خسارات های بزرگ تأخیر در تأسیس نظام آموزش بزرگسالان/ چرا سوادآموزی ایران در عصر امروز به خواندن و نوشتن محدود شده است؛ چالش های قانونی و داستان رد پیشنهادات نوگرایانه


خسارات های بزرگ تأخیر در تأسیس نظام آموزش بزرگسالان/ چرا سوادآموزی ایران در عصر امروز به خواندن و نوشتن محدود شده است؛ چالش های قانونی و داستان رد پیشنهادات نوگرایانه

در قانون های برنامه های توسعه پیشنهاد داده ایم که نهضت سواد آموزی را به سازمان آموزش بزرگسالان تبدیل کنیم. این اشتباه است که تمام ظرفیتمان را روی جمعیت بی سواد مطلق متمرکز کردیم. در کمیسیون دولت رد شد.

جماران: رضا نهضت ـ امین کریم الدینی: آنچه که در پی می آید دومین و آخرین بخش از گفت و گوی تفصیلی جماران با دکتر علی باقرزاده رئیس سازمان نهضت سواد آموزی کشور است که به ادامه بررسی سیاست های این سازمان در مواجهه با پدیده بی سوادی می پردازد.
در بخش پیشین درباره استمرار پدیده بی سوادی به مثابه محصول نبود قانون آموزش اجباری در ایران و تعارض برخی از سیاست ها در این باره و برخوردهای حقوقی وزارت تعاون، کار رفاه اجتماعی با حرکت های داوطلبانه در سواد آموزی پرداخته شده بود. (بخش نخست را در اینجا ببینید)
در این بخش محدود ماندن سواد آموزی به خواندن و نوشتن مورد بررسی قرار می گیرد.
علاوه بر توصیه های یونسکو دکتر باقرزاده اذعان دارد که پژوهش های سازمان نهضت سواد آموزی در ایران نیز سواد را در آموزش خواندن و نوشتن محدود نمی داند و گرایش های چندگانه ای همچون سواد عاطفی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، رسانه ای و مفاهیمی از این دست را نیاز سوادآموزان امروزین تشخیص می دهد.

او اما به صراحت توضیح می دهد که به دلیل مخالفت دولت با ایجاد نظام آموزش بزرگسالان چگونه محدودیت هایی بزرگ در مسیر سوادآموزی توسعه یافته رخ می دهد و این موضع دولت، بر خلاف میل وزارت آموزش و پرورش باعث می شود که سوادآموزی در مفهوم ابتدایی و عقب مانده خود باقی بماند.
با دکتر باقرزاده درباره امکان بهره گیری از فعالیت های مشارکت جویانه، آموزش های چند رسانه ای برای آموزش گرایش های مختلف سواد در این بخش نیز گفت و گو کرده ایم.

باقرزاده همچنین پدیده تلخ ترک تحصیل را مورد بازخوانی قرار می دهد و از دلیل اقتصادی به عنوان مهمترین متغیر تأثیر گذار در این زمینه یاد می کند.
در پی متن دومین بخش این گفت و گو تقدیم خوانندگان گرامی می شود.

تا کنون علت های ترک تحصیل را بررسی کرده اید؟
4 سال پیش مطالعه ای روی نرخ پایداری سواد ترک تحصیل کنندگان دوره ابتدایی و این که چرا ترک تحصیل می کنند؛ انجام شده. 600 کودک ترک تحصیل را مطالعه کردیم. به این نتیجه رسیدم 53 درصد دلایل اقتصادی است یا خانواده پول ندارد یا برای کسب درآمد از آن ها استفاده می کنند. 35 درصد دلایل اجتماعی دارد. طلاق، اعتیاد و مهاجرت و ... 15 درصد مشکلات مربوط به مدرسه ، مسائل فرهنگی و محدودیت های فردی مربوط می شده است.

به طور کلی پژوهش ها نشان می دهد که مشکلات اقتصادی فرد و خانواده او یکی از دلایل اصلی ترک تحصیل و خروج از مدرسه قلمداد می شود.

آمار بازماندگان از تحصیل چقدر است؟

سازمان نهضت در مورد کودکان زیر 10 سال وظیفه ای ندارد و آمار مربوط به تحت پوشش و ترک تحصیل و ... در اختیار معاونت محترم ابتدایی است لذا راغب نیستم درباره آمار بازماندگان از تحصیل صحبت کنیم.

از 4 سال پیش که این پژوهش انجام شد؛ اثر فقر در ترک تحصیل چقدر شده است؟

لازمه آن این است که 4 سال این پژوهش دنبال شود. بررسی پژوهش ها نشان از پایداری این متغیر در سالهای اخیر است یعنی مسائل اقتصادی کماکان عاکل اصلی خروج کودکان از چرخه تحصیل است.

میزان پایداری سواد را هم بررسی کرده اید؟

بررسی های ما نشان می دهد قریب به اتفاق کودکانی که قبل از اتمام پایه چهارم ابتدایی ترک تحصیل می کنند مهارت نوشتن را از دست می دهند. بررسی ها نشان می دهد، اغلب افرادی که در سالهای اولیه تحصیلی از چرخه آموزش خارج می شوند، در آن دو سالی هم که به مدرسه رفته اند یادگیری کاملی نداشته اند. بیشتر افراد هم اختلال در نوشتن دارند؛ و هم خواندن . پایداری مهارت ریاضی خوب است. درشهر تهران و بعضی از کلان شهر ها، نرخ پایداری سواد بالاتر از استانهای دیگر است چون علائم بصری فراوانی برای تمرین و تکرار خواندن وجود دارد.

متاسفانه برای نوسوادان بزرگسال متون و کتب خواندنی مناسبی تولید نمی شود و در بازار نیست. ما در ایستگاه های کتاب کتاب هایی گذاشته بودیم که گفته شد بیش از همه کتاب ها مورد استقبال قرار گرفته بودند. در سالهای گذشته از مسئولین نمایشگاه بین المللی کتاب، عناوین ناشران بزرگسالان کم سواد را خواستم؛ گفتند نداریم. کتاب تولید کردن برای نوسوادان سخت است. در این راستا سازمان حرکت های خوبی را آغاز کرده است. بیش از 100 عنوان کتاب جدید برای مطالعه افراد نوسواد تولید کرده ایم.

تعریف رسمی سواد در نهضت سواد آموزی ایران چیست؟

با این که مصادیق سواد در 50 سال اخیر تغییر کرده است؛ اما بخش اصلی تعریف آن، همان خواندن و نوشتن است توصیه نامه بزرگسالان هم باز ناظر به خواندن نوشتن و حساب کردن است. اما ویژگی هایی به آن افزوده شده است؛ مثلا گفته می شود؛ خواندن، نوشتن و حساب کردنی که منجر به مشارکت بیشتر در جامعه محلی یا جهانی اش شود. برخی درست یا غلط این موضوع را به یونسکو نسبت می دهند که کسی از نظر یونسکو با سواد است که زبان انگلیسی یا کامپیوتر بلد باشد؛ اما هیچ جای تعاریف به این موضوعات اشاره نشده است.

البته وقتی می گوید در جامعه جهانی شرکت کند؛ دانستن زبان مشترک برای گفت و گو با دنیا یا دانستن دانش فناوری اطلاعات به عنوان بستر این ارتباط لازم است.

در بعضی از تعاریف مفهوم تکثر سواد مطرح شده است و گفته می شود که سواد یک مقوله مشخص نیست و شامل سواداقتصادی، سیاسی، فرهنگی، رسانه ای، اطلاعاتی، عاطفی و مفاهیمی از این جنس است که هر یک از آن ها نوعی توانایی است. در اقتصادی توانایی فرد برای درک مفاهیم اقتصاد خرد و کلان در حد سرمایه گذاری، تولید، الگوهای مصرف، و نظیر آن مورد نظر است. بارزترین نشانه سواد سیاسی مشارکت سیاسی در انتخابات و توانایی انتخاب گزینه اصلح و ثبت آن و حضور در فرآیند انتخابات آزاد و سالم و همچنین بالارفتن آستانه تحمل یک فرد در برابر آرای مخالف، ادیان و مذاهب و گروه های و نژادها و رنگ ها مختلف مورد نظر است.

در کمپین جهانی سواد که سال 2005 مطرح شد بر مشارکت مدنی و بهبود سلامت و معیشت و همچنین برابری جنسیت تأکید زیادی شده است. در آخرین تعریفی که از یونسکو ارائه شده است؛ خواندن، نوشتن حساب کردن در یک محیط رو به رشد از جنس فناوری مورد تأکید قرار گرفته است تا در محیطی که هر روز فناوری های جدیدی ظهور و بروز پیدا می کند فرد بتواند بخواند و بنویسد مثلا از سایت و ماشین حساب استفاده کند یا از طریق گوشی تلفن، تبلت یا ای تی ام تراکنش مالی داشته باشد و مشکلات زندگی روزمره اش را حل کند.

ژاپن به جای زبان آموزی مهارت های شهروندی و زندگی ارتباط و تعامل و ..... این هاست.

تعریف یونسکو را قبول دارید.

یکی از وظایف یونسکو و موسسات وابسته به آن، یکسان سازی مفاهیم و تعاریف و آمار آموزشی در دنیاست لذا تا حدی این تعاریف را ما هم قبول داریم به شرطیکه با اصول و مبانی دینی و انقلابی ما در تعارض نباشد.

تعریف شما در این باره چیست؟

در اسناد کشور، یک تعریف حداقلی از سواد داریم که شامل مهارتهای خواندن، نوشتن و حساب کردن است که مبنای سرشماری و تعین تعداد و درصد افراد بی سواد قرار می گیرد. تعریفی در مصوبه دولت وجود دارد که توانایی روخوانی قرآن هم به آن اضافه شده و حداقل مدرک سوم ابتدایی را لازم می داند. در برنامه ها هم سوادی را مد نظر قرار می دهیم که دانش، اطلاعات و قابلیت هایی را به فرد بدهد که او بر اساس این مهارتها زندگی بهتری را تجربه کرده و رنج کمتری را تحمل کند .

پس سواد از نظر ما یک بسته مهارتی است. هم خواندن، نوشتن حساب کردن، هم مهارت های زندگی و هم آداب زندگی است. مهارت های زندگی با تعریف سازمان بهداشت جهانی و آدابی که در اخلاقیات و مبانی دینی ما مورد نظر است؛ صداقت، شجاعت وفاداری به عهد و پیمان از جنس آداب زندگی است؛ اما ما به این ها هم توجه می کنیم.

در عمل هم شما به این مفهوم پایبند بودید؟ چه مشکلاتی در این مسیر دارید؟

سعی کرده ایم پایبند باشیم، این مفاهیم در برنامه درسی و کتاب های درسی تجلی پیدا می کند. سواد آموزی خیلی کتاب محور است، چون ما تنوع گروه های مختلف را با حداقل دامنه واژگان داریم. با تنوعی که در قومیت ها و زبان و گویش وجود دارد؛ اشتراکات این کلمات هم خیلی محدود می شود. بنابراین دستمان خیلی باز نیست. بزرگسال هم به خاطر شرایط جسمی و ویژگی های روانشناختی علاقه دارد که با یک دستور کار مشخص با آن مواجه شویم یا عملکردها و توقع های کاملا مشخصی را از آن بخواهیم. به همین دلیل روند آموزشی ما کتاب محور است. روش هایی مورد توجه قرار می گیرد که متناسب با روش ها و قومیت ها ممکن است تفاوت های جزئی داشته باشد. ما نیازسنجی می کنیم. پژوهش های مختلفی انجام می دهیم و نیازهای مختلف را احصا می کنیم.

مهمترین نیازهای جامعه هدف شما چیست؟

بر اساس بررسی های صورت گرفته، نیازهای مخاطبان ما به ترتیب موضوعات بهداشتی، اشتغال و مهارت آموزی، مسائل اعتقادی، موضوعات اجتماعی، فرهنگی، و بعد فناوری و سیاسی است. نیازهای بهداشتی وآنچه که به فرد کمک کند سلامت خودش را حفظ کند در بالاترین اولویت قراردارد.

در تمام این موارد شما آموزش دارید؟

در زمینه بهداشتی بیشتر است. اخیر 10 کتاب بهداشتی در زمینه خود مراقبتی و کنترل بیماری های قلبی و عروقی با همکاری وزارت بهداشت تولید کردیم. در کتب مهارتی مراکز یادگیری محلی هم مکررا به این موضوعات پرداخته شده است. سالانه حدود 150 عنوان کتاب چاپ می کنیم.

150 عنوان جدید؟

بعضی از آن ها جدید است. در زمینه اشتغال 320 مرکز یادگیری محلی ایجاد کردیم. که علاوه بر خواندن و نوشتن به مهارت زندگی وشغلی می پردازند. یعنی حرفه آموزی مبتنی بر بوم را دنبال می کنیم. مباحث اعتقادی هم مورد توجه است و بخشی از تقاضاهای جامعه هدف است. درمسائل اجتماعی مثل پیشگیری از طلاق و اعتیاد و همچنین مهارت های خانه داری و فرزندپروری هم بسیار مورد توجه است. در این زمینه 35 عنوان کتاب با موسسه آموزش عالی سازمان بهزیستی تولید شده است.

در طرح خواندن با خانواده با 9 جلد کتاب دنبال می شود که کتاب هایی 25 تا 35 صفحه است. گفت و گو و ارائه دادن و نتیجه گیری را در قالب آن ترویج می کنیم. حلقه های کتابخوانی با پشتیبانی افراد داوطلب تشکیل می دهیم.

فکر کنم تنها جایی است که داوطلب دارید؟

بله اما تقریبا در کشور کار داوطلبانه به حاشیه رفته است.

بنابراین سواد مراتبی دارد که نهضت سوادآموزی در ایران بیش از هر چیز حداقلی از آن در نظر گرفته که خواندن نوشتن حساب کردن و سبک زندگی اسلامی است؟

بله تقریبا...البته در حد پایان دوره ابتدایی

مراحل بالاتر آن وظیفه آموزش و پرورش است؟

حداقل بر اساس مقررات فعلی وظیفه ما نیست. متاسفانه ساختار مشخصی برای آموزش افراد بزرگسال بازمانده از تحصیل وجود ندارد که آموزش ها را متناسب با نیاز و ویژگی ها و شرایط افراد ارائه کند.

ادبیات و منطق خود شما حاکی از آن است که انواع مختلف سواد را قبول دارید؛ اما در عرصه عمل به حداقل اکتفا کردید. درست است؟

ما در حدود وظایف سازمانی کار میکنیم ، حضرت امام خمینی(ره) در فرمان سوادآموزی فرمودند بدون از دست دادن فرصت با بسیج عمومی قیام کنید که هر کس در آینده نزدیک خواندن و نوشتن را فرابگیرد. این هدف اصلی از تاسیس نهضت سوادآموزی است که هنوزبه طور کامل تحقق نیافته است.

البته حضرت امام هدف ثانویه هم مطرح فرمودند که فرهنگ مستقل و خودکفا جایگزین وابستگی فرهنگی شود . و در جمله تاریخی گفته اند که ایران را سراسر به صورت یک مدرسه درآورید. برداشت من از این گزاره امام برخلاف دوستان گذشته این نیست که هر جا یک کلاس نهضت دایر کنیم. در پیام امام به نظر من مفهوم یادگیری مادام العمر و سازمان یادگیرنده مطرح می شود. یعنی شرایطی در کل جامعه حاکم باشد که هر کسی یا در حال یاددادن و یا در حال یادگرفتن باشد.

سرشماری های انجام گرفته از سوی مرکز آمار ایران در زمینه سطح سواد بزرگ سالان چه چیزی را نشان می دهد؟

نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال 95 نشان می دهد که جمعیت قابل توجهی از بزرگسال غیر محصل سطح تحصیلات خود را در حد ابتدایی را راهنمایی اعلام کرده اند که با تعریف ما کم سواد نامیده می شوند. در گروه سنی زیر 50 سال چیزی در حدود 6 میلیون 840 هزار نفر بزرگسال غیرمحصل در حد دوره ابتدایی حدود 6 میلیوین 954 هزار نفر در حد راهنمایی سابق داریم. نزدیک به 3 میلیون 86 هزار نفر هم دیپلم ردی یا اول و دوم متوسطه هستند.

به تعبیر دیگر نزدیک به 17 میلیون بزرگسالان غیرمحصلی داریم که زیر 50 سال سن دارند و تحصیلات آن ها زیر دیپلم است؛ اگر قبول داشته باشیم که نظام آموزشی اصلی ترین فرصت تربیت انسان توسعه یافته وماهر است؛ معنایش این است که آن ها ، آن چرخه را تا انتها طی نکرده اند . افرادی که از سیستم خارج می شوند؛ زندگی نرمالی ندارند؛ یا مشکل اقتصادی جدی دارند یا از یک مسئله اجتماعی جدی آسیب دیده اند؛ و یا از یک مشکل فرهنگی خاص مثلا ازدواج های زودهنگام آسیب دیده اند.

مع الوصف خیلی از عناصر جامعه از جمله اقتصاد دست این ها است. حداقل رفتارهای اجتماعی و امنیت و سلامت با این ها ارتباط دارد. اما کیست که در کشور نپذیرد که این ها نیاز به توانمندسازی و آموزش های مداوم و به روز کردن اطلاعات و مهارت های خودشان دارند. چه مرجعی این کار را انجام می دهد؟

آموزش و پرورش در موضوع بزرگسالان مسوولیت ندارد؟

آموزش و پرورش در شرایط فعلی مقرراتی برای ادامه تحصیل افراد بازمانده بزرگ سال دارد ولی کفایت نمی کند. بزرگسالان نیازمند سیستمی هستند که با توجه به نیازهای آنها، شرایط و ویژگی ها و مختصات زندگی و شغل آنها، از انعطاف و تاب آوری لازم برخوردار باشد. آموزش را با زندگی و کار آنها گره زده و انعطاف لازم را در زمان، مکان ، محتوی آموزشی ، مقررات و ضوابط و سایر مولفه های آموزش و تدریس ایجاد کند. بزرگسالان برنامه درسی مختص خود را نیاز دارند. در شرایط فعلی این سیستم و ساختار در آموزش و پرورش نیست. هر چند روشهایی مانند مدارس راه دور و مدارس بزرگسالان خدماتی را ارائه میدهند.

سازو کارهای جهانی آموزش بزرگسالان چیست؟

اکنون در اغلب کشورها مختلف آموزش بزرگسالان در فضای غیررسمی، به صورت پودمانی و با حداکثر انطباق محتوای برنامه درسی با نیازها و شرایط افراد دنبال می شود. یعنی اگر از چند گروه آمده اند سر کلاس آموزش بزرگسالان، شما چند نوع آموزش می توانید به آن ها بدهید. مثلا گفته می شود شاغلین اصناف اگر این واحدها را گذراندند؛ معادل مدرک را به آن ها بدهید و این واحدها برای کشاورزها، برای خدماتی ها و .... متفاوت است.

تفاوت این سازوکار را با سازمان فنی ـ حرفه ای در چه می دانید؟

آموزش های سازمان فنی ـ حرفه ای فقط استانداردهای شغلی را دنبال می کند و ضمن این که بیشتر ناظر به افراد تحصیل کرده است تا کم سواد. ما اخیرا با پیگیری هایی که داشتیم توانستیم توافق کنیم که استانداردهای برای افراد کم سواد تعریف کنند.

تفاوت ما با کشورهای توسعه یافته این است که اقتصادشان دست افراد تحصیل کرده شان است. تولید و معادن و صنایعشان دست چنین افرادی است. وزارت جهاد کشاورزی گزارش داده که 93 درصد بهره برداران دامی، کشاورزی و شیلات، تحصیلات کمتر از دیپلم دارند و ما کشاورزی دانش بنیان نداریم. اصناف ما نوعا دست افراد کم سواد است؛ جایی مثل نانوایی ها هم که بیشترین ارتباط را با سلامت جسمی و روانی افراد دارد عموما دست افراد کم سواد است.

بخش خدمات در کشور ما را بررسی کنید. کاشیکار و گچکار ما آیا فوق دیپلم در تخصص خودشان را دارند یا نه؟ بنا و رفتگر ما چه مدرک تحصیلی دارند؟ اقتصاد ما دست افراد کم سواد می چرخد و به همین دلیل ما بیشتر باید روی سواد بزرگسالان سرمایه گذاری کنیم.

مشاهدات میدانی من نشان می دهد که بیشتر تحصیل کرده ها می روند فنی ـ حرفه ای حتی کسی لیسانس یک رشته را گرفته، در همان رشته هم می رود گواهی هایی را می گیرد.

فنی ـ حرفه ای اگر نظام آموزش بزرگسالان وجود داشته باشد؛ زیرمجموعه آن قرار می گیرد. اگر چنین نظامی وجود داشته باشد؛ بخشی از آموزش های آن به آموزش های فنی ـ حرفه ای، بخشی آموزش های سوادآموزی و بخشی به آموزش های دیگر اختصاص می یابد.

مهم این است که شما به یک جمعیت کم سواد فعال در حوزه اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی بپردازید. از منظر سطح سواد که ضریب ابتلا به جرم را در زندان ها بررسی می کنیم؛ کارکرد سواد را می بینیم. در اوین جرائم اقتصادی یا سیاسی، در میان تحصیل کرده های دانشگاهی دیده می شوند که تعدادشان در مقایسه با سایر زندانیان بسیار اندک است. اما وقتی که سراغ زورگیران و قاتلان و کلاهبرداران و کسانی می رویم که به دلیل چک بلامحل و درگیری و تصادفات، در زندان هستند؛ متوجه می شویم که چه کسانی بیشتر خطا می کنند.

در معاونت ترافیک شهرداری تهران مطالعه ای انجام گرفته بود؛ که 91درصد عابرین پیاده ای که فوت کرده بودند؛ کم سواد و بی سواد بودند. آدم تحصیل کرده یا از جای درستش می رود یا درست به اطرافش نگاه می کند. 70 درصد موتورسوارهایی که فوت کرده بودند و 50 درصد راننده هایی که فوت کرده بودند؛ کم سواد و بی سواد بودند.

وقتی سراغ مرگ و میر می روید و کودکان زیریکسال فوت شده را از منظر سطح سواد والدین مورد بررسی قرار می دهید؛ متوجه می شوید که چگونه سطح پایین سواد و خوددرمانی های بی خود؛ داروهای بیجا، عدم مراقبت ها، نشناختن بیماری، آلودگی و خیلی چیزهای دیگر آن ها را گرفتار کرده است.

می توانید بچه هایی که دچار معلولیت نیستند؛ اما زیر سه سال معلولیت پیدا می کنند؛ و حوادث و سوانحی که بچه ها دچارش می شوند را از منظر سطح سواد والدین بررسی کنید و می توانید بررسی کنید که چه کسانی گونه های نادر زیست محیطی را از بین می

شما قبول دارید که قانون برای آموزش بزرگسالان مشکل دارد؟
بله

تلاش برای تغییر قانون داشتید؟
در کمیسیون های آموزش و تحقیقات و اجتماعی بارها با رایزنی نمایندگان شرکت کردیم در حالی که موضوع جلسه هم نبوده است.

لایحه ای هم دادید؟
پیشنهادات مختلفی حتی به امضای وزیر به معاون اول یا رئیس جمهور دادیم.

در کجا رد شده دولت یا مجلس؟
کمیسیون های دولت.
در قانون های برنامه های توسعه پیشنهاد داده ایم که نهضت سواد آموزی را به سازمان آموزش بزرگسالان تبدیل کنیم. این اشتباه است که تمام ظرفیتمان را روی جمعیت بی سواد مطلق متمرکز کردیم.

این پیشنهاد در کجا رد شد؟
در کمیسیون دولت.

سند 2030 درباره سوادآموزی می گوید؟

در این زمینه سند 2030 ملاک و معیار ما قرار ندارد ولی از 17 هدف آن یکی مربوط به آموزش است. در آموزش، شش هدف فرعی مورد توجه است که یکی از آن ها سواد آموزی است. البته سواد آموزی جزو موضوعات همیشگی و پایدار یونسکو بوده است. اما ما خودمان با نیازسنجی تشخیص دادیم که مردم احتیاج به سواد اقتصادی و سلامت دارند.

خسارات های بزرگ تأخیر در تأسیس نظام آموزش بزرگسالان/ چرا سوادآموزی ایران در عصر امروز به خواندن و نوشتن محدود شده است؛ چالش های قانونی و داستان رد پیشنهادات نوگرایانه

درمورد سایر ابعاد سواد مثلا سواد رسانه ایی و سیاسی چه کرده اید؟

همانطور که گفته شد، تمام ابعاد سواد بصورت تلفیقی در برنامه درسی پیش بینی شده است و جلوه های آن در کتابهای درسی و کمک درسی دیده می شود. ما نمی توانم برای کسی که خواندن و نوشتن بلد نیست؛ جامعه شناسی سیاسی را تدریس کنیم. در این حد که ارکان نظام، ولایت فقیه چه جایگاهی دارد؛ دولت و قوه قضائیه چیست.

در سواد رسانه ایی و فناوری مساله ما بیگانگی و ترس جامعه هدف از فناوری و رسانه است ، وقتی با آن ها برخورد می کنید؛ می بینید که خیلی برای آن ها طراحی کردن، آسان نیست.

به هر حال این مسئله است و شما باید آن را حل کنید.

حلش می کنیم. در فناوری و تلفیق آن با مهارتهای پایه سواد، ما از یک کلاس در 5 استان کلاس ICDL را در حد مبتدی شروع کردیم، دو سال هم هست که در تمام استان ها شروع کرده ایم.

چه برنامه ای در این طرح دارید؟

آشنایی با حروف انگلیسی، واژگان پرتکرار آی تی، واژه پرداز ورد و آشنایی مختصر با اینترنت و امکان عضو شدن در شبکه های اجتماعی.

امسال حدود 5 هزارنفر تحت پوشش داریم وداریم آن را وارد برنامه درسی می کنیم. یعنی از 600 ساعت دوره توسعه سواد 100 ساعت آن به این برنامه اختصاص می یابد. کتاب و ارزشیابی آن طراحی شده.

کار دوم کتاب خوانی از طریق تبلت و گوشی است. که کتاب خانواده سلامت که استفاده بهینه از آب را آموزش می دهد و هم یک رژیم غذایی سالم مبتنی بر سبک ایرانی ـ اسلامی را آموزش می دهد؛ تولید کردیم. اول کتاب را در حد 35 هزار نفر تولید کردیم. الان به صورت نرم افزار تولید کردیم. اما در عین حال باید بزرگسال را ببینید که چقدر در استفاده از گوشی محدودیت دارد. ما شاهد هستیم که آن ها گوشی هوشمند دارند؛ اما از کارکردهای آن نمی توانند استفاده کنند.

ما کتابی که سال قبل را خوانده است؛ سپس به صورت اپلیکیشن در اختیار او می گذاریم. یک برنامه لوح قلم 150 قسمتی داشتیم که به یک اپلیکیشن آن را تبدیل کردیم. کاری هم در حد پژوهشی برای آموزش از طریق موبایل و تبلت انجام دادیم.

چقدر فیلم آموزشی تهیه کردید؟

عمدتا فیلم های ما جنبه ترویجی دارد. عدد آن را نمی دانم. چون این کار را از طریق صدا و سیمای استان ها انجام می دهیم. شبکه ها به گویش های محلی و خرده فرهنگ ها آشنایی دارند. مثلا صدا و سیما بلوچستان با لباس بلوچی می توانند فیلم تهیه کنند.

ما فعالیتی برای تبلیغ و ترویج در ساختار بودجه پیش بینی کرده ایم و مبلغ 3 میلیارد هم در نظر گرفته شده است. البته در دوسال اخیر به دلیل کسری تخصیص این مبلغ اختصاص به امر تبلیغ و ترویج و بخصوص تولید برنامه های تلویزونی و رادیدیی پیدانکرده است.اما تفاهم نامه ایی با سازمان صدا و سیما داریم.

من البته سایت های مرتبط با نوآموزان را ندیده ام اما سایت هایی مثل تد هستند که داوطلبان در قالب سخنرانی هایی مسوولیت اجتماعی کردن و آموزش علم را پذیرفته اند؟

این سخنرانی هایی در حد 18 دقیقه است و معلوم نیست که واقعا این ارائه ها رایگان است ولی امکان دیدن شدن و کسب موقعیت اجتماعی ، خود پاداش زیادی است که به سخنرانان تد داده می شود. اگر یک تد سواد آموزی در دنیا درست بشود یا آنقدر تجربه داشته باشیم که یک شبه تد در داخل تأسیس شود خوب است. ما در کشورمان برای آموزش عالی هم هنوز چنین چیزی نداریم.

تد بزرگترین خاصیتش این است که تولید علم به مفهومی که کاربردی باشد و از افعال ماضی استفاده کند؛ را دنبال می کند. تمام ارائه های دانشگاهی از افعال مستقبل استفاده می کنند و می گویند این کار را بکنید. تد نتایج کار را ارائه می دهد.

اما شما وقتی سواد عاطفی را می خواهید بیاموزید؛ حداقل کار این است که یک سایت داشته باشد و محتواهای غیرمکتوب متناسب با نیازهای نوسوادان داشته باشد. در این جا تولید محتوا را خودتان می توانید داشته باشید.

دو ایده داریم. یک شبکه اجتماعی ویژه آموزش دهنده ها نیاز داریم که بدلیل کمبود اعتبار نتوانستیم تولید کنیم. در این شبکه قرار بود الگوهای نوین تدریس را می توانیم دنبال کنیم. بخش دیگری از آن مهارت آموزی به آموزش دهندگان است. بخش دیگری از آن ها هم مسائل صنفی است.

ایده دیگری شبکه اجتماعی سوادآموزان است. از 500 هزار سوادآموز نیمی از آن ها گوشی هوشمند دارند. نصف این تعداد هم 125 هزار نفر می شوند. با گروه های مختلف در این باره صحبت کردیم هنوز طرح اجرایی قابل قبولی دریافت نکرده ایم.

شما وظیفه تان تولید محتوا است اما به دلیل این که نمی توانید تمام شاخه های سوادی را ــ که خودتان به رسمیت می شناسید ــ در قالب های رسمی و با کادر بیاموزید باید به سمت آموزش های مجازی بروید. این راه حلی روشن است. بحث اصلی در اینجا فیلم سازی نیست. تولید محتوا است. به همین دلیل شما باید مرجع تولید باشید. حتی اگر سایتی مثل تد وجود داشته باشد؛ تولید محتوا برای آن به راحتی صورت نمی گیرد. ما الان حجم عظیمی از آموزش ها را داریم اما آموزش به زبان نوسواد باید با واسطه شما صورت گیرد.

باز برمی گردیم به این که حدود و ثغور ما محدود است. زمان آموزش در اختیار ما نیست. ما 400 ساعت برنامه آموزشی داریم و موظف هستیم برنامه درسی مصوب را اجرا کنیم .

غیر رسمی چطور؟

غیر رسمی همان شبکه های اجتماعی ویژه نوسوادان می شود. و یا در خلال اجرایی طرح هایی مثل خواندن با خانواده، حلقه های کتاب خوانی و مراکز یادگیری محلی

تولیدش را چگونه انجام می دهید؟

الان مفهوم جمع سپاری مطرح است. 70 هزار آموزش دهنده با تحصیلات دانشگاهی داریم که عمدتا لیسانس و بالاتر هستند. این 70 هزار نفر در نزدیک به 110 رشته تحصیل کرده اند. در شبکه اجتماعی می توانیم ایده و آموزش در حوزه های مختلف بخواهیم.هزینه تولید فیلم برای ما زیاد است. شما یک تیزر سفارش داده اید؟

هزینه تیزر با فیلم متفاوت است.

ایده ما این بود با گوشی همراه در علوم و تاریخ و قرآن و نوشتن و املا و انشا و .... افراد در هر زمینه توانستند فیلمی را تولید کنند. تولید از جمع سپاری به وجود می آید. تد هم خودش این کار را نمی کند.

اما مهارت های زندگی موضوع تخصصی است که شما باید مرجع تولید باشید.

تولید کرده ایم.

فیلم هم؟

خیر فیلم پرهزینه است.

در جامعه امروز آموزش با تصویر و فیلم بهتر صورت می گیرد.

من نتوانسته ام حق الزحمه همکاران را بدهم نمی توانم فیلم تولید کنم.

اما وقتی شاخه های سواد را می خواهیم تولید کنیم باید سراغ آموزش مجازی بروید. وگر نه با بودجه های کشورما نمی توانید سواد عاطفی را بیاموزید.

اولویت ما موضوعات بهداشتی ، مهارتی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی است.

مرجع تولید محتوای شما در سازمان کجاست؟

برنامه درسی که به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسیده. ساختار سازمان هم به تصویب رسیده است. مسوولیت تولید محتوا بر عهده خود سازمان است. بر اساس الگویی که به تصویب شورای عالی رسیده است.ما اسناد بالادستی مثل سیاست های کلی اشتغال جمعیت، نقشه علمی کشور را در نظر می گیریم. سطح تماسمان را با حقوق شهروندی ای که آقای رئیس جمهور ابلاغ کرده تعریف می کنیم. با این حدود به مولفین می گوییم که روی چه موضوعاتی کار شود.

وقتی یک کتاب درسی را معرفی می کنید. کتاب هایی پیرو آن معرفی می کنید.

بله ما حدود 20 عنوان کتاب تحکیم سواد را داریم.

در دوره تحکیم گرایش های مختلف سواد را دنبال می کنید؟

این کتاب ها باید تحلیل محتوا شود. تا به این جواب برسیم.

الان که مصاحبه می کنیم(ساعت 6 بعدازظهر) روی سایت شما تنها یک نفر حاضر است.

این سایت بیشتر اداری است. ولی بازدید روزانه آن خیلی خوب است و روزانه حدود 2000 نفر بازدید کننده دارد.

با توجه به محدودیت ها یکی از راه حل ها برای سواد آموزی در این زمینه، باید بر سایت و آموزش های مجازی تکیه کنیم. چنانکه شما کتاب هایتان را هم روی همین سایت منتشر کرده اید.

شما باید چند کلاس سواد آموزی را ببینید. این ها متن ساده را به سختی می توانند بخوانند.

اما فیلم را می توانند ببیند.

شما می توانید با نمایش فیلم ، مهارت های خواندن و نوشتن را در افراد ایجاد کنید . آنها نیازمند آموزش چهره به چهره و تمرین و تکرار هستند. اساسا مهارتها را نمی توان فقط با فیلم ایجاد کرد. یک نفر با دیدن فیلم جوشکاری یاد نمی گیرد باید تمرین کند. با این حال ما لوح قلم را از صداو سیما پخش کردیم؛ اپلیکیشن آن را هم ساخته ایم و طرح های متعددی برای آموزش همراه داریم.

شما هوشمندانه مثال جوشکاری را زدید. با فیلم شما نمی توانید به این فرد مهارت های جوشکاری را بیاموزید؛ اما با فیلم می توانید مهارت های زندگی را بیاموزید.

رد نمی کنم. اگر ما یک پرتال ویژه آموزش دهندگان داشته باشیم می توانیم. ما نیاز به یک شبکه اجتماعی داریم. الان هم ما یک کانال داریم که 5 هزار عضو دارد.

قدم اول این است که شما در حد دوره های تحکیم که برگذار می کنید بخشی از کار را به انواع سواد اختصاص دهید.

تمام عرضه کنندگان کالا و خدمات باید به نظر مشتری و مصرف کننده توجه کنند. مشتری ما از کار با فناوری و رسانه های هوشمند می ترسد. این طریق می ترسند. باید به نرمی به این روش روی آوریم. ما فکر می کردیم که خواندن از طریق تبلت جذابیت دارد. اما متوجه شدیم که مهمترین مسأله آن ها نگهداری از تبلت است و یادگیری رخ نمی دهد.

ما 6 کتاب دیگر را در مرحله تبدیل به اپلیکیشن داریم. قبول دارم که رسانه دیجیتال اثرش خیلی بیشتر از کتاب است. اما هزینه تولید بسیار بالاست. گاهی هم تقاضا برای آن نیست. ما در سیستان و بلوچستان 32 قسمت انیمیشن تولید کردیم. از المان های فرهنگی بلوچی و زبان بلوچی هم استفاده کردیم. اما در درون گوشی و به صورت اپلیکیشن از آن استفاده نمی کنند.

به هر حال من این نقیصه را قبول دارم. نتوانستیم استفاده کنیم برای این که استفاده کردن از این رسانه بسیار گرانقیمت است. ممکن است با هزینه زیاد بتوانیم بهره برداری زیادی هم داشته باشیم. ایده آن را هم داشته ایم. در برنامه سال 93 پرتال ویژه افراد نوسواد را طرح کردیم اما بودجه عمرانی ما سه سال است که صفر است و نتوانستیم آن را اجرا کنیم.

شما در زمینه سواد سیاسی کتابی دارید؟

با این عنوان خیر. رویکرد برنامه درسی ما تلفیقی است. شما با نحوه نمایش یک نقشه جغرافیای ایران می توانید اقوام را به رسمیت بشناسید. تاریخ بگویید ، زمین شناسی و دینی و .. هم تدریس کنید و از دفاع مقدس هم حرف بزنید، لازم نیست برای هر موضوعی درس جداگانه یا کتاب جداگانه طراحی کرد.

تکلیف استخدام مربیان نهضت چه می شود؟

قانون اصلاح تبصره ده ماده 17 ،تکلیف را تا حدی روشن کرده است . بر این اساس آموزش و پرورش موظف است هر جایی که با کمبود نیروی انسانی مواجه است، کمبود خود را از تبدیل وضعیت مربیان پیش دبستانی ، حق التدریس های غیر مستمر و آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی سالهای قبل از 92 بصورت معلم حق التدریس تامین کند.

بدون آزمون؟

بله قانون تصریحی برای اخذ آزمون ندارد. البته طرح دیگری را هم نمایندگان محترم برای استخدام داده اند که احتمالا در آنجا بحث اخذ آزمون مطرح خواهد شد.

صلاحیت های حرفه ایی آموزش دهنده ها در چه حدی است؟

حدود 90 درصد آموزش دهنده ها تحصیلات دانشگاهی دارند، که اغلب لیسانس و بالاتر هستند. البته من دانشجوی دکترا فوق لیسانس و ... در میان آموزش دهنده های خودمان بسیار دیدم. واقعا نمی توان از این ها هم چشم پوشید. مربیان ما 126 ساعت هم مهارت معلمی دیده اند. آموزش دهنده ها به لحاظ تدین و رعایت شئونات از بقیه گروه ها بالاترند. ما آموزش دهنده بدون چادر نخواستیم و نمی خواهیم. گزینش به مفهوم معلمان نداریم اما گروه هایی داریم که نظارت و کنترل می کنند. هر سال هم ریزش داریم کیفیت تدریس و رفتارشان ارزیابی می شود.

من حق آن ها را استخدام می دانم چون شرایط خیلی سختی را دنبال می کردند. مربی پیش دبستانی سر کلاس 10 تا 15 نفره می روند نقش چندانی در شناسایی و جذب ندارند. مربی سواد آموزی باید برود در سخت ترین شرایط بزرگسالانی را که مدرسه نیامده اند شناسایی کند؛ متقاعد کند و آموزش دهد. برتری دیگری هم می شناسم و آن شناخت دقیق روانشناختی روستا و حاشیه شهرهاست. آن ها وارد متن زندگی مردم می شوند. طبعیت کار آن ها گره خوردن با مردم است. این فرد شناخت وسیعتری از محیط پیرامون مدرسه دارد.

آزمون باید بدهند؟

پیش نویسی تهیه شده که امتحان خاصی از آموزش دهندگان بگیرند.

گفته می شود همکارانی که در تجمع ها شرکت کرده اند کلاس هایشان تعطیل شدهاست؟

صددرصد تکذیب می کنم. یک سایت این خبر را منتشر کرد بدون ارائه هیچ مستندی. من از سایت منتشر کننده این خبر خواستم بگوید که این فرد چه کسی بوده؟ اما هیچ مستندی ارائه نشد.

این که آموزش دهندگان پیگیر حقوق صنفی شان باشند را طبیعی می دانند و ما خودمان را موظف به پاسخگویی می دانیم و پاسخگویی را حداقل خدمت خودمان می دانیم .

کلاس کسی را منحل کرده اند که کلاس اتباع خارجی داشت. اتباع کد ملی ندارند. کلاس ایشان با 20 نفر از اتباع تشکیل شده اما مشخص شده ده تا بوده اند. طبیعی است که کلاس را منحل می کنیم. حالا اگر جزو معترضین بوده اند؛ ربطی به اعتراض آن ها ندارد. هیچ کس را به دلیل اعتراضات کلاسش تعطیل نشده است.

اما فردی در اعتراضات بی حجاب مطلق بوده و ما گفتیم ایشان را نمی خواهیم. اما این موضوع به دلیل اعتراض نبوده.

اما اگر آموزش دهنده ای که کلاس ثبت نام کند به طور کاذب برخورد می کنیم. اگر بشنوم آموزش دهنده ای یکی از اصول دینش را تغییر داده آن را نمی خواهم.

پیش آمده؟

بله

آموزش با زبان های محلی دارید؟

چون زبان فارسی رسمی است نمی توانیم. اما خیلی علاقه داریم. هم محدودیت در تولید محتوا داریم هم محذوریت های دیگر داریم. این جزو توصیه های جهانی است. اما در کشور ما چون رویه نبوده و آموزش و پرورش رسمی هم نتوانسته به آن عمل کند؛ با محدودیت مواجه است.

معوقات را کی پرداخت می کنید؟

سال 95 را تا پایان سال صفر کردیم. دوست داریم در این موضوع از افعال ماضی استفاده کنیم. تا کنون حدود 180 میلیارد تومان توزیع کردیم. ما تنها بخشی هستیم که در آموزش و پرورش به استان ها پول می دهیم. ارزیابی های که سازمان برنامه از ما داشته است مثبت است و انشاء الله موفق می شویم که پرداخت ها را انجام دهیم.

انتهای پیام


بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

قتل خونین همسر با دستور زن خیانتکار+گفتگو با متهم