ترامپ چه ربطی به استارتآپها دارد؟
یادداشت حسین اخلاق پور همبنیانگذار استادکار | بیشک خروج ترامپ و آمریکا از برجام بر صنایع پتروشیمی، دارو، خودرو، کشاورزی و هرآنچه به واردات و صادرات وابسته است، تاثیر میگذارد؛ اما نمیتواند به اقتصاد ما آسیب جدی وارد کند؛ چون اقتصاد ما صرفا وابسته به درآمدهای نفتی نیست و صنایع تکنولوژیک، میتوانند نجاتبخش اقتصاد ما در این برهه حساس باشند. ابتدای سال ۱۳۹۷-۱۳۹۶ تصمیمی کلی برای بهبود اقتصاد کشور گرفته شد که به نام «حمایت از تولید کالای ملی» شناخته میشود. این تصمیم به تغییر کلانی اشاره دارد که تغییر بستر صنایع و تغییر رویکرد ما به اقتصاد را شامل میشود. بخش عظیمی از نیروهای انسانی و منابع مادی کشور دربخش صنعت مصرف میشود. صنعت ما سنتی است و هنوز نتوانسته خود را با تکنولوژیهای روز همگام سازد. به عبارت دیگر، بودجه و ظرفیتی که برای رشد اکوسیستم استارتآپی در ایران نیاز داریم، در بستر صنایع سنتی ما وجود دارد؛ اما از این ظرفیت استفاده نمیشود. ما در این راستا، میتوانیم همانگونه اقدام کنیم که ژاپن بعد از جنگ جهانی دوم کرد؛ یعنی صنایعمان را از بستر سنتی خارج کنیم. مثال مشهور این گفته، کارخانه تویوتاست که پیش از جنگ جهانی دوم، کارخانه ریسندگی بود و بعد از سال ۱۹۴۵ به تولید خودرو روی آورد. سیاست کشور ژاپن، اقتضا میکرد که اراده و توان ملی به موضوع تغییر نوع صنعت معطوف شود؛ امروز هم سیاستهای کشور ما اقتضا میکند که همین مسیر را ادامه دهیم. راهحلی که این روزها برای نجات اقتصاد، مطرح میشود، افزایش تولید ملی است؛ اما آیا تنها کافیست که تولید کالا افزایش یابد؟ تولید، مصداقهای متفاوتی دارد و تنها تولید کالا نیست. لازم است که فرهنگ مردم از مصرف به تولید معطوف شود و از تولید کالا به مرحله مطلوب تولید تفکر برسد. بعد از آن، مردم میتوانند فرایندهای تولید را کارآمدتر کنند. تولید تفکر به جای تولید کالای صرف، یکی از کارکردهای شرکتهای استارتآپی است که میتوانند با خلاقیت خود، نوع و فرایند تولید را تغییر دهند. استارتآپها فضای جدیدی در اقتصاد کشورها به وجود آوردهاند. خلق ایده، کارآفرینی، کسبوکارهای جدید و مبتنی بر فناوریهای نوآورانه، از ویژگیهای استارتآپی است که میتواند فرصتی برای رشد بیشتر اقتصاد در کشورهای در حال توسعه ایجاد کند. استارتآپها با گردش مالی بالا، موجب پویایی اقتصاد میشوند. استارتآپها با نوع اندیشه خارج از چارچوب خود (out of box)، میتوانند باعث تغییرات بزرگی شوند. از دیگر نمونههای موفق میتوان به شرکت نوکیا اشاره کرد که کار خود را در سال ۱۸۶۵ با صنایع چوب و کاغذ آغاز کرد و طی سالیان متمادی، فعالیت خود را به حوزههای مختلف دیگری نظیر لاستیک دوچرخه و اتومبیل، تلویزیون و لوازم الکترونیک گسترش داد و در نهایت فعالیتهای خود را به حوزه در حال رشد ارتباطات از راه دور محدود کرد. این تغییر فعالیت، در فرهنگی صورت گرفته است که تعریف خود را از تولید و صنعت، تغییر داده است. بعد از حضور آیفون، نوکیا به ورشکستگی نزدیک شد تا اینکه مایکروسافت، آن را خرید؛ اما فنلاند برای جبران خسارتهای خود، دست به تولیدی زد که باعث ورودش به مرحله جدیدی از موفقیت شد. Angry birds محصول دیگری از فنلاند بود که باعث سودآوری دوباره برای این کشور شد. به طور کلی، معطوفشدن به خدماتی که بر پایه IP هستند، باعث بهینهسازی و دوبارهسازی صنایع شده و تخصیص بودجه به استارتآپها، موجب تسریع این فرایند میشود. خروج آمریکا از برجام، فرصت خوبی برای ماست که پیوند دانشگاه و صنایعمان را بیشتر کنیم تا بستر صنعت در ایران تکنولوژیک شود. همبنیانگذار استادکار