مروری بر زندگی محمدعلی جمالزاده پدر داستان کوتاه فارسی؛ یکی بود یکی نبود
«سال تولدم را خواستهاید دوستان آن را از جمله اسرار مگو میدانند ولی حقیقت این است که بر خودم مجهول است. ولی یقین دارم تاریخ وفاتم روشنتر از تاریخ تولدم خواهد بود و شاید نتیجۀ آشنایی من با قلم و قرطاس همین باشد.» نوشته مروری بر زندگی محمدعلی جمالزاده پدر داستان کوتاه فارسی؛ یکی بود یکی نبود اولین بار در نت نوشت. پدیدار شد.
«سال تولدم را خواستهاید دوستان آن را از جمله اسرار مگو میدانند ولی حقیقت این است که بر خودم مجهول است. ولی یقین دارم تاریخ وفاتم روشنتر از تاریخ تولدم خواهد بود و شاید نتیجۀ آشنایی من با قلم و قرطاس همین باشد.»
سیّد محمدعلی جمالزاده فرزند جمالالدین واعظ اصفهان در سال ۱۳۰۹ قمری در شهر اصفهان متولد شد. اما بر سر سال تولدش اختلافاتی وجود دارد. خودش این چنین میگوید: «سال تولدم را خواستهاید دوستان آن را از جمله اسرار مگو میدانند ولی حقیقت این است که بر خودم مجهول است. ولی یقین دارم تاریخ وفاتم روشنتر از تاریخ تولدم خواهد بود و شاید نتیجۀ آشنایی من با قلم و قرطاس همین باشد.» در ادامه با مروری بر زندگی محمدعلی جمالزاده با نت نوشت همراه باشید.
مروری بر زندگی محمدعلی جمالزاده
بعدها دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی از روی تاریخهای درج شده در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان سال ۱۳۰۹ را پیشنهاد کرده است. جمالزاده کودکیاش را در زادگاهش گذراند و در ده سالگی همراه با خانوادهاش راهی تهران شد. جمالزاده حدودا دوازده ساله بود که برای تحصیل به بیروت فرستاده شد.
بیشتر بخوانید: داستان کوتاه: فارسی شکر است «محمدعلی جمالزاده»
او در آنجا چند سالی با ابراهیم پورداوود و مهدی ملکزاده هم دوره بود. از آن جایی که جمالزاده خواهان ادامه تحصیل در اروپا بود چندی بعد از راه مصر خودش را به فرانسه رساند. او در این مسیر یک سال در لوزان سوئیس ماند و بعد از آن راهی فرانسه شد و توانست دیپلم حقوق خود را از دانشگاه دیژون فرانسه بگیرد.
او در سال ۱۹۱۴ در دیژون با همکلاسی خود، ژروفین ازدواج کرد. در سال ۱۹۱۵ جمالزاده راهی برلین شد و ۱۵ سال از زندگیاش را تا سال ۱۹۳۰ در آنجا گذراند. او در سال ۱۹۳۱ مجددا با یک زن آلمانی ازدواج کرد و سالها بعد به ژنو رفت و تا آخر عمر همانجا ماندگار شد. در مجموع جمالزاده ۵ بار به ایران سفر کرد. او با وجود سالهای طولانی اقامت دور از وطن تألیفات و تحقیقات او دربارهی ایران بود، هر روز کتاب فارسی میخواند و به دوستان ایرانی خود به زبان فارسی نامه مینوشت.
بیشتر بخوانید: نجف دریابندری ؛ مترجمی به وسعت دریا
پیش از آن که او با داستاننویسی شهرت یابد، فعالیتاش را با پژوهش آغاز کرد. گنج شایگان یا تاریخ اقتصادی ایران ۵ سال پیش از یکی بود یکی نبود در سال ۱۳۴۰ قمری منتشر شد. حدود ۱۵ مقالهی تحقیقی که در مجلهی کاوه به چاپ رسیدند همه پیش از یکی بود یکی نبود منتشر شدند. جمالزاده نویسندگی را با کاوه آغاز کرد و بعضی از نوشتههایش با امضای شاهرخ است. او پس از آنکه کاوه تعطیل شد به همکاری مرتضی یزدی، غلامحسین فروهر، مشفق کاظمی، احمد فرهاد که مجلهی فرنگستان را در برلین بنیان نهاده بودند، شتافت.
او بعد از توقف فرنگستان به روزنامههای ایران روی آورد و در روزنامههای ایران آزاد، شفق سرخ، کوشش و اطلاعات به چاپ نوشتههایش پرداخت. تا آنکه مدیر مجلهی علم و هنر که در برلین به چاپ رسید، شد. اما مجله علم و هنر نتوانست موفق شود و ۷ شماره بیشتر از آن منتشر نشد. از جمالزاده بین سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۱ نوشتهی زیادی به چاپ نرسید.
بیشتر بخوانید: مروری بر زندگی صادق هدایت
او در جشن هفتصدمین سال تألیف گلستان سعدی کتابچهای به نام پندنامه سعدی منتشر کرد. محمدعلی جمالزاده را پایهگذار داستاننویسی نوین فارسی میدانند. یکی از خیابانهای تهران هم به نام اوست. بعضی از آثار داستانی او این چنیناند: یکی بود یکی نبود، دارالمجانین، عمو حسینعلی، صحرای محشر، راه آب نامه، سر و ته یک کرباس یا اصفهان نامه، تلخ و شیرین، کهنه و نو، غیر از خدا هیچکس نبود، قصههای کوتاه برای بچههای ریشدار، قصۀ ما به سر رسید و …. . محمدعلی جمالزاده سرانجام در روز ۱۷ آبان سال ۱۳۷۴، در ۱۰۶ سالگی در ژنو در نزدیکی دریاچهی لمان درگذشت.
پاسخی بگذاید لغو پاسخ
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *دیدگاه
اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن
نام *
ایمیل *
وبسایت
ذخیره نام، ایمیل و وبسایت من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.
Current ye@r *
Leave this field empty