تلاطم یا نوسان؛ مساله این است
ابراهیم سماوی/ تحلیلگر بازار سرمایه در این یادداشت قصد دارم درباره دو مفهوم کلیدی در بازارهای مالی، یعنی نوسان (Volatility) و تلاطم قیمتی (Price Fluctuation) صحبت کنم. این دو واژه هرچند بهظاهر مشابه به نظر میرسند، اما معانی و کاربردهای متفاوتی دارند.نوسان به تغییرات قیمتی یک سهم یا دارایی در بازه زمانی مشخص اشاره دارد که میتواند مثبت یا منفی باشد. این مفهوم به عنوان یک معیار مهم برای سنجش ریسک سرمایهگذاری شناخته میشود و از ابزارهایی مانند انحراف معیار برای اندازهگیری آن استفاده میکنند. نوسان را میتوان برای گذشته یا حتی پیشبینی نوسانات مورد انتظار آینده محاسبه کرد که این موضوع از طریق مدلهای پیچیده آماری و ریاضی انجام میشود.از سوی دیگر، تلاطم قیمتی بیشتر به تغییرات ناگهانی و کوتاهمدت اشاره دارد.
این تغییرات میتواند ناشی از عواملی مانند اخبار فوری، دستکاریهای قیمتی، تغییرات در عرضه و تقاضا یا واکنش احساسی سرمایهگذاران به رویدادهای خاص باشد. بنابراین، تلاطم قیمتی در مقیاس زمانی کوتاهتر رخ میدهد و بیشتر به حرکات روزانه یا حتی ساعتی محدود است. بهطور کلی، نوسان در بازههای زمانی طولانیمدت دیده میشود و حتی میتواند به تغییر روندهای بازار منجر شود، در حالی که تلاطم بیشتر ناشی از شوکهای مقطعی و احساسات شدید است.ریشههای این دو مفهوم نیز متفاوت هستند. نوسان معمولا به ریسکهای موجود در فرصتهای سودآوری مرتبط است، در حالی که تلاطم قیمتی در احساسات شدید و گاهی غیرمنطقی سرمایهگذاران ریشه دارد. به همین دلیل، تصمیمات اتخاذشده در زمان تلاطم قیمتی معمولا کمتر منطقی هستند.از عوامل موثر بر هر دو مفهوم میتوان به اخبار اقتصادی و سیاسی اشاره کرد. بهویژه در کشور ما، بحرانهای سیاسی تاثیر زیادی بر احساسات سرمایهگذاران و بهتبع آن بر تلاطم قیمتی دارند. یکی دیگر از عوامل موثر، تغییرات در سیاستهای پولی است. برای مثال، اظهارات اخیر بانکمرکزی درباره عدمتغییر نرخ بهره نشاندهنده ثبات نسبی در سیاستهای پولی است، اما این موضوع همچنان ممکن است تاثیرات غیرمستقیمی بر بازار داشته باشد. همچنین، تغییرات در بازارهای موازی مانند طلا و ارز میتواند بر نوسان و تلاطم بازار سرمایه اثرگذار باشد. در روزهای اخیر، شاهد رکوردشکنی صندوقهای طلا و سپردههای مبتنی بر سکه بودهایم. افزایش قیمت دلار نیز تاثیر خود را بر دیگر بازارها گذاشته است. معمولا زمانی که بازارهای موازی رشد میکنند، این انتظار وجود دارد که با فاصله زمانی، اثرات این رشد در بازار سرمایه نیز دیده شود.
علاوه بر این، تحلیل تکنیکال نیز میتواند درک بهتری از تلاطمهای قیمتی ارائه دهد. وقتی سهام بزرگ یا شاخص کل به مقاومتهای تاریخی نزدیک میشوند یا از سقفهای قیمتی عبور میکنند، معمولا بازگشتی به این محدودهها دارند که نشانهای از تلاطم قیمتی است. نوسانات قیمتهای جهانی کالاها و تغییر در انتظارات سرمایهگذاران از دیگر عوامل اثرگذار محسوب میشوند.در نهایت، تا زمانی که ارزش معاملات در بازار سرمایه از حد مشخصی، مانند ۱۰هزار میلیارد تومان، پایینتر نیاید، میتوان بیشتر تغییرات را به تلاطم قیمتی نسبت داد. اما اگر این شرایط تغییر کند یا ریسکهای جدیدی وارد بازار شوند، این عوامل میتوانند تاثیرات عمیقتری بر روند کلی و بلندمدت بازار داشته باشند.