ابهامهایی درباره آرامگاه کوروش
آرامگاه کوروش کبیر در پاسارگاد، یکی از مرموزترین آثار دوره هخامنشیان است که توصیفهای و روایتهای گوناگونی از آن شده است. سازهای که روزگاری به مسجد تبدیل شد و زمانی آن را «قبر مادر سیلمان» مینامیدند.
ابهامهایی درباره آرامگاه کوروش
به گزارش واحد فرهنگی خبرگزاری صبح اقتصاد هفتم آبانماه در گاهشمار غیررسمی ایران روزی برای گرامیداشت کوروش دوم ملقب به کوروش بزرگ، بنیانگذار و نخستین پادشاه هخامنشی است. آرامگاه کوروش در پاسارگاد در نزدیکی شهر شیراز در استان فارس واقع شده است. هرچند درباره این آرامگاه ابهامها و باورهای مختلفی مطرح است اما فرهاد زارعی کردشولی، کارشناس ارشد باستانشناسی پاسارگاد جزئیات و داستانهایی که درباره آرامگاه کوروش وجود دارد را در گفتوگو با ایسنا شفافسازی کرد: آرامگاه کوروش در ابعاد ۱۲.۵ در ۱۳.۵ متر سطح زمین را دربرگرفته و ۱۵۶ متر مربع مساحت و ۱۱ متر ارتفاع دارد. بنای آرامگاه از زیگورات چغازنبیل منطقه خوزستان الهام گرفته شده و ۶ پله آن کاملا پُر است و بر فراز آن، اتاقک تدفین به ابعاد ۵ در ۶ متر و به ارتفاع ۴ متر قرار دارد. پهنای دیوار آرامگاه بیش از یک متر است و داخل آن گنجایش دو جسد را دارد که کوروش پادشاه هخامنشی و ملکه کاساندان ـ تنها همسر او ـ در آن تدفین شده بودند.
او ادامه داد: به روایتی، وقتی ملکه کاساندان از دنیا میرود، توسط خود کوروش به گور سپرده میشود و بعد از آنکه کوروش در جنگ با ماساژتها، اجداد مغولهای امروزی در منطقه شمال شرق ایران زخمی میشود و همانجا از دنیا میرود، جسدش توسط کمبودجیه ـ پسرش ـ در این بنا قرار داده میشود. کوروش متولد ۵۹۹ قبل از میلاد است و ۵۲۹ قبل از میلاد در سن ۶۱ سالگی از دنیا میرود و داخل این اتاقک دفن میشود.
این باستانشناس گفت: پاسارگاد و آرامگاه کوروش همیشه در طول دورههای تاریخی برای ما ایرانیان محترم بوده است. پس از مرگ کوروش، پادشاهان هخامنشی در این محل تاجگذاری میکردند و از جام معروف کوروش که حاوی مواد تلفیقشده از شیر و سرکه بود مینویشدند؛ شیر به معنی شیرینی حکومت و سرکه به خاطر تلخی و سختی حکومت، و قسم یاد میکردند بر سبق و سیاق کوروش که بر مبنای عدالت و برابری بود حکومت کنند.کارشناس ارشد باستان شناسی پاسارگاد درباره سرانجام آرامگاه کوروش پس از پایان حکومت هخامنشیان در ۳۳۰ قبل از میلاد، گفت: در کتابهای یونانی که به نیکی از کوروش یاد کردهاند نوشته شده است زمانی که اسکندر به اینجا میرسد، در مقابل آرامگاه کوروش زانو میزند و ادای احترام میکند و میخواهد که تاج خود را به عنوان ارزشمندترین هدیه در آرامگاه کوروش قرار دهد، پس دستور میدهد دَرِ آرامگاه را باز کنند اما میبیند دو تابوت چوبی مندرس به همراه تاج و عصای کوروش در کنار این تابوتها قرار دارد. منقلب میشود و تاج خود را به عنوان ارزشمندترین هدیه به همراه شنل پادشاهیاش روی تابوت قرار میدهد و دَرِ آرامگاه دوباره پلمب میشود. دَرِ آرامگاه دو لنگۀ سنگی بود. اسکندر برای آرامگاه چند نفر نگهبان میگذارد. بعد از اینکه در بابل میخواهد به سبک و سیاق امپراتوری ایران حکومت کند، دستور میدهد ۱۰ هزار سردار یونانی با ۱۰ هزار دختر ایرانی ازدواج کنند، اسکندر همانجا مالاریا میگیرد و میمیرد. از اسکندر جانشینی باقی نمیماند تا امپراتوری را که فتح کرده به دست بگیرد. بلوا و درگیری بین سرداران اسکندر پیش میآید و گفته میشود هر که به پاسارگاد و آرامگاه کوروش برسد و تاج اسکندر را (از آرامگاه) بردارد میتواند جانشین شود. گفته میشود یکی از سرداران اسکندر وقتی به آرامگاه میرسد، مغهای نگهبان را میکشد، دَرِ آرامگاه را میشکند و تاج را برمیدارد و به طمع یافتن اشیاء نفیس، آن دو تابوت را متلاشی میکند. از آن زمان تا امروز از جسد کوروش و مکه کاساندان اطلاعاتی در دست نیست. این ماجرا به ۲۳۰۰ سال پیش مربوط میشود. شاید به واسطه این بیاحترامی، جسد کوروش در جای دیگری دفن شده و یا جسد به مرور زمان از بین رفته باشد.
زارعی ادامه داد: بعد از هخامنشیان، سلکویان حدود ۲۷۰ ـ ۲۸۰ سال، اشکانیان حدود ۴۸۲ سال و ساسانیان حدود ۴۲۸ سال بر ایران حکومت کردند و در این هزار سال که بر تاریح ایران گذشت، حکومتهای محلیایی شکل گرفت به نام «فرترکه» یا فرمانروایان محلی، که کاخ آنها در جنوب شرقی تخت جمشید است و نسب خود را از هخامنشیان میدانستند. آنها در حفظ آثاری چون آرامگاه کوروش بسیار کوشیدند.
این باستانشناس براساس مستندات، اوج تقدس و احترام به آرامگاه کوروش و پاسارگاد را به دوره اسلامی مربوط دانست و درباره چرایی نسبت دادن این آرامگاه به مادر حضرت سلیمان، گفت: ایرانیان تازه مسلمانشده این آثار را به حضرت سلیمان تحویل دادند. این روایت به استناد آن است که در قرآن از حضرت سلیمان اسم برده شده است. در ساخت آرامگاه از سنگهای وزین استفاده شده است و فقط در یک مورد، در پلکان دوم از سنگی استفاده شده است که حدود ۶ تا ۷ متر طول، حدود یک متر و پنج سانتیمتر ارتفاع و حدود یک متر و ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتر عرض دارد و هر متر مکعب از این سنگهای آهکی تراورتن سفید حدود دو تن و ۶۰۰ کیلو وزن دارد. به نظر مردم آن دوره، حرکت دادن این سنگهای وزین خارج از قوه انسانی بود، آنها میگفتند دیوهایی که در اختیار حضرت سلیمان است و کارهای سنگین را برای ایشان انجام میدهند، این آرامگاه را برای حضرت سلیمان و تختگاه را برای ایشان ساختند.
او اضافه کرد: فرضیه تعلق این آرامگاه به مادر حضرت سلیمان در دوره اسلامی آنقدر قوی بود که حدود ۷۰۰ سال پیش اتابکان در فارس که هممعاصر و ممدوح حافظ و سعدی شیرازی بودند، داخل اتاقک آرامگاه، یک محرابْ کندهکاری میکُنند، چون تصادفا آرامگاه رو به قبله است. اطراف بنا را هم با استفاده از ستونهای کاخ «بار عام» به مسجد تبدیل میکنند. بعد از اینکه اتابکان در ۷۹۵ هجری شمسی از بین میروند، این محوطه به قبرستان تبدیل میشود. بقایای آن مسجد و سنگ قبرها از حدود ۱۳۵۰ به قبل جمعآوری میشود تا محوطه به شکلی که امروز میبیند درآید.باستانشناس ارشد پاسارگاد درباره کتیبهها و خطوطی که روی آرامگاه دیده میشود نیز توضیح داد: روی آرامگاه کوروش نزدیک به ۲۰۰ کتیبه، آیات قرانی، اسطرلاب و نقوش حیوانی حک شده است که به اینها وندالیسم یا یادگارنویسی گفته میشود که دستکم از حدود هزار سال پیش به بعد روی تمام آثار وجود دارد.