در اندوه زبان و خط فارسی
اسماعیل امینی: عنوانها را که میبینی، چشمت خیره میشود: دکتر، مهندس، روزنامهنگار، کارشناس فرهنگی، مدرس نقد ادبی، مجری صدا و سیما، طلبه درس خارج فقه، شاعر، مترجم، نویسنده، پژوهشگر، مدیر هنری و همینطور بگیر و بیا...
در اندوه زبان و خط فارسی
عنوانها را که میبینی، چشمت خیره میشود: دکتر، مهندس، روزنامهنگار، کارشناس فرهنگی، مدرس نقد ادبی، مجری صدا و سیما، طلبه درس خارج فقه، شاعر، مترجم، نویسنده، پژوهشگر، مدیر هنری و همینطور بگیر و بیا...
هرچه تخصص و فضیلت و هنر است در عنوانها آمده است. بعد نوشتههای این بزرگان صاحب عنوان را که میخوانی، دستوپایت سرد میشود، دلت سرد میشود.
نوشتههایی از این دست نشان میدهد که آن عنوانها، چقدر معتبر است:
اللهم الرزقنا (طلبه درس خارج نمیداند که فعل امر، ال ندارد.)
خواستگاه این اندیشهها از رنسانس است. (پژوهشگر نمیداند که خاستگاه با خواستگاه، یکی نیست.)
در مورده این ک چ رشتهای بهتر است ب نظره من چند رشته است ک اصلن ارزش ندارد. (مدرس دانشگاه نمیداند که کسره میان ترکیبها را نباید با«ه» بنویسد. نیز نمیداند که نوشتن تنوین عربی با «ن» بازی با خط فارسی است، همچنان که نوشتن «که- چه- به» اگر برای نوجوانان بازیگوش سرگرمکننده است برای اهل قلم شایسته نیست.)
سالهاست که برای پنج تن آلابا، شعر میگویم. (شاعر مذهبی نمیداند که آلعبا درست است، چون کتاب نمیخواند و سوادش شفاهی است.)
هرچی آرزوی خوب، ماله تو (ترانه سرا، نمیداند که خوب، با خوبه فرق دارد؛ خوبه یعنی خوب است؛ «ه» در زبان گفتاری نشانه فعل ربطی سوم شخص است. همچنین ماله تو، غلط است چون کسره ترکیبهای وصفی و اضافی نباید بهصورت«ه» نوشته شود.)
حافظ چه زیبا و عاشقانه گفت: چو رسی بهطور سینا ارنی بگوی و مگذر/ تو ندای دوست بشنو، چه تری چه لن ترانی (این را همراه دوبیت سست دیگر نوشته است. آن دوبیت بیصاحب دیگر را نیز مرحمت کرده و بهنام سعدی و مولوی منتشر میکند با اشتیاق تمام که «شاهکاری از بزرگان شعر فارسی حتما بخوانید»! ادیب و شاعر نمیداند که این ابیات سست از بزرگان شعر فارسی نیست.)
کتاب درسی دانشگاهی تألیف کرده و در آن پرت و پلاهایی را به نام شاعران بزرگ آورده است. (مؤلف کتاب درسی دانشگاهی، نمیداند که برای نقل شعر باید از پشت کامپیوترش بلند شود و به کتابخانه برود و از کتابها و منابع معتبر استفاده کند.)
یک نهاد فرهنگی بزرگ، گنجینهالاسرار ی را منتشر کرده است، با نفیسترین چاپ و صفحهآرایی و گرانقیمتترین کاغذ و جلد و طراحی و تصویرگری. متن را که میخوانی میبینی، از روی اینترنت برداشتهاند، با همان غلطهای املایی و تایپی و حتی درحد جداکردن اجزای کلماتی مانند «غمزهاش/ غمزهاش» زحمتی بهخود ندادهاند. (نهاد فرهنگی بزرگ و کارشناسان و ویراستاران بزرگش، فقط پولهای بزرگ را هدر میدهند و فرصت کتابخواندن و تأمل و ویراستاری ندارند.)