صنعت خودرو ایران به هزار دلیل کوچک و بزرگ به برندهای اروپایی و آسیایی بسیاری وابسته است. این وابستگی برای ادامه حیات صنعت خودرو و دستیابی به آرزوی خودروساز شدن ضروری است اما نوع وابستگی و همکاری ما با برندهای جهانی چالش برانگیز است به خصوص در زمان تحریم ها که این چالش ها به مشکلات غیر قابل حل تبدیل می شوند.
برای رفع این چالش ها راه حل های زیادی در دسترس نیست. یک راه این است که خودمان خودکفا شویم که با شرایط فعلی کشور و عقب ماندگی صنعت خودرو و قطعه سازی کاری بسیار مشکل و شاید غیر ممکن برای حداقل 10 سال آینده باشد و راه بعدی تغییر شرکای خارجی و حرکت به سوی کمتر شناخته شده ها است.
در آسیا کشورهایی همانند چین، تایوان، تایلند و هند کشورهایی هستند که می توانیم با آنها در زمینه های مختلف تکنولوژیکی همکاری تعریف کنیم. برخی در قطعه سازی قوی هستند و برخی در صنایع "های تک" و "آی تی" اما؛ برای همکاری صد در صدی با ایشان برای ساخت خودرو شاید کمتر شانس داشته باشیم.
از میان کشورهای ذکر شده تایوانی ها قالب سازهای خوبی هستند و در زمینه تولید قطعات نیز دارای تکنولوژی مناسب برای تولید کیفی بوده و ما می توانیم برای حرکت های توسعه ای خود بر روی همکاری با ایشان فکر کنیم.
در دوران پسابرجام بخشی از صنعت قطعه سازی کشور سعی کرد با تایوانی ها وارد مذاکره و همکاری شود. هیاتی از ایران به تایوان و سپس هیاتی از تایوان به ایران سفر کردند. اینکه سطح همکاری قطعه سازان ایرانی و تایوانی به کجا ختم شد و آیا کاری برای تولید تعریف شده است یا نه، مشخص نیست اما آنچه که معلوم است اینکه ما فرصت خوبی برای انتقال تکنولوژی از دست داده ایم اگر؛ از مذاکرات خود با قطعه سازان تایوانی به دلیل کندی حرکت و مشکلات درون گروهی چیزی به دست نیاورده و تولیدی تعریف نکرده ایم.
این اتفاق در مواجهه با قطعه سازان فرانسوی از رنو و پژو نیز رخ داد و جلسات کوچک و بزرگی در ایران و فرانسه بین طرفین تشکیل شد اما این همه جلسه آخر سر به هیچ ختم شده است و چیزی در دست قطعه ساز ما برای اینکه نشان دهد از فرصت های به دست آمده استفاده کرده وجود ندارد.
بنابراین صنعت خودرو و به طور خاص صنعت قطعه سازی ما کاری جز فرصت سوزی نکرده که این کوتاهی در عملکرد جای سوال دارد.
یکی دیگر از کشورهای ذکر شده در ابتدای مطلب، هند است که جایگاه خوبی در صنایع های تک و آی تی برای خود دست و پا کرده و کیست که نداند بزرگترین مهندسان کامپیوتر و آی تی شرکت های جهانی، هندی هستند. این کشور با استفاده از توان و داشته های داخلی توانسته است در صنعت قطعه سازی و خودروسازی نیز رشد خوبی داشته و حالا دیگر به عنوان یک خودروساز در نمایشگاه های مختلف خودروی جهان نیز حضور می یابد.
اما ما از این همسایه نه چندان دور خود نیز جز در برخی مواقع برای دور زدن تحریم ها و وارد کردن قطعات با قیمتی بالاتر از قیمت جهانی، استفاده نکردیم و دلیل این تعریف نشدن همکاری مشترک هر چه که باشد نمی توان بر روی آن زیاد مانور داد زیرا امروز در نقطه ای هستیم که باز نیازمند دور زدن تحریم خودرویی با وارد کردن قطعه از هند با شرایط ویژه هستیم و این نشان می دهد که ما در دو سال گذشته باز برای استحکام موقعیت صنایع قطعه سازی و خودروسازی خود و دریافت مشارکت با هندی ها کوتاهی کردیم.
در میان نام های ذکر شده شاید نام آشنا ترین کشور آسیایی چین باشد که در ایران به بنجل سازی معروف است اما شاید بد نباشد که بدانید همین بنجل ساز از نگاه ما، سالانه 30 میلیون خودرو تولید و بخش اعظمی را صادر می کند.
مطمئنا نیک می دانید که این بخش اعظم به ایران صادر نمی شود و این بدان معنی است که وارد اروپا و سایر کشورهای آسیایی شده و شاید به زودی بازارهای آمریکای شمالی را نیز تصاحب کند. پس کیفیت تولید شرکت های چینی خوب و قابل دفاع است و این تقصیر بازرگان ایرانی است که به دلیل منفعت شخصی خود محصولات بی کیفیت چینی را به بازار ایران وارد می نمایند وگرنه بنجل سازها، محصولات با کیفیت هم دارند فقط به ما نمی دهند.
3 سال پس از توافق برجام فرصت داشتیم در همکاری خود با چینی ها تعاریف جدیدی را وارد کنیم. قرار بود شهرک تولید قطعه در کرمان توسط چری تاسیس شود که اقدامی مثبت و به موقع بود اما در شرایط فعلی ادامه این کار نیز با چالش رو به رو خواهد شد و باز ما به دلیل اینکه پروژه های 3 ساله را 10 ساله تمام می کنیم از قافله عقب ماندیم.
بی شک کار کردن با اروپایی ها خوب است زیرا تکنولوژی اصلی متعلق به ایشان بوده و کشورهای شرق آسیا تنها به دلیل درایت مدیرانشان توانسته اند از این تکنولوژی ها به نفع صنعت خود بهره ببرند اما وقتی کار کردن با این برندهای مادر با ده ها اما و اگر رو به رو می شود، داشتن پلن دوم و سوم یک دوراندیشی است که ما نداریم.
به هر حال صنعت خودرو و قطعه ایران چند ماهی است که با چالش تحریم ها مجددا رو به رو شده است واگر باز همان کارهای قبل را انجام دهد، چاره ای نمی ماند جز اکتفا به داشته هایمان که شاید در بهترین حالت به پراید و پژو 405 ختم شود آنهم به شرط اینکه همه قطعات آن داخلی سازی و البته کیفی سازی شده باشد.
یادمان نرود که هنوز اتهام واردات قطعات بی کیفیت از چین و بسته بندی و فروش آن به نام برندهای ایرانی متوجه برخی قطعه سازان ایرانی هست و ایشان همچنان نتوانسته اند مدرکی بر بی گناهی خود به جامعه ارائه دهند. بنابراین در توان تولید داخلی قطعات دو خودروی فوق نیز کمی باید تعمل بیشتری کرد و این یعنی وضعمان خراب تر از آنی است که می گویند!