میراث سیف!


میراث سیف!

*حسین عابدینی/ تحلیلگر اقتصادی

بالاخره بعد از حدود یک‌سال فشار پیاپی برای تغییر سیف، با رأی هیئت دولت و دو هفته قبل از برگزاری مجمع بانک مرکزی، عبدالناصر همتی بر صندلی ریاست‌کلی بانک مرکزی تکیه زد. صداوسیما از این اقدام با عنوان استعفا یاد کرد، اما شورای عالی اطلاع‌رسانی دولت در اطلاعیه خود گفته با اتمام دوره خدمت سیف، جای او به دیگری سپرده شده است. شبکه خبر بخشی از متن جلسه هیئت دولت را پخش کرد که در آن رئیس‌جمهوری چندبار به استعفای رسمی رئیس بانک مرکزی اشاره می‌کند و ضمن قدردانی از شجاعت‌های سیف در ساماندهی مؤسسات مالی و بانکی می‌گوید که بالاخره این استعفا را پذیرفته است. استعفا یا اتمام دوره؛ به نظر می‌رسد که فشار برای تغییر سیف مدت‌ها از سوی گروه‌های مختلفی، از جمله رسانه‌ها و افکار عمومی وجود داشته است. به‌طور مشخص، شماری از نمایندگان مجلس که مطالبه تغییر سیف را نه تنها در رسانه‌های همسو و لابی‌های علنی و غیرعلنی که تا سطح زد و خورد فیزیکی در صحن علنی مجلس نیز دنبال کردند، مهم‌ترین منتقدان رئیس سابق بانک مرکزی بودند.آنچه گروهی می‌کوشند از آن به فشار افکار عمومی برای تغییر سیف یاد کنند، در واقع حاصل تصاویری از این دست است که از سوی گروه‌های مختلفی ساخته شده است.مردم، فعالان بازار، رسانه‌ها و سایر گروه‌های مرجع حق دارند که بخواهند بانک مرکزی با پیش‌بینی شرایط و تحولات آتی بازار، سیاست‌هایی را اتخاذ کند که به قیمت سه برابری دلار منجر نشود. این البته یکی از مهم‌ترین وظایف مدیر ارشد نظام پولی و بانکی است، اما شکاف میان مردم و گروه‌های مرجع درست از همین نقطه آغاز می‌شود؛ چراکه برخلاف گروه نخست، مردم از ضروریات استقلال بانک مرکزی و دایره اختیارات رئیس آن در برابر تصمیمات فراقانونی، مثلا پرداخت 20هزار میلیارد تومان خسارت مؤسسات مالی غیرمجاز از جیب خودشان، اطلاع ندارند.آنها همچنین، بر‌خلاف گروه‌های مرجع، از وابستگی مؤسسات غیرمجاز یا برخی بانک‌ها به دستگاه‌ها و ساختارهایی که توانایی اعمال قدرت آنها از بانک مرکزی هم بیشتر است، بی‌اطلاع یا کم‌اطلاع‌اند. در نتیجه بیراه نیست اگر افکار عمومی بپرسد چگونه این همه مؤسسه مثل قارچ در هر خیابانی روییده است، اما یک مغازه زیرپله‌ توان کاسبی بدون مجوز را ندارد؟ چون آنها احتمالا نمی‌دانند که بانک مرکزی یک ساختار به ذات کند و سنگین و سیاست‌گذارانه است، نه یک ساختار چابک پلیسی که دست بر قضا‌ در پاره‌ای مواقع باید علیه بانکداری غیرمجاز دارای پشتیبان عمل می‌کرد. مخالفان زیادی که در ماه‌های اخیر کوشیدند سیاست‌های ارزی را به نام سیف ثبت کنند و تحولات بازار را ناشی از ناکارامدی مدیریت بانک مرکزی تلقی کردند، به‌خوبی از نقش بانک مرکزی در این زمینه و سهم آن در بروز نارسایی‌های حاصل‌شده آگاه‌اند.
بی‌تردید کارشناسان اقتصادی و کارگزاران رسانه‌ای کشور، معنی ورود معاون اول رئیس‌جمهور به عرصه سیاست‌گذاری پرحاشیه تعیین نرخ دستوری ارز و پیام پشت این اعلام را می‌دانند و در نتیجه تلاش این گروه‌ها برای نسبت‌دادن این تصمیمات به بانک مرکزی، بیشتر حاصل لابی‌های پشت پرده است تا بازنمایی واقعیت.آنها همچنین به‌خوبی می‌دانند که پشت آتش‌زدن آدمک سیف روبه‌روی دادسرای مالی و پولی چه کسانی بودند و البته که به‌خوبی می‌دانند چرا شبکه بانکی در تمام این مدت به شکل عجیبی در سکوتی مرگ‌بار، فقط نظاره‌گر بود. اصلاحات نظام بانکی بسیاری از همکاران قدیمی سیف را رنجاند یا به زحمت واداشت و سودهای نمایشی و موهوم بانکی را به زیان‌های واقعی بدل کرد. چرا آنها از رفتن سیف خوشحال و در تبریک به رئیس کل جدید از همه گروه‌ها پیشگام‌تر نباشند؟ولی‌اله سیف از بانک مرکزی رفته است، ولی میراثی که برجای نهاده است، به‌مثابه مُهری برچهره نظام بانکی و پولی کشور مانده و رئیس ‌‌کل جدید، ناگزیر از تداوم آن است. اصلاحات نظام بانکی، یک جراحی دردناک و ناگزیر بود و با خروج غیرمجازها و تحمیل همه خسارت‌هایی که هنوز هم ادامه دارد، بخش‌های چرکینی از نظام اقتصادی کشور را پالایش کرد. بدون توجه به الزاماتی مثل افول غیرمجازها و اجرای نظام IFRS، پیاده‌شدن استانداردهای دیگری همچون FATF و قواعد ضدپول‌شویی مورد وثوق بانکداری جهانی، امکان اجرا نداشت. علاوه بر آن، پافشاری‌نکردن بر اصلاح گزارشگری مالی بانک‌ها، اقتصاد نحیف‌شده ایران را مشمول خسارت بزرگ‌تری در فروپاشی نظام بانکی می‌کرد که خسارات آن به مراتب از غیرمجازها، ویران‌کننده‌تر بود. برخی معتقدند اگرچه جایگاه متزلزل و تخریب‌شده بانک مرکزی در دولت احمدی‌نژاد، به کمک سیف در دولت اول حسن روحانی تا حدی زیادی ترمیم شد، مجموعه‌ای از سیاست‌های نادرست و شتاب‌زده در دولت دوازدهم، دوباره جایگاه مهم این نهاد سیاست‌گذار را تخریب کرد؛ در این گزاره، سهم زیادی برای رویکردهای منعطف سیف در برابر سیاست‌هایی قائل‌اند که خود با بسیاری از آنها مخالف بود.پاکدستی، صراحت و شجاعت و اصرار بر تداوم اصلاحات نظام بانکی، حتی به قیمت تخریب وجهه شخصی، از ویژگی‌های کم‌نظیر او بود. با وجود اینها، منتقدان سیف معتقدند که او با سیاست‌های کلانی که آنها را قبول نداشته است، با محافظه‌کاری برخورد کرده است و شاید بهتر بود که بر تداوم سیاست‌های مدنظر خود پافشاری بیشتری می‌کرد؛ حتی به قیمت استعفایی زودهنگام.میان همه تاریک و روشن‌های کارنامه سیف، پرچم‌داری او در مبارزه با یکی از پیچیده‌ترین و وسیع‌ترین لایه‌های فساد در ایران و برچیدن بساط مؤسسات غیرمجاز، ‌انکارناپذیر است؛ هرچند رویکرد سرسختانه او در بازنمایی فساد در لایه‌هایی که شاید با بخش‌هایی از قدرت گره خورده بود، سبب شد تا او در این مبارزه تنها بماند.


بهترین فیلم‌ها و سریال‌های سال 2024 به انتخاب مجله تایم