شعر طنز : بر تنت کُت داری و شلوار می خواهی چه کار؟


می خواهی چه کار؟ بر تنت کُت داری و شلوار می خواهی چه کار؟ توی این آلودگی؛ سیگار می خواهی چه کار؟ جیبمان خالی ز پول و وضعِ بابا هم خراب با چنین وضعی بگو دلدار می خواهی چه کار؟ کله ات بی مو شده؛ مانندِ « زیدان » گشته ای رنگِ مو و شانه …

می خواهی چه کار؟

بر تنت کُت داری و شلوار می خواهی چه کار؟
توی این آلودگی؛ سیگار می خواهی چه کار؟

جیبمان خالی ز پول و وضعِ بابا هم خراب
با چنین وضعی بگو دلدار می خواهی چه کار؟

کله ات بی مو شده؛ مانندِ « زیدان » گشته ای
رنگِ مو و شانه و سشوار می خواهی چه کار؟

هرچه می گیری عزیزم می شود فوری تمام
در درونِ خانه ات انبار می خواهی چه کار؟

با همین سبکِ غلط؛ سیمرغ ها را برده ای
« فجر» داری چند عدد؛ اسکار میخواهی چه کار؟

خرجتان بالا روَد ای زوجِ رؤیایی قرن!!
شامِ رنگین داخلِ تالار می خواهی چه کار؟

در میانِ لشگری از دزدهای خانگی
پاسبانِ تا سحر بیدار می خواهی چه کار؟

پول مردم را گرفتی؛ خانه سازی می کنی
آه ای دکتر! بگو بیمار می خواهی چه کار؟

هیچ کس حرف تو را دیگر نمی فهمد عزیز
بینِ انبوهِ کران؛ گفتار می خواهی چه کار؟
شاعر : امیرحسین خوش حال

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه سرگرمی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انشا در مورد روستا | 4 انشا زیبا درباره روستا برای پایه های مختلف تحصیلی