به آینده امیدواریم


به آینده امیدواریم

بازار آگهی شغلی؟ اینکه کسی در شرایط فعلی ایران در چنین حوزه‌ای کار کند، سرتاپای کسب‌وکارش ریسک است چه برسد به اینکه استارت‌آپ این حوزه باشد و شیوه‌ کاری‌اش استارت‌آپی؛ که ماهیتش پر از خطر و ریسک و هیجانات تلخ و شیرین است. اما میلاد صابری و دوستانش کاربانک را به عنوان جایی برای انتشار آگهی شغلی راه‌اندازی کرده‌اند تا کارفرمایان و کارجویان با مراجعه به این وب‌سایت به مقصودشان برسند. این حوزه بازارخیلی بزرگی ندارد و بخش انتشار آگهی، آنطور که میلاد و نغمه در این مصاحبه گفتند بازار استخدام گردش مالی سالانه‌ای تا ۲۵۰میلیارد تومان دارد. میلاد، نغمه و حامد به عنوان هم‌بنیانگذاران کاربانک می‌گویند کسب وکار آنها در حال حاضر جزو سه انتخاب اول کارفرمایان است و تلاش دارند تا پایان سال ۹۹ به سهم ۲۰درصدی از بازار کاریابی‌های آنلاین برسند؛ سهمی که برای به‌دست‌آوردنش به حدود ۸میلیارد تومان سرمایه نیاز دارند. تیم کاربانک که از سال ۹۱ کارش را شروع کرده تاکنون به ۵ هزار کارفرما خدمات مورد نیازشان را ارائه کرده.
در این مسیر چالش‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌اند؛ از چالش‌های فردی خود میلاد و شکست‌های متوالی که در راه‌اندازی کسب‌وکارهای دیگر داشته، گرفته تا سر‌وکله‌زدن با وزارت کار؛ وزارتخانه‌ای که پیوسته از آنها اطلاعات و آمار کسب‌وکارشان را می‌خواهد اما تیم کاربانک معتقد است که اطلاعات هر استارت‌آپ، دارایی‌اش محسوب می‌شود و دلیلی نمی‌بینند که این اطلاعات را به سازمان یا نهاد و وزارتخانه‌ای تقدیم کنند.
در این گیرودار، کاریابی‌های سنتی نیز آنلاین‌ها را دشمن خونی خود می‌پندارند اما چیزی که عیان است اینکه آنها قافیه را به آنلاین‌ها باخته‌اند و بیش از ۷۰درصد این بازار را کسب‌و‌کارهای آنلاین کاریابی از آن خود کرده‌اند. میلاد صابری و نغمه مصطفوی به عنوان هم‌بنیانگذاران کاربانک در گفت‌وگو با «شنبه» بسیار مفصل از کسب‌وکارشان و بازاری که در آن حضور دارند، گفته‌اند.

میلاد فکر می‌کنم تو اول باید بگویی که داستانت چیست و از کجا می‌آیی و کاربانک را از کجا شروع کردی؟

میلاد: من متولد بابل هستم در سال ۵۷. کارهای زیادی کرده‌ام و البته شکست‌های زیادی هم خورده‌ام. اما آغاز به کار کاربانک برمی‌گردد به سال ۱۳۹۰. کاربانک در واقع به‌عنوان وب‌سایتی که فرصت‌های شغلی شرکت‌ها را با اجازه آنها روی فضای وب منتشر می‌کرده و منتظر دیدن بازخورد کاربران بوده، راه‌اندازی شده است. من علاوه‌بر راه‌اندازی کسب‌وکارهایی در حوزه‌های سنتی مانند مکانیکی و ... تحصیلاتی هم در حوزه نرم‌افزار در انگلیس دارم و ۴ سال در آنجا تحصیل کرده‌ام. در آن دوره با فضای وب کاملا آشنا شدم و با ایده‌های زیادی به ایران برگشتم.
برای راه‌اندازی کسب‌وکار اینترنتی سه ایده داشتم؛ یکی ایده کاریابی الکترونیکی، یکی وب‌سایت فروش اتومبیل و دیگری ورود به بازار خرید و فروش آنلاین املاک. از این سه ایده، ایده کاریابی را در پیش گرفتم چون آن دو ایده را بیشتر بر محور دلالی می‌دیدم تا ایجاد ارزش و مهم‌تر اینکه فضای پیداکردن کار در ایران در آن زمان به شکل سنتی و از طریق روزنامه و... بود. اما من با اصطلاحات جدیدی در انگلستان آشنا شدم. مانند مسیر حرفه‌ای، یعنی اینکه یک نفر بتواند برنامه‌ریزی کند که ۵سال دیگر کجا باشد و چه می‌کند و می‌خواهد چه‌کاره باشد. در واقع هر چه را در دانشگاه یاد گرفتم، مستقیما به کارم تزریق کردم چون تحصیلم هدفمند بود و البته مفید.
این نکته را هم بگویم که کاربانک از ابتدا، کار ثابتم نبود. در ابتدا به صورت موازی با سایر کارهایم و مثلا آخر شب یا روزهای تعطیل روی این محصول کار می‌کردم. همزمان روی پروژه‌های نرم‌افزاری دیگری هم کار می‌کردم، حتی کارمند هم بودم. .اما از سال ۹۴ یعنی سه سال بعد از راه‌اندازی کاربانک به صورت جدی روی آن تمرکز کردم.

نغمه تو به من گفتی که پدرت بسیار پسردوست بوده و تو و چهار خواهرت را به این امید که پسر باشید، به دنیا آورده‌اند. الان در سطح بنیانگذار و مدیرعامل یک کسب‌وکار فعالیت می‌کنی، خانواده راضی هستند؟

نغمه: من در کودکی با پسرها رقابت داشتم تا نشان دهم می‌توانم از دار و درخت و دیوار و... بالا بروم، اما بعد که در سن رشد قرار گرفتم، برای اینکه آدم دارای مهارتی باشم، تلاش کردم و در زمینه تحصیل و کار هدف و سعی‌ام این بود که خودم را به خانواده‌ام ثابت کنم. به همین خاطر الان دیدگاه خانواده‌ام جور دیگری است.

بهتر است برویم سراغ کاربانک؛ میلاد برای راه‌اندازی کاربانک چقدر سرمایه داشتی؟

میلاد: در واقع با سرمایه اولیه حدود ۷میلیون تومانی و یک لپ‌تاپ، کاربانک را شروع کردم.

در سال‌هایی که تو تحصیلاتی در زمینه آی‌تی و نرم‌افزار در انگلستان داشتی و بعدش به ایران آمدی، یعنی بین سال‌های ۸۴ تا ۸۸، هنوز خیلی‌ها فضای کسب‌وکار وب را نمی‌شناختند. بنابراین شاید باید آدم شناخته‌‌شده‌تری می‌بودی الان و کسب‌وکار خیلی بزرگ‌تری می‌داشتی؟ چرا اینجور که ما فکر می‌کنیم نشد؟

میلاد: یکی از مسائلی که من را در زندگی عقب انداخت، این بوده که می‌خواستم همه ایده‌های ذهنی‌ام را اجرایی کنم آن هم یک‌تنه. بعدا یاد گرفتم که باید یک ایده را پیش ببرم و رویش تمرکز کنم. بنابراین با تیمی از دوستانم صحبت کردم که دنیا در حال تغییر است و می‌توانیم در فضای وب کسب‌وکاری راه‌اندازی کنیم. آنها یعنی نغمه و حامد و چند نفر دیگر هم به من ملحق شدند. به این صورت بود که گروهی تشکیل دادیم به نام آی‌گروپ. آی‌گروپ برای ما مانند یک آزمایشگاه بود که تجارب زیادی در آن به‌دست آوردیم. هر هفته دور هم می‌نشستیم و در مورد ایده‌ها حرف می‌زدیم. هر نفر هم ماهانه مبلغی را به صندوقی که تعیین کرده بودیم، واریز می‌کرد تا سرمایه‌ای برای کسب‌وکارمان جمع‌آوری شود. یکی از ایده‌ها مربوط به حوزه خدمات مرتبط با خانم‌ها بود. در واقع دایرکتوری مربوط به زنان بود به نام بانیکا؛ یعنی هر زنی در هر نقطه از شهر که قرار داشت، می‌توانست با این نرم‌افزار هر خدماتی را که می‌خواست، دریافت کند. این کسب‌وکار مربوط به سال ۹۳ است که البته این ایده شکست خورد.

دلیل شکستش چه بود؟

نغمه: نقطه ضعف‌مان در بانیکا این بود که ما پروژه را خیلی سنگین و بزرگ و در ابعاد وسیع تعریف کردیم.در واقع دلیل شکست بانیکا این بود که پروژه آنقدر بزرگ شده بود که قابل‌اجرا نبود.
میلاد: هر روز ایده جدیدی به بانیکا اضافه می‌کردیم و می‌خواستیم ابعاد جدید و سرویس‌های جدید داشته باشد. همین مسئله هم موجب شد که نتوانیم این ایده را به‌عنوان یک ایده استارت‌آپی راه‌اندازی کنیم.
نغمه: در حالی که ما باید خدمات و سرویس‌های جدید را بعد از راه‌اندازی کسب‌وکار و براساس خواسته و نیاز مشتریان اضافه می‌کردیم. اما اشتباه کردیم و حدودا ۱۰ تا ۱۵ میلیون تومان هم ضرر مالی دادیم در آن زمان.
میلاد: بعد از شکست بانیکا بعضی از هم‌تیمی‌های ما خسته شدند و کار را ترک کردند و به موقعیت قبلی‌شان در کسب‌وکارهای سنتی برگشتند، اما ما چند نفر روی پروژه دیگری در حوزه گردشگری و اطلاع‌رسانی آژانس‌ها کار کردیم اما در شرایط رقابتی و سرمایه‌هایی که بعضی از کسب‌وکارهای آنلاین گردشگری وارد این حوزه کرده بودند، نتوانستیم رقابت کنیم، چون باید سرمایه عظیمی جذب می‌کردیم که امکانش فراهم نبود. بنابراین بچه‌ها را متقاعد کردم که کسب‌وکار کاربانک می‌تواند موفق باشد اگر زمان و انرژی لازم را برایش صرف کنیم. من همزمان با دیگر فعالیت‌ها روی این ایده هم کار کرده بودم و هسته اولیه‌اش شکل گرفته بود. حدودا سال ۹۴ بود.

چه درس‌هایی از این شکست‌ها گرفتید؟

نغمه: برای ما مانند یک کلاس آموزشی بود. خود من تا آن زمان درگیر هیچ بیزنس وب‌محوری نشده و با چنین جزییاتی مواجه نشده نبودم.
میلاد: یکی از مهم‌ترین درس‌ها این بود که متوجه شدم هر کسی که به ایده‌ات ابراز علاقه می‌کند یا می‌خواهد در کسب‌وکار تو حضور داشته باشد، الزاما شریک خوبی نیست. درس دیگر هم این بوده که ایده‌آل‌گر نباشیم، بلکه باید محصول را کم‌کم و براساس نیازها و خواسته‌های کاربران پیش برد و گسترش داد.
نغمه: درس دیگری هم که از این شکست گرفتیم این بود که ما ایده‌ها و سرویس‌هایی را پیاده‌سازی می‌کردیم که اصلا کاربر آنها را نمی‌خواست. در واقع ما در یک اتاق شیشه‌ای دربسته نشسته بودیم و جدا از خواست کاربر و بدون توجه به نیازها و بدون بررسی بازار، محصولی را طراحی می‌کردیم و هر روز بخش‌های جدید اما غیرلازمی را به آن اضافه می‌کردیم. در حالی که باید از اتاق بیرون می‌آمدیم و پیش مشتریان می‌رفتیم.

کسب‌وکار شما، نخستین نمونه حوزه خودش در ایران نیست و قبل از شما هم کسب‌وکارهایی با قدمت بیشتر حضور داشتند که البته کمتر جنبه آنلاین دارند. مانند ایران‌تلنت. کاربانک با چه هدفی کارش را شروع کرد؟

میلاد: هدف اولیه ما این بود که به شرکت‌ها کمک کنیم تا بهترین نیروهای مورد نظرشان را پیدا کنند و به کارجوها کمک کنیم تا به بهترین شرکت‌های موردنظرشان دسترسی بیابند. البته در این میان سفارش‌های جذابی هم دریافت می‌کردیم اما رد کردیم تا تمرکزمان دقیقا روی همین چیزی باشد که به شما گفتم.

چه سفارش‌هایی مثلا؟

نغمه: مثلا بودند شرکت‌هایی که به‌صورت اختصاصی، سفارش کار استخدام را می‌دادند و پول خوبی هم حاضر بودند بپردازند. اما با اینکه پول خوبی می‌پرداختند، بعد از مدتی این کار را کنار گذاشتیم. تولید محتوای آموزشی هم بخش دیگری از کاربانک است.
آموزش‌هایی برای یادگیری این مسئله که آدم‌ها بتوانند نگاه دیگری به شغل‌شان داشته باشند. مهارت یاد بگیرند، مقهور کارفرما نباشند و بتوانند از مهارت‌های‌شان در جهت رشد سازمان‌شان استفاده کنند.

کاربانک تاکنون به چه تعداد کارفرما خدمات ارائه کرده است؟

میلاد: کاربانک تاکنون توانسته به بیش از ۵ هزار کارفرمای ایرانی سرویس ارائه کند.

چه تعداد افراد توانسته‌اند از طریق کاربانک شغل پیدا کنند؟

میلاد: کاربانک بیش از صد هزار کاربر فعال دارد. آمار دقیق‌تری هم داریم که ترجیح می‌دهیم منتشرش نکنیم اما از اینکه چه تعداد توانسته‌اند شغل پیدا کنند، آمار دقیقی نداریم.

شما به‌عنوان یک کسب‌وکار مربوط به کاریابی، باید با وزارت کار ارتباط‌هایی داشته باشید؛ ارتباطی که احتمالا حاوی چالش‌هایی هم هست.

نغمه: یکی از چالش‌هایی که مجموعه‌های کاریابی آنلاین با وزارت کار دارند این است که از آن‌ها آمار استخدام را می‌خواهند ولی عملا امکان ارائه چنین آماری وجود ندارد، چون نمی‌دانیم چند نفر استخدام شده‌اند.
میلاد: در فضایی که ما کار می‌کنیم، اغراق زیاد است. شفاف‌سازی نیست و کسی هم نیست که بررسی کند، چقدر این ارقام درست است. الان حباب آمارهای نادرست فضای زیست‌بوم را فراگرفته و اسمش هم رویش است که حباب است و به نفع اکوسیستم نیست. همین که ما گفته‌ایم کاربران فعال کاربانک ۱۰۰هزار نفر است، به احتمال زیاد، کسب‌وکار دیگری رقمی چندبرابر را اعلام خواهد کرد تنها به این دلیل که خودنمایی اغراق‌شده‌ای در بازار داشته باشد. من می‌خواهم شفاف و واقعی باشم اما اصولا درخصوص ارائه آمار، به همین دلیلی که اشاره کردم، احتیاط می‌کنم.

مدل درآمدزایی کاربانک به چه صورت است؟

میلاد: مدل درآمدزایی ما به این صورت است که شرکت‌ها و افرادی که می‌خواهند متقاضیان شغلی مرتبط شوند، بابت دسترسی به امکانات سیستم ما هزینه‌ای پرداخت می‌کنند.

امکانات سیستم شما چه مواردی را دربرمی‌گیرد؟

میلاد: مثلا می‌توانند فرصت شغلی روی سایت منتشر کنند، به بانک اطلاعاتی رزومه‌های افراد دسترسی پیدا کنند و اینکه از حدود دو و نیم سال پیش ما یک الگوریتم مچینگ را نوشتیم که بر مبنای روزمه، پارامترهایی را ارزیابی می‌کند و شغل مناسب با رزومه را پیشنهاد می‌دهد و به صورت اتوماتیک به کارفرما معرفی می‌کند. بنابراین کارفرما در مدت زمان اندکی به رزومه‌های مناسب با تقاضایی که دارد، دسترسی می‌یابد.

بابت این خدمات، چه هزینه‌هایی دریافت می‌کنید؟

میلاد: حداقل هزینه‌ای که برای پکیج‌ها می‌گیریم، ۱۵۰هزار تومان برای یک ماه استفاده از سرویس‌‌هاست و حداکثر هم ۲ میلیون و ۵۰۰هزار تومان برای یک سال استفاده است؛ یعنی آن ۵ هزار نفری که اشاره کردم، حداقل یک بار، از انواع پکیج‌های ما استفاده کرده‌اند.

شما از کارجوها بابت ارسال رزومه هزینه‌ای دریافت نمی‌کنید؟

نغمه: نه. ما تنها از کارفرماها هزینه می‌گیریم.

چه تخصص‌هایی خواهان بیشتری دارند؟ یعنی چه رزومه‌هایی روی کاربانک قرار می‌گیرد و کارفرماها بیشتر به دنبال چه افرادی هستند؟

نغمه: اغلب افرادی که رزومه ارسال می‌کنند، دارای تخصصی هستند. اما مهندسان و افراد دارای تخصص‌های فنی بیشتر هستند. از همه مقاطع تحصیلی هم روزمه ارسال می‌شود. با این حال تفکیک جنسیت متقاضیان شغلی ۴۳ درصد بانوان و۵۷درصد آقایان هستند و بیشترین تقاضاهای شغلی روی سایت کاربانک شامل نرم‌افزار فناوری اطلاعات، بازاریابی و فروش و مالی و حسابداری است.

نخستین درآمدی که از کاربانک داشتید، به چه زمانی برمی‌گردد؟

میلاد: تا مدت زیادی یعنی حدود ۱۰ ماه، بدون دریافت کارمزد، کار می‌کردیم یعنی از کارفرما و کارجو هزینه‌ای دریافت نمی‌کردیم. نخستین درآمد بعد از یک‌سال از راه‌اندازی کاربانک به دست آمد. کارفرمایی ۱۵هزار تومان پرداخت تا آگهی‌اش بهتر دیده شود. همین باعث شد که روحیه بگیریم و به بهبود هرچه بیشتر کاربانک و شیوه‌های درآمدزایی آن فکر کنیم.

کارفرماها در استفاده از اطلاعات وب‌سایت شما چه دغدغه‌هایی دارند؟ آنها از چه طریقی مطمئن می‌شوند که اطلاعاتی که در اختیارشان قرار می‌گیرد و بابتش هزینه می‌کنند، صحیح است و براساس آن می‌توانند به خواسته‌شان برسند؟

میلاد: قبول دارم که این دغدغه وجود دارد و درست هم است، اما برای رفع این دغدغه‌ها و کاهش نگرانی کارفرماها، برای نخستین‌بار بحث گارانتی دسترسی به اطلاعات را مطرح کردیم. به این صورت که صحت اطلاعات گارانتی می‌شود و در صورت عدم موفقیت کارفرما در برقراری ارتباط با کارجو و نرسیدن به هدفش برای جذب نیروی کار، اعتبارش را برمی‌گردانیم.
نغمه: اتفاقی که افتاد این بود که اصطلاحاتی که ما درست کرده بودیم، بعدا مورد استفاده رقبا هم قرار گرفت.
میلاد: مثلا همکاریابی، گارانتی اعتبار و سیستم مچینگ. الان رقبای ما همین اصطلاحات را به کار می‌برند و از این راه درآمدزایی دارند.

شما وارد بازاری شدید که نسخه سنتی هم داشت و بنگاه‌هایی با عنوان کاریابی در این حوزه فعالیت می‌کردند و همچنان هم فعال هستند. چقدر شما شبیه آنها هستند یا بالعکس‌؟ اصولا رقیب محسوب می‌شوید؟

میلاد: بله، آنها رقبای ما هستند و حتی شرکت‌هایی که مشاوره استخدام می‌دهند هم می‌توانند رقیب ما محسوب شوند.

با بنگاه‌های سنتی یا همان موردی که اشاره کردی، چه چالش‌هایی دارید؟

نغمه: شاید به صورت مستقیم و مشابه آنچه برای امثال اسنپ رخ داده، برای ما اتفاق نیفتاده باشد اما به لحاظ قوانینی که وزارت کار وضع می‌کند، با چالش‌هایی مواجه شده‌ایم. برای اینکه کسب‌وکارهای آنلاین بتوانند در این حوزه فعالیت کنند، وزارت کار از ما خواسته که مجوزهایی را داشته باشیم. این مجوزها را باید گروهی بگیریم. اما مدیران‌شان، مدیران کاریابی‌های سنتی بودند و اصلا علاقه‌مند نبودند که در این زمینه کاریابی آنلاین راه‌اندازی شود.

شیوه درآمدزایی آنها شبیه شماست؟

نغمه: برخلاف ما، مدل درآمدزایی کاریابی‌های سنتی از طریق کارجو است. به این صورت که مثلا سفته‌ای از کارجو دریافت می‌کنند که کاری برایش پیدا کنند. به ازای یافتن کار، یک یا ۲ ماه از حقوق کارجو را دریافت می‌کنند.
این سیستم را وزارت کار برای کاریابی‌های سنتی طراحی کرده و مدیران مراکز صدور مجوز می‌خواهند همین سیستم را به ما هم دیکته کنند. البته ما فعلا مقاومت کرده‌ایم تا بتوانیم قاعده‌ها را عوض کنیم و قوانین ویژه آنلاین‌ها تدوین شود.

به نظر خودتان کاریابی‌های سنتی در مقابل نمونه‌های آنلاین‌شان شکست خورده‌اند؟

میلاد: می‌شود گفت بله.
نغمه: اما مسئله اینجاست که نمی‌خواهند دلایل شکست‌شان را بدانند و قبولش کنند. حتی یکی از نمایندگان وزارت کار به ما می‌گفت در منطقه شمیرانات، ۶ کاریابی سنتی بوده که در حال حاضر همگی تعطیل شده‌اند و تنها کاربانک در حال فعالیت است.

این کاریابی‌ها تغییرات را حس نکردند و نخواستند پارادایم‌های عصر حاضر را بپذیرند. این مهم‌ترین دلیل شکست‌شان بوده به نظر من.

میلاد: من می‌خواهم در تکمیل حرف نغمه بگویم که وزارت کار دستورالعملی داشته که به تعدادی از بنگاه‌های اقتصادی به عنوان کاریابی‌های غیردولتی و غیرانتفاعی مجوز فعالیت بدهد. این کاریابی‌ها به روش کاملا سنتی فعالیت می‌کردند. تعداد زیادی از این مراکز تعطیل و ورشکسته شدند. به نظر من مدل درآمدزایی اشتباهی داشتند و گرفتن یک یا ۲ماه حقوق یک کارجو، نمی‌تواند زمینه‌ساز کسب‌وکار پایداری برای کاریابی‌های سنتی باشد. حالا وزارت کار باز برای اینکه همان کاریابی‌های سنتی در حوزه آنلاین هم فعال باشند و وب‌سایتی داشته باشند، مجوز دومی به آنها می‌دهد به نام مجوز کاریابی الکترونیکی. برای‌گرفتن این مجوز هم در ابتدا باید به عنوان یک کاریابی معمولی و سنتی ثبت شوید. الان تنها چند کاریابی الکترونیکی این مجوز را دارند. همانطور که نغمه هم گفت، در جلساتی که با کاریابی‌های سنتی داریم، واقعا اختلاف‌های جدی را مشاهده می‌کنیم، چون فکر می‌کنند ما بازارشان را تصرف و کساد کرده‌ایم. در حالی که این ماهیت بازار است که براساس اقتضای نیازهای روز جامعه عوض می‌شود و دلیل شکست کاریابی‌های سنتی ما نیستیم، بلکه خودشان هستند که نیازهای روز را درک نمی‌کنند.

چه راهکاری شما دارید برای اینکه تنش کمتری در بازار باشد یا اتفاقی که برای بعضی از کاریابی‌ها افتاد و تعطیل شدند، دوباره شاهدش نباشیم؟

میلاد: البته دلیل تعطیلی آن کسب‌وکارها به دلیل نداشتن مجوز بود. اما تلاش فعلی ما این است که قوانین ویژه این حوزه تدوین شود. ما با کمک یکی دیگر از کاریابی‌های آنلاین در حال تدوین دستورالعملی هستیم که به وزارت کار ارائه کنیم تا تسهیل‌گری لازم در این مسیر اتفاق بیفتد و دیگرانی که بعد از ما وارد این حوزه می‌شوند، با مشکلات کمتری مواجه باشند. طی یک سال اخیر هم نتایج خوبی گرفتیم و ادبیات دیکته‌شده و مقهورکننده این حوزه، در حال تغییر است و اندک اندک کسانی که مسئولیت دارند ادبیات ملایم‌تر را در پیش گرفته‌اند و خواهان تغییراتی هستند. خوشبختانه وزارت کار رویکرد مثبتی در پیش گرفته و با همکاری این وزارتخانه در حال تدوین قانون جدید برای دریافت مجوز کاریابی‌های الکترونیک هستیم.

اشاره کردید که وزارت کار از شما آمار و اطلاعات می‌خواهد؛ چه آماری از کاریابی‌های آنلاین می‌خواهند و عکس‌العمل آن‌ها چه بوده تاکنون؟

میلاد: اطلاعات همه رزومه‌هایی که برای کاربانک ارسال می‌شود، اطلاعات همه فرصت‌های شغلی و حتی اطلاعات افرادی که شغل پیدا می‌کنند و به کاری گمارده می‌شوند. این درخواست، درخواست صحیحی نیست. ما اساس کارمان بر اعتماد و اطمینان است اما سیستم کاری ما با کاریابی‌های سنتی متفاوت است. یک کاریابی سنتی شاید هفته‌ای یا ماهی چند‌ده رزومه دریافت می‌کرد و می‌توانست در بازه زمانی اندکی همه را ثبت و ضبط کرده و اطلاعاتش را تنظیم کند. اما ما ماهانه هزاران رزومه دریافت می‌کنیم و اگر بخواهیم اطلاعاتش را تنظیم کرده و به وزارت کار بدهیم، باید حداقل ۳نیرو استخدام کنیم تا این کارها را انجام بدهند. حتی ما نمی‌دانیم چه تعداد از افرادی که رزومه ارسال می‌کنند، در نهایت سر کار می‌روند.

این اطلاعات را برای چه می‌خواهند؟

نغمه: این آمار را برای ارائه به دولت، درخصوص میزان اشتغال نیاز دارند. اما همانطور که گفتم هم ما و هم رقبای ما و به‌طور کلی کاریابی‌های آنلاین امکان ارائه چنین آماری را ندارند.
میلاد: به نظر می رسد دغدغه وزارت کار تهیه آمار است .آنها می‌توانند در قالب گزارش، از ما اطلاعات آماری بخواهند نه اینکه اصل داده‌های کسب‌وکار ما را بخواهند. چالش ما الان این است که به ما می‌گویند در صورت عدم ثبت اطلاعات‌شات در سایتی که تعیین کرده‌ایم، برای‌تان عدم فعالیت می‌زنیم. در حالی که واردکردن اطلاعات هر رزومه، بین ۲۰ تا ۳۰ دقیقه از ما زمان می‌گیرد و و بابت وارد‌کردن هر رکورد اطلاعاتی هم باید هزار تومان هزینه بپردازم. این مسائل با روح استارت‌آپی جور درنمی‌آید. بدنه دولتی باید درک کندکه اطلاعات، دارایی استارت‌آپ‌هاست و حق ندارند از استارت‌آپ‌ها دارایی‌شان را مطالبه کنند. خارج از ایران، اگر دولت‌ها یا سازمان‌ها اطلاعاتی نیاز داشته باشند، با شرکت‌ها مذاکره می‌کنند و در صورت امکان، اطلاعات به آنها فروخته می‌شود. یا به ازای این اطلاعات باید هزینه بپردازند، اما در ایران استارت‌آپ‌ها را مجبور می‌کنند که‌ اطلاعات‌شان را در اختیار سازمان‌ها و دولت قرار دهند. ما حتی نگران کسب‌وکارهای جدید هم هستیم که هر چند ممکن است رقبای خود ما هم بشوند اما برای ورود به این بازار با مشکل مواجه می‌شوند.

رقبای شما در حوزه آنلاین چه کسب‌وکارهایی هستند؟

نغمه: ایران‌تلنت، تلنت‌یاب، ای‌استخدام، جابینجا و ...

کدام یک رقیب اصلی شما محسوب می‌شود؟ شما شماره یک بازار هستید؟

میلاد: نه. ما شماره یک نیستیم. از نظر قدمت هم ایران‌تلنت حدود ۱۵ سال قدمت دارد و چون زبان بین‌المللی دارد، کلا حوزه کارش کمی با ما متفاوت‌ است. ما در تلاش هستیم که از بهترین‌های بازار باشیم اما الان در صدر بازار قرار نداریم.

جابینجا حداقل به لحاظ ایجاد اسم و رسم به نظر بهتر از کاربانک شناخته شده است.

نغمه: جابینجا در اکوسیستم استارت‌آپی فعالیت بیشتری دارد و تمرکزش هم بیشتر روی همین حوزه است. به همین دلیل نامش در این چارچوب بیشتر شنیده شده است.
میلاد: البته نوع سرمایه‌ای که جذب کرد و شبکه‌ ارتباطی که سرآوا برای جابینجا ایجاد کرد، در شناخته‌شدنش خیلی موثر بوده. نکته دیگر این بوده که جابینجا روی سمت‌های شغلی مانند دیجیتال مارکتینگ و کلا حوزه آی‌تی و تامین منابع انسانی برای این حوزه، مانور بیشتر داشته و در این حوزه پیش رفته است.

بازاری که‌ رقبای شما در آن حضور دارند، چه اندازه‌ای دارد؟ منظورم گردش مالی سالانه بازار کاریابی در ایران است؟

میلاد: آمار دقیقی وجود ندارد اما تخمین‌هایی زده شده. مثلا براساس آمارهایی که ما داریم و البته مربوط به ۲سال پیش و تهران است، سالانه بیش از ۵۰۰هزار فرصت شغلی در این استان ایجاد می‌شود. البته امسال به لحاظ فرصت‌های شغلی قطعا اوضاع بدتر از ۲سال پیش است.

این آمار منبعش کجاست؟

میلاد: از دو روش مختلف برای رسیدن به این آمار استفاده کردیم؛ یکی آمار مرکز ملی آمار و دیگری از طریق اطلاعاتی که روی جراید بود.

آمار مربوط به کل ایران را ندارید؟

میلاد: فکر می‌کنیم این عدد برای کل ایران به ۸۰۰ هزار فرصت شغلی در سال می‌رسد؛ یعنی حدود ۷۰درصد از آمار کل کشور مربوط به تهران است.
میلاد: این بازار بخش‌های مختلفی دارد و خود ما در بخش جاب‌بورد آن فعالیت می‌کنیم.

کمی بیشتر این مسئله را توضیح بدهید؟

میلاد: یک بخش این بازار مربوط به گرفتن رزومه‌هاست، بخشی مربوط به غربال‌کردن رزومه‌ها و بخشی هم مربوط به استخدام که قسمت نهایی است. به طور واضح‌تر اگر بخواهم بگویم به این صورت است که گردش مالی سالانه در بازار استخدام کشور۲۵۰ میلیارد تومان است.
نغمه: مثلا در بخش مصاحبه حضوری، اعداد بسیار متفاوت است و حجم بازار متنوعی ایجاد می‌شود.

چه میزان از این بخش انتشار آگهی شغلی، در حال حاضر آنلاین شده است؟

نغمه: خیلی مشخص نیست و آمار دقیقی وجود ندارد.
میلاد: ۳ سال پیش براساس بررسی‌هایی که روی آگهی‌ها و نیازمندی‌های روزنامه همشهری شده بود، این روزنامه سالانه ۳۳ میلیارد تومان از این حوزه درآمد داشت؛ یعنی حدود ۷۰درصد از ۵۰میلیارد تومانی که اشاره کردم. الان به نظر من این قضیه برعکس شده و بیش از ۷۰درصد ‌آنلاین شده و بقیه مربوط به جراید و روزنامه‌هاست.

پس شما در بخش آگهی‌های شغلی فعالیت می‌کنید، از این بازار چه سهمی را توانسته‌اید به دست بیاورید؟

میلاد: ما جزو ۳ سایت برتری هستیم که در این حوزه فعالیت می‌کنیم و جزو ۳ انتخاب اول کارفرماها به شمار می‌رویم.

یعنی سهمی که الان دارید، مشخص نیست یا شاید بهتر می‌دانید که پاسخ ندهید. پس از هدف‌گذاری‌تان بگویید. اینکه برای رسیدن به چه میزان از سهم بازار برنامه‌ریزی کرده‌اید؟

میلاد: هدف‌مان این است که تا ۲ سال آینده یعنی پایان سال ۹۹، به ۱۵ تا ۲۰ درصد از سهم بازار برسیم.

چندین سال از آغاز به کار کاربانک می‌گذرد؛ در مسیر کسب‌وکارتان با چه چالش‌های دیگری تاکنون مواجه بوده‌اید؟

میلاد: یکی از مهم‌ترین مسائل برمی‌گردد به بحث تامین سرمایه. ما طی ۵سال فعالیت‌مان تاکنون جذب سرمایه نداشته‌ایم و از درآمدهای خود کاربانک، این کسب‌وکار را اداره کرده‌ایم. کل سرمایه‌ای که طی ۵سال اخیر از طریق ۳هم‌بنیانگذار به کاربانک آورده شده، ۹۰میلیون تومان بوده و سایر هزینه‌ها را از درآمد خود کاربانک ‌انجام داده‌ایم و توانسته‌ایم از درآمد این کسب‌وکار یک تیم ۹ نفره تشکیل دهیم. در حالی که ۹۰ میلیون تومان تزریق سرمایه، در حوزه استارت‌آپ اصلا به چشم نمی‌آید. اما کاربانک به دلیل پویایی‌اش توانسته هزینه‌هایش را پوشش دهد.

اینکه چرخ کاربانک را با درآمد خودش چرخانده‌اید را به‌عنوان یک چالش می‌بینید و سختی‌هایی که کشیده‌اید. چرا تاکنون جذب سرمایه نداشتید؟

نغمه: پیشنهادهایی بوده اما جذابیت لازم را برای‌مان نداشتند.
میلاد: در واقع ارزشی که ما برای این کسب‌وکار در نظر داریم و رقم‌هایی که پیشنهاد می‌شد، با هم فاصله داشتند.
نغمه: یکی بحث ارزشگذاری بود. بعضا سرمایه‌گذاران اعدادی می‌گویند که اصلا عقلانی نیست. نکته‌ مهم دیگری هم بود؛ وقتی سرمایه‌گذاران به ما پیشنهاد سرمایه‌گذاری می‌دادند، ما از سایر شرکت‌هایی که این سرمایه‌گذاران در آنها سرمایه‌گذاری کرده بودند، تحقیق می‌کردیم و از تجربه‌شان جویا می‌شدیم، اما متاسفانه نارضایتی‌های زیادی می‌دیدیم. احساس می‌کردیم که با دیدگاه‌هایی که دارند شاید دست و پای ما را ببندند.
میلاد: ما حتی هزینه کافی برای بخش تبلیغات نداشتیم. بنابراین همیشه باید با خلاقیت‌ محصول‌مان را عرضه می‌کردیم که بیشتر دیده شود.

نگران از دست دادن بازار نبودید؟

میلاد: این نگرانی همیشه وجود دارد؛ به‌ویژه وقتی رقبا برای دیده‌شدن و تبلیغات هزینه‌های زیادی می‌کنند.
نغمه: ما برای جبران نداشتن تبلیغات، محتوای متنی و ویدئویی تولید کردیم؛ محتوایی که بتواند به کاربران و کارجوها کمک کند که در مسیر شغلی مناسب قرار بگیرند. البته خلاقیت‌هایی که برای جبران تبلیغات‌ پیاده‌سازی می‌کردیم، خیلی سریع در بازار کپی می‌شد و ما باز باید خودمان را روزآمد می‌کردیم و شگرد دیگری را در پیش می‌گرفتیم.

گفتید که در فرایند جذب سرمایه هستید. برای رسیدن به ۲۰درصد از سهم بازار که اشاره کردید، به چه میزان سرمایه نیاز دارید؟

نغمه: ما سرمایه‌گذار را تنها به عنوان منبع مالی نمی‌بینیم، بلکه به دنبال شبکه ارتباطی سرمایه‌گذار و در واقع به دنبال پول هوشمند هستیم.
میلاد: به نظر من برای اینکه کاربانک، برند اول بازار شود (با فرض تورم صفر درصد)، باید ۶ تا ۸ میلیارد تومان سرمایه به آن تزریق شود.

بسیاری از استارت‌آپ‌ها همین جمله شما را تکرار می‌کنند. اینکه پول هوشمند می‌خواهیم. الان در اکوسیستم ایران پول هوشمند وجود دارد؟

نغمه: به نظر من خیلی هم پول‌های اکوسیستم هوشمند نیست. حتی سرمایه‌گذارانی که الان هم در اکوسیستم هستند، بعضا ترجیح‌شان این است که به بازار ارز و سکه بروند، چون سود بیشتری نصیب‌شان می‌شود و کسی پای رشد استارت‌آپ‌ها صبر نمی‌کند و زمان نمی‌گذارد.
میلاد: این چالش را بسیاری از استارت‌آپ‌ها دارند. من حاضر نیستم بخشی از شرکتم را با رقم کم بفروشم. سرمایه‌گذار هم سهم زیاد می‌خواهد به ازای پول کم.
نغمه: ما در مرحله ابتدای کسب‌وکارمان نیستیم که حاضر باشیم سرمایه اندکی به کارمان تزریق شود و سهم بالایی بدهیم، بلکه کسب‌وکارمان رشد کرده‌ و به مرحله ثبات رسیده‌ و درآمدزایی دارد و الان به دنبال گرفتن سهم بیشتری از بازار هستیم. در این مرحله، به سرمایه هوشمند قابل‌توجه نیاز داریم.

کارفرماهایی که با شما کار می‌کنند، بخش خصوصی هستند یا دولتی؟

نغمه: ۹۵درصد، از بخش خصوصی هستند. دولتی‌ها بیشتر از طریق آزمون‌هایی که دارند به جذب نیرو می‌پردازند.

شما هیچ‌گاه نمی‌توانید بخشی از منابع انسانی مورد نیاز بخش دولتی را تامین کنید؟ چون بازار خوبی هم در آن بخش وجود دارد.

میلاد: بیشترین تمرکز ما روی این مسئله است که سهم بازارمان را از بازار بخش خصوصی داشته باشیم. چون بخش خصوصی شفاف‌تر است و انتظاراتش هم مشخص است.

کارفرماها مهارت‌گرا شده‌اند

نغمه مصطفوی از تجربه و آمارهای کاربانک درباره بازار کار ایران می‌گوید

گزارش‌هایی تهیه کرده‌ایم برای کارفرمایان و گزارش‌اش در وب‌سایت‌ کاربانک موجود است. در واقع زمینه‌های شغلی را براساس آمارهایی که داشتیم، اعلام کردیم. الان بحث تحصیلات خیلی کم‌رنگ شده و مهارت‌ها سهم بیشتری به دست آورده‌اند. قبلا حتی تماس‌هایی داشتیم که کارفرما از ما می‌خواست که مثلا مشخصا فارغ‌التحصیل دانشگاه شریف یا امیرکبیر را به او معرفی کنیم. اما الان تاکید روی مهارت‌هاست. در واقع الان کارفرمایان مهارت‌گرا هستند تا مدرک‌گرا.
چنین گزارش‌هایی را باید برای کارجوها هم تهیه کنیم. به این صورت که بررسی کنیم که مثلا کارفرما تا ۵سال آینده دنبال چه افرادی با چه تخصص و مهارتی هستند. تا کارجوها در مسیر شغلی‌شان بدانند که چه مهارت‌هایی یاد بگیرند تا بتوانند شغلی به دست بیاورند. الان مسائل زیادی وجود دارد؛ مثلا کارجوها گاه مهارت ندارند یا اگر دارند، شیوه ارائه و معرفی‌اش را نمی‌دانند. حتی معرفی اغراق‌گونه‌ هم زیاد داریم.

اوضاع استخدام در بازار کار

براساس بررسی‌هایی که ما داشته‌ایم، در سال جاری ۲۷درصد از شرکت‌ها تصمیمی برای استخدام یا کاهش نیرو ندارند و سعی دارند تعداد پرسنل خود را در وضعیت فعلی نگه دارند.
این مسئله در حالی است که ۵۷درصد از شرکت‌ها قصد دارند فرایند جذب و استخدام خود را مطابق برنامه انجام دهند. همچنین ۱۶درصد از شرکت‌ها هم اعلام کرده‌اند که نه‌تنها جذب نیرو ندارند بلکه قصد تعدیل نیرو را هم دارند.
به لحاظ مشاغل پرتقاضا هم بررسی‌هایی داشته‌ایم؛ به این صورت که مشاغل پرتقاضا در ۳ سال آینده برنامه‌نویسی، نرم‌افزار و فناوری اطلاعات، بازاریابی، فروش، مالی و حسابداری و ... است. دیجیتال مارکتینگ ‌و تولید محتوا هم از مشاغل پرتقاضا در سال‌های آینده هستند.

مهارت‌هایی که کارفرماها می‌خواهند

همچنین مهارت‌هایی چون مهارت‌های ارتباطی، زبان خارجی، مذاکره و متقاعدسازی، انعطاف‌پذیری، نوآوری و خلاقیت، حل مسئله، تعهد به کار، روابط عمومی، فن بیان و سخنوری، مدیریت زمان تفکر سیستمی، مدیریت استرس و... مورد توجه کارفرماها و مدیران منابع انسانی شرکت‌ها قرار دارند.

نغمه و انصرافی‌های خوشبخت

کاربانک ۳‌هم‌بنیانگذار دارد؛ میلاد صابری، نغمه مصطفوی و حامد حسینی. البته ایده اولیه به نوعی مال میلاد صابری بوده که به دوستانش پیشنهادش می‌دهد و با همفکری هم آن را پیش می‌برند؛ ایده‌ای که مربوط به بازار آگهی شغلی در بستر وب است. اینکه بنیانگذار دارای تجارب شخصی در زمینه کسب‌وکار باشد، بسیار مهم است؛ چه تجربه موفقیت و چه تجربه شکست. میلاد صابری یکی از آن افرادی است که به‌تنهایی کلکسیونی از شکست‌ها و ناامیدی‌هاست، البته با این ویژگی که هر بار برخاسته و دوباره شروع کرده؛ از همان‌ها که از در بیرون‌شان کنی، از پنجره داخل می‌شوند. مصمم و باانگیزه است و هم‌بنیانگذاران بااستعدادش چشم به روزهای خوب دوخته‌اند آن‌هم در دوران سختی که این روزها پشت سر می‌گذاریم.
کلکسیونی از شکست و ناامیدی
میلاد متولد بابل است. خانواده‌اش به خاطر اینکه میلاد در آرامش متولد شود و شرایط جنگ اذیتش نکند، از تهران به بابل رفته بودند که زادگاه مادرش بوده. با قبولی در رشته مکانیک، وارد دانشگاه شده و بعد از یک سال و نیم انصراف می‌دهد. چند سالی در بازار آزاد کار کرده؛ از بسته‌بندی مواد غذایی گرفته تا مکانیکی. جوان ۲۰ ساله‌ای بوده که این کارها را انجام داده. پدرش صنعتگر بوده و میلاد می‌توانسته با پدرش کار کند، اما می‌گوید می‌خواسته مستقل کار کند. در زمینه بسته‌بندی مواد غذایی شکست می‌خورد و پول‌شان را بالا می‌کشند و در سال ۷۹ حدود ۳ میلیون تومان ضرر می‌کنند. بازیافت قطعات فیلترهای خودرو کار دیگری بوده که میلاد انجام داده و چون سودآور نبوده، در کنارش شغل مکانیکی را هم داشته. تا سال ۸۱ به این کارها مشغول شده.
میلاد تا سال ۸۴ در بازار سنتی کار کرده اما یکی از همکارانش با ایجاد ضرر و زیان زیاد متواری می‌شود و میلاد و همکار دیگرش را با میزان زیادی از بدهی و کسب‌وکاری شکست‌خورده تنها می‌گذارد. می‌گوید: «در آن زمان آدمی بودم که همه چیزم را از دست داده بودم؛ دانشجوی انصرافی بودم، چند تجربه شغلی شکست‌خورده داشتم و همه سرمایه‌ام را از دست داده بودم و اعتبارم هم خدشه‌دار شده بود و احساس می‌کردم به خاطر نداشتن تحصیلات و بدبیاری‌ها، اعتبار اجتماعی هم ندارم. تصمیم گرفتم که دوباره شروع کنم. نخستین قدم این بود که دوباره به تحصیل بپردازم.» فرصتی پیش می‌آید و به انگلیس می‌رود تا تحصیلات مورد علاقه‌اش در زمینه برنامه‌نویسی را پیگیری کند. در انگلیس در گروه آی‌تی یکی از بانک‌ها مشغول به کار می‌شود. در آنجا با اتفاق جدیدی در حوزه آی‌تی آشنا می‌شود. در حالی که هنوز در ایران اینترنت مقوله جدی نبوده. وقتی چت، یاهو و... در ایران ابزار سرگرمی بودند در انگلیس روی همین فضای وب سرویس‌های کسب‌وکاری جدی خلق شده بود. میلاد می‌گوید می‌دانستم که این سرویس‌ها و این فرصت‌های کسب‌وکار در فضای آی‌تی به ایران هم می‌آید...
دختری که قرار بود پسر باشد
نغمه در واقع دختری است که به امید اینکه پسر باشد، به دنیا آورده‌اندش. پدرش عاشق پسر بوده ولی آنها در نهایت ۵ دختر هستند. متولد ۵۸ است. از خطه فارس و شهرستان اقلید. نغمه متولد شیراز است. خانواده‌اش فکر می‌کرده‌اند که تنها پسر است که می‌تواند صاحب شغلی شود و عصای دست خانواده باشد. همین باعث می‌شود که در پی اثبات این نکته به خانواده‌اش باشد که او هم می‌تواند و جنسیت در موفقیت شغلی اهمیتی ندارد. می‌گوید از بچگی از در و دیوار و دار و درخت بالا می‌رفته تا چیزی از پسران فامیل کم نداشته باشد. لیسانس ریاضی کاربردی دارد. شخصیت برون‌گرایی است. می‌گوید این شخصیت با ریاضی خیلی منطبق نبود. در ادامه با پیشنهاد شغلی به عنوان کارشناس فروش مواجه می‌شود و در این مسیر موفق می‌شود. فوق لیسانس را در سازمان مدیریت صنعتی می‌خواند و با کارآفرینان زیادی آشنا می‌شود. در یک دوره خودشناسی با میلاد صابری آشنا می‌شود. حدودا سال۹۱ بوده. در آنجا میلاد پیشنهاد اینکه کاری برای خودشان داشته باشند، به او و چند نفر از دوستانش ارائه می‌کند.
یک همکار محترم و کاربلد
حامد حسینی متولد ۵۸ است و از دوران دبستان همکلاسی میلاد بوده است. هم‌دانشگاهی میلاد هم بوده و با هم از دانشگاه انصراف داده‌اند. رشته‌ تحصیلی‌اش را بر اساس تب رایج آن زمان انتخاب کرده است و حالا می‌گوید می‌خواهیم یکی از خدمات کاربانک، این باشد که افراد بدانند رشته تحصیلی‌شان را چگونه انتخاب کنند. داستان ورود حامد به کاربانک هم به همان دورهمی دوستانش برمی‌گردد و پیشنهادی که میلاد به او و دیگران می‌دهد. می‌گوید حوزه منابع انسانی دغدغه مهمی برای شرکت‌ها و سازمان‌هاست. همان دغدغه‌ای که آنها نیازش را تشخیص داده بودند. می‌گوید امیدوار بودیم که این ایده جلو برود. بعد از مدتی به این نتیجه می‌رسند که با کمک هم این ایده را قوی‌تر جلو ببرند.



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته

دانلود آهنگ علی زند وکیلی غمگین ترین آهنگ