واژههای سود و درآمد گاهی در زندگی روزمره به جای یکدیگر به کار برده میشوند. اگرچه در امور مالی واحدهای تجاری این واژهها، بسته به زمینهای که در آن مطرح میشوند، معانی بسیار متفاوت و منحصربهفردی دارند. «درآمد» به معنی جریان ورودی وجه نقد به واحد تجاری است، اما درآمد خالص فاکتور پیچیدهتری محسوب میشود. «سود» عموماً معادل با وجه نقدی در نظر گرفته میشود که هزینهها از آن کسر شده باشند. اگرچه هر دو واژهی «سود ناخالص» و «سود عملیاتی» میتوانند با تعریف اخیر همخوانی داشته باشند، با این حال درآمدها و هزینههایی که در محاسبهی این دو سود در نظر گرفته میشوند متفاوت هستند.
شاید سادهترین راه برای فهمیدن این سه مفهوم، یعنی «سود ناخالص»، «سود عملیاتی» و «درآمد خالص»، این باشد که نگاهی به جایگاه آنها در صورت سود و زیان یک واحد تجاری بیندازیم. خط بالایی صورت سود و زیان درآمد ناخالص، یا به عبارت دیگر مجموع درآمدی را مشخص میکند که از طریق فروش کالا یا ارائهی خدمات حاصل شده است. از این نقطه به بعد، یعنی از عدد مربوط به درآمد ناخالص به بعد، برخی هزینهها از درآمد ناخالص کسر و برخی درآمدها به آن اضافه میشوند تا سطوح مختلف سود به دست آید.
سود ناخالص (در استاندارد ایران همان فروش خالص) مجموع درآمدی است که تنها هزینههای مستقیم عملیاتی از آن کسر شده باشد. منظور از هزینههای مستقیم عملیاتی هزینههایی است که به طور مستقیم به سبب فروش کالا یا ارائهی خدمات ایجاد شدهاند. به این هزینهها در حسابداری «بهای تمام شدهی کالای فروش رفته» گفته میشود. بهای تمام شدهی کالای فروش رفته شامل هزینهی خرید مواد خام اولیه و هزینهی دستمزد تولید میشود. سایر دستمزدها و هزینههایی مثل اجاره در بهای تمام شده کالای فروش رفته منظور نمیشود. [منظور از سایر دستمزدها و اجاره و به طور کلی هزینههایی که وارد بهای تمام شدهی کالای فروش رفته نمیشوند، هزینههایی هستند که مستقیماً با تولید کالا یا ارائهی خدمات در ارتباط نیستند. به عنوان مثال دستمزد مدیران بخش اداری یا هزینهی اجارهی فروشگاه مربوط به فروش محصولات کارخانه- م.] در حالیکه سود ناخالص از نظر فنی یک مقدار خالص از سود را نشان میدهد، با این حال در حسابداری به عنوان ناخالص شناخته میشود چرا که بدهیها، مالیاتها، بهرهها و … را شامل نمیشود.
مرحلهی بعد در صورت سود و زیان محاسبهی سود عملیاتی است. سود عملیاتی نشان دهندهی باقیماندهی سود بعد از محاسبهی تمام هزینههای مربوط به واحد تجاری است. علاوه بر بهای تمام شدهی کالای فروش رفته، هزینههای ثابتی نظیر اجاره و بیمه، هزینههای متغیری نظیر هزینهی حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک در محاسبهی سودعملیاتی در نظر گرفته میشوند. در حقیقت تمام هزینههایی که بر حفظ فعالیت واحد تجاری ضروری هستند باید در محاسبهی سودعملیاتی در نظر گرفته شوند. با این حال سود عملیاتی نیز همانند سودناخالص دربردارندهی بهرههای پرداختی بابت بدهیها، درآمد ناشی از سرمایهگذاریها و مالیات نمیشود. سود عملیاتی قابلیت سوددهی عملیاتی یک واحد تجاری را مشخص مینماید.
در نهایت درآمد خالص که معمولاً سود خالص خوانده میشود، در قسمت انتهایی صورت سود و زیان قرار میگیرد. سود خالص شامل مجموع درآمد باقیمانده پس از در نظر گرفتن تمام جریانات نقدی، چه ورودی و چه خروجی، است. برای به دست آوردن سود خالص باید تمام هزینههای مربوط به بدهیها مانند بهرهی وام، مالیات و … از سود عملیاتی کسر شوند. علاوه بر این تمام درآمدهای جانبی مانند درآمد حاصل از عملیات جانبی واحد تجاری، درآمد ناشی از سرمایهگذاریها یا درآمد ناشی از فروش داراییهای ثابت باید به سود عملیاتی اضافه شوند. سود خالص مسلماً مهمترین شاخص مالی از بین این سه شاخص است، چرا که توانایی واحد تجاری را جهت ایجاد سود برای مالکان واحد تجاری و همچنین سهامداران نشان میدهد.
توضیح: همانطور که ملاحظه میکنید در نمونهی خام صورت سود و زیانی که مطابق استانداردهای حسابداری ایران است، یک طبقهی دیگر نیز برای محاسبهی یک سطح دیگر سود، به نام سود «عملیات در حال تداوم»دیده میشود. افشای این سود بدین سبب الزامی شده است تا سود ناشی از عملیات در حال تداوم و عملیات متوقف شدهی واحد تجاری از یکدیگر قابل تشخیص باشند.
ترجمه: آرش شمسی
منبع: Investopedia
تعریف درآمد خالص - تعریف سود عملیاتی - تعریف سود ناخالص - درآمد خالص چیست - سود عملیاتی چیست - سود ناخالص چیست - مفاهیم حسابداری - مفهوم سود عملیاتی - مفهوم سود ناخالص