعضای گله نباید فراموش کنند که آلفا همه کاره شان است. برای همین گاهی آلفا تکه استخوانی که غذایی روی آن باقی نمانده را میان دیگر اعضای گروه پرت می کند تا وابستگی شان به تهیه غذا توسط خود را یادآوری کند.
کار دیگر رهبر گروه، تعیین قلمرو است؛ قلمرویی با اندازه های مختلف که به طور متوسط از ۷۵ تا ۲۵۰۰ کیلومتر مربع است که البته در ایران هنوز مطالعه دقیقی روی اندازه قلمرو گرگها صورت نگرفته. آلفا این قلمرو را با ادرار یا برهم زدن خاک مشخص می کند و اصلا سر این موضوع شوخی ندارد. هرچند کم اتفاق می افتد که گرگی حریم دیگری را نقض کند اما در همان موارد معدود هم درگیری ها آنقدر خشن است که معمولا تا یکی کشته نشود، دستبردار نیستند. جالب اینجاست که وجود انسان روی تعیین جنسیت اعضای گروه تاثیر می گذارد. جایی که انسانها خطر اصلی گرگها هستند، معمولا ماده های گروه، اکثریت اند تا شانس زادآوری بیشتر باشد. از طرفی مطالعات نشان داده که هرجا دخالت های انسان کمتر است، الگوی رفتارهای اجتماعی و زندگی گرگها هم منظم تر و قابل پیش بینی تر است. ولی اگر طعمه ها و زیستگاه های گرگ از سوی انسان دستکاری شود، آن وقت است که الگوی فعالیت گرگها هم تغییر می کند. به عنوان مثال محققان آلاسکایی اعلام کردند که ساعات فعالیت گرگها در آلاسکا دارای الگوی منظم است. آنها در روز از ساعات هفت صبح تا چهار بعدازظهر و شب هنگام از ساعت ۲۲ تا شش صبح قلمروگردی می کنند و به دنبال شکار یا سفر هستند. آلاسکا در قاره آمریکا، از معدود مناطقی است که فعالیت انسانی در آن بسیار کم است. برای همین هم پا به سن گذاشته ها و ضعیف ترهای گروه گرگها هم که قادر به تشکیل گروه مجزا و رهبری نیستند، بیکار نمی نشینند و با هم گروه تشکیل می دهند؛ گروهی که البته به خاطر نداشتن رهبری قوی، از نظر ارتباطات درون گروهی هر سال ضعیف تر می شود.
زوزه ابزار دیگر ارتباط های درون گروهی است. گرگها برای برقراری ارتباط با هم در درون گله و حتی ارتباط با گله های دیگر زوزه می کشند؛ صدایی که می تواند معانی زیادی داشته باشد. مثل قویتر کردن پیوندهای اجتماعی، اعلام کردن شروع و خاتمه حمله، اخطار دادن، جمع کردن افراد گله و هشدار دادن به دیگر گرگها برای اجتناب از قلمروهایشان. صدای زوزه گرگها را بیشتر هنگام طلوع و غروب آفتاب، به خصوص در فصول سرد سال می توان شنید. مطالعات نشان داده که گرگها قادرند صدای زوزه یکدیگر را از فاصله ۵ تا ۱۶ کیلومتری بشنوند. به نظر می رسد بین رفتار گرگها نظم و قانون بسیار پیشرفته ای است که در ارتباط های درون گروهی و هنگام شکار، حسابی به کارشان می آید.
آلفای همه کاره
گرگها با استفاده از حرکات دست و صورت با همدیگر صحبت می کنند. موقعیت های مختلف سر، گوشها، دم و لب ها معانی مختلفی از طرف گرگ آلفا که رهبر گروه است برای سایرین دارد. برای گروه گرگها اولین و آخرین حرف از آن آلفاست.
گرگها در خطر!
شجاعت گرگها موجب شده که انسان ها از آنها خوششان نیاید و به روش های مختلف آنها را از بین ببرند. در ایران گرگها را با تعقیب به وسیله وسایل نقلیه موتوری و شکار، تله گذاری و استفاده از طعمه مسموم از بین می برند. به همین علت است که جمعیت گرگها بسیار کاهش یافته است.
روزهای شلوغی
به دنیا آمدن ۲ تا ۱۰ توله در یک زمان، یعنی چند برابر شدن نیاز غذایی خانواده. برای همین گرگها حتی توله هایشان که معمولا تعدادشان پنج تا است را در بهار و کمی پیش از به دنیا آمدن بره سُم داران به دنیا می آورند. یعنی وقتی شکارهای ساده فراوانند. معمولا وقتی مقدار طعمه زیاد باشد، نر آلفا با ماده های دیگر گروه هم جفت گیری می کند و حالا بعد از ۹ هفته بارداری، توله های سیاه و نابینا که همگی در یک پرده قهوه ای رنگ(پرده جفت) قرار دارند در سوراخی مثل غار یا تنه درخت های بزرگ به دنیا آمده اند. اولین کاری که گرگ مادر پس از تولد انجام می دهد خوردن این پرده است. چون از چند روز قبل فعالیت خود را به حداقل رسانده و برای همین سخت به غذا نیاز دارد. ۱۴روز طول می کشد که چشم توله ها به دنیا باز شود. همزمان با تولد آنها، رهبر گله، اقدام به توسعه قلمرو کرده تا نیازهای غذایی شان بهتر تامین شود. در پارک ملی کلاه قاضی در استان اصفهان دوربین های تله ای موفق به گرفتن عکسی از یک گرگ ماده با پستان های فعال و شیرده شده اند که نشان از شیردهی آن گرگ در فروردین ماه تا اردیبهشت ماه دارد.
خانواده دوستی هم صفت دیگر گرگهاست. گرگ نر و ماده از معدود پستاندارانی هستند که تا آخر عمر با هم زندگی می کنند و با دقت و وسواس خاصی از توله های خود مراقبت می کنند. برای همه توله ها شانس زندگی ندارند و تعداد توله هایی که به سن بلوغ می رسند شاید ۳-۲ توله باشد و بقیه به دلایل مختلف در همان شش ماه اول جان خود را از دست می دهند. محل لانه و زایمان هم مهم است. گرگها معمولا لانه خود را در مناطقی که دارای درختان و یا پوشش گیاهی بیشتری محل پنهان شدن و همچنین نزدیک به منابع آب انتخاب می کنند. ولی متأسفانه در بسیاری از مناطق ایران بعضی ها لانه گرگها را پیدا کرده و جلوی آن را مسدود می کنند. در مناطقی از استان همدان دیده شده که توله گرگ را از لانه ها خارج کرده یا در همان لانه آنها را از بین می برند. در نطنز، فردی توله گرگ را با طناب جلوی لانه اش آویزان کرد. بعدها آثاری از خراش روی سنگها و زیر پای توله مرده پیدا شد که خبر از تلاشی نافرجام میداد؛ گرگ مادر تمام قوای خود را برای پریدن و نجات دادن توله انجام داده بود، هرچند که موفقیتی به دست نیاورده بود.
در زمانی که توله ها در لانه هستند، گرگ نر معمولا غذا می آورد و ماده لانه و توله ها را تیمار می کند. این برنامه خانواده گرگ آلفا تا وقتی است که توله ها بتوانند شکار کنند. توله ها در ۲۲ تا ۴۶ ماهگی و حتی گاهی ۱۰ ماهگی به بلوغ می رسند. بچه ها پس از سه ماه از لانه خارج شده و همراه گله هستند و در ۱ تا ۲ سالگی خانواده را ترک می کنند. جنگ بر سر قدرت از همان روزهای اول شروع می شود. توله ها از ۳۰ روزگی، با هم مبارزه ای جدی را که به صورت جنگ-بازی است، شروع می کنند.
سیاه کمیاب
دیدن این گرگ سیاه از آن اتفاقات نادر در طبیعت ایران است. گرگ هایی که گفته می شود حاصل جفت گیری گرگ و سگ در گذشته های دور هستند. گاهی تنوع رنگ در گرگها ناشی از جفت گیری با حیوانات دیگر از جمله سگ و شغال است. ولی معمولا آنها را به رنگ خاکستری متمایل به سیاه می توان دید.
متاسفانه از وضعیت کنونی گرگها در کشورمان اطلاعات و آمار چندان دقیقی در دسترس نیست. اما آنچه مسلم است عواملی مانند کم شدن طعمه، تله گذاری، شکار، استفاده از طعمه های مسموم و تصادف با خودروها در جاده ها باعث کاهش شدید جمعیت گرگها در ایران شده. به نظر می رسد که گرگهای ایرانی احتیاج به مطالعه و تحقیق روی جمعیت هایشان در نقاط مختلف ایران دارند تا علاوه بر کاهش حملات به دامهای اهلی و وارد آوردن خسارتهای سنگین به روستاییان و دامداران، نسل گرگ ایرانی هم نجات پیدا کند.
عکس نقاشی گرگ کودکانه
نقاشی گرگ کودکانه ساده
نقاشی گرگ کودکانه آسان
نقاشی گرگ کودکانه بامزه
نقاشی گرگ کودکانه برای رنگ آمیزی
نقاشی گرگ کودکانه سخت
منبع متن: شماره ۱۸ ماهنامه سرزمین من