وقتی صدای داد و فریادهایشان بر تاریکی دقیقه ها خط انداخت؛ دیگر میدانستند قربانی چه چیزی شده اند. آری قربانی تجاوز جنسی. با روح خسته خود میبایست در کالبد قبلیشان نقش آفرینی میکردند البته خاطرهای که باید از یاد میبردند ولی لحظه به لحظه سیاه آن را در خاطره دارند. خاطرات پنهانمانده در پستوی ذهنشان، به سطح هوشیاری باز میگردد. سخت است سالها قربانی عملی بشوی که خود در آن نقشی نداشته و نتوانی از آن دم بزنی. این عذابی است تمام نشدنی. در این مقاله به بررسی آثار مخرب تجاوز جنسی و روش درمان پس از تجاوز می پردازیم. با ما همراه شوید.
تجاوز و خشونتهای جنسی به عنوان یکی از بارزترین مصادیق خشونت علیه زنان و کودکان است و اینگونه خشونتها به علت حساسیت اجتماعی ، حفظ آبرو ، تهدید از سوی تجاوزگر یا واکنشهای انگ زننده، عموما از سوی قربانیان مکتوم و یا پوشیده باقی مانده و هیچ آمار دقیقی از میزان و کیفیت آن در جامعه در دسترس نمیباشد و گاهی برخی از این خشونتهای جنسی که منجر به مرگ میگردد.
تجاوز جزو جرائمی است که آسیبهای روحی آن کمتر از قتل و جنایت نیست و حتی ممکن است بیشتر از آن هم باشد. به ازای هر یکصد هزار نفر یک نفر در معرض جرائم جنسی قرار میگیرد. در واقع تجاوز جنسی، نوعی انحراف جنسی است که شخص به این دلیل که نمیتواند از راه های عادی و با ایجاد رابطه انسانی، مشروع و قانونمند نیازهای خود را برطرف کند، با دست آویختن به زور و جبر و خلاف میل طرف مقابل، به تمامیت جنسی وی تعرض میکند.
آزارهای جنسی به سه دسته تقسیم می شوند:
آزار های جسمی: یعنی چنانچه فردی شخص دیگر را مجبور به برقراری ارتباط جنسی کند در حالتی که فرد مایل به برقراری این ارتباط نباشد (تجاوز جنسی) و یا دستمالی کردن فرد دیگر در صورت عدم آگاهی و یا رضایت فرد.
آزار های روحی و روانی: یعنی کلماتی به کار برده شود که باعث احساس تحقیر شخص دیگر شود مثل متلک گویی و یا دنبال کردن فرد و آزار های تلفنی که شخص را مورد فشار روانی قرار دهد. یا حتی اگر فردی در حال تعویض لباس باشد و فرد دیگری بدون اطلاع وی به تماشای او پرداخته و لذت جنسی ببرد ، یک نوع از سوء استفاده جنسی را مرتکب شده .
سوء استفاده از موقعیت و اعتماد طرف مقابل در اعمال زور برای برقراری رابطه جنسی: مثلا فرد بزرگسالی که از بی دفاع بودن کودکی استفاده می کند و یا بدلیل نسبتی که با وی دارد او را به برقراری رابطه جنسی تشویق و یا وادار می کند.مثل معلم، پدر و مادر و اقوام و یا رئیسی که از موقعیت خود سوء استفاده کرده و کارمند خود را تحت فشار قرار می دهد.
مطلب مرتبط: حرف های ناظم متجاوز دبیرستان پسرانه تهران / من دست به بچه ها نزدم! + ویدیو
تجاوز جنسی یا اختلالات شخصیتی و روانی
تجاوز جنسی محصول یک اختلال شخصیت و ناشی از دوران کودکی و نوجوانی فرد بوده و در واقع به نوعی در دوران رشد روانی وی یعنی دوران دهانی، دفعی، سالوس، نهفتگی و بلوغ در او پدید آمده است و در زمان جوانی و میانسالی خودنمایی میکند. هرچند که تجاوزات جنسی میتواند متاثر از اختلال جنسی باشد، اما برای آن باید یک پرانتز نیز در نظر گرفت؛ گاهی اوقات چنین رفتاری الزاما یک اختلال جنسی نیست، بلکه نوعی برونریزی خشم است. فردی که دست به چنین کاری میزند میتواند دارای اختلالات شخصیتی باشد و ممکن است اعمال خشونت از جانب او، علاوه بر تجاوز جنسی در اشکال دیگری هم بروز پیدا کند. البته در میان تعرضکنندگان، گاهی پیدا میشوند افرادی که به دلیل خشونتورزی نسبت به آنها از سوی والدین به ویژه مادر یا نامادری، کینه زنان را به دل گرفته و میکوشند با تعرض و تجاوز به زنان در دوران جوانی، این کینه را که در ضمیر ناخودآگاه آنان به صورت یک اهریمن پنهان وجود دارد، متجلی کنند و سپس با کشتن زنان، عطش پنهانی خود را خاموش و خود را ارضا کنند.
وقوع تجاوز جنسی بر علیه زنان و کودکان در جامعه ، می تواند ریشه در روابط بسته اجتماعی نیز داشته باشد .از منظر جامعه شناختی هر چه روابط دو جنس با محدودیت همراه بوده و زن و مرد برای یکدیگر دست نیافتنی به نظر برسند گرایش به جنس مخالف به شکل راز آلود و بیمارگونه خود را نشان میدهد که این عقدههای فرو خفته جنسی زمینه را برای هر گونه رفتارهای ناهنجارانه و خشونتهای جنسی فراهم میکند.
همچنین می توان ریشه این رفتارهای ناهنجار را در آموزش هم جستجو کرد. آموزش، آنهم از دوران کودکی، سبب میشود تا درصد و شیوع رفتارهای نابههنجار کاهش پیدا کند. در جامعه ما این دلیل بیش از همه وجود دارد و البته اقلیتی نیز وجود دارند که به هرحال رفتار آنها بیماری تلقیشده و باید زیر نظر روانپزشکان قرار بگیرند. باید مستقیما و به طور وسیع، آموزشهایی به افراد داده شود. اصولا گفته میشود که پس از بلوغ بهترین زمان برای آموزش مسائل جنسی به افراد است. اما ما نباید نقش آموزش در دوران کودکی را نادیده بگیریم؛ آموزشی که البته باید با ظرائف زیادی انجام شود. باید از کودکی به آنها شرم و حیا، خویشتنداری، روابط میانجنسیتی و… را آموزش داد تا این رفتارها درون آنها نهادینه شود.
رابرت کی مرتون جامعه شناس مشهور آمریکایی در نظریه ای که به تئوری مرتون مشهور است می گوید: “هرگاه بین هدف و وسیله رسیدن به آن٬ فاصله ای بیفتد جرم به وقوع خواهد پیوست”. شاید بتوان مسئله و بحران روح خراش تجاوز به عنف را از طریق این تئوری تحلیل کرد.
هیچ پدیده ای در جامعه یک مرتبه به وجود نمی آید و یک شبه نیز از میان نمی رود، زیرا در وقوع پدیده های اجتماعی عوامل فراوانی دخیل هستند و از یک علت خاص ناشی نمی شوند. مزاحمت های خیابانی برای زنان و جرائمی دیگر از این دست و نیز مسائل مختلفی از جمله محرومیت های جنسی، بیکاری، عقده های روحی و روانی و در نهایت باعث به وجودآمدن شرایط “آنومی” در جامعه می شود. آنومی به شرایطی گفته می شود که غیر عادی است، مسائل اخلاقی و هنجارهای اجتماعی کمرنگ شده، خودکنترلی و کنترل اجتماعی افراد به حداقل رسیده و معنویات در جامعه رنگ باخته است.
عامل بیشتر تجاوزات جنسی از دید متجاوزان
در بعضی از پروندهها طبق اعترافات، مجرمان نقش موثر و اصلی را پوشش قربانی دانستهاند. دو مطلب در نوع پوشش قابل طرح است، یکی بحث جلب توجه و تحریک و دیگری میزان تطابق با عرف جامعه که ممکن است یک پوشش نامناسب در ذهن مخاطب و بیننده شخصیت فرد را غیرواقعی جلوه دهد. ارتکاب به تجاوز به عنف حالت انسانی را در افراد از بین میبرد. افراد با آزار دادن بقیه میخواهند آرامش به دست بیاورند.
بنابراین این را راهی برای تخلیه ناراحتی و فشار خود محسوب میکنند. چنین افرادی از ابتدا بیمار نیستند و در سیر جریان زندگی، شرایط اجتماعی و مشکلاتی که برایشان پیش آمده است به این جایگاه روانی رسیدهاند. مشکل روانی هر فردی حالت خاصی دارد و به شکل خاصی بروز پیدا میکند. فردی به این حالت است که با تجاوز و آزار دادن دیگران خود را به آرامش میرساند. چنین فردی با هر بار انجام این کار چند روزی به آرامش میرسد و باز کار خود را تکرار میکند. این افراد خطای خود را گناه نمیدانند و معتقدند برای رسیدن به آرامش مرتکب این جرم میشوند. وقتی فردی به آنها التماس میکند که او را آزار ندهند یاد التماس و درخواست خود از دیگران میافتند که جوابی هم از آن نمیگرفته اند و از این راه، ارضای خاطر میکند.
آثار مخرب تجاوز جنسی
افرادی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند بسته به نوع این آزار و اثری که روی آنها داشته می توانند دچار اختلالات ریشه دار جنسی شوند بطور مثال فردی که بخصوص در دوران خردسالی و یا نوجوانی مورد آزار بوده در برقراری ارتباط جنسی در آینده ممکن است دچار یک و یا چند مورد از این حالات شود:
زوال شخصیت یا گسستگی (احساس کرختی و بی علاقگی، مانند در بهت یا خواب بودن، یا این احساس که دنیا عجیب یا غیرواقعی است)
دشواری در به خاطر آوردن بخشهای مهم تجاوز
بازبینی تجاوز در افکار، خاطرات، یا کابوسها
پرهیز از کارها، مکانها، افکار و یا احساساتی که تجاوز را یادآوری میکنند.
اضطراب یا افزایش گوش به زنگی (مشکل در خوابیدن، تمرکز و…)
دوری از زندگی اجتماعی یا محل تجاوز
واهمه و سرباز زدن از از برقراری ارتباط جنسی
مشکلات عدیده در برانگیخته شدن جنسی فرد (برای خانم ها درد در هنگام دخول و یا غیر ممکن بودن دخول بر اثر انقباض غیر طبیعی دهانه واژن و برای آقایان مشکلات نعوظ و عدم کنترل بر روی زمان انزال)
در صورتی که کسی به او دست بزند احساس انزجار ، ترس و عصبانیت پیدا کند
در روابط جنسی وسواس گونه و نا متعارف وارد شود
تمایل داشتن به برقراری رابطه جنسی به همان صورتی که در هنگام آزار جنسی اتفاق افتاده
خود آزاری جنسی و دیگر آزاری جنسی
۱۰ نکته در مورد آزار جنسی دانش آموزان در دبیرستان تهران
فردی که مورد آزار جنسی واقع شده قربانی اول و شریک جنسی وی در واقع قربانی دوم است. همسر یا شریک جنسی فردی که مورد آزار جنسی واقع شده ممکن است احساس طرد شدگی کند، مدام به این فکر کند که شاید کاری را انجام می دهد که فرد آزار دهنده با همسرش انجام داده و نمی داند کدام کار درست است و کدام ممکن است باعث برانگیخته شدن احساسات منفی در شریک جنسی اش شود و در عین حال نمی تواند گذشته همسرش را تغییر دهد.
اقدامات لازم و درمان پس از تجاوز جنسی
اولین اقدامی که باید بعد از تجاوز جنسی انجام داد، ایجاد احساس امنیت اولیه و اطمینان از سلامت جسمی می باشد. قربانی باید به مکانی که احساس امنیت میکند پناه برد؛ نظیر منزل، نزد دوستان یا افرادی که به آن ها اطمینان دارد و سعی کند موضوع را با آن ها مطرح نماید و سپس سریعا به پزشک مراجعه نموده و اقدامات اولیه لازم را انجام دهد.
اینکه فرد ابتدا به پزشک مراجعه نماید یا افراد خانواده را در جریان بگذارد و سپس اقدامات پزشکی اولیه صورت گیرند، کاملا بستگی به شرایط قربانی دارد. در هر صورت ایجاد احساس امنیت و بررسی های پزشکی اقدام اولیه خواهند بود. و لازم است قربانی حتما با فردی مورد اعتماد به پزشک مراجعه نماید. اقدامات پزشکی در تقویت سلامت جسمی اولیه و رفع آسیب های احتمالی بسیار موثر است(در اکثر تجاوزها به دلیل عدم رعایت نکات بهداشتی، امکان بارداری، بیماری های مقاربتی و آسیب های جسمانی جدی به دستگاه تناسلی وجود دارد).
درمان تجاوز جنسی
همه افرادی که مورد آزار جنسی بوده اند ممکن است آمادگی شروع فرایند درمان را نداشته باشند این افراد غالبا نیاز دارند که ابتدا درک درست و محکمی از خودشان داشته باشند و از سطح عزت نفس خوبی برخوردار شوند.
در مرحله بعدی آنها باید تمایل داشته باشند که رابطه جنسی شان را در سطح عمیق تر تجربه کنند و مثلا به جای اینکه به رابطه جنسی به عنوان وظیفه نگاه کنند بخواهند که از آن لذت هم ببرند.این مسئله معمولا اتفاق نمی افتد تا زمانی که فرد احساسات خود را در مورد واقعه ای که اتفاق افتاده برای خود روشن کند و مثلا بداند در مورد فردی که او را مورد آزار قرار داده چه حسی دارد ، عصبانیت؟ تحقیر ؟ و غیره .
در مواقعی که زوج ها بر روی روابط جنسی شان کار می کنند دانستن اینکه یکی و یا هر دو فرد در این رابطه مورد آزار جنسی بوده اند برای مشاور ضروری است در غیر این صورت ممکن است مواردی را بحث کند و یا زوج را به انجام کار هایی تشویق کند که کار را بدتر کند.
در حالت ایده آل فردی که تخصص مشاوره زوج ها ، مشاوره جنسی و تجربه کار با قربانیان آزار جنسی را هم دارد توصیه می شود. هدف این نیست که فرد به داشتن رابطه جنسی تشویق شود. هدف از این فرایند این است که فرد بتواند حد خود را بشناسد یعنی بداند در چه زمانی و با چه شخصی می خواهد ارتباط جنسی داشته باشد و تا چه حد می خواهد در این ارتباط پیش برود.
همچنین در صورت تمایل ، قدرت برقراری ارتباط صمیمانه جنسی بدون ترس را پیدا کند. معمولا مراحل التیام در رابطه زوج ها به ترتیب زیر اتفاق می افتد اما ممکن است در هر زوجی متفاوت باشد:
در وهله اول ببینید مشکل رابطه شان چیست. برای چه اصلا به این فکر افتاده اند که باید در این مورد فکر کنند ( مثلا خانم از آغاز رابطه مشترکشان اصلا میل جنسی نداشته)
هر دو درد مشترکی از مشکلی که در رابطه شان به وجود آمده ( بر اثر سابقه آزار جنسی) پیدا کنند مثل یک تیم در مقابل واقعه عمل بکنند یعنی همدیگر را تحقیر و یا سرزنش نکنند.
رابطه جنسی با هم برقرار نکنند تا زمانی که واقعه را کامل بررسی کنند و بدانند چه حرکتی می تواند یاد آور آن واقعه ناخوشایند باشد تا از انجام آن خودداری کنند.
رابطه جنسی شان را دوباره از اول و با درک متقابل شروع کنند.مثلا برای هم توضیح دهند که چه کاری لذت بخش و چه کاری برایشان ناخوشایند است تا شریک جنسی شان بداند که در چه موقعیتی است و چه باید بکند برخی اوقات راحت تر است که از توضیح نا خوشایند ها شروع کنند.
جو را طوری آماده کنند که بتوانند به راحتی در مورد نگرانی ها و ترس های خود صحبت کنند.معنای جدیدی از رابطه جنسی را در ذهن خود و شریک جنسی مقابلشان شکل دهند. یعنی اگر مثلا رابطه جنسی را برای جلب محبت و یا از فرار تنبیه انجام می دادند حالا این رابطه را انجام می دهند چون طرف مقابل را دوست دارند و چون می خواهند از این رابطه لذت ببرند.
تهدید با فیلم لحظات اذیت و آزار دختر جوان / او در خانه اش به من تجاوز کرد! + عکس
بر طبق آمار های موجود اکثر آزار دهنده های جنسی فرد مورد آزار را می شناختند و فرصت کافی داشته اند تا مقدمات را برای انجام این عمل فراهم کنند. بنابراین مهم است که از کودکی فرزندان خود را در این زمینه آموزش دهیم.
ساده ترین کار این است که به آنها بیاموزیم چه نوع تماسی درست است و چه نوع تماسی درست نیست. فقط باید مراقب بود که اگر کودک را بیش از حد از دیگران بترسانیم در آینده نمی تواند ارتباطات سالمی برقرار کند و از هرگونه صمیمیتی می هراسند.
بهترین کار این است که با فرزند خود ارتباط نزدیکی برقرار کنید تا در صورت هر گونه مسئله ای بتواند موضوع را با شما در میان بگذارد.اکثر افرادی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند موضوع را با هیچ کس در میان نگذاشته اند بدلیل اینکه می ترسیدند مورد تنبیه واقع بشوند.