ستمگران به جای خدا پیرو شیاطین میشوند/ نقطه عطف خطبه حضرت زینب(س)؛ «بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً»
گروه دانشگاه ــ دانشآموخته رشته علوم قرآنی و تفسیر حوزه علمیه الزهرا گرگان با اشاره به آیه 50 سوره کهف و عبارت «بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً» آن را نقطه عطف خطبه حضرت زینب(س) خواند و گفت: حضرت با بیان این عبارت خواستند به همه بفهمانند که نصب یزید به خلافت، با اطاعت از شیطان بوده است.
فاطمه صغری برقرار، دانشآموخته رشته علوم قرآنی و تفسیر حوزه علمیه الزهرا گرگان، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا؛ درباره نقطه عطف خطبههای حضرت زینب(س) در مجلس یزید، اظهار کرد: یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ اسلام، واقعه قیام امام حسین (ع) در کربلا است که در این قیام، مهمترین و سنگینترین وظیفه بر عهده بزرگ بانوی اسلام؛ حضرت زینب کبری (س) بود. ایشان پرورش یافته بیت فصاحت، بلاغت و تربیت یافته بیان و خطبههای شورانگیز است، ایشان از کودکی ناظر خطبههای حماسی و احتجاجی حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) بودند و با هوش و استعدادی که خدا به ایشان عنایت کرده بود، آن خطبهها را حفظ و به دیگران منتقل میکرد. با این حال، طبیعی است که در مجلس یزید، اینگونه سخن گوید و یزید را مفتضح کند، چنان که بعد از پایان خطبه ایشان، یزید (لعنةالله علیه) سر را پایین انداخته بود و همه کسانی که با او بودند سر را پایین انداخته بودند؛ «کان علی رووسهم الطیر»؛ گویا پرندهای بر سر آنان نشسته بود.
وی افزود: حضرت زینب (س) در مجلس یزید صحنهها و مناظر و سخنانی را دیدند و شنیدند که شدیدترین اهانت و توهین به مقدسات مسلمانان بود و پرده از کفر یزید برمیداشت، آن چنان که یزید، سر مقدس امام حسین (ع) را مقابل خود گذاشت و در حالی که شراب میخورد، با عصایی شروع به ضربه زدن به لبها و دندانهای آن حضرت کرد. آیا برای حضرت زینب (س) صحیح و جایز بود سکوت کند؟ چگونه سکوت کند در حالی که میداند که میتواند آن ادعاهای موهوم را باطل کند. ایشان در این خطبه که در اوج فصاحت و بر بالای قله بلاغت قرار داشت و نشانهای از قدرت بیان و معجزهای در قوت قلب و عدم ضعف و شکست در برابر طاغوت بنیامیه و سربازان مسلح و جلادانی که با آمادگی کامل اطراف او را گرفته، بود و آنها منتظر فرمان یزید بودند، در خطبههای خود از چهار آیه به طور صریح و پنج آیه به طور غیر صریح و به صورت اقتباسی استفاده کردند تا برتری اهل بیت(ع) بر دیگران را ثابت کرده و لیاقت آنان را بر جانشینی پس از پیامبر(ص) متذکر شوند.
برقرار گفت: در این خطبه حضرت زینب(س) سخنان خود را با ثنا و ستایش از خداوند آغاز کرد، حال آنکه میتوانست با «اِنّا لِلّهِ» شروع به سخن کند، هر چند آن هم آغاز با نام خدا است، اما حضرت میخواهد با همان کلمه نخست، بافتههای سست یزید را از هم بگسلد و از نعمت و لطف الهی سخن بگوید و بفهماند آنچه که پیش آمده الطاف الهی بوده و جای حمد و سپاس دارد.
وی افزود: حضرت زینب (س) در این فراز، عاقبت کسانی را که به اعمال بد مرتکب شدند و آیات خداوند را تکذیب کردند بیان فرمودند: و انحراف جامعه را بعد از جدش رسول اکرم (ص) متذکر شدند و سرنوشت غاصبان خلافت بر حق را، جاودانگی در آتش دوزخ عنوان کردند و این بانوی بزرگ در فراز دیگری از خطبه، با تمسک به آیات، علت مهلت دادن خدا بر یزید و یزیدیان را مطرح کردند.
این دانشآموخته حوزه علمیه گفت: زینب کبری (س) با استفاده از آیه ۱۰ سوره روم فرمودند: «صدق الله سبحانه کذلک یقول: ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ»؛ (راست گفت: خدای سبحان و منزه که فرمود: سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن رابه مسخره گرفتند). این آیه حامل پیامهای بسیار مهم و ارزشمند و از تطبیقات عالی و رمزداری برخوردار است که در ادامه خواهم گفت.
برقرار با اشاره به پیامهای این آیه در بیان حضرت زینب (س)، گفت: این آیه سرانجام کار ستمگران مذکور را بیان مىکند و به همین جهت با کلمه «ثم؛ سپس» آمده است، اگر خبر را مقدم ذکر کرده، براى این است که حصر را اِفاده کند و بفهماند که سرانجامشان جز «السُّوأَى» چیزى نیست.
وی افزود: عبارت «أَن کَذَّبُواْ بَِایَاتِ اللَّهِ» در این آیه، معنایش این است که بدترین عذاب سرانجام کار کسانى شد که عمل بد مىکردند و غیر این سرانجامى نداشتند، براى اینکه آیات خدا را تکذیب و استهزاء مىکردند.
برقرار گفت: زینب کبری (س) با توجه به این آیه، یزید را مصداق بارز «الَّذِینَ أَساؤُا» بر شمردند. «أسوء» یعنی انسان بد عمل و زشت کردار و تبهکار و «السُّوأَى» تأنیث «أسوء» است یعنی اقبح و زشتتر است، حضرت قصد داشت به یزید فهماند که تو نه تنها بدی کردی، بلکه زشتترین کارها و قبیحترین اعمال نادرست و خلاف را انجام دادهای و به تعبیر دیگر، به او فهماند که تو جنایت کارترین مردم هستی.
وی همچنین افزود: حضرت زینب (س) به همه حاضران در آن جمع فهماند که یزید، آیات خداوند را تکذیب کرده و مورد استهزاء قرار داده است و سرانجام آن همه فساد، تکذیب آیات الهی است و نیز حضرت متذکر این مطلب شدند که گناهان بزرگ، آن خبیث منحرف را به نقطه خطرناک کفر رساند.
فاطمه برقرار با بیان اینکه در این آیه داستان کفار عجم و مغلوب شدن آنان و حکایت عاد و ثمود و بلیات و هلاکت و انقراض آن مردمان و وخامت حال آنان بیان شده، یادآور شد: حضرت با ذکر این آیه روشن کردند حالت یزید و یارانش از وضع کفار عجم و مشرکان عاد و ثمود خارج نیست و او در سرنوشت شوم نکبتبار و انقراض دولت و دودمان نیز مانند آنان خواهد بود.
وی گفت: سخن حضرت به همه ظالمین تا قیامت اشاره دارد که آنان نیز مانند یزید به سرنوشت بدی گرفتار خواهند شد هر چند شاید مانند دولت ظالم آمریکا چند صباحی در جهان قدرتی داشته باشند، اما بالاخره به خواست خداوند حتما نابود خواهند شد و عدالت سرتاسر دنیا را فرا خواهد گرفت.
این دانشآموخته علوم قرآنی گفت: حضرت زینب کبری (س) در ادامه خطبه خود میفرمایند: «بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً» که این سخن به آیه ۵۰ سوره کهف اشاره دارد که خداوند میفرماید: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً»؛ (.. چه جایگزین بدی است برای ظالمین، انتخاب اطاعت شیطان به جای اطاعت خداوند). حضرت با بیان این سخنان، خواستند به همه بفهمانند که معاویه در نصب یزید به خلافت از شیطان اطاعت کرده بود.
وی در پایان گفت: حضرت نه تنها در این خطبه غراء، یزید را مورد سرزنش قرار دادند، بلکه یادی از اعمال شنیع پدرش معاویه هم میکند و میفرمایند: پدر تو هم مانند تو از شیطان اطاعت کرد و تو را به ناحق بر کرسی خلافت نشاند. این سخن حضرت میتواند اشارهای به برخی عزل و نصبهایی که ممکن است در جهان امروزی و حتی در کشورمان صورت میگیرد باشد که با اطاعت از شیطان اتفاق میافتد و نه رضایت خداوند که در این صورت هیچ تفاوتی بین این انتخابها و انتخاب معاویه در نصب پسرش بر کرسی قدرت نیست.
انتهای پیام
وی افزود: حضرت زینب (س) در مجلس یزید صحنهها و مناظر و سخنانی را دیدند و شنیدند که شدیدترین اهانت و توهین به مقدسات مسلمانان بود و پرده از کفر یزید برمیداشت، آن چنان که یزید، سر مقدس امام حسین (ع) را مقابل خود گذاشت و در حالی که شراب میخورد، با عصایی شروع به ضربه زدن به لبها و دندانهای آن حضرت کرد. آیا برای حضرت زینب (س) صحیح و جایز بود سکوت کند؟ چگونه سکوت کند در حالی که میداند که میتواند آن ادعاهای موهوم را باطل کند. ایشان در این خطبه که در اوج فصاحت و بر بالای قله بلاغت قرار داشت و نشانهای از قدرت بیان و معجزهای در قوت قلب و عدم ضعف و شکست در برابر طاغوت بنیامیه و سربازان مسلح و جلادانی که با آمادگی کامل اطراف او را گرفته، بود و آنها منتظر فرمان یزید بودند، در خطبههای خود از چهار آیه به طور صریح و پنج آیه به طور غیر صریح و به صورت اقتباسی استفاده کردند تا برتری اهل بیت(ع) بر دیگران را ثابت کرده و لیاقت آنان را بر جانشینی پس از پیامبر(ص) متذکر شوند.
برقرار گفت: در این خطبه حضرت زینب(س) سخنان خود را با ثنا و ستایش از خداوند آغاز کرد، حال آنکه میتوانست با «اِنّا لِلّهِ» شروع به سخن کند، هر چند آن هم آغاز با نام خدا است، اما حضرت میخواهد با همان کلمه نخست، بافتههای سست یزید را از هم بگسلد و از نعمت و لطف الهی سخن بگوید و بفهماند آنچه که پیش آمده الطاف الهی بوده و جای حمد و سپاس دارد.
وی افزود: حضرت زینب (س) در این فراز، عاقبت کسانی را که به اعمال بد مرتکب شدند و آیات خداوند را تکذیب کردند بیان فرمودند: و انحراف جامعه را بعد از جدش رسول اکرم (ص) متذکر شدند و سرنوشت غاصبان خلافت بر حق را، جاودانگی در آتش دوزخ عنوان کردند و این بانوی بزرگ در فراز دیگری از خطبه، با تمسک به آیات، علت مهلت دادن خدا بر یزید و یزیدیان را مطرح کردند.
این دانشآموخته حوزه علمیه گفت: زینب کبری (س) با استفاده از آیه ۱۰ سوره روم فرمودند: «صدق الله سبحانه کذلک یقول: ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ»؛ (راست گفت: خدای سبحان و منزه که فرمود: سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن رابه مسخره گرفتند). این آیه حامل پیامهای بسیار مهم و ارزشمند و از تطبیقات عالی و رمزداری برخوردار است که در ادامه خواهم گفت.
برقرار با اشاره به پیامهای این آیه در بیان حضرت زینب (س)، گفت: این آیه سرانجام کار ستمگران مذکور را بیان مىکند و به همین جهت با کلمه «ثم؛ سپس» آمده است، اگر خبر را مقدم ذکر کرده، براى این است که حصر را اِفاده کند و بفهماند که سرانجامشان جز «السُّوأَى» چیزى نیست.
وی افزود: عبارت «أَن کَذَّبُواْ بَِایَاتِ اللَّهِ» در این آیه، معنایش این است که بدترین عذاب سرانجام کار کسانى شد که عمل بد مىکردند و غیر این سرانجامى نداشتند، براى اینکه آیات خدا را تکذیب و استهزاء مىکردند.
برقرار گفت: زینب کبری (س) با توجه به این آیه، یزید را مصداق بارز «الَّذِینَ أَساؤُا» بر شمردند. «أسوء» یعنی انسان بد عمل و زشت کردار و تبهکار و «السُّوأَى» تأنیث «أسوء» است یعنی اقبح و زشتتر است، حضرت قصد داشت به یزید فهماند که تو نه تنها بدی کردی، بلکه زشتترین کارها و قبیحترین اعمال نادرست و خلاف را انجام دادهای و به تعبیر دیگر، به او فهماند که تو جنایت کارترین مردم هستی.
وی همچنین افزود: حضرت زینب (س) به همه حاضران در آن جمع فهماند که یزید، آیات خداوند را تکذیب کرده و مورد استهزاء قرار داده است و سرانجام آن همه فساد، تکذیب آیات الهی است و نیز حضرت متذکر این مطلب شدند که گناهان بزرگ، آن خبیث منحرف را به نقطه خطرناک کفر رساند.
فاطمه برقرار با بیان اینکه در این آیه داستان کفار عجم و مغلوب شدن آنان و حکایت عاد و ثمود و بلیات و هلاکت و انقراض آن مردمان و وخامت حال آنان بیان شده، یادآور شد: حضرت با ذکر این آیه روشن کردند حالت یزید و یارانش از وضع کفار عجم و مشرکان عاد و ثمود خارج نیست و او در سرنوشت شوم نکبتبار و انقراض دولت و دودمان نیز مانند آنان خواهد بود.
وی گفت: سخن حضرت به همه ظالمین تا قیامت اشاره دارد که آنان نیز مانند یزید به سرنوشت بدی گرفتار خواهند شد هر چند شاید مانند دولت ظالم آمریکا چند صباحی در جهان قدرتی داشته باشند، اما بالاخره به خواست خداوند حتما نابود خواهند شد و عدالت سرتاسر دنیا را فرا خواهد گرفت.
این دانشآموخته علوم قرآنی گفت: حضرت زینب کبری (س) در ادامه خطبه خود میفرمایند: «بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً» که این سخن به آیه ۵۰ سوره کهف اشاره دارد که خداوند میفرماید: «وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّیَّتَهُ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِی وَ هُمْ لَکُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمینَ بَدَلاً»؛ (.. چه جایگزین بدی است برای ظالمین، انتخاب اطاعت شیطان به جای اطاعت خداوند). حضرت با بیان این سخنان، خواستند به همه بفهمانند که معاویه در نصب یزید به خلافت از شیطان اطاعت کرده بود.
وی در پایان گفت: حضرت نه تنها در این خطبه غراء، یزید را مورد سرزنش قرار دادند، بلکه یادی از اعمال شنیع پدرش معاویه هم میکند و میفرمایند: پدر تو هم مانند تو از شیطان اطاعت کرد و تو را به ناحق بر کرسی خلافت نشاند. این سخن حضرت میتواند اشارهای به برخی عزل و نصبهایی که ممکن است در جهان امروزی و حتی در کشورمان صورت میگیرد باشد که با اطاعت از شیطان اتفاق میافتد و نه رضایت خداوند که در این صورت هیچ تفاوتی بین این انتخابها و انتخاب معاویه در نصب پسرش بر کرسی قدرت نیست.
انتهای پیام