در دو سدهی اخیر افزایش غیر قابل باوری در میانگین استاندارد زندگی بشر مشاهده شده است. این افزایش در استانداردهای زندگی نتیجهی سطح بیسابقهی رشد اقتصادی است. اما نکتهی منفی اینجاست که رشد اقتصادی با تنزل رشد زیستمحیطی همراه شده است. شاید مفاهیم «نفت در نقطهی اوج» و یا «تغییرات آب و هوایی» بسیاری را بدین نتیجهگیری سوق داده باشد که ما به محدودیتهای رشد اقتصادی رسیدهایم و رشد اقتصادی چنانچه کنترل نشود، در نهایت به تخریب زمین و تمام گونههای زیستی روی آن منجر خواهد شد.
با این وجود زمانی که رشد اقتصادی، با تنزل رشد زیستمحیطی، یا دست کم با افزایش مصرف منابع کرهی زمین، برابر گرفته میشود، یک خطای مفهومی شکل میگیرد. علیرغم رابطهی [معکوسِ] تنگاتنگِ رشد اقتصادی و رشد زیستمحیطی در گذشته، امروزه از لحاظ نظری رشد نامحدود اقتصادی در سیارهی محدود زمین ممکن شناخته میشود. آنچه لازم است این است که رشد اقتصادی را از مصرف منابع ناپایدار و آلودگیهای مخرب مبرا سازیم.
سیارهی زمین، منابع و محدودیتهای رشدحیات تمام موجودات زنده بسته به منابع موجود در کرهی زمین است. محال است بتوانیم جهانی را به تصور درآوریم که در آن، به طور مطلق، هیچگونه استفادهای از این منابع نشود. انسانها نیاز به خوردن و آشامیدن دارند! علاوه بر این انسانها دریافتهاند که استفاده از سایر منابع نظیر چوب آنان را قادر به تولید آتش میکند و در نتیجه میتوانند خود را گرم نگاه دارند و با استفاده از آن برای خود سرپناهی در برابر باد، برف و باران بسازند. استفاده از این منابع انسان را قادر ساخته که نه تنها قادر به ادامهی حیات باشند، بلکه کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند.
همین بهبود در کیفیت زندگی، انگیزهی انسان برای رشد اقتصادی است. اما در قسمت عمدهی تاریخ بشری، رشد اقتصادی و بهبود در استانداردهای زندگی نسبتاً کند صورت گرفته است. اما شرایط طی ۲۰۰ سال اخیر تغییر چشمگیری داشته است. برندفورد دلونگ، پروفسور اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا، تخمین زده است که از سال ۱ تا سال ۱۸۰۰ میلادی، میانگین تولید ناخالص داخلی به صورت سرانه کمتر از ۲۰۰ دلار بوده است (بر اساس دلار جهانی سال ۱۹۹۰)، و پس از سال ۱۸۰۰ میلادی، این میانگین به سرعت شروع به رشد نموده و به ۹۳۵٫۶ دلار در سال ۲۰۰۰ رسیده است.
اگرچه بیشتر این رشد اقتصادی و بهبود در استانداردهای زندگی در کشورهای خاصی متمرکز شدهاند، کشورهای در حال توسعه هم شاهد رشد اقتصادی سرانه، امید به زندگی بیشتر و کاهش نرخ مرگ و میر ناشی از بیماری و سوءتغذیه بودهاند. در عین حال رشد اقتصادی با مصرف بسیار زیاد منابع طبیعی زمین و زوال محیط زیست همراه بوده است.
بر اساس اظهارنظر بخش محیطزست سازمان ملل متحد، استخراج مواد اولیه برای ساخت و ساز (بر اساس یک معیار) بیش از ۳۴ واحد، استخراج سنگ معدن و مواد معدنی بیش از ۲۷ واحد، سوختهای فسیلی در حدود ۱۲ واحد و زیستتوده در حدود ۶٫۳ واحد افزایش داشتهاند. علاوه بر این، در حالی که تغییر آبوهوایی چیز جدیدی نیست، تحقیقات نشان میدهند که افزایش دمای جهانی از اواخر قرن ۲۰ عمدتاً به واسطهی فعالیتهای انسان افزایش یافته است. افزایش بسیار زیاد در مصرف منابع کرهی زمین و آسیب محیط زیست ناشی از فعالیتهای صنعتی بسیاری را به این باور رسانده است که رشد پایدار اقتصادی غیرممکن است.
با این حال این ادعاها تلاش دارند تا به یک تفسیر محدود و همچنین غیرقابل فهم از رشد اقتصادی دست یابند. این ادعاها واژهی«رشد» را برابر با رشد فیزیکی و مادی، که بیشتر به ساختمانهای بزرگتر، زیرساختهای گستردهتر، نواحی ژئوگرافیک بیشتر و تولید کالاهای مادی افزونتر مرتبط میشود، میپندارند. اگرچه قسمت زیادی از رشد اقتصادی در گذشته با رشد فیزیکی مقارن بوده است، اما در دنیای امروز رشد اقتصادی، [تا بدان حد] به رشد فیزیکی وابسته نیست.
پس رشد اقتصادی چیست؟رشد اقتصادی، افزایش واقعی در تولید ناخالص داخلی (پس از تورم) است، و تولید ناخالص داخلی نیز مجموع ارزش تمام تولیدات داخلی اعم از کالاها و خدمات است. واژهی کلیدی در تعریف قبل کلمهی «ارزش» است. رشد اقتصادی زمانی اتفاق میافتد که ارزش واقعی تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا کند. دو راه برای تحت تأثیر قرار دادن ارزش وجود دارد. یکی از این راهها چیزی است که منتقدان رشد اقتصادی تلاش دارند تا بر آن متمرکز شوند: افزایش در مقدار تولیدات. راه دیگر افزایش در کیفیت آن چه که تولید میشود، است.
این سخن به یک تمایز دیگر مابین رشد اقتصادی گستردهشونده و رشد اقتصادی متمرکز میانجامد. رشد اقتصادی گستردهشونده اشاره به گسترش فیزیکی رشد، با استفاده از ورودیهای بیشتر دارد. از سوی دیگر رشد اقتصادی متمرکز اشاره به استفاده از روشهای مؤثر و هوشمند از ورودیها، برای تولید محصولاتی با کیفیت بالاتر دارد.
همچنین به خاطر داشته باشید که تولید ناخالص داخلی تنها ارزش کالاهای تولید شده را در بر نمیگیرد، این شاخص شامل خدمات ارائه شده نیز میگردد. زمانی که در بخشهای آموزش، سلامت و سایر حوزههای مشابه افزایش وجود داشته باشد، رشد اقتصادی نیز، بدون استفاده از مقادیر خیلی بالا از منابع زیستمحیطی، افزایش مییابد. [ظاهراً نویسنده استفادهی گسترده از منابع طبیعی، به عنوان نمونه در تولید انواع دارو و تجهیزات بیمارستانی در بخش سلامت، را نادیده گرفته است. م]
در حقیقت، برخی از بخشهای رشد اقتصادی حتی میتوانند برای محیط زیست مفید باشند و وابستگی انسان را به منابع طبیعی کاهش دهند. این بخشها شامل گسترش و بهبود حملونقل عمومی، بهبود منابع انرژی برای منازل و مشاغل، تولید وسایل نقلیهی کممصرفتر، سرمایهگذاری در فرایندهای تولید پاک و از بین بردن ضایعات تولید میشوند.
توسعهی پایداراز آنجا که رشد اقتصادی، به معنی استفادهی نامحدود ما از منابع طبیعی یا زوال محیط زیست نیست، جداسازی رشد اقتصادی از رشد فیزیکی و اثرات مخرب آن امکانپذیر است. این جداسازی ممکن است انگیزهای برای جنبش توسعهی پایدار باشد.
نتیجهگیری نهاییرشد اقتصادی، به سبب تأثیرش بر بهبود اوضاع بشر و ارتقا استانداردهای زندگی او مورد دفاع قرار میگیرد. با این حال روز به روز آشکارتر میشود که میزان وابستگی رشد اقتصادی، به افزایش استفاده از منابع طبیعی همیشگی نیست. واضح است که ما نمیتوانیم بدون استفاده از آب، سوازندن سوختها و تولید روزافزون کربندیاکسید به زندگی ادامه دهیم. با این حال در حال حاضر ما در زمانی زندگی میکنیم که یا باید رشد اقتصادی را از رشد تولیدات فیزیکی تفکیک کنیم و یا منتظر مشاهدهی این اتفاق باشیم که رشد اقتصادی رفاه بشر را به مخاطره بیاندازد.
ترجمه: آرش شمسی
منبع: Investopedia
تاثیر رشد اقتصادی بر زندگی - تعریف بانکداری آنلاین - تفاوت رشد اقتصادی و توسعه اقتصادی - رشد اقتصادی - رشد اقتصادی نامحدود - رشد اقتصادی و محیط زیست - رشد اقتصادی چیست - عوامل مؤثر بر رشد اقتصادی - مفهوم رشد اقتصادی - مقاله رشد اقتصادی