متن شعر خانه دوست کجاست (نشانی) سهراب سپهری
خانه دوست کجاست یا نشانی سروده سهراب سپهری است که در کتاب حجم سبز از مجموعه هشت کتاب منتشر شده است. خانه دوست کجاست با صدای خسرو شکیبایی منتشر شده است. شعر پاسخ فریدون مشیری به شعر خانه دوست کجاست و شعر تو چرا میپرسی خانه دوست کجاست نیز در جوابش سروده شدهاند. همهچیز درباره نشانی را در ستاره بخوانید.
شعر نشانی سروده سهراب سپهری در کتاب حجم سبز قرار دارد. چاپ اول حجم سبز، که یکی مانده به آخرین کتاب از هشت کتاب سهراب است، سال ۱۳۴۶ شمسی و توسط نشر روزنه روانه بازار شد. در آن سالها سهراب به پختگی در شعر و پیدا کردن زبان مخصوص و سبک خاص خودش رسیده بود. بعضی شعر نشانی را بهترین شعر سهراب سپهری میدانند و البته بعضی با این انتخاب موافق نیستند. جالب است بدانید در ابتدای شعر نشانی نوشته شده است: «برای ابوالقاسم سعیدی». ابوالقاسم سعیدی نقاش معاصر است که آیدین آغداشلو دربارهاش میگوید یکی از پنج نقاش بزرگ هنر معاصر ماست. در مطلب حاضر ابتدا شعر نشانی را بخوانید، در ادامه دو شعری را که در جواب آن سروده شده است و نقد کوتاه آن را در انتها مطالعه کنید.
متن شعر خانه دوست کجاست
«خانه دوست کجاست ؟!» در فلق بود که پرسید سوار.
آسمان مکثی کرد.
رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شنها بخشید
و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت:
«نرسیده به درخت،
کوچه باغی است که از خواب خدا سبزتر است
و در آن عشق به اندازه پرهای صداقت آبی است.
میروی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ، سر بدر میآرد،
پس به سمت گل تنهایی میپیچی،
دو قدم مانده به گل،
پای فواره جاوید اساطیر زمین میمانی
و ترا ترسی شفاف فرا میگیرد.
در صمیمیت سیال فضا، خش خشی میشنوی:
کودکی میبینی
رفته از کاج بلندی بالا، جوجه بردارد از لانه نور
و از او میپرسی
خانه دوست کجاست؟»
پاسخ فریدون مشیری به شعر خانه دوست کجاست
من دلم میخواهد
خانهای داشته باشم پر دوست،
کنج هر دیوارش
دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو گل بشنو…؛
هر کسی میخواهد
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد
یک سبد بوی گل سرخ
به من هدیه کند.
شرط وارد گشتن
شست و شوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم ای یار
خانه ما اینجاست
تا که سهراب نپرسد دیگر
«خانه دوست کجاست؟»
تو چرا میپرسی خانه دوست کجاست
تو چرا می پرسی:
«خانه دوست کجاست؟!»
خانه دوست همانا دل توست
گر درش باز کنی،
نغمه مهر و وفا ساز کنی،
خواهد آمد
اما
گر دلت از سنگ است،
دوست باید که مراقب باشد...
تا مبادا به همان بدو ورود،
سر پر مهر و دل مملوی مهرش
شکند...
ور دلت نازک بود،
باز هم اوست که بایست
مراقب باشد...
تا مبادا که به هر جنبش و هر
حرف و نگاه،
در و دیواره این خانه آکنده
به مهرش شکند
و نشاید نگران داشت همیشه
او را...
دل قوی باید و روشن...
اما نه ز سنگ و شیشه...
نقد کوتاه شعر نشانی
رضا براهنی در کتاب طلا در مس به منظور ارزیابی جایگاه سپهری در شعر معاصر ایران از «نشانی» با عبارت «بهترین شعر کوتاه سپهری» یاد میکند و در تحلیل نقادانهی آن بهمنزلهی «یک اسطورهی جست وجو» مینویسد:«نشانی از نظر تصویرگری و از نظر نشان دادن روح جویندهی بشر، یک شاهکار است».
سیروس شمیسا هم در کتاب نقد شعر سهراب سپهری اشاره میکند که: «یکی از شعرهای سپهری که شهرت بسیار یافته است، شعر نشانی از کتاب حجم سبز است که برخی آن را بهترین شعر او دانستهاند»، هرچند که شمیسا خود با این انتخاب موافق نیست.
منتقدان تفسیری عرفانی (یا متکی به مفاهیم عرفانی) از این شعر به دست دادهاند. برای مثال، براهنی در تبیین سطر اول شعر («خانهی دوست کجاست؟») استدلال میکند که «خانه وسیلهی نجات از دربه دری و بی هدفی است؛ و دوست، عارفانهاش معبود، عاشقانهاش معشوق، و دوستانهاش همان خود دوست است. و یا شاید تلفیقی از سه: یعنی هم معبود و معشوق و هم محبوب». لذا « رهگذر» در این شعر «راهبر است و نوعی پیر مغان است که رازها را از تیرگی نجات میدهد» و «گل تنهایی» میتواند «گل اشراق و گل خلوت کردن معنوی و روحی » باشد.
شمیسا نیز با استناد به مفاهیم و مصطلحات عرفانی و با شاهد آوردن از آیات قرآن و متون ادبیِ عرفانی از قبیل مثنوی و گلشن راز و منطق الطیر و اشعار حافظ و صائب، «نشانی» را قرائت میکند. از نظر او، «در این شعر، دوست رمز خداوند است... نشانی، نشانیِ همین دوست است که در عرفان سنّتی بعد از طی منازل هفتگانه میتوان به او رسید». مطابق قرائت شمیسا، این شعر واجد رمزگانی است که در پرتو آموزههای عرفانی میتوان از آن رمزگشایی کرد. در تلاش برای همین رمزگشایی، شمیسا هفت نشانیای را که سپهری در شعر خود برای رسیدن به خانهی دوست برشمرده است برحسب هفت منزل یا هفت وادیِ عرفان چنین معادل سازی میکند:«درخت سپیدار = طلب، کوچهباغ = عشق، گل تنهایی = استغنا، فوارهی اساطیر و ترس شفاف = معرفت و حیرت، صمیمیت سیّال فضا = توحید، کودک روی کاج = حیرت، لانهی نور = فقر و فنا».
مراجع:
براهنی، رضا. طلا در مس. چاپ سوم. تهران: انتشارات زمان، ۱۳۵۸.
شمیسا، سیروس. نقد شعر سهراب سپهری (نگاهی به سپهری). تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۷۰.
در نقد شعر سعی کردیم مهمترین نکات را گلچین کنیم، اگر به دانستن مطالب بیشتر علاقه دارید به دو کتاب مرجع مراجعه بفرمایید.
نظر شما راجع به شعر نشانی چیست؟ آیا خانه دوست کجاست را به عنوان زیباترین شعر سپهری قبول دارید؟ تفاسیر عرفانی را چطور؟