آیا نمایش «مذهبی» ژانر محسوب می شود؟
چرا هنرمندان نمایش «مذهبی» را جدی نمی گیرند و آنرا اتفاقی مناسبتی و سفارشی می دانند و چرا مخاطبان به دیدن این آثار تمایل نشان نمی دهند؟ یادداشت پیش رو در اینباره است.
به گزارش خبرنگار سینمایی دیباچه، شاید تئاتر اروپایی در ایران قدمت زیادی نداشته باشد، اما نمایش و همه گونه های آن در ایران پیشینه زیادی دارد و از قرن ها پیش وجود داشته است.
نمایش ایرانی با اینکه گونه های مختلف و متفاوت دارد، اما از سوی هنرمندان ایرانی همواره مورد بی توجهی قرار گرفته است؛ از تعزیه گرفته تا خیمه شب بازی و تخت حوضی تا گونه های مهجوری که آنچنان که باید به آنها پرداخته نشده است! اما در این میان آثار «مذهبی» جزو کدام دسته از نمایش های ایرانی است و چه قدمتی دارد؟
باید گفت نمایش «مذهبی» در ایران (به معنی نمایش های صرفأ دینی)، مانند دیگر گونه ها پیشینه زیادی ندارد و سرآغاز آن همان تعزیه است که در دوران قاجار به آن پرداخته شد و سالها پس از آن بود که به یکی از گونه های نمایشی تبدیل شد؛ هرچند هنوز نمی توان جایگاه معینی برایش قائل شد!
اما واقعیت این است که نمایش «مذهبی»، بی آنکه چنین عنوانی داشته باشد، مانند تعزیه در ایران از قرن ها پیش وجود داشته است؛ از همان زمان که آدمی به معبود پی برد و به پرستش خالق پی برد، وجود داشته است. در سرزمین های کهنِ دیگر نیز چنین است و سرودهای دسته جمعی مذهبی نیز گونه ای از نمایش مذهبی به حساب می آمدند.
نمایش «مذهبی» یا «مناسبتی»؟
در سرزمین ما، کمی ماجرا متفاوت است؛ زیرا هنرمندان به این گونه از تئاتر نگاهی مقطعی و مناسبتی دارند و تمایل آنها به تولید آثار سفارشی باعث شده نسبت به این مقوله تحقیق نکنند و نام مجموعه ای از اتفاقات کلیشه های و دم دستی با اجرایی تکراری و سطحی را تئاتر «مذهبی» بگذارند!
همین بی تفاوتی مخاطب را نیز دلسرد کرده و باعث شده که او به دیدن چنین آثاری تمایل نشان ندهد و آن را جدی نگیرد؛ به این ترتیب می توان گفت، مراوده ای دو سویه میان مخاطبان و هنرمندان وجود ندارد و بدتر اینکه منتقدان نیز به بررسی اینگونه آثار نمی پردازند؛ زیرا چنین تصور می شود که این آثار سفارشی ارزش نقد شدن ندارند.
کمبود نمایشنامه های فاخر
بی شک در گیر و دار رکود و سردرگمی آثار «مذهبی»، نویسندگان نقش به سزایی دارند؛ زیرا آنها هستند که با تحقیق درباره وقایع مذهبی تاریخی می توانند در ارتقاء این گونه از تئاتر موثر باشند، که تلاش درخوری از سوی آنها نیز وجود نداشته است؛ تا آنجا که اگر بگوییم نمایشنامه های با ارزش مذهبی از تعداد انگشتان دست کمتر هستند اغراق نکرده ایم! آثار موجود نیز متعلق به نسل قبلی و هنرمندانی مثل بهرام بیضایی و محمد رحمانیان است که اجرای آنها نیز به سالها پیش می رسد.
نمایش «مذهبی» و ادامه حیاتی مبهم!
به هر حال، گونه ای با عنوان نمایش «مذهبی» وجود دارد و در مسیری مبهم ادامه حیات می دهد!بهتر آن است که مسئولان تئاتر و هنرمندان نسبت به این موضوع عکس العمل نشان دهند و برای ارتقاء تئاتر «مذهبی»، تدبیری جدی بیاندیشند؛ تا بیش از این در ایامی چون محرم و ماه مبارک رمضان شاهد اجرای آثار تکراری و کلیشه ای با قصه های هزاربار گفته شده نباشیم و فراموش نکنیم که در بطن وقایع بزرگی چون عاشورا، موضوعات قابل تفکری وجود دارد که می تواند بر مخاطب این روزهای تئاتر تأثیر بگذارد.
یادداشت وحید خانه ساز