سبک_زندگی استارتاپی: صبر کنید؛ هنوز وقت استعفا دادن نیست!
چرا مدیرتان شما را جدی...
کارهای سادهای که حتی انجامندادنشان هم تغییری در عملکرد سازمان ایجاد نمیکند، تمام وقت کاری شما را پر کرده. احساس میکنید از همکارهایتان جاماندهاید. به جلسات کاری مهم دعوت نمیشوید و کمتر مدیری در سازمانتان شما را میشناسد.
چرا شمای رویاپردازی که امید به بالارفتن از پلههای ترقی داشتید، امروز به گوشهنشینی در محیط کاری کوچکتان تبدیل شدهاید؟
به هر کاری سرک میکشید؟همکارهایتان از حضور شما در محیط کار احساس خطر میکنند. میترسند جایشان را بگیرید و کارهایشان را از دستشان بیرون بیاورید. مدیرتان فکر میکند شما در رویای نشستن روی صندلیاش هستید و اگر به شما پر و بال بدهد، یکی از همین روزها زیرآبش را میزنید. نشان دادن کنجکاوی بیش از اندازه، اصلاحکردن مداوم اشتباهات همکاران و تلاش برای نشان دادن برتری نسبت به آنها، میتواند مقدمات حاشیهنشینشدنتان را فراهم کند.
به هیچ کاری سرک نمیکشید؟به جای فکرکردن به پیشرفت، شما به دنبال آرامش هستید. دلتان میخواهد از حاشیهها دور باشید و در سکوت و بیصدایی، هشت ساعت کارتان را بگذرانید. کمتر پیش میآید که ایده تازهای از زبان شما بیرون بیاید یا برای انجامدادن کاری تازه پیشقدم شوید. شما به یک اپراتور تبدیل شدهاید که تنها در صورت دستور مدیرتان کاری را انجام میدهید.
حاشیه میبافید؟به بهانه صمیمیشدن با همکاران، در جلسات پر از حاشیه آنها شریک میشوید و برای شیرینزبانی، اطلاعات محرمانهای که میدانید را رو میکنید. شما دوست دارید با همکارانتان دوست باشید و از نظرتان دوستی بدون در میان گذاشتن رازها یا به اشتراک گذاشتن احساساتتان نسبت به آدمهای دیگر، معنایی ندارد.
دستهایتان پر از هندوانه است؟شما به بهانه پیشرفتکردن یا افزایش درآمد، با دستهایتان دهها هندوانه برمیدارید و به همین دلیل انگیزه و تمرکز کافی برای انجام دادن کارهای سازمانتان را ندارید. کارهای متعددی که انجام میدهید، فرصت اضافه کاری را از شما میگیرد و حتی در ساعات کاری هم مدام به دنبال پیداکردن وقتی برای رسیدگی به کارهای متفرقهتان هستید.
مثل روبات هستید؟بیش از اندازه تابع مدیرتان هستید و به جای فعال و پویا رفتارکردن، منفعل و بلهقربانگو هستید. به همین دلیل است که شما مهره موثر و توانمندی ارزیابی نمیشوید و اموری که نیازمند ایدهپردازی و خلاقیت است، به شما واگذار نمیشود.
مودی هستید؟نداشتن ثبات رفتاری، اعتماد مدیران نسبت به شما را کم میکند. اگر یک روز خوشحال و یک روز ناراحت هستید یا روزی با انگیزه و فعال و روز دیگر بیانرژی و ناامید هستید، دیگران میلی به سپردن کارهای مهم به شما نخواهند داشت. شاید تصور کنید که عملکرد مطلوب شما و سواد بالایتان برای پذیرفتهشدنتان در سازمان کافی است، اما واقعیت این است که آگاهی از اصول رفتار سازمانی و مهارتهای ارتباطی، گاهی بیشتر از مهارتهای تخصصی به داد شما میرسند.
زیرآب میزنید؟به جای بهبود عملکردتان، مدام به فکر آتو گرفتن از همکاران هستید. برای شما قابل تحمل نیست که سخت مشغول کار باشید و بغلدستیتان گوشیبازی کند و حتی حاضر نیستید ناراحتی از این موضوع را در دلتان نگه دارید. به اشتراک گذاشتن مداوم ناراحتیهایتان با مدیر خود، میتواند اعتماد او را به صبوری، صداقت و حسن نیت شما کم کند و میانتان فاصله بیندازد.