چرا وام مسکن در ایران بدترین نوع وام مسکن است؟!
پرداخت این نوع وامها چندین سال است که در دنیا منسوخ شده است. با این وجود در ایران هنوز هم ما با این وامها مواجه هستیم و در کنار این مساله نظام بانکی کشور برخی وامهایی را هم که تصویب میکند عموما نمیپردازد.
یکی از مشکلات اصلی در برنامههای وام مسکن ، سازوکار نامناسب در انتخاب متقاضیان است. بررسیها نشان میدهند که بسیاری از متقاضیان وام مسکن، نیاز واقعی برای دریافت این وامها ندارند و این باعث میشود که وامها به افرادی که به مسکن نیازی ندارند، هم اهدا شود. این در حالی است که برنامههای وام مسکن میبایست به نیازهای اقتصادی و اجتماعی متقاضیان توجه کند که این مساله شامل تحقیق درباره میزان درآمد، مشکلات مالی و اجتماعی و نیازهای خانوادگی متقاضیان میشود، اما در ایران، این نیازها بهطور کامل رعایت نشده است.
یکی دیگر از مشکلات، عدم اطمینان از پرداخت اقساط وام از سوی متقاضیان است. بررسیها نشان میدهند که بسیاری از متقاضیان وام مسکن، به دلیل مشکلات مالی، نتوانستهاند وامهای خود را به موقع پرداخت کنند و این موضوع باعث شده تا وامها بیاثر شوند.
مساله بعدی بهعدم توجه به نیازهای شهرسازی و توسعه برنامههای وام مسکن برمیگردد که شامل توسعه ابزارهای اقتصادی و اجتماعی و افزایش سطح آموزش در ایران میشود که این نیازها هم بهطور کامل رعایت نشده است.
انبوهسازی یا دلالی؟
شاید یکی از بهترین راهحلها برای خانهدار شدن مردم انبوهسازی باشد که در تئوری میبایست منجر به افزایش عرضه و دسترسی بیشتر مردم به مسکن شود، اما در عمل، عواملی وجود دارند که ممکن است باعث شوند این فرآیند به دلالبازی و سودجویی تبدیل شود چرا که برخی از سرمایهگذاران و دلالان به جای فراهم کردن مسکن برای مردم، به دنبال سودجویی از طریق خرید و فروش سریع واحدهای ساخته شده هستند و این افراد معمولا به دنبال افزایش قیمتها و فروش مجدد با سود بالا هستند، که فقدان نظارت کافی از سوی مقامات مسوول باعث میشود که دلالان و سودجویان بدون محدودیت به فعالیتهای خود ادامه دهند که این امر میتواند باعث افزایش قیمتها و کاهش دسترسی به مسکن برای افراد عادی شود.
همچنینعدم تعادل بین عرضه و تقاضا باعث شده تا در برخی موارد، انبوهسازی به صورت متمرکز در مناطق خاص انجام شود که این موضوع نیز باعثعدم تعادل بین عرضه و تقاضا شده است در نتیجه، قیمتها در این مناطق بهطور غیرمنطقی افزایش یافته است.
ضمن آنکه نوسانات اقتصادی و مالی میتواند باعث شود تا مردم توانایی خرید مسکن را نداشته باشند و این امر باعث میشود که واحدهای ساخته شده به جای استفاده مسکونی، به صورت سرمایهگذاری نگهداری شوند. عدم وجود سیاستهای حمایتی و تشویقی مناسب برای خانهدار شدن افراد نیز باعث شده تا انبوهسازی به جای حل مشکل مسکن، به افزایش مشکلات موجود منجر شود.
به نظر میرسد برای جلوگیری از رونق دلالی در فرآیند انبوهسازی، نیاز به سیاستهای قویتری در حوزه نظارت، حمایت از خریداران واقعی و ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا وجود دارد، همچنین افزایش شفافیت و نظارت بر بازار مسکن نیز میتواند کمککننده باشد.
با بدترین نوع وامها مواجهیم
مجید گودرزی، کارشناس بازار مسکن در خصوص وامهای مسکن گفت: هرچند این وامها میتواند روش خوبی برای خانهدار شدن افراد در کشور باشد اما متاسفانه ما با بدترین نوع وامها مواجه هستیم، چرا که سود بازپرداخت آنها بسیار بالاست و از طرف دیگر روش پرداخت آن هم کاملا غلط است.
او با بیان اینکه در هیچ جای دنیا پرداخت وامها شبیه ایران نیست، گفت: اینکه قبل از پرداخت یک وام ۴۸۰ میلیون تومانی یکچهارم آن را به عنوان اوراق بدهند و پس از اینکه این یکچهارم ارزش وام پرداخت شد، سهچهارم وام بدهند، اصلا روش صحیحی نیست، از طرف دیگر از وامی که پرداخت نشده هم سود دریافت میکنند و اقساط آن را هم در بازه زمانی کوتاهمدتی میگیرند.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه پرداخت این نوع وامها چندین سال است که در دنیا منسوخ شده است، افزود: با این وجود در ایران هنوز هم ما با این وامها مواجه هستیم و در کنار این مساله نظام بانکی کشور برخی وامهایی را هم که تصویب میکند عموما نمیپردازد که در نهضت ملی مسکن دیدیم بانکها تقریبا تنها به دو و نیم درصد تعهدات خودشان عمل کردند.
گودرزی تصریح کرد: به خصوص در بحث وام مسکن شاهد آنیم که به بسیاری از افرادی هم که واجد شرایط این وامها بودند و به بانکها معرفی شدند باز هم وامی تعلق نگرفت.