جواد رضویان بیوگرافی جواد رضویان و همسرش زندگینامه جواد رضویان وهمسرش به همراه عکس جواد رضویان و همسرش.
جواد رضویان بازیگر مرد و یکی از بهترین بازیگران تلویزیون و سینمای ایران می باشد وی در سریال و فیلمهای زیادی ایفای نقش کرده است .
بیوگرافی جواد رضویان را می توانید از سایت اولی ها مشاهده بفرمایید .
زندگینامه جواد رضویان بازیگر معروف را در زیر مشاهده بفرمایید .
تاریخ تولد، محل تولد، هنگام تولد:در 25 خرداد سال 1353 در قم به دنیا آمد.
پدر: –
مادر:-
برادر: –
خواهر:-
تاهل : متاهل
فرزندان: یامین
فرم صورتش طوریست که در بدترین شرایط روحی باز هم اطرافیانش تصور میکنند لبخند به لب دارد .
خیلی لباس می خرد .اما مارک باز نیست.او چون رنگ شناسی خوانده و فارغ التحصیل نقاشی است، می داند از چه رنگهایی استفاده کند که بیشتر به او بیاید.
بیشتر لباس اسپرت می پوشد.
عاشق رنگ نارنجی است.
اغلب کارهای آقای ملاقلی پور را دوست دارد.
زبان بچه ها را خیلی دوست دارد و رنگ و لعاب بچگی برایش خیلی جالب است.
بزرگترین تفریحش در زندگی این است که با همسرش راه بیفتد در خیابان و با مردم صحبت کند. دوست دارد بداند مردم از جواد رضویان چه توقعی دارند . او دوست دارد با راننده هایی که از کنارش رد می شوند و بوقی هم برایش می زنند، بیشتر رابطه برقرار کند و با آنها صحبت کند .
مهمترین نکته هم این است که دوست دارد محاسن و معایب کار خودش را بداند تا در آینده موفق تر عمل کند.
ترجیح می دهد بیشتر قضاوت شود تا قضاوت کند.
پدرش اهل قم و مادرش اهل یزد می باشند.
عدم علاقه به هنر نمایش:از کودکی هیچ علاقهای به کارهای نمایشی نداشت. در مدرسه هم هر وقت صحبت تئاتر میشد فرار میکرد.
ورود به عرصه بازیگری:وی که دارای مدرک لیسانس نقاشی می باشد،در سال1373 با مهران غفوریان در دانشگاه هنر و معماری هم دانشکدهای بود.او پس از آنکه به دعوت مهران مدیری سر صحنه فیلمبرداری «لبخند سوم» به کارگردانی امیر سماواتی،حضور یافت،وارد عرصه بازیگری شد.
آموزش:در آموزشگاه استاد سمندریان ، دوره آموزشی دید.
سیب خنده:جواد رضویان با مجموعه سیب خنده به تلویزیون پیوست.
موفقیت:با مجموعه طنز پاورچین به کارگردانی مهران مدیری به موفقیت رسید و در جایزه بزرگ این موفقیت تکرار شد.
کارگردانی:او یکی دو تجربه کارگردانی هم داشته،اما نتوانست در این زمینه موفقیتهایی که در عرصه بازیگری بدست آورده را تکرار کند.
تله فیلم:وی سابقه حضور در چند تله فیلم را هم دارد.
تئاتر:رضویان با بازی در نمایش «آنتراکت بی آنتراکت» کار پریسا مقتدی، روی صحنه تئاتر رفت.چون فضای کمیک نمایش با جنس بازی او هماهنگ بود. نمایش «آنتراکت بیآنتراکت» براساس نمایشنامه «تئاتر بیحیوان» نوشته « ژان میشل ریب» با دراماتورژی و بازنویسی سجاد افشاریان می باشد.
تعریف جواد رضویان از طنز :به نظر من و یکی از عزیزان من، که این حرفشان را باید با طلا نوشت،«بازی کردن یک موقعیت شوخی به صورت جدی.» یعنی شوخی رو جدی بازی کنید. متأسفانه در کارهای تلویزیونی ما اسم لودگی را گذاشته اند طنز. حالا اگر جواد رضویان لباس شندر پندر و کولی وار بپوشد و در جوی آب بیفتد خنده دار نیست، ولی اگر رضویان کت و شلوار پوشید، از ماشین آخرین سیستم پیاده شد و داخل جوی آب افتاد خنده دار است. این دو موقعیت، شاید از لحاظ زمان و مکان تفاوتی نداشته باشد، ولی از لحاظ شخصیتی متفاوت است. اگر جواد رضویان کولی وار داخل جوب آب بیفتد، برای اینکه بخنداند مجبور می شود چهار تا پشتک هم بزند. شوخی را باید جدّی بازی کرد. من از لودگی متنفرم و سعی می کنم کارهایم به لودگی نکشد.
نقاشی:سبک نقاشی اش الیستراسیون است ؛یعنی سبک تصویر سازی کودک.
خوانندگی:او همچنین دارای چند آلبوم می باشد که به عنوان مثال می توان از آلبومی با نام لحاف دوزی یاد کرد.
زندگی شخصی:در سال 1376 ازدواج کرده و صاحب یک فرزند دختر به نام یامین می باشد و تصویری از همسر جواد رضویان منتشر نشده است.
لیسانس نقاشی
آثار :سینما:
شیطان شلوار لی نمیپوشد
کالسکه
کمی شیرین، بسی فرهاد
اخلاقتو خوب کن
یک جیب پر پول
اخراجیها ۲
زندگی شیرین
چارچنگولی
ده رقمی
دلداده
کلاهی برای باران
شاخه گلی برای عروس
شارلاتان
پاشنه بلند
بی نشون
لیمو ترش
به روح پدرم
معتاد اجباری
شوخی کردم
خروس
مهمانان ویژه
کسی خوابه؟
مامور بدرقه
چارخونه
فرار بزرگ
قرارگاه مسکونی
ارث بابام
جایزهٔ بزرگ
باغچهٔ مینو
پاورچین
دو و نیم هفته
سیب خنده
صفر درجه
آنتراکت بی آنتراکت
آلبوم:لحاف دوزی
نقل قول و خاطرات:جواد رضویان: من این جسارت را به خودم نمی دهم که بگویم بازیگر هستم و بنابر تحقیق و علاقه مندی ام فعالیت هایی در این زمینه انجام می دهم. من در وهله ی اول هر چه دارم از توکل به خدا و بعداً از دعای پدر، مادر و همسرم دارم. توکل که باشد راه پیشرفت باز می شود. با توکل، همت فزونی پیدا می کند. اما باید دانست خدا اگر بخواهد می بردت به عرش و اگر نخواهد می کوبدت به فرش. خدا دو جا به بندگانش می خندد. اول اینکه همه دورت جمع شدند که ببرندت به عرش، آنجا نمی گذارد. دوم آنجایی که جمع شدند تا بکوبندت به فرش، باز نمی گذارد.