نگرانیهای برجامی در بورس
به گزارش تراز (http://www.taraznews.com) ، مذاکرات هستهای . ماراتنی سخت و نفسگیر برای اقتصاد و بازار سرمایه کشور که هرچند حالا یکی دو سالی است به پایان رسیده، اما حواشی آن ادامه دارد. بر این اساس باید گفت پس از انتخاب حسن روحانی...
به گزارش تراز ،"مذاکرات هستهای". ماراتنی سخت و نفسگیر برای اقتصاد و بازار سرمایه کشور که هرچند حالا یکی دو سالی است به پایان رسیده، اما حواشی آن ادامه دارد.
بر این اساس باید گفت پس از انتخاب حسن روحانی بهعنوان رئیس جمهور، رفته رفته با شکلگیری کابینه دولت یازدهم، قطار دولت شروع به حرکت کرد و بازار سرمایه نیز گامهای خود را بهسوی فتح قلههای دستنیافتنی برداشت، تا جایی که در نیمه دوم سال 92 شاخص بورس تا مرز قله 90 هزار واحد هم پیش رفت که برخی دلیل این صعود تاریخی را اقبال سهامداران به نگاه و سیاستهای دولت جدی، کنترل تورم و افزایش لحظهای قیمتها، بهبود شرایط اقتصادی، پیشرفت در مذاکرات سیاسی و مواردی از این دست عنوان میکنند و برخی هم تورم اقتصادی را که با تأخیر به تالار شیشهای رسید و بر سودآوری شرکتها اثرگذار بود، دلیل آن برمیشمارند.
به هر حال با وجود رکوردشکنیهای پیدرپی، از دیماه 92 به بعد شاخص بورس در جاده سرازیری قرار گرفت که موضوعات متفاوتی برای توجیه افت بیمنطق قیمت سهام شرکتها و نیز شاخص بورس توسط کارشناسان بر زبان جاری شده است که افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها و بهره مالکانه سنگآهنیها، تخلیه حباب و هیجان در بورس، کاهش قیمت نفت، وضعیت نامناسب جهانی برخی کالاها و صنایع، سیاستهای دولت در کنترل تورم و بهویژه ریسکهای سیاسی اقتصاد و بورس متأثر از مذاکرات هستهای از جمله این موارد است.
اما آغاز سال 93 هم نتوانست توقفی باشد بر ریزشهای پیاپی در بازار سرمایه؛ و برخی علت افت شاخص بورس در این سال را به گردن مباحث بودجهای انداختند، با این حال در نیمه نخست پاییز سال 93 حال و احوال بازار سرمایه دوباره رو به بهبودی نهاد و شاخص بورس در مدت چند هفته، صعود از کانال 71 به مرز 76 هزار واحد را به خود دید؛ تا اینکه مذاکرات سیاسی ایران و کشورهای 1+5 به ایستگاه سوم آذر رسید و نگاهها به وین دوخته شد تا شاید حلقه محاصره اقتصادی شکسته شود و محدودیتها برداشته.
در آن شرایط هم نظرات مختلف در خصوص نشست 7روزه وین منتشر میشد؛ برخی از تمدید چندروزه تا چندماهه صحبت میکردند و برخی هم رسیدن به توافق هستهای را نوید میدادند.
تا اینکه سرانجام مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 در وقت اضافه به پایان رسید و پس از 7 روز نشستهای پیاپی، فشرده و نفسگیر، مذاکرات هستهای برای 7 ماه و 7 روز دیگر تمدید شد و سهامدارانی که در روزهای اول و دوم آذر 93 در صفهای خرید نشسته بودند تا با پذیرش ریسک بیشتر از آب گلآلود مذاکرات سود و بهره صید کنند، با انتشار این خبر در صف فروش قرار گرفتند برای جستن از زیان و ضرر.
البته رفتار کجدار و مریز اقتصاد و بازار سرمایه کشور که به زلف برجام گره خورده بود در سال 94 و 95 هم ادامه پیدا کرد تا اینکه در نهایت خبر رسیدن به توافق در مذاکرات هستهای و برجام موجب شد تا این ریسک کهنه بازار سهام رفته رفته کمرنگ شود.
با وجود این اما در پی انتخاب ترامپ بهعنوان رئیس جمهور ایالات متحده، چندین ماه است که باز هم توجهها به برجام جلب شده؛ تا جایی که این روزها دوباره زمزمههایی مبنی بر بیاعتباری برجام از سوی آمریکا شنیده میشود و ترامپ هم از خروج احتمالی آمریکا از برجام دم میزد و در گزارش خود به کنگره هم پایبندی ایران به توافق هستهای را تأیید نکرده است.
به همین دلیل این روزها موضوع هستهای و برجام دوباره بهعنوان یکی از ریسک سیاسی برای اقتصاد و بازار سرمایه تبدیل و موجب شده تا فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران با احتیاط بیشتری اقدام به دادوستد و سرمایهگذاری کنند.
از این رو برخی کارشناسان افزایش ریسکهای سیاسی ناشی از مذاکرات هستهای و برجام را نوعی بازگشت به عقب تلقی میکنند و بر این باورند در صورت لغو برجام احتمال رشد قیمت دلار و همچنین بازگشت بورس به شرایط پیش از برجام وجود دارد.
ضمن اینکه تجربه بازار سرمایه در چند سال گذشته نشان داده است که تحولات مربوط به برجام و مذاکرات سیاسی وزن بیشتری را نسبت به عوامل اقتصادی بر معاملات این بازار دارد و موجب میشود اتفاقاتی همچون اجرایی شدن قراردادهای بینالمللی شرکتهای خودروساز با نگرانی دنبال شود، بهعلاوه اینکه لغو برجام میتواند بازار ارز را با نوسان و افزایش قیمت مواجه کند که بر این اساس شرکتهای صادراتمحور درصورت افزایش قیمت دلار با رشد سود مواجه میشوند که این رخداد میتواند منجر به رشد قیمت سهام برخی شرکتهای فعال در بخش پتروشیمی و معادن شود و در مقابل با تضعیف بیشتر پول ملی شرکتهایی که محصولات اولیه خود را وارد میکنند از این اتفاق آسیب ببینند و تورم تحمیلی به اقتصاد کشور هم میتواند اثراتی را بر بازار سهام از خود بهجای بگذارد.
در این میان نیز برخی کارشناسان معتقدند بدون شک تغییر مسیر حرکت مذاکرات هستهای از جاده برجام میتواند برای اقتصاد و بازار سرمایه خبر ناخوشایندی باشد و همانطور که اشاره شد افزایش قیمت دلار را بههمراه داشته باشد.
البته هرچند واکنش بازارهای مختلف بهویژه بازار سرمایه و ارز و نیز طلا یک روز پس از اظهارات ترامپ در مورد برجام، بیاعتنایی به دیدگاه رئیس جمهور آمریکا را بهدنبال داشت اما بهنظر میرسد در دوران پسابرجام باز هم فرصتسوزی دیگری در کشور ما اتفاق افتاده است؛ چرا که در یکی دو سال گذشته که مذاکرات به ایستگاه برجام رسید، فرصت مناسبی برای اقتصاد کشور فراهم شد تا مدیران اقتصادی کشور اقدام به موضوعاتی از جمله تکنرخی کردن ارز کنند، اتفاقی که نهتنها رخ نداد بلکه زمینههای لازم برای تأسیس بورس مشتقات ارزی هم در کشور فراهم نشد و بر این اساس در صورتی که برجام لغو شود روی صادرات نفت و محصولات پتروشیمی ایران اثر منفی خواهد گذاشت و تلاطمی دیگر در بازار ارز را بههمراه دارد که مجموعه این عوامل میتواند یک بار دیگر اثرات منفی خود را برای بازار سهام به ارمغان آورد.
از سوی دیگر در یکی دو سال گذشته که توافقها بر سر مذاکرات هستهای و برجام ادامه داشت، جریان نقل و انتقالهای پولی و مراودات مالی بینالمللی با اما و اگرهای زیادی مواجه بود و اگر قرار باشد برجام لغو و تحریمهای جدیدی اعمال شود، جریان ورود ارز به کشور دچار مشکلات بیشتری خواهد شد و این موضوع خبر خوبی برای اقتصاد و بازار سرمایه نیست.
البته مشکلات لغو برجام تنها به افزایش نرخ دلار و نوسان صعودی آن منتهی نمیشود و خروج از برجام مىتواند مشکلاتى را در حوزه تولید و صادرات نفت برای اقتصاد کماکان نفتیمان بهوجود آورد؛ چرا که با از بین رفتن برجام شرکتهاى بینالمللى با احتیاط بیشترى به مراوده نفت با ایران خواهند پرداخت و از سوی دیگر سختتر شدن سوئیفت و نقل و انتقالات مالى کنار افزایش هزینههای تولید، صادرات، فروش و دریافت پول حاصل از نفت برایمان بیشتر و سختتر میشود.
در مقابل همه این بدبینیها در خصوص تأثیرات لغو برجام بر اقتصاد و بازار سرمایه کشور اما عدهای از کارشناسان در این رابطه قدری خوشبینتر هستند و میگویند در صورت خروج آمریکا از توافق برجام، اوضاع بهسرعت به شرایط پیش از برجام بازنخواهد گشت و شاهد بازگشت سریع تحریمها نخواهیم بود؛ چرا که در دوران پسابرجام عملاً سرمایهگذاری از طریق آمریکا در کشور ما صورت نگرفته است و عمده شرکتهایی که با اقتصاد ما وارد شدند از کشورهای اروپایی و آسیایی بودهاند، ضمن این که سرمایهگذاریهای صورتگرفته در کشور در دوران پسابرجام هم بهدلیل سختگیریها و سنگاندازیهای ایالات متحده خیلی هم قابل توجه نیست.
از طرفی دیگر با توجه به موضوعگیری کشورهای اروپایی در قبال اظهارات ترامپ در خصوص لغو برجام نیز اینگونه استنباط میشود که سر باز زدن از جرای برجام با مخالفتهایی همراه باشد، بهعلاوه اینکه تازگیها وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرده واکنش ایران به خروج آمریکا از برجام بستگی به رفتار اروپا دارد که میتوان از آن اینگونه استنباط کرد در صورتیکه اروپاییها پای کار باشند، بدون آمریکا هم میتوان برجام را به سرانجام رساند.
همچنین باید گفت برجام صرفاً یک توافق اقتصادی نیست که خیلیها بخواهند بهراحتی از خیر آن بگذرند و برجام علاوه بر اینکه از بعد اقتصادی دارای اهمیت است، از بعد سیاسی نیز موجب شده تا منافع سیاسی برخی کشورها تأمین شود و امنیت نسبی حاکم بر منطقه نیز از برجام نشئت میگیرد، تا جایی که برخی آن را الگو و گزینهای احتمالی برای کاهش دادن تنشها با کره شمالی قلمداد میکنند.
در هر صورت اگر عاقبت برجام نافرجام شود و علاوه بر ایالات متحده، کشورهای اروپایی نیز از برجام خارج شوند، دستکم بهلحاظ روانی این رخداد میتواند خبر بدی برای اقتصاد و بهویژه بازار سرمایه کشور باشد؛ البته بهنظر میرسد شُوک ناشی از لغو برجام میتواند کوتاهمدت و گذرا باشد؛ چرا که در دو سال گذشته و در پی رسیدن مذاکرات هستهای به ایستگاه برجام تا کنون در عمل اتفاقی برای اقتصاد و بازار سرمایه نیفتاده است که در سودآوری و رشد صنایع کشور اثرگذار باشد و آن چیز که در چند سال گذشته اقتصاد و بازار سرمایه را با مشکل مواجه کرده، رکود سنگین حاکم بر اقتصاد کشور است که از قضا برجام هم نتوانسته داروی شفابخشی برای آن باشد.
در مجموع در حالی تازگیها رییس مجلس سنای ایرلند خبر از این داده است که دولتهای اروپایی معتقدند برجام یک تعهد بینالمللی مثبت بهنفع ایران، اتحادیه اروپا و صلح جهانی است و باید از تمامی ظرفیتهای سیاسی و دیپلماتیک خود برای ادامه برجام استفاده کنیم که استفاده از توان و تولید داخلی میتواند بسیار راهگشاتر از برجام و معجزه توافق هستهای برای کشور باشد.
از این رو حالا که نگرانیهای برجامی دوباره در اقتصاد و بازار سرمایه کشور نمایان شده، باید تا دیر نشده از تولید و توان داخلی که شاهبیت "اقتصاد مقاومتی" است برای سامان بخشیدن و نجات اقتصاد کشور و در پی آن صنایع و بازار سرمایه استفاده کنیم و تنها در آرزوی نوشداروی برجام برای اقتصاد خسته و رکودی کشور نباشیم!