دورنمای تولید در 2025
سال ۲۰۲۵، نقطهعطفی برای بخش صنعت است. از این نظر که جدا از بازگشت ترامپ، اثر تحولات عظیم در هوش مصنوعی (AI) بر واحدهای صنعتی عمیق خواهد بود. شواهد موجود از بررسی ۵گزارش مختلف پیرامون سال آینده میلادی نشان میدهد صنایع با ترکیبی از چالشهای اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی، نظارتی و فرصتهای نوآورانه مواجهند؛ موضوعی که فرصتها و تهدیدات فراوانی را پیش روی بخش صنعت میگشاید.
به همین منظور نیز بنگاهها نیازمند نوآوری، انعطافپذیری و استراتژیهای دقیق هستند. بر اساس گزارش حاضر و برمبنای مطالعه پژوهشهای شرکت آیبیام، مجمع جهانی اقتصاد، موسسه ارنستاند یانگ، گروه Risk in Focus، و موسسه Macquarie موفقیت صنایع در عصر دیجیتالی شدن اقتصاد جز از مسیر مدیریت ریسکهای نوظهور و بهرهبرداری از فرصتها امکانپذیر نیست. به نظر میرسد ترکیبی از تحولات اقلیمی غیرقابل پیشبینی در کنار کاهش تورم و ریسکهای امنیتی اثر عمیقی بر صنایع بهویژه تولیدکنندگان فلزات اساسی، بنگاههای فعال در زنجیرههای جهانی و بخش مخابرات خواهد داشت. این گزارش با تمرکز بر چالشها و فرصتهای پیش رو و راهکارهای پیشنهادی، چشماندازی جامع از سال ۲۰۲۵ ارائه میدهد.
۱. تحولات کلان اقتصادی: بهدنبال مهار تورم در کشورهای توسعهیافته، پیشبینی میشود نرخ بهره در سال2025 کاهش یابد. این روند باعث بهبود شرایط برای داراییهای مالی خواهد شد. اقتصادهای توسعهیافته، بهویژه ایالات متحده و اروپا، با رشد تقاضای داخلی، درآمدهای واقعی بالا و بازارهای کار پایدار، چشماندازی مثبت را برای سرمایهگذاران ترسیم میکنند. همچنین در این سال پیشبینی میشود که تولید ناخالص داخلی نیز برای کشورهای توسعهیافته از جمله آمریکا نسبت به سالهای قبل افزایشخواهد یافت.
۲. تحقق وعدههای هوش مصنوعی: Agentic AI یکی از پیشرفتهترین فناوریهاست که توانایی انجام وظایف پیچیده و تصمیمگیری مستقل را دارد. این فناوری میتواند بهرهوری سازمانها را بهطرز قابلتوجهی افزایش دهد. همچنین هوش مصنوعی ابزارهای نوینی برای شناسایی و پاسخ به تهدیدات سایبری فراهم کرده که کارآیی و سرعت تیمهای امنیتی را افزایش داده است. راهکارهای امنیتی مبتنی بر هوش مصنوعی، دفاعها را در برابر تهدیدهای پیشرفتهتر تقویت کرده و محیط دیجیتال امنتر و مقاومتری را برای سازمانها در سراسر جهان تضمین میکنند. با توجه به افزایش استفاده از هوش مصنوعی توسط کاربران خانگی و صنعتی، شرکتها ملزم به ارائه چارچوبهای مشخص برای بازآموزی نیروی کار، ایجاد زیرساختهای کافی، توسعه ابزارهای امنیتی و اندازهگیری بازگشت سرمایه (ROI) از طریق کاربردهای AI هستند. ارائه مدلهای شفاف و اثرات مثبت این فناوری برای سنجش تاثیرات مالی و عملیاتی، عامل تمایز در بازارهای رقابتی آینده خواهد بود.
۳. تغییرات اقلیمی، تاثیرات اقتصادی و مدیریتی: با وجود شرایط مثبت حال حاضر برای اقتصاد، تنشهای ژئوپلیتیک و رویدادهای غیرمنتظره، مانند تغییرات آبوهوایی، میتوانند نوسانات کوتاهمدت در بازارها ایجاد کنند. از سال۲۰۰۰ تاکنون، خسارات ناشی از بلایای مرتبط با تغییرات اقلیمی بیش از 3.6تریلیون دلار برآورد شده است. این خسارات شامل توفانها، سیلها، خشکسالیها و آتشسوزیهای گسترده است. پیشبینی میشود بدون اقدام فوری و با توجه به دمای 3 درجه سانتیگراد، رشد تولید ناخالص داخلی جهانی تا سال۲۱۰۰ بهدلیل اثرات تغییرات اقلیمی 16 تا ۲۲درصد کاهش یابد که در صورت کاهش دما به 2درجه سانتیگراد، این عدد 10 تا 15درصد رشد میکند. این کاهش به معنای کاهش بهرهوری، آسیبهای زیرساختی و نابودی اکوسیستمهاست. در این شرایط و طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد، کسبوکارها با دو نوع ریسک اصلی مواجه هستند:
ریسکهای فیزیکی: افزایش حوادث شدید مانند توفان و خشکسالی باعث تخریب زیرساختها، اختلال در زنجیره تامین و کاهش بهرهوری نیروی کار میشود. این ریسکها میتوانند بین 5 تا 25درصد از سود خالص شرکتها را به خطر بیندازند.
ریسکهای انتقالی، فشارهای قانونی و بازار: تشدید قوانین زیستمحیطی و سیاستهای کاهش انتشار کربن، چالشهای جدیدی را برای کسبوکارها ایجاد میکند. سیاستهایی مانند قیمتگذاری کربن، ممنوعیت سوختهای فسیلی و فشارهای اجتماعی برای کاهش آلایندگی میتوانند هزینههای عملیاتی را بهویژه در صنایع انرژیبر مانند نفت، گاز و فلزات افزایش دهند. براساس پیشبینیها، قیمتگذاری کربن در اروپا میتواند تا سال۲۰۳۰ هزینهای معادل ۵۰درصد درآمد ناخالص را در برخی صنایع ایجاد کند.
با وجود این، صنایع مختلف با خطرات فیزیکی گستردهای مواجه هستند. توفانها، سیلابها و خشکسالیها میتوانند زنجیره تامین و زیرساختهای شرکتها را مختل کنند. بهعنوان مثال، سیلهای آلمان در سال۲۰۲۱ حدود 1.4میلیارد دلار به زیرساختهای حملونقل آسیب زد و آتشسوزیهای گسترده در کالیفرنیا موجب زیان ۳۰میلیارد دلاری یک شرکت برق شد.
شرکتهایی که وابستگی بالایی به داراییهای فیزیکی یا زنجیره تامین جهانی دارند، مانند صنایع مواد اولیه، زیرساخت و خدمات ارتباطی، بیشترین تاثیر را از این تغییرات میپذیرند. در بدترین حالت، خطرات فیزیکی میتواند تا ۲۵درصد درآمد پیش از بهره و مالیات (EBITDA) را تا سال ۲۰۵۰ کاهش دهد.
۴. فرصتهای رشد اقتصادی در مسیر سبز: تغییرات اقلیمی علاوه بر ریسک، فرصتهایی نیز ایجاد میکند. سرمایهگذاری در فناوریهای پاک، بهرهوری انرژی و بازارهای مرتبط، میتواند مزیتهای رقابتی برای شرکتها داشته باشد. این گزارش با تاکید بر اهمیت اقدام فوری، به مدیران عامل توصیه میکند که استراتژیهای خود را برای بهرهبرداری از فرصتها وکاهش ریسک ناشی از تغییرات اقلیمی بازنگری کنند. تصمیماتی که امروز اتخاذ میشوند، نهتنها آینده کسبوکارها، بلکه مسیر اقتصاد جهانی و سلامت زمین را تعیین خواهند کرد. در این راستا توصیههایی برای مدیران ارائه شده است:
• ارزیابی جامع ریسکهای اقلیمی: شرکتها باید خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی را در سراسر زنجیره ارزش خود شناسایی و اندازهگیری کنند.
• مدیریت ریسکها: راهکارهایی مانند تقویت زیرساختها، حفاظت از منابع و افزایش انعطافپذیری زنجیره تامین باید در اولویت قرار گیرد.
• سرمایهگذاری در فرصتها: بهرهگیری از بازارهای جدید و توسعه فناوریهای سازگار با محیطزیست میتواند جایگاه رقابتی شرکتها را تقویت کند.
• گزارشدهی پیشرفت: نظارت مستمر بر ریسکها و ارائه گزارشهای شفاف به ذینفعان میتواند اعتماد عمومی و سرمایهگذاران را جلب کند.
۵. چالشهای تولید و صنعتی: کاهش سرمایهگذاری در روباتیک، عدم پذیرش متاورس صنعتی توسط SMEها و استفاده از شبیهسازیهای پیشرفته. سرمایهگذاری در صنعت روباتیک از ۱۸میلیارد دلار در ۲۰۲۲ به حدود ۱۱میلیارد دلار در ۲۰۲۴ کاهش یافته و این روند در سال۲۰۲۵ نیز ادامه خواهد داشت. هزینههای بالا و موانع تنظیمگری، عواملی هستند که مانع از رشد سریع این صنعت شدهاند. از طرفی شرکتهای کوچک و متوسط (SME) بهدلیل هزینههای بالا و عدم اطمینان از بازدهی، هنوز از فناوریهایی مانند متاورس صنعتی و هوش مصنوعی تولیدی استفاده نمیکنند. شبیهسازیهای مبتنی بر هوش مصنوعی نیز در طراحی محصولات، بهینهسازی فرآیندهای تولید و پیشبینی مشکلات، به ابزارهای حیاتی برای صنایع تبدیل خواهند شد.
۶. تغییرات در نیازهای مشتریان: تحولات دیجیتال و تغییرات سریع در نیازهای مشتریان، شرکتها را وادار به بازنگری در مدلهای کسبوکار خود کرده است. طبق گزارش منتشر شده ازRisk in Focus ، 62درصد از مدیران عامل معتقدند که برای موفقیت در آینده، نیاز به بازنگری اساسی در مدلهای سازمانی خود دارند و 85درصد از مدیران نقش AI را در نوآوری مدلهای کسبوکار حیاتی میدانند. این بازنگری میتواند شامل ریسکهایی از جمله ناتوانی در تطبیق سریع با تغییرات بازار باشد که میتواند منجر به از دست دادن سهم بازار شود یا اینکه فرصتهایی از جمله سفارشیسازی محصولات و خدمات با استفاده از AI یا بهبود مدیریت زنجیره تامین از طریق پیشبینی تقاضا و تحلیل دادهها باشد.
۷. چالشهای بازارهای نوظهور: بازارهای نوظهور بهدلیل زیرساختهای ضعیفتر و وابستگی به تجارت بینالمللی، در برابر تهدیدات سایبری آسیبپذیری بیشتری دارند. این کشورها باید با سرمایهگذاری در زیرساختهای امنیت سایبری و همکاری با نهادهای بینالمللی، تابآوری خود را افزایش دهند.
۸. وسایل نقلیه الکتریکی و انرژی: فروش خودروهای الکتریکی در چین تا پایان سال۲۰۲۵ از خودروهای سوخت فسیلی پیشی خواهد گرفت. این روند ناشی از سیاستهای حمایتی دولت چین و افزایش تقاضای بازار داخلی است. پیشبینی میشود سهم خودروهای الکتریکی در بازار جهانی تا ۲۵درصد افزایش یابد.
نتیجهگیری
در مجموع، گزارش «چشمانداز جهانی 2025» تصویر مثبتی از اقتصاد جهانی ارائه میدهد و سال پیش رو را فرصتی برای ورود به بخشهای مختلف بازار، بهویژه در حوزه املاک، زیرساختها و سهام میداند. بااینحال، سرمایهگذاران باید همچنان آماده مواجهه با نوسانات ناشی از چالشهای ژئوپلیتیک و اقتصادی باشند.
راهکارهای مقابله با چالشهای صنعتی در سال ۲۰۲۵
سفارشیسازی محصولات و خدمات با استفاده از AI.
بهبود مدیریت زنجیره تامین از طریق پیشبینی تقاضا و تحلیل دادهها.
بهبود محصولات و فرآیندها برای کاهش ردپای کربن و جلب مشتریان حساس به محیطزیست.
استفاده از فناوریهای پیشرفته برای بهینهسازی مصرف منابع طبیعی.
سرمایهگذاری در انرژیهای پاک مانند خورشیدی و بادی.
توسعه ابزارهای امنیتی مبتنی بر AI برای پیشبینی و مقابله با تهدیدات.
آموزش کارکنان برای شناسایی پیامهای جعلی و فیشینگ.
افزایش سرمایهگذاری در سیستمهای پیشرفته امنیت سایبری.
کاهش هزینههای عملیاتی از طریق خودکارسازی وظایف تکراری.
بهبود نرخ بازگشت سرمایه با استفاده از فناوری ابری هیبریدی که سه برابر سایر فناوریها بازدهی داشته است.
فرصتهای سرمایهگذاری کلیدی
بازارهای نوظهور: کشورهایی مانند برزیل، مکزیک، هند و عربستان سعودی به دلیل افزایش سرمایهگذاری و اجرای اصلاحات اقتصادی، جذابیت بالایی برای سرمایهگذاران دارند.
زیرساختها و انرژی: نیاز به انرژیهای تجدیدپذیر، دیجیتالیسازی و توسعه زیرساختهای حملونقل از محورهای کلیدی سرمایهگذاری هستند. بهویژه، رشد تقاضا برای مراکز داده بهدلیل توسعه هوش مصنوعی و نسل پنجم شبکههای ارتباطی (5G) مورد توجه است.
سهام: کاهش نرخ بهره و رشد اقتصادی قوی به حمایت از بازدهی سهام ادامه میدهد. اگرچه قیمتها بالا هستند، اما فرصتهایی در بخشهای ارزشمحور و شرکتهای کوچکتر دیده میشود.
اعتبار: بازارهای اعتبار خصوصی و اوراق بدهی با بازده بالا بهویژه در کشورهای نوظهور، به عنوان گزینههای مناسب برای سرمایهگذاران پیشنهاد شدهاند.
لجستیک: فرصتهای مطلوبی برای سرمایهگذاری در این بخش وجود دارد.