ارتباط چندش آور زن و مرد کارمند که هردو متاهل بودند / رازی که در زیر تخت بود!


رکنا: مرد میانسال وقتی فهمید همسرش به او خیانت کرده، نقشه قتل مردی که با او ارتباط داشت را طراحی کرد. او با شلیک دو گلوله و گرفتن وصیت‌نامه از قربانی خود، قصد داشت صحنه تیراندازی را خودکشی نشان دهد. به گزارش گروه حوادث  رکنا،  یکی از ماموران کلانتری کرج، با قاضی   کشیک قتل دادسرای جنایی کرج تماس گرفت و او را در جریان...

رکنا: مرد میانسال وقتی فهمید همسرش به او خیانت کرده، نقشه قتل مردی که با او ارتباط داشت را طراحی کرد. او با شلیک دو گلوله و گرفتن وصیت‌نامه از قربانی خود، قصد داشت صحنه تیراندازی را خودکشی نشان دهد.

به گزارش گروه حوادث رکنا، یکی از ماموران کلانتری کرج، با قاضی کشیک قتل دادسرای جنایی کرج تماس گرفت و او را در جریان تیراندازی مردی به خودش قرار دادند.
بازپرس جنایی همراه تیمی از ماموران اداره بررسی صحنه جرم و اداره جنایی پلیس آگاهی استان البرز در محل حادثه در مرکز شهر حاضر شدند. آنها زمانی که پا به این آپارتمان گذاشتند، مشاهده کردند مردی میانسال غرق در خون مقابل آشپزخانه افتاده است. سلاح کلتی نیز در دست او قرار داشت. وسایل خانه کمی به هم ریخته بود. بررسی‌‌ها نشان می‌داد تیر به سر و گردن وی اصابت کرده است.
با هماهنگی قضایی مرد زخمی به بیمارستان منتقل شد و تلاش پزشکان برای نجات او آغاز شد.
زمانی که ماموران خانه او را مورد بازرسی قرار دادند روی تختخوابش پنج برگه دست‌نویس پیدا کردند که بر آن نوشته شده بود «من از این زندگی خسته شده‌ام دیگر طاقت این همه درد و رنج را ندارم. می‌خواهم با این سلاح خود را بکشم. به آخر خط زندگی رسیده‌ام. از همسرم و دیگر اعضای خانواده ام می‌خواهم حلالم کنید. زمانی که این برگه‌ها را می‌خوانید من به زندگی‌ام پایان داده‌ام و دیگر در میان شما نیستم. برای همیشه خداحافظ.»
این برگه‌ها حکایت از آن داشت که مرد میانسال برای خودکشی با کلت به خودش شلیک کرده است. ماموران با تحقیق از همسایه‌ها متوجه شدند مرد زخمی کارمند یک اداره بوده، اما مدتی است که با همسرش اختلاف پیدا کرده و او به خانه پدری‌اش رفته و این دو نفر در آستانه جدایی بودند.
با مشخص شدن این موضوع همسر و خانواده مرد زخمی برای ادامه تحقیقات به اداره جنایی پلیس آگاهی استان البرز احضار شدند. ابتدا والدین مرد زخمی بازجویی شدند و گفتند پسرشان درصدد جدایی از همسرش بوده، اما انگیزه‌ای برای خودکشی نداشته است. باورشان نمی‌شود که او دست به این کار زده باشد. او در حالی دست به خودکشی زده که با مردی ناشناس قرار ملاقات داشت.
همین سرنخ کافی بود که ماموران به تحقیق از همسر این مرد بپردازند که وی به افسر تحقیق گفت: من و همسرم سال‌ها بود با هم ازدواج کرده بودیم. اما از چندی پیش متوجه شدم او به من خیانت کرده و با زنی که همکارش است ارتباط دارد. همین موضوع باعث شد به دادگاه خانواده بروم و درخواست جدایی بدهم. من به همین خاطر به خانه پدری‌ام رفتم و قرار بود چند روز دیگر برای آخرین بار با هم ملاقات کنیم و بتوانم در حضور او جهیزیه‌ام را ببرم.
با اطلاعات به‌دست آمده از این زن، این فرضیه که ممکن است مرد میانسال مورد سوءقصد قرار گرفته باشد، قوت گرفت.
بنابراین مرد غریبه به عنوان تنها مظنون در این پرونده تحت‌تعقیب پلیس قرار گرفت. این در حالی بود که ماموران با شناسایی زن میانسال که همکار مرد زخمی بود، او را برای تحقیقات به پلیس آگاهی فراخواندند. با تحقیق از این زن معلوم شد او با شوهرش اختلاف داشته و همین باعث شده از او جدا شود.
در ادامه تحقیقات معلوم شد این زن قرار بوده بعداز جدایی از شوهرش با مرد زخمی ـ همکارش ـ ازدواج کندکه این حادثه رخ داده است.
حتی شوهر سابقش هم چند بار مردزخمی را به مرگ تهدید کرده بوده و احتمال می‌دهد او به این کار دست زده باشد.
با مشخص شدن این موضوع روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله‌ای جدید شد و مرد میانسال تحت‌تعقیب پلیس استان البرزقرار گرفت و دو روز پیش در مخفیگاهش شناسایی و بازداشت شد. سلاح مورد استفاده وی نیز کشف شد.

متهم با انتقال به اداره جنایی پلیس آگاهی استان البرز بازجویی شد و اظهاراتی ضد و نقیض مطرح کرد تا این‌که سکوت خود را شکست و به افسر تحقیق گفت: من به این مرد سوء قصد کردم و می‌خواستم او را بکشم. من و همسرم ۲۰ سال زندگی مشترک داشتیم و فرزندانی ثمره زندگی‌مان بود. اما این مرد که همکار همسرم بود، وی را اغفال کرد و باعث شد ما با هم اختلاف پیدا کنیم و بعداز ۲۰ سال از هم جدا شویم.
وی افزود: این مرد زندگی‌ام را نابود کرد و درصدد بودم از او انتقام بگیرم. مدتی پیش متوجه شدم ماجرای خیانت او رو شده و همسرش نیز می‌خواهد از وی جدا شود. حتی او دچار مشکلات مالی نیز شده بود. همان موقع بود که تصمیم گرفتم نقشه انتقام از او را عملی کنم؛ بنابراین از مردی که سلاح می‌فروخت یک کلت به مبلغ پنج میلیون و ۵۰۰ هزارتومان خریدم.
متهم ادامه داد: زمانی که متوجه شدم او در کش و قوس جدایی از همسرش است، تصمیم گرفتم خودم را به جای وکیل خانواده همسرش جا بزنم و به ملاقات او بروم. با شماره تلفن او تماس گرفتم و شب حادثه در حالی که مسلح بودم سراغش رفتم. او باورش شده بود که من از طرف خانواده همسرش آمده‌ام. در را باز کرد و من وارد آپارتمان شدم. وقتی متوجه شدم او دچار مشکلات مالی شده است، به دروغ به او گفتم دوستی دارم که مدیر یک بانک است، اگر بخواهد می‌توانم برای خلاصی او از این ماجرا با دوستم حرف بزنم و مقدمات دریافت وام به مبلغ صد میلیون تومان با سود دو درصد را برایش فراهم کنم. اما یک شرط دارد و این که باید با دستخط خودش وصیتنامه‌ای درباره خودکشی بنویسد تا من آن برگه‌ها را به مدیر بانک نشان دهم که دلش بسوزد و وام را دو هفته‌ای به او بدهد.
مرد خیانتکارکه فریب حرف‌هایم را خورده بود طبق خواسته‌ام عمل کرد. او متن درخواستی مرا نوشت. زمانی که برای آوردن چای به آشپزخانه رفت، به سر و گردن او شلیک کردم که زخمی شده و افتاد. با دستکش‌هایی که به دست داشتم، سلاح را در میان دستان وی گذاشتم؛ می‌خواستم وانمود کنم که خودکشی کرده است. بعد هم وصیت نامه را روی تختخوابش گذاشتم و سراسیمه از آپارتمان بیرون زدم. فکر می‌کردم کشته می‌شود.
متهم به اتهام نگهداری و استفاده از سلاح غیرمجاز و سوءقصد به جان مرد زخمی روانه زندان شد. این در حالی است که تلاش پزشکان برای نجات مرد زخمی که با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند، ادامه دارد

منبع: رکنا

مجله اینترنتی آسمانیها۹۰



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

کپشن در مورد چتر ؛ جملات کوتاه عاشقانه و غمگین برای چتر